تاریخ انتشارجمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۳:۴۶
کد مطلب : ۴۱۳۴۵۰
۰
plusresetminus
تازه‌های 4 خبر ویژه امروز شنبه 1398/11/19

رفوکاری دروغ‌های اروپا در روزنامه زنجیره‌ای
روزنامه بزک‌کننده برجام، سرگرم توجیه موضع فریبکارانه اروپا و انفعال دولت روحانی در مقابل بدعهدی‌های دولت‌های اروپایی است.
روزنامه اعتماد با تیترهایی همچون «احیای دوباره اینستکس» و «جوزب بورل ترمز تندروی اروپا را کشید؛ آتش‌بس تا اطلاع ثانوی»، به توجیه عهدشکنی‌ کامل و طلبکاری بی‌جای اروپایی‌ها پرداخت.
اعتماد با طرح ادعای خلاف واقع که خبرهای نویدبخشی از اینستکس (کانال مبادلات مالی) به گوش می‌رسد، نوشت: شاید این اخبار به معنای انتخاب راه دوم از سوی دولت‌های اروپایی باشد.
این روزنامه در ادامه می‌نویسد: هرچند در جریان سفر جوزب بورل خبر اقتصادی یا موضوعی مرتبط با توافقات جدید تجاری منتشر نشد اما صحبت‌های وزیر امور اقتصادی نشان می‌دهد که احتمال رخ دادن گشایشی جدید در مسیر اینستکس وجود دارد. اظهار نظر وزیر اقتصاد نشان می‌دهد که امیدواری‌هایی جدید به وجود آمده هرچند ایران به آنها خوشبین نیست و برنامه‌های خود را وابسته به آنها تغییر نمی‌دهد.
یادآور می‌شود نشریات زنجیره‌ای و برخی مقامات دولتی، از تیرماه سال 94 که برجام منعقد شد، چهار سال است که خبر خوش «رونق اقتصادی حاصل از همراهی غرب» را می‌دهند. آنها در دو سال اخیر نیز بارها روی وعده‌های بی‌محتوای ایجاد کانال‌های موسوم به اس‌پی‌وی و اینستکس موج‌سواری کردند اما واقعیت این است که اروپایی‌ها عین آمریکایی‌ها‌ بدعهدی می‌کنند و تنها تفاوت‌شان این است که براساس تقسیم کار با آمریکا، خروج عملی‌شان از برجام را رسما اعلام نمی‌کنند.

نشنال اینترست: ترور سلیمانی جوانان ایرانی را ضدآمریکایی‌تر کرد
«ترور ژنرال سلیمانی، موجب تقویت محور مقاومت در منطقه شده و حس ضد آمریکایی را در میان جوانان ایرانی شدت بخشیده است.»
نشریه آمریکایی نشنال اینترست ضمن انتشار این ارزیابی نوشت: سیاست فشار حداکثری آمریکا موجب می‌شود ایران به جای تغییر رویکرد، سیاست‌های خود را تقویت کند.
این شیوه جدید مشخصاً بیانگر کنار گذاشتن راهکار «هدایت از پشت صحنه» است که دولت اوباما اتخاذ کرد و بر اساس آن آمریکا از کشورهای منطقه‌ای حمایت می‌کرد تا منافع آنها تأمین شود، نظیر جنگ عربستان در یمن (گرچه ناموفق)، تا بدین ترتیب آمریکا خود را مستقیماً درگیر مناقشات در منطقه نکند.
اقدام اخیر آمریکا در ترور قاسم سلیمانی بیانگر شکست «فشار حداکثری» آمریکا برای مجبور کردن ایران به مذاکره، از طریق تحریم‌های یک‌جانبه است. به رغم اعمال تحریم‌ها ایران هیچ تمایلی برای مذاکره نشان نداده، بلکه برعکس این سیاست سبب شده است ایران تعهدات چندگانه خود را در توافق هسته‌ای، کنار بگذارد.
ترور سلیمانی هیچ یک از اهداف آمریکا را پیش نبرده- از جمله تغییر رفتار منطقه‌ای ایران یا پذیرش توافق جدید هسته‌ای، بلکه تنها ایران و متحدانش را تقویت کرده و به رفتار آنها وجهه قانونی داده است. این اقدام همچنین اعتبار و نیز ظرفیت آمریکا را در خاورمیانه تضعیف کرده است.
ترور سلیمانی ایرانی‌ها را در حمایت از جمهوری اسلامی به شیوه‌ای چشمگیر متحد کرده و این امر با حضور ده‌ها میلیون‌ نفری که در تشییع جنازه سلیمانی در سراسر ایران شرکت و از او به عنوان قهرمان ملی یاد کردند، آشکار شد. این مسئله بسیج چشمگیر مردمی بود که یادآور انقلاب اسلامی سال 1979 و تشییع پیکر آیت‌الله خمینی در سال 1989 است. این ابراز ارادت به سلیمانی، بیداری ملی را تقویت کرده، به گسترش حمایت از سیاست‌های منطقه‌ای ایران منجر شده و به میزانی چشمگیر اراده سیاسی کشور را در مقابله با فشار آمریکا، استحکام بخشیده است.
نشنال اینترست از «تضعیف قدرت اصلاح‌طلبان»، «تبدیل حس ضد آمریکایی به نیرویی قوی‌تر در نسل جوان» و «متحد ساختن دنیای شیعه در حمایت از مقاومت» به عنوان دیگر عواقب ترور سپهبد سلیمانی یاد کرد و نوشت. ترور سلیمانی حس ضدآمریکایی را در جوامع منطقه‌ای شیعه که چهل درصد جمعیت خاورمیانه را تشکیل می‌دهد تشدید کرده است. رهبران برجسته شیعه نظیر آیت‌الله علی سیستانی در عراق، که میلیون‌ها مقلد در سراسر جهان دارد، با محکوم کردن این ترور، از سلیمانی به عنوان شهید یاد کرده‌اند.
موقعیت سلیمانی به عنوان یک شهید، همراه با طرفداران گسترده در جوامع اصلی شیعه نشانه ضعف استراتژی آمریکا در تسخیر قلب‌ها و ذهنیات مردم است.

تعجب سایت صادق خرازی از امید بی‌پایه به اروپا
سایت وابسته به معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات، از ادامه امید بستن به اروپا انتقاد کرد.
دیپلماسی ایرانی که زیر نظر صادق خرازی اداره می‌شود، ابتدا پرسیده؛ «بر اساس کدام منطق به اروپا امید بسته‌ایم؟» و سپس نوشته است: لازم نیست به دو سه دهه پیش برگردیم تا سطح و عمق تفرق و سردرگمی در سیاست‌های جهانی اتحادیه اروپایی دستمان بیاید و بدانیم در این مدت، سیاستگذاران خارجی کشور با ارزیابی‌های مجموعا اشتباه‌آمیز، چگونه به این بلوک سیاسی متشتت اروپایی امید بسته بودند و حتی اینک با آشکار شدن ضعف سیاسی بیشتر آن، هنوز چشم یاری به آن دوخته‌اند.
مناقشات اقتصادی و تجاری و مخصوصا سیاست‌های پرتضاد انرژی بین اعضا، همین‌طور اغتشاش در سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه عجالتا به کنار، تردید و سردرگمی سیاست‌های راهبردی اتحادیه در برابر سه بلوک اصلی و قدرتمند امروز جهانی: چین، روسیه و آمریکا نیز فعلا مسکوت، فقط بیایید نگاهی گذرا به کیفیت نامتعادل در سیاست خارجی این مجموعه، ظرف همین چند ساله اخیر بیندازیم. پنج سال است که آتش جنگ داخلی در لیبی زبانه می‌کشد. دو کشور بزرگ اتحادیه: فرانسه و ایتالیا در کنار نگاه منفعلانه و محاسبه‌گر آلمان، هر یک، طرف یکی از جناح‌های متخاصم را گرفته، دیده بر خطر جنگ نیابتی بزرگ، به ضعف، فرو بسته و لاجرم جا را در نقطه‌ای راهبردی، برای حضور و مداخلات ترکیه و روسیه باز گذاشته‌اند.
توافق هسته‌ای سال 2015 با جمهوری اسلامی ایران که گویا شاهکار اتحادیه ظرف دهه‌های اخیر بوده، با گذشت کمتر از چهار سال اینک به بزرگترین ناکامی سیاسی- امنیتی اتحادیه تبدیل شده و تلاش‌های دو زن: اشتون انگلیسی و موگرینی ایتالیایی، با تصمیم یکجانبه یک رئیس‌جمهوری افسارگسیخته آمریکایی، با شکست کامل بدرقه شده است. ناکامی اتحادیه و دو قطب بزرگ آن، فرانسه و آلمان، با نزدیک شدن هرچه بیشتر دو رهبر افراطی، جانسون و ترامپ و در حالی که ایران گام‌های بیشتری در عدم تعهد به مفاد برجام برمی‌دارد کامل شده و لاجرم نگاه اروپایی‌ها دوباره به ایالات متحده معطوف شده است.
تلاش‌های موگرینی ایتالیایی ظرف ده سال ریاستش هرگز نتوانسته مانع کاهش شدید جایگاه اتحادیه در عرصه سیاست‌های جهانی شود.

 آش مدیریت بازار شور شد صدای روزنامه‌ حامی دولت هم درآمد
روزنامه حامی دولت خواستار رسیدگی به سوء‌مدیریت حوزه صنعت شد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت: دولت دوم آقای روحانی، نقاط ضعف متعددی دارد که این یکی از آن‌ها وجود چند وزیر ضعیف‌ در دولت است. در این زمینه طی سال‌های اخیر بارها گفته و نوشته‌ایم ولی متأسفانه آقای رئیس‌جمهور هیچ اقدامی انجام نداده است.
وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت با گستردگی کم‌نظیری که در میان دستگاه‌‌های اجرائی دارد، به مدیری بسیار قوی نیازمند است تا بتواند پاسخگوی نیازهای مردم در سه بخش مهم صنایع و معادن و بازرگانی داخلی و خارجی باشد.
وضعیت بسیار آشفته خودرو در دو سال اخیر و وعده‌های بی‌پشتوانه روشن‌ترین نشانه ضعف در مدیریت این وزارتخانه مهم است.
وزیر صنعت در طول دو سال اخیر همواره وعده داده که قیمت خودرو را کاهش خواهد داد و بازار خودرو را به ثبات خواهد رساند ولی نه تنها این وعده‌ها عملی نشده بلکه هرچه می‌گذرد شرایط بدتر می‌شود.
آقای وزیر صنعت، مرتبا از ضرورت واگذار کردن کارخانه‌های خودروسازی بزرگ به بخش خصوصی سخن می‌گوید! اکنون که دولت این کارخانه‌ها را در اختیار دارد، اینگونه از نظر قیمت و کیفیت به مردم اجحاف می‌شود، اگر بخش خصوصی صاحب این کارخانه‌ها شود قطعا بسیار بیش از این‌‌ها جیب مردم خالی خواهد شد.
مهم‌تر این‌که واگذاری‌ها در بخش خصوصی دارای پرونده‌ای سیاه است و سرنوشت ماشین‌سازی تبریز، هپکوی اراک، کشت و صنعت مغان، نیشکر هفت‌تپه و... را دیدیم. این صنایع بسیار مهم کشور در همین سال‌های اخیر با قیمتی بسیار نازل و در واقع مفت به بخش خصوصی واگذار شدند و زیان‌های زیادی به کشور و بیت‌المال وارد شد. با این حال چگونه است که وزیر صنعت هرچند روز یک بار از عزم خود برای واگذاری کارخانجات بزرگ خودروسازی کشور به بخش خصوصی سخن می‌گوید؟ سازمان خصوصی‌سازی تا زمانی که سروسامان نیابد، نباید واگذاری‌ها به بخش خصوصی از سر گرفته شود.
هنوز تکلیف آن همه پول بیت‌المال که از طریق به حراج گذاشته شدن سرمایه‌های مهم صنعتی و کشاورزی کشور به جیب مفسدان اقتصادی رفته روشن نشده و هنوز سازوکار دقیق و قابل اطمینانی برای سازمان خصوصی‌سازی ایجاد نشده. در چنین شرایطی سخن گفتن از واگذاری‌ شرکت‌‌های بزرگ خودروسازی به بخش خصوصی بسیار سوال‌برانگیز است.
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما