آمریکا چگونه تشویق شد قول و قرار در پاریس را برهم بزند؟!
علت به نتیجه نرسیدن مذاکرات با طرف فرانسوی را باید در برخی مواضع، نابجای رئیسجمهور و برخی اطرافیان وی جستوجو کرد.
آقای روحانی دیروز با پیشبینی این که طی روزهای آینده توافقی با فرانسویها انجام نمیشود، از برداشتن گام سوم کاهش تعهدات برجام خبر داد.
طبق برجام اروپاییها متعهد بودند همه تحریمهای مالی و بانکی را بردارند یا با آنها مقابله کنند. اما در جریان سفرهای ظریف و عراقچی به پاریس، این تعهدات یازدهگانه، به امکان فروش محدود نفت (700 هزار بشکه) تنازل یافت!
چنانکه ظریف در مصاحبههایی گفت: «تنها چیزی که میخواهیم، فروش نفت و دریافت پول آن است» و «اروپا خود را به یازده نکته متعهد کرده؛ شامل سرمایهگذاریها، هواپیمایی غیرنظامی، حملونقل و بازگشت شرکتهای اروپایی. ما هیچ یک از اینها را بهعنوان پیششرطی برای اجرای کامل تعهدات خود درخواست نمیکنیم. تنها میخواهیم بتوانیم نفت خود را بفروشیم».
این اظهارات و آنچه در بهبود مذاکرات با فرانسه (واسطه آمریکا) رد و بدل شد، هم فرانسویها و هم آمریکاییها را گستاختر کرد. براساس اخبار موجود، روحانی و ظریف، با پیشنهاد گرفتن مجوز فروش 700 هزار بشکه نفت برای 5 ماه و گشایش اعتبار 15 میلیارد دلاری در قالب اینستکس (در ازای اجرای کامل برجام)، کنار آمده بودند اما هم طرف فرانسوی و هم طرف آمریکایی زیر هر دو پیشنهاد خود زدهاند! فرانسه مدعی شد بدون پذیرش FATF، امکان اجرایی شدن اینستکس نیست. اما از آنها بدتر آمریکاییها بودند که گفتهاند نه مجوز فروش محدود نفت را میدهند و نه اجازه اختصاص اعتبار 15 میلیارد دلاری از سوی اروپاییها را، جالب اینکه آمریکا و فرانسه، در مقابل این وعدههای نسیه و پسگرفتن آنها، انتظار ابدیکردن مفاد برجام، و مذاکره بر سر توانمندی موشکی و نفوذ منطقهای ایران را دادند.
اما راز طلبکارتر شدن فرانسه و آمریکا و زدن زیر میز مذاکرات جدید چیست؟ غیر از اظهارات منفعل ظریف که به بخشی از آنها اشاره شد، رفتار زیگزاگی رئیس جمهور و سخنگوی دولت درباره امکان ملاقات با ترامپ هم در گستاخ شدن ترامپ و تعلل بعدی او برای امتیازگیری بیشتر موثر بوده است.
آقای روحانی همین هفته مدعی شد آماده است برای منافع و آبادانی ایران با هرکس لازم باشد، ملاقات کند. اما یک روز بعد که ادبیات موهن و طلبکارانه ترامپ و ماکرون را شنید، تصریح کرد: دنبال عکس یادگاری نیست، بلکه باید ابتدا همه تعهدات خود در برجام را اجرا کنند و همه تحریمها را بردارند، بعد از آن میشود مذاکره کرد.
اما همین موضع اصلاح شده، یک روز بعد مجددا توسط ربیعی سخنگوی دولت نقض شد که گفت: «روحانی مصر است برای منافع ملی، ملاقاتی با شخص خاصی داشته باشد»!! این انفعال و هیجانزدگی برای گرم نگهداشتن بحث ملاقات با ترامپ، طبعا پالس منفی به آمریکا فرستاد و آمریکا را ترغیب میکرد کمی بیشتر تعلل کند و امتیاز بیشتری بخواهد.
آنچه به این مطلب باید افزود، گرفتن ضرب و شوک از اقدام متقابل در توقف تعهدات برجامی است. آقای روحانی هنگام تهدید آمریکا به خروج از برجام، بهدرستی تهدید کرد که اگر آمریکا خارج شود، ما هم از برجام خارج میشویم، اما پس از خروج ترامپ، روحانی گفت: شر یک مزاحم از سر برجام کم شد(!) او همان زمان (اردیبهشت97) فقط چند هفته به اروپا مهلت داد، اما دولت و وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی تا 12 ماه بعد هیچ کاری نکردند و تازه از اردیبهشت امسال، شروع به کاهش تدریجی تعهدات آن هم با مهلتهای دو ماهه کردند؛ به نحوی که اکنون 16 ماه پس از ابطال برجام از سوی آمریکا، دولت وعده اجرای سومین گام را میدهد و ضمنا میگوید گام چهارم نیز در میان است. این کار نقض غرض ضربالاجل، در شوک دادن به طرف مقابل است. با این حال دولت باید اقدامات متقابل را سرعت و شدت بخشد و ادبیات تنازلی را که حتی حداقلهای برجام را هم مطالبه نمیکند، کنار بگذارند.
فریب کارگزارانی: سربازگیری میکنیم اما حمایت انتخاباتی نه!
سخنگوی کارگزاران پیوند با طیف علی لاریجانی در انتخابات آینده را رد کرد.
روزنامه اعتماد در مصاحبهای با عنوان «روی اسب بازنده شرطبندی نمیکنیم»، نوشت: «پیچیدن از راست به راست؟» پرسشی بود که روز گذشته یکی از روزنامههای اصلاحطلب در مورد کنشها و واکنشهای سیاسی کارگزارانیها پرسید و در گزارشی بر اساس اظهارات و مصاحبههای چهرههای مؤثر این حزب تحلیل کرد که کارگزارانیها تمایل دارند به راست میانهرویی همچون علی لاریجانی پیوند بخورند.
این ادعایی است که سخنگوی حزب تکذیب کرده و میگوید حزب کارگزاران دستکم به اندازه انگشتان یک دست چهره سیاسی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دارد و نیازی به ائتلاف با علی لاریجانی ندارد.
حسین مرعشی درباره گزارش روزنامه شرق در پیوند دادن لاریجانی با کارگزاران میگوید: گویا این روزنامه علاقهمند است که کارگزاران از علی لاریجانی حمایت کند وگرنه من بهعنوان سخنگوی کارگزاران سازندگی بارها در مصاحبههای مختلف توضیح دادهام که گرچه علی لاریجانی چهره سیاسی معتدلی است اما کارگزاران قصد ندارد با این طیف ائتلاف کند، ضمن اینکه تا انتخابات 1400 زمان زیادی باقی مانده است. همچنین باید فعلاً منتظر ماند و دید که اساساً لاریجانی در مجلس آینده حضور دارد یا خیر و ترکیب کاندیداها در دو انتخابات پیشرو چگونه خواهد بود. فراموش نکنیم که حزب کارگزاران سازندگی جزو معدود احزابی است که دستکم به اندازه انگشتهای یک دست کاندیدای ریاستجمهوری حزبی دارد و نیاز نیست به دنبال علی لاریجانی برود.
وی افزود: کارگزاران حزبی است که متناسب با واقعیات و نیازها تصمیم میگیرد اما در مورد انتخابات و حمایت از علی لاریجانی باید گفت، کارگزاران چهرههای حزبی دارند که هم رأی بالاتری نسبت به لاریجانی دارند و هم مورد حمایت نظام هستند؛ به این معنا که ارتباط خوبی با بدنه حاکمیت دارند، پس چه لزومی دارد که ما به سمت اصولگرایان معتدل برویم.
مرعشی خاطرنشان کرد: در مورد اینکه آیا کارگزارانیها به راست متمایل شدهاند یا میشوند، باید گفت، اساساً اصولگرایان میانهرو در عرصه سیاسی ایران جایی برای ایفای نقش ندارد و حتی تأثیرگذاریشان را به نفع رادیکالهای این جریان از دست دادهاند. در واقع گرچه نیروهای لایق میان آنها وجود دارد اما اصولگرایان میانهرو در جبهه خودشان هم تنها هستند در همه دنیا مرسوم است که روی اسب برنده شرط میبندند. کارگزاران هم روی اسب بازنده شرطبندی نمیکند. اصولگرایان میانهرو بازارشان را از دست دادهاند و فعلاً یک سوی سیاست جولانگاه نیروهای رادیکال این جریان شده است، بنابراین هیچ احتمالی مبنی بر نزدیک شدن به راست میانهرو برای کارگزاران سازندگی وجود ندارد.
این اظهارات در حالی است که کرباسچی سخنگوی کارگزاران چند سال قبل ضمن مصاحبه با روزنامه شرق، خواستار یارگیری و سربازگیری از جریان مقابل شده و گفته بود این مدل در تصویب برجام مؤثر بود و باید همین روش را ادامه داد.
این برخورد ابزاری با افراد، تداعی همان موضعی است که برخی مدعیان اصلاحطلبی درباره دولت روحانی عنوان کرده و دولت روحانی را رحم اجارهای خود خواندند. این طیف البته درباره رفتارهای دوگانه مشابه نسبت به هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، محمدرضا عارف و... نیز سابقهدار هستند.
سیاسیکاری و دیگر هیچ کارنامه 3 ساله فراکسیون امید
اهم اقدامات فراکسیون امید مشخص شد. به گزارش روزنامه جوان، روزنامه همشهری در گزارشی به بررسی کارنامه فراکسیون امید (فراکسیون اصلاحطلبان) در مجلس پرداخته و در بخش پایانی گزارش خود و در اشاره به اقدامات فراکسیون امید برای پیگیری موضوعات روز و مطالبات مردم در قالب کمیتههای ویژه و اختصاصی، این فعالیتها را لیست کرده است:
-کمیته رفع حصر
-کمیته رسیدگی به وضعیت دانشجویان بازداشتی بعد از دیماه ۹۶
- کمیته ویژه رسیدگی به مشکلات بازداشتشدگان محیطزیستی
-کمیته رسیدگی به موضوعات اقتصادی
-کمیته رسیدگی به اتفاقات مربوط به دراویش گنابادی
فقط تصور کنید اگر در این لیست همان مورد «کمیته رسیدگی به موضوعات اقتصادی» هم نبود، عملا خبری از رسیدگی به دغدغههای اکثریت مردم نبود. همین هم البته صرفا تیتر است و از گزارههای جزئی و عینی تهی است. باقی موضوعات هم که مباحث جناحی و سیاسی جریان اصلاحات است. نمایندگان مجلس و از جمله اعضای فراکسیون قرار است نمایندگان مردم باشند و برای مردم کار کنند، این میان گرچه یک نفر هم جزئی از مردم حساب میشود، اما راه انداختن کار و انجام خواسته یک اقلیت کوچک و اقلتر از اقل یقینا نامش کار کردن برای مردم نیست؛ مردم تعریف خودش را دارد. از این رو مثلا پیگیری کار دراویش گنابادی (خصوصا بدون توجه به خانوادههایی که این دراویش عزادار کردند) نامش کار کردن برای مردم نیست. نکته دیگر اینکه غیر از ماجرای جواسیس محیط زیستی، در هر سه مورد شاهد قتل و کشته شدن دهها انسان بیگناه از سوی عوامل فتنه، اغتشاشگران دیماه ۹۶ و برخی دراویش گنابادی بودیم.