بسیاری از ظرفیت های موجود در شهرستان رامسر نیز به درد مردمان این خطه نمیخورد لطفا اگر زحمتی نیست بدهیدش برود.

بلاغ-چنانچه میدانید بارها در کتب و حکایات و روایات تاریخی به کرات خوانده ایم وشنیده ایم که وقتی نخستین کمپانیهای استعماری برای انعقاد قرارداد مربوط به استخراج نفت به ایران می آمدند، شاه قاجار و بادمجان دور قابچین های اطرافش میگفتند: «به چه درد می خورد این مایع سیاه بدبوی بی خاصیت؟ بدهیدش  برود و یا مثلا منتقدی در مقام مخالفت با ملی شدن صنعت نفت می گفت: «ملتی که لولهنگ (آفتابه) نمی تواند بسازد را چه به صنعت نفت!»
در راستای همین رویکرد و تفکر و تصور سالهای سال است که مسئولان شرق استان مازندران و مخصوصا مقامات عالیرتبه استانی در مواجهه با عروس شهرهای ایران(( رامسر)) تصمیماتی اتخاذ میکنند که با حواشی بسیاری از سوی مردم و اعتراضات گاه بیگاه مسئولین شهرستان همراه بوده و هست و متاسفانه تاکنون هم ثمری نداشته است. لذا اینجانب ضمن موافقت با تصمیمات و تدابیر اتخاذ شده در گذشته و حال چند پیشنهاد جدید را نیز به مجموعه استانداری مازندران ارائه مینمایم که در ذیل بدان اشاره میگردد:

۱)انتقال دانشگاه بین المللی رامسر به شرق استان به عنوان نخستین نمونه کشمکش شرق و غرب که چند سالی است به عنوان مهمترین موضوع رسانه ای در محافل خبری از آن یاد میشود می تواند به عنوان نخستین بند این یادداشت مورد اشاره قرار گیرد و ابراز داشت که دانشگاهی که  به لطف نگاه ویژه شما مسئولین استانی هنوز هم از حداقل های زیر ساختی ، از امکانات آزمایشگاهی گرفته تا اساتید مجرب و بومی بی بهره است چه به کار رامسر و رامسری می آید ؟لطفا بدهیدش برود.

یادمان نرفته و نمیرود که چند سال قبل تر هم این اتفاق در مورد دانشگاه شاهد افتاد و آب از آب تکان نخورد و قول میدهم با انتقال دانشگاه بین الملل به شهرهایی چون ساری وبابل و … هم اتفاقی نیفتد.

اصلا مگر غیر از این است که رامسر شهری از شهرهای مازندران است و ما هم طبیعتا مازندرانی!!پس چه فرقی میکند این دانشگاه و دیگر دانشگاه های رامسر در کدام شهر مازندران باشند؟

در هر شهری از مازندران که باشند مطمئنا از سرمایه های استان مازندران و ما محسوب میگردند و ما هم میتوانیم مسرور و شادمان باشیم که دانشگاه در استان ماست پس بدهیدش برود.

سالیان متمادی است که ساختمان نیمه کاره بیمارستان امام سجاد شهرستان رامسر به حال خود رها گردیده و کسی نیست بپرسد که چه به روز این مجموعه خواهد آمد؟ این بیمارستان به هیچ وجه پاسخگوی نیاز های درمانی شهروندان رامسری نیست لذا ضمن اشاره به کاستی های آن همچون کمبود امکانات پزشکی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم با سلامت مردم در ارتباط است پیشنهاد میشود هر آنچه که همسو با سلامت مردم است را نیز بدهید برود. بهداشت و درمان و پزشک و پرستار چه به کارمان می آید؟آن را هم بدهید برود.

مضاف بر این موارد چنانچه میدانیم رامسر جز محدود شهرهایی است که با آمار بالای سرطان و بیماران سرطانی مواجه است پس چطور است جهت رفاه حال مردم وحذف خسران ناشی از این بیماری خانمان سوزو مهلک، سرطان را هم بدهید برود؟

۲)با توجه به عمق کم دریای خزر در محدوده شرق استان و فاصله زیاد ساحل با شهرهای شرق استان در این محدوده پیشنهاد میگردد آب دریای خزر در محدوده تنکابن تا چابکسر که متعلق به شهرستان رامسر است را نیز بدهید برود.دریا به چه کارمان میآید؟

سالهاست که درختان جنگلمان از ته قطع می شوند و جنگلمان به مثابه کویری در غرب استان خودنمایی میکند و ما صدایمان در نیامد،اندک درختان باقیمانده جنگلمان را هم بدهید برود.

۳)ضمن اشاره  به سرمایه گذرای چندصد میلیاردی در فرودگاه رامسر و ابتر ماندن احداث فرودگاه و تاخیر در بهره برداری از این پروژه بر خلاف وعده و وعید های مجریان، اخیرا شاهد آنیم که پرواز های شهرستان نیز یکی یکی لغو گردیده و به عنوان مثال پرواز چهارشنبه ها هم به شهرستان نوشهر واگذار گردیده و باز صدایمان در نیامد،فرودگاه چه به کارمان میآید؟لطفا بدهید برود.

چرا باید شهری چون ساری به عنوان مرکز استان تعداد پرواز هایش با شهری در غرب استان چون رامسر برابر باشد؟جمعیت رامسر و شهرهای اطراف آن کجا و جمعیت ساری کجا؟ حتما و حتما فرودگاه رامسر را نیزبدهید برود.

۴)با عنایت به آمار ۷۰ درصدی بیکاری جوانان رامسری و نگاه مبارکشان به جیب های وا مانده سرپرستان خانوار و عدم ارائه طرح و برنامه جامعی از سوی متولیان مربوطه ،بیکار و بیکاری در رامسر چه به کارمان می آید؟بدهیدش برود.

همچنین با توجه به آمار بالاتر مهاجرت جوانان رامسر و بسیاری از استعدادهای درخشان شهرمان به کلانشهرهایی چون تهران که گاها با موفقیت های چشمگیری نیز همراه است باید اذعان داشت که استعداد درخشان چه به کارمان می آید؟بدهیدش برود.

از بعضی از همین مهاجرین در شهرهای دیگر به عنوان مدیران موفق یاد میشود اما در شهر خودمان به لطف نگاه بسیاری از بزرگواران شرق استانی…مدیر موفق چه به کارمان می آید؟بدهید برود

۵)یکی دیگر ازاتفاقات مبارکی که اخیرا شهرستان رامسر و ساکنانش با آن مواجه بودند و به لطف غیرت بی مثالشان نفسی از کسی در نیامد بارش سنگین و بی سابقه برف و متعاقبا تحمل آسیب های حین و بعد از بحران بود و هست.

چنانچه بارها از سوی دولت محترم تدبیر و امید اشاره گردید جهت جبران خسارات ناشی از بارش برف کمک های بلا عوض و بودجه های قابل تامل بسیاری لحاظ گردید اما به اذعان بسیاری از آسیب دیدگان از جمله کشاورزان،دامداران و حتی بسیاری از روستا نشینان درمانده ،تاکنون هیچگونه کمکی از جانب استانداری محترم مازندران مشاهده نگردیده است. کمک های دولتی و استانی به چه درد رامسر میخورد؟بدهیدش به شرق استان برود.

۶)بسیاری از ظرفیت های موجود شهرستان رامسر نیز به درد مردمان این خطه نمیخورد لطفا بدهیدش برود.

از جمله آن میتوان به شمار سرمایه گذاران و سرمایه گذاری های صورت گرفته اشاره نمود و یا مثلا وجود اماکنی چون هتل قدیم، ییلاقات زیبای شهرستان و یا مثلا آبگرم های معدنی بسیار زیاد(یک آبگرم نیازمان را مرتفع میکند)آبگرم به تعداد زیاد به چه دردمان میخورد؟بدهیدش برود.

جاده های پر از دست انداز و چاله های چاه مانند را ه های ارتباطی در شهرستان و شهر های حومه و روستا ها و یا بدتر از آن وضعیت نامساعد جاده ای ییلاقات دور و نزدیک در محور دالیخانی و همینطور عدم بهره مندی ییلاقات و روستاهای این منطقه از مرکز درمانی این نکته را به اذهان عمومی وا می دارد که هم را های ارتباطی و هم ییلاقات منطقه را بدهید برود.

۷)با توجه به فاصله زیاد مرکز استان تا شهرمان و دوری مسافت و مصائب ناشی از سفر و مشکلات عدیده بعدی و حوادث احتمالی  پیشنهاد می گردد تمام محور های مواصلاتی منتهی به رامسر را نیز بدهید برود و یا اینکه مثلا رامسر به دلیل بسیاری از تفاوت های چشمگیر با شرق استان از جمله تفاوت در گویش که متاسفانه رامسری ها به همین دلیل گاها مورد بی مهری و بی توجهی ادارات شرق استان قرار میگیرند،پیشنهاد میشود جهت تسریع در پاسخگویی به درخواست های ارباب رجوع رامسری ، گویش رامسر را هم بدهید برود.

۸)بسیاری از پروژه های ناتمامی که سالهای سال چشم انتظار تزریق بودجه از مرکز شرق استان می باشند همچون مجتمع فرهنگی و هنری،وضعیت نامشخص باغ ۳۰ هکتاری،ساختمان ناتمام کتابخانه احمری نژاد کتالم،وضعیت نامشخص ترمینال فرودگاه،وضعیت نامشخص فرهنگسرای امید و یا پروژه های دیگری از این دست را نیز بدهید برود.پروژه چه به کارمان می آید؟
در یک کلام برای اینکه احساس کنیم ما هم مازندرانی هستیم و از حق برخورداری از همه آنچه که شرق استان ازآن بهره مندند و ما نیز میتوانیم برخوردار باشیم پیشنهاد میشود رامسر را از بیخ بکنید و به مرکز استان بدهید تا ما ضمن احساس سرور و سرمستی و شادمانی از اینکه مرکز نشین شده ایم موافقتمان را با بیان این جمله در کمال رضایت بیان کنیم: بزرگواران،رامسر را هم بدهید برود.