به گزارش
بلاغ، اگر کرونا به دست خود میخواست جولان بدهد، در کشور بزرگ و پرجمعیتترین کشور جهان یعنی چین میتوانست فاجعه انسانی ایجاد کند و کشتار عمومی را به بدترین شکل ممکن به نمایش میگذاشت، اما چه شد که کرونا نتوانست به مقاصد بیرحمانه خود در چین پرجمعیت دست پیدا کند و در کوتاهترین زمان ممکن بساط خود را برچیده یافت، برمیگردد به اتخاذ سیاست قاطع و بدور از مردمفریبی و ژست دموکراتمنشانه گرفتن.
جمعیت یک میلیارد و 420 میلیون نفره چین اگر میخواست سلامت و امنیت روانی ملت خود را با تعارف به خواست و اراده تک تک ملت خود بسپارد، بهطور حتم نمیتوانست ظرف سه ماه با تلفات انسانی 3100 نفر، سور و سات کرونا را برچیند و پرونده این ویروس منحوس را ببندد.
چین چه کرد تا شاخ غول کرونا را شکاند
آنطور که همه رسانهها اعلام کردند و مقامات چینی هم بر آن تصریح داشتند، ایجاد محدودیت برای مردم و قرنطینه کردن ووهان (شهری که منشاء پیدایش کرونا بود)،و به پای کار آوردن همه امکانات با ارادهای پولادین و توجیه و الزام مردم به ماندن در خانه و ممنوعیت سفرهای حتی بین شهری، از روش موثر چینیها در کنترل و مهار و سپس تا حدی ریشهکنی و حداقل به لجام کشیدن کرونا بود که باید از این تجربه استفاده کرد تا مردم ایران بیش از این دچار تلفات و خسارات نشوند.
تفاوت قرنطینه با محدودسازی
در قرنطینه شهرهای درگیر، همه رفت و آمدها به آن شهر متوقف میشود و تدابیر شدید مهار و ریشهکنی کرونا در آن شهر و منطقه به اجراء و پس از احراز از بین رفتن تهدید، آن شهر از قرنطینه خارج میشود.
از محاسن قرنطینه، پیشگیری از انتقال ویروس به سایر نقاط و تمرکز انرژی مهار به روی یک منطقه انجام میشود و زودتر پروژه کنترل و درمان به نتیجه مینشیند.
و اما محدودسازی، تردد در شهر و منطقه درگیر با کرونا تحت کنترل و نظارت و با تبسنجی افراد ورودی و خروجی به مناطق آلوده صورت میگیرد، که در درجه متعادلتر از قرنطینه و تا حدی دارای خطر انتقال و گسترش قرار دارد؛ چرا که پنهان بودن کرونا در افراد درگیر تا بیش از چهار روز و در بعضی موارد تا دو روز، عاملی است که خطر تردد کنترلی را زیاد میکند.
بدترین نوع برخورد با کرونا
در برخورد با کرونا، آزاد گذاردن مردم به تردد حتی با تذکرات دائمی و مکرر، از بدترین نوع برخورد با کرونا در کنترل و درمان این ابتلاء است. علاوه بر تجربهای که ظرف یکماه اخیر در ایران بدست آمد و حکایت از ضرورت قطعی قرنطینهکردن مناطق درگیر و ممنوعسازی تردد درون شهری و بویژه بینشهری و به صفر رساندن مسافرتها، در گسترش پرسرعت ویروس کرونا در بیش از 150 کشور جهان، این واقعیت بیشتر از پیش خود را به اثبات میرساند که اگر از روز نخست مشاهده مورد کرونایی در یک شهر، قرنطینه و قطع ارتباط آن با سایر نقاط انجام میپذیرفت، بطور قطع و یقین، کرونا به جای دیگر با این حجم سرایت نمیکرد و میشد آن را در همان روزهای اول مهار کرد.
تجربه کشورهای اروپایی بهخصوص فرانسه و استفاده از نیروهای نظامی و ارتش در کنترل ممنوعیت تردد در شهرهای درگیر با کرونا و تصمیم ایتالیا به ممنوعیت تردد و خروج از خانه متعاقب آزادی عمل روزهای نخست، که منجر به تلفات انسانی وسیع و پرشمار شده بود، نشان میدهد که نمیتوان با این ویروس بصورت فانتزی و تعارفی برخورد کرد و تنها از مردم درخواست نمود تا در خانهها بمانند و از سفر نیز پرهیز کنند!. وقتی راه باز است و مردم هم مخیر به آمد و شد، آن وقت هزار بار هم درخواست کنید، در مقابل وسوسه سفر و دیدو بازدید در شهرستانها، نمیتوان متوقع بود آن شهرستانی که یکسال پرمرارت را در تهران و بدور از اقوام و خویشاندان خود سپری کرد، به سفر و بردن خانواده خود به شهرستان وسوسه نشود، اما اگر بداند که حکومت بنابه شرائط اضطراری راهها را بسته و مانع تردد میشود و با جرائم سنگین مواجه میشود، حتماً و قطعاً میتوان یقین کرد که با کمترین دردسر کرونا را با شکست مواجه خواهیم ساخت.
ضمانت اجرایی درخواستهای منفعلانه چیست؟
خبرنگار صداو سیما در فرانسه در گزارش خود، که در بخشهای خبری پخش شد، اظهار داشت که برای خرید نان و ضروریات زندگی و برای رفتن به صدمتری از محل سکونتم مجوزی دریافت کردم تا از خانه به مقصد فروشگاه صدمتری خارج شوم که اگر مجوز نمیگرفتم، ضمن جریمه دو میلیون و پانصدهزار تومانی، بازداشت هم میشدم.
حال باید از آقای رئیس جمهور، که مخالف قرنطینه هستند و شرائط کشورمان را حادتر از فرانسه و انگلیس و آلمان نمیدانند، سئوال کرد که در ایران با سطح بالای درگیری کرونا و نزدیک شدن به مرز بحران و بروز فاجعه، ضمانت اجرایی درخواستها و خواهشها از آنانی که توجهی به اپیدمی بودن ویروس کرونا نمیکنند و هر روز میزان ابتلاء را دارند بالا و بالاتر میبرند، چیست؟. تا چه زمانی باید شاهد پرپرشدن و جان دادن مردم بود و خستگی مفرط پزشکان و پرستاران و کادر درمانی را دید و به روی خود نیاورد؟.
اگر از استانهای مختلف کشور نگوئیم، حداقل در مازندران وضعیت بسیار نگرانکننده است. ساکنان ثابت استان وقتی میبینند مسافران بدون هیچ نگرانی و دغدغهای به رفت و آمد میپردازند و هیچ توجهی به نکات بهداشتی ندارند و اغلب نیز از پاینخت و استانهای دیگر آمدهاند، باورپدیریشان در قبال تذکرها و خواهشهای مسئولان محلی و صداوسیما کمتر میشود و بتدریج آنها نیز خودمحدودیتی را کنار میگذارند؛ بدین جهت است که بیمارستانهای مازندران در شرائط بسیار دشواری بسر میبرند و ساکنان این استان نیز درگیریشان با کرونا روز بروز بیشتر میشود و طبیعی است که تلفاتشان نیز فزونتر.
انتهای پیام/