گاردین: با ترور فرمانده ایرانی برجام به پایان رسیده است
سفیر پیشین فرانسه در واشنگتن تصریح کرد؛ با ترور فرمانده سپاه قدس ایران، مذاکره برای نجات برجام را باید فراموش کرد.
ژرار آرو نوشت: واکنش ایران به ترور ژنرال سلیمانی می‌تواند یک‌جانبه یا چندجانبه، مستقیم یا غیرمستقیم و با فاصله زمانی متفاوت باشد، اما در هر صورت چشم‌انداز برای مذاکره و هرگونه نجات برجام را فراموش کنید و ایران به هر طریق واکنش نشان خواهد داد. عراق، لبنان، خلیج فارس؟
در همین حال روزنامه انگلیسی گاردین، از جمله پیامدهای ترور قاسم سلیمانی را «مرگ برجام» خواند و نوشت: دیپلمات‌های اروپایی نگرانند ترور قاسم سلیمانی ممکن است ضربه مهلکی به امید زنده نگه داشتن توافق هسته‌ای ایران باشد.
همچنین این نگرانی وجود دارد كه پارلمان عراق به دنبال اخراج 5000 سرباز آمریكایی مستقر در عراق باشد و این اقدام پارلمان عراق عواقب غیرقابل پیش‌بینی داشته باشد. این نگرانی‌های خصوصی در حالی ابراز می‌شود که سیاستمداران اروپایی امروز دو طرف آمریکا و ایران را به کنترل بحران فراخوانده‌اند، درخواستی که بعید به نظر می‌رسد در تهران مورد توجه قرار گیرند که هدف آن تلافی اقدام آمریکا در ترور سلیمانی است.
این واقعه (ترور سردار سلیمانی) همچنین باعث می‌شود كه ایران طی چند روز آینده پنجمین گام خود را در چارچوب کاستن از تعهدات برجامی بردارد.
رهبران اروپایی به همان اندازه نگران هستند که حمله هواپیماهای بدون سرنشین پارلمان عراق را ترغیب به بیرون راندن کلیه نیروهای آمریکایی کند. ادعای «مایك پمپئو» وزیر خارجه آمریکا مبنی بر شادی عراقی‌ها از كشته شدن سلیمانی طرفداران زیادی در جهان ندارد.
دیوارکشی یعنی بخشنامه‌های خودتحریمی که با فشار FATF صادر گردید
یک حامی دوآتشه و کم‌سواد برجام ادعا می‌کند نپذیرفتن FATF، دیوار کشیدن دور کشور است.
مهدی پازوکی از جمله افرادی بود که به هنگام نیاز حامیان دولت به دادن وعده‌های پوپولیستی درباره برجام، در خدمت نشریات زنجیره‌ای قرار داشت و ادعای گشایش اقتصادی و رونق به واسطه توافق با آمریکا و غرب را داشت. اما او اکنون مشابه بسیاری از بزک‌کنندگان برجام، ترجیح می‌دهد به جای تصحیح موضع خود و عذرخواهی از وعده‌های خیالین، پای FATF را به میان بکشد و مشابه همان بازی زمانبر و فرصت‌سوز برجام را تکرار کند.
وی در گفت‌وگو با روزنامه آرمان اظهار داشت: ايران بايد تکليف خود را با جامعه جهاني مشخص کند که آيا مي‌خواهد با کشورهاي ديگر ارتباط داشته باشد يا خير. اگر قرار نيست با جامعه جهاني همکاري صورت بگيرد ايران در وضعيتي قرار مي‌گيرد که دور آن ديوار کشيده شده است. در چنين شرايطي کشورهاي همسايه نيز حاضر نيستند با ايران رابطه اقتصادي و بانکي برقرار کنند. در عصر کنوني کسي با کيف و چمدان پول جا به جا نمي‌کند و اگر کشوري مي‌خواهد با کشورهاي ديگر رابطه اقتصادي داشته باشد بايد از سيستم قوي بانکي برخوردار باشد که از طريق آن مراودات بانکي خود را انجام بدهد.
پازوکی در ادامه گفت: بايد رانت‌خواران را از چرخه اقتصادي کشور خارج کنيم. مشکل اينجاست که بخشي از سيستم بانکي ما مشکل دارد. آيا پول‌هايي که در بانک سرمايه جا‌به‌جا شد از طريق چمدان بود؟ بدون شک اگر سيستم بانکي ما شفاف بود چنين اتفاقاتي رخ نمي‌داد.
وی گفت: اگر ايران مي‌خواهد در جامعه جهاني نقش داشته باشد و خودتحريمي نکند بايد FATF را بپذيرد. بدون شک اين اقدام در راستاي منافع ملي است و کشور را از چالش‌هاي بيشتر در امان نگه مي‌دارد. امروز بزرگ‌ترين شرکاي تجاري ايران يعني چين، روسيه و ترکيه هر سه عضو اصليFATF هستند. اين در حالي است که ما قرار نيست عضو اصليFATF شويم و بلکه تنها قرار است اين مقررات را بپذيريم و آن را رعايت کنيم.
یادآور می‌شود انتقال پول با کیف و چمدان، در اوج برقراری و اجرای برجام صورت می‌گرفت به نحوی که خبر مشابهی درباره سفارت کره جنوبی در تهران منتشر شد. در واقع در حالی که دولت و حامیان آن خیال می‌کردند به واسطه برجام، از دیوار تحریم عبور کرده‌اند، آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، با نیرنگ‌ها و بدعهدی‌های مختلف، تدریجاً بر کثرت و شدت تحریم‌ها می‌افزودند تا جایی که غیر از مشتی وعده، عملاً هیچ قرارداد جدی‌ای منعقد و اجرا نشد و مراودات بانکی نیز در حالت تحریم قرار داشت. حتی وزیر امور خارجه تصریح کرد 20 ماه پس از اجرای برجام، هنوز نتوانسته‌ایم حتی یک حساب بانکی در لندن افتتاح کنیم.
ثانیاً برای مبارزه با رانت و پولشویی، نیاز اصلی اهتمام دولت به راه‌اندازی مکانیسم‌های شفافیت‌ساز در زمینه معاملات و مالیات است که موضوعی کاملاً داخلی است و ربطی به FATF ندارد. در واقع دولت در این زمینه کوتاهی کرده است. همچنین به عنوان استدلال مقابل باید تصریح کرد برخلاف ادعای آقای پازوکی، با وجود این که آمریکا و اروپا عضو FATF هستند اما 76 درصد پولشویی‌ها دنیا در همین کشورها انجام می‌شود.
گفتنی است که FATF به عنوان حربه در اختیار آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی، در اصل برای کانالیزه و محدود کردن مراودات مالی و تجاری ایران است و اتفاقاً با پذیرش تعهدات FATF است که دور اقتصاد کشور دیوار می‌کشیم.
از یاد نبرده‌ایم که آمار برخی صرافی‌های دور زننده تحریم‌ها، در همین شرایط همکاری نصف و نیمه با FATF لو رفت و از آن سو، بخشنامه‌های خائنانه‌ای در داخل خطاب به بانک‌ها صادر شد که از آنها می‌خواست با افراد حاضر در فهرست تحریم‌های سازمان ملل و «تحریم‌های وزارت خزانه‌داری و وزارت خارجه آمریکا» همکاری نکنند. آقای پازوکی خواب تشریف داشتند و این بخشنامه‌ها را ندیده‌اند؟!
وقاحت سفیر روباه پیر درباره برجام
رابرت مک ایر، سفیر انگلستان در تهران مدعی شد اقدامات ایران، برجام را در معرض خطر بزرگی قرار می‌دهد. اما سؤال از سفیر انگلیس این است که دولت متبوعش و دیگر کشورهای اروپایی کدام‌یک از تعهدات فهرست شده را ـ که اتفاقا مستقل از آمریکا است ـ انجام داده‌اند؟
تابناک نوشت: «راب مک ایر» سفیر انگلیس در تهران با متهم کردن ایران به نقض برجام عنوان کرد؛ اقدامات ایران در زمینه هسته‌ای (گام‌های کاهش تعهدات) برای جامعه بین‌الملل نگران‌کننده است. این اقدامات برجام را در معرض خطر بزرگی قرار می‌دهد.
وی در حالی که کشورش به همراه دو عضو دیگر اروپایی برجام، اقدامی عملی در راستای اجرای تعهدات برجامی صورت نداده‌اند مدعی شد: ما به تمامی تعهداتمان در این توافق پایبندیم و برای رساندن ایران به مزایای لازم حتی فراتر از آن تعهدات نیز می‌رویم.
سفیر انگلیس در حالی عنوان کرد که اروپا به تعهدات خود پایبند بوده و حتی فراتر از آن خواهد رفت که اروپایی‌ها تاکنون نتوانسته‌اند در برابر اقدامات آمریکا در نقض برجام کاری از پیش ببرند. هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ آمریکا رسما از توافق هسته‌ای خارج شد. در مقابل، علی‌رغم همه قول‌های قبلی اروپا مبنی بر حفظ برجام و تامین منافع این توافقنامه برای ایران، آنها به قول‌ها و وعده‌های خود عمل نکردند.
این در حالی است که سال ۲۰۱۹ نیز پایان یافت و وارد سال ۲۰۲۰ میلادی شدیم. در نهایت اروپا با سرپیچی از اجرای تعهدات برجامی و با یک رویکرد تقلیل‌گرایانه و حداقلی، اعلام کرد که کانالی به نام «INSTEX» (ابزار پشتیبان مبادلات مالی) - مبادله پول نفت دیگر کشورها با غذا و دارو- را راه‌اندازی کرده است؛ کانالی که از SPV هم ضعیف‌تر بود.
در همین راستا، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان عنوان کرد که اروپایی‌های حاضر در برجام کمتر از یک درصد تعهدات برجامی خود را انجام داده‌اند. ظریف از رفتار‌های دوگانه اروپا در قبال ایران انتقاد و تصریح کرد اروپایی‌ها در بیانیه‌هایی که درباره برجام صادر می‌کنند، خود را کامل و ۱۰۰ درصدی متعهد به برجام می‌دانند، اما در عمل، کمتر از یک درصد تعهداتشان در برجام را انجام می‌دهند.
لازم به ذکر است، در برجام آمده: اتحادیه اروپایی همه مفاد «مقررات اتحادیه اروپایی» که کلیه تحریم‌های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته‌ای را اجرایی می‌سازد، لغو خواهد کرد و این لغو شامل تمامی تحریم‌ها و تدابیر محدودکننده در حوزه‌های نقل و انتقالات مالی بین اشخاص و نهاد‌های اروپایی، فعالیت‌های بانکی، ارائه خدمات بیمه، ارائه خدمات پیام‌رسانی مالی (از جمله سوئیفت)، حمایت مالی از تجارت با ایران (اعتبارات صادراتی، تضامین، یا بیمه)، پرداخت وام‌های بلاعوض، کمک‌های بلاعوض، خدمات و کمک‌های مالی و وام‌های ترجیحی به دولت ایران، واردات و صادرات حمل نفت، فراورده‌های نفتی، گاز و فراورده‌های پتروشیمی ایرانی، کشتیرانی و کشتی‌سازی، دسترسی به فرودگاه‌های اتحادیه اروپایی برای هواپیماهای باری ایرانی، طلا، فلزات گرانبها و الماس و همچنین لغو فهرست اشخاص حقیقی، حقوقی و نهاد‌های مذکور در برجام است.
پاسخ جنایت آمریکا زود، قاطع و پشیمان‌کننده
یک سایت حامی دولت نوشت: پاسخ جنایت آمریکا علیه سردار سلیمانی باید زود و قاطع و پشیمان‌کننده داده شود.
عصر ایران با تبریک و تسلیت شهادت سرلشکر سلیمانی به دست جنایتکاران آمریکایی نوشت: شهادتت مبارک سردار دل‌ها، ای رسیده به آرزوی دیرین! امروز، برای هر که ایران را دوست دارد، روز عزاست: وطن، سرداری بی‌نظیر از دست داده است که جز به سربازی برای دین و میهن، به هیچ نیندیشید و به‌رغم امکان، هرگز خود را آلوده بازی‌های سیاسی و تعاملات اقتصادی و حاشیه‌ها نکرد.
سردار مردمی ایران، نقشی بی‌همانند و تاریخی در شکست بزرگترین گروه تروریستی معاصر داشت. هم او بود که برای مبارزه با داعش لباس رزم پوشید و نه از تهران که از خطوط مقدم نبرد، جنگ علیه داعش را فرماندهی کرد و بارها تا مرز شهادت رفت.
و امروز از عجایب تلخ روزگار است که دولت تروریستی آمریکا، بزرگترین ژنرال ضدتروریسم جهان را ترور می‌کند و نامش را بسیار بسیار وقیحانه مبارزه با تروریسم می‌نامد. امروز، روزی است برای شرم جهانی.
اینکه آمریکا از آن سر دنیا بیاید و در منطقه ما، سردار ما را ترور کند و ماجرا تمام شود، مقبول هیچ اندیشه‌ای نیست. باید این جنایت پاسخ داده شود؛ زود و قاطع و پشیمان‌کننده.
ما طرفدار جنگ نیستیم و اتفاقاً از همین منظر توصیه به پاسخ متقابل می‌کنیم که اگر صورت نگیرد، نشانه ضعف ما تلقی می‌شود و دشمن را برای حمله جری‌تر می‌کند. پاسخ درخور، پیام قدرت است و قدرت، بازدارنده از جنگ.
بعد از آنکه ایران، پهپاد جاسوسی آمریکایی را در خلیج فارس سرنگون کرد، ترامپ - که جنایت امروز به دستور شخص او صورت گرفت - از ایران تشکر کرد که هواپیمای مجاور را که حامل تعدادی از نظامیان آمریکایی بود هدف قرار نداده است. قاعدتاً دیگر ترامپ نباید موقعیتی برای این دست تشکرها داشته باشد.
اگر زمانی که دانشمندان هسته‌ای‌مان را در خیابان‌های تهران ترور می‌کردند، پاسخ قاطعی به اسرائیل داده بودیم و برخی مقامات امنیتی وقت، خود را درگیر پرونده‌سازی‌های داخلی نمی‌کردند، امروز شاهد آن نبودیم که فرزند ایران را اینگونه در خانه همسایه به شهادت برسانند.
آفتاب یزد: کوتاهی‌های دولت را پای جنگ اقتصادی ننویسید
یک روزنامه اصلاح‌طلب می‌گوید کوتاهی‌های مدیریتی دولت، به دشواری‌های امروز در شرایط جنگ اقتصادی کمک کرده و این برعکس سخنان رئیس‌جمهور است.
آفتاب یزد نوشت: گویا رئیس‌جمهور محترم عزم خودشان را جزم کرده‌اند که هر از گاهی بَری از باغ برخی سخنان جنجال‌آفرین‌شان به عرصه سیاست برسانند. تازه‌ترین آن، قیاس گرفتن شرایط رقابت‌های انتخاباتی با شرایط امروز است که ایشان از «شرایط جنگی» برای شرح آن بهره برده‌اند، که به حرف و سخن‌های نه چندان کمی در محافل سیاسی و رسانه‌ها دامن زد. وعده‌هایی مثل مبارزه با فساد، رونق‌بخشی به رسانه‌ها و سر و سامان دادن به برخی گوشه‌های اقتصادی کشور، ربط واضحی به شرایط جنگ و صلح ندارد و ای بسا اگر در اولویت قرار می‌گرفتند امروز که به تعبیر رئیس‌جمهوری در وضعیت جنگ قرار گرفته‌ایم می‌توانستند از دولت دستگیری کنند. جوانگرایی در دولت که از شعارهای دولت تدبیر بود، چه ربطی به شرایط جنگی دارد؟ راه دادن به جوان‌های متخصص به بوروکراسی کشور و سد کردن راه فسادهای کلان، در شرایط جنگی چه میزان فشار بر دولت محترم می‌آورد که به ثمر رساندن آن را ناممکن کند؟ مگر نه این است که بسیاری از ابتکارها و کاردانی‌ها در شرایط جنگی تولد یافته‌اند؟ اگر مقصود از جنگ، جنگ در حوزه اقتصاد و تحریم و... است که به راستی مسئله تازه‌ای در میان نیست و کشور سال‌ها است با پیامدهای آن در جدال است.
برخی اصلاحات در کشور هیچ وابستگی‌ا‌ی به شرایط جنگی یا صلح ندارد. مبارزه با فساد و ارتشاء و تزریق خون تازه در مدیریت کشور، چه در آرامش و چه در غوغای جنگ نباید پُشت گوش انداخته شود و خدای ناخواسته دستاویزی برای کم‌کاری‌ها به شمار آید. دولت هرچه از ضعف‌هایش فاصله بگیرد، هرچه از بوروکراسی نیرومندتری برخوردار باشد و در یک کلام، اراده استواری به تصحیح امور و مشکلات مزمن شده داشته باشد، هم در هنگامه جنگ پایداری و کارآمدی بیشتری از خود نشان خواهد داد و از خسارت‌های هنگفت دوری خواهد جُست و هم در صلح، نیکروزی بیشتری نصیب مردمان خواهد کرد.
