به گزارش
بلاغ، هاجر رستمزادهگنجی همسر شهید مدافع حرم سیدرضا طاهر با بیان نحوه ازدواج خود در گفتگو با خبرنگار ما اظهار کرد: ازدواج ما کاملاً به صورت سنتی بود و یکی از اقوام مشترک، معرف و واسطه ما برای ازدواج شدند و نهایتاً ما در تاریخ 20 آبان سال 1387 عقد کردیم، به خاطر دارم آن روز دوشنبه و مصادف با سالروز ولادت امامرضا(ع) بود.
وی با اشاره به دیدگاه خود نسبت به مقوله شهادت افزود: در زمان مجردیام چندین بار به مناطق جنگی برای بازدید رفته بودم، روزهایی که در آن مناطق به سر میبردم در واقع بهترین روزهای زندگی من محسوب شدند، از همان زمان نیز شهدا را مقدس و پاکترین انسانها در هر دورهای میدانستم اما هیچگاه این موضوع به ذهنم خطور نمیکرد که روزی همسرم شهید بشود.
همسر شهیدطاهر ادامه داد: آقا رضا خصلتهای خوب بسیاری داشت و واقعاً مهربان، دوستداشتنی، صبور و باگذشت بود و همواره چهرهای گشاده داشت و خنده بر لبانش بود، ایشان تا جایی که میتوانست به دیگران کمک میکرد، هر کمکی که از دستش برمیآمد، احترام ایشان به بزرگترها زبانزد همه بود، از دیگر ویژگیهای خوب ایشان عمل به واجبات دینی، شرکت در نمازجمعه و جماعت، توجه به حجاب و روابط نامحرمان بود و از همه مهمتر خانوادهدوست بودن ایشان و عشقی که به پسرش داشت، آنقدر این خصیصههای مثبت در ایشان پررنگ بودند که بارها بهشان گفته بودم که آقا رضا شما شهید میشوید.
وی تصریح کرد: به نظر بنده ایشان به این دلیل که در هر کار فقط به رضایت خداوند فکر میکرد، لایق شهادت بودند، این ویژگی ایشان به اندازهای بود که در آخرین پیامکی که بین ما ردوبدل شد هم همین نکته را از من خواستند و بیان کردند که « راضی باش به رضای خدا».
این بانوی بابلی با بیان چگونگی اعزام شهید به سوریه گفت: آقا رضا در گردان صابرین سپاه مشغول به خدمت بودند، برای گردان صابرین هم ماموریت زیاد پیش میآمد و ایشان گفته بودند که احتمال ماموریت و اعزام به سوریه هم هست، آقا رضا خودشان، داوطلبانه برای سوریه و دفاع از حرم ثبتنام کردند و پس از ثبتنام نیز لحظهها را میشمردند تا اعزام شوند، سیدرضا دوبار به سوریه رفتند، بار اول 21 آبان سال 94 که 48 روز طول کشید و بار دوم نیز 14 فروردین 95 که پس از 33 روز به شهادت نایل شدند.
وی افزود: بار دوم که اعزام شدند، هر روز تماس میگرفتند و باهم صحبت میکردیم، آخرین تماس ایشان روز چهارشنبه بود، اما پنجشنبه و جمعه خبر و تماسی از ایشان نداشتیم، دیگر خیلی نگران و منتظر شنیدن خبری بودم که روز شنبه در فضای مجازی خبر محاصره بودن لشکر 25 کربلای مازندران در خانطومان را خواندم، دیگر مطمئن شدم که حتماً اتفاقی افتاد و بعد از چند ساعت بود که در کانالها ناگهان عکس ایشان باز شد و نوشته بود « سیدرضا طاهر به جمع شهدای مدافع حرم پیوست».
رستمزادهگنجی با تاکید بر ادامه راه شهدا یادآور شد: بعد از شهید، باارزشترین کاری که باید انجام دهیم، ادامه دادن راه شهید است، همگی ما از مادر، همسر شهید همه باید رهرو راه شهید و الگویی در جامعه باشیم، که با تربیت صحیح یادگار شهید بتوانیم مایه خشنودی امام زمان و شهدا بشویم.
وی اطاعت از رهبری را مهمترین دغدغه این شهید والامقام برشمرد و ادامه داد: سیدرضا تا زمانی که در قید حیات بودند، خود را سرباز حضرت آقا میدانستند و برای سربازی امام زمان(عج) آماده میشدند و در همین راستا به نماز و مسجد بسیار اهمیت میدادند و موضوع مهمی که باهم در موردش صحبت میکردیم و برای ایشان مهم بود، وضع حجاب زنان جامعه بود و واقعاً از این موضوع اذیت میشدند.ایشان به من میگفتند: «از من نخواه که خرید بیام، چون نمیتونم شهرمون رو تو این وضعیت ببینم» و همیشه نگران بودند که زنان با این وضع حجاب قرار است به کجا برسند، زمانی هم که با هم میرفتیم، از ماشین پیاده نمیشدند، قرآن کوچکی داشتند که تا زمان تمام شدن کارم آن را میخواندند.
این همسر شهید تاکید کرد: این توجه به حجاب به دلیل ارزش و نقش والای زنان در جامعه است، تربیت فرزندان با مادر خانه است، مطمئناً مادر با تربیت درست و اسلامی موجب رشد و تعالی فرزندش و همچنین عاقبت به خیری او میشود، وقتی مردان به جنگ میروند حتماً دلشان از حضور همسر و حمایتهای آنان گرم است، شاید خیلیها تصور کنند کسانی که به جنگ میروند از زندگی بریدهاند، اما در واقع اینطور نیست، وابستگی و علاقه بین ما خیلی زیاد بود، همین مورد باعث میشد گاهی اوقات که آقا رضا از سوریه زنگ میزدند، میگفتند: «دوست دارم صداتون رو بشنوم تا انرژی بگیرم و بتونم به کارم ادامه بدم».
وی بازگشت شهید از نخستین اعزام به سوریه را بهترین خاطره خود دانست و افزود: سری اول که رفته بودند و بعد از 48 روز خبر بازگشتشان را شنیدم، از خوشحالی بال درآوردم، شب از شدت خوشحالی خوابم نبرده بود، ساعت دو شب بود که تماس گرفتند که در راه برگشت هستند، دیگر طاقتم تمام شد و در سرمای زمستان پشت پنجره چشم به راهش بودم و هر ماشینی را که میدیدم ذوق میکردم که بالاخره بعد از چهار ساعت ایشان با همان لبخند همیشگی آمدند و ما را که دیدند فقط لبخند زدند، انگار دنیا را به من داده بودند، این بهترین خاطره من از شهید است چون واقعاً فکر نمیکردم زنده برگردند.
این کارشناس رشته الهیات خاطرنشان کرد: بنده به عنوان همسر شهید مدافع حرم، از زنان و مردم جامعه میخواهم برای همه خانواده شهدا دعا کنند، به خصوص برای فرزندان شهدا، برای دل این فرزندان، صبر و ایمانشان و برای اینکه خانواده و فرزندان شهدا مانند خود شهیدان قوی و محکم باشند، این بزرگترین خواسته من است.
رستمزادهگنجی در پایان گفت: راه شهادت شاید برای همه ما باز نباشد، ولی اگر شهداء را بشناسیم، هدفشان را درک کنیم و ادامهدهنده راهشان باشیم، اجر زیادی نصیبمان میشود، انشالله آن دنیا مورد شفاعت شهداء قرار خواهیم گرفت و در مقابل شهداء سربلند خواهیم بود.