بلاغ نیوز | پایگاه جامع اطلاع رسانی 16 تير 1399 ساعت 0:11 https://www.bloghnews.com/note/430437/موضوع-تبادل-نامه-بین-امام-مقام-معظم-رهبری -------------------------------------------------- عنوان : موضوع تبادل نامه‌ بین امام و مقام معظم رهبری چه بود؟ -------------------------------------------------- امام خمینی(ره) به مقام مهظم رهبری: این جانب که از سالهاى قبل از انقلاب با جنابعالى ارتباط نزدیک داشته ‏ام و همان ارتباط بحمد اللَّه تعالى تا کنون باقى است، جنابعالى را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏ دانم و شما را چون برادرى که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبدارى مى‏ کنید، مى ‏دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید، روشنى مى‏ دهید. متن : به گزارش بلاغ، در روز شانزدهم دی ماه سال 1366 در پاسخ به آیت الله خامنه ای، امام نامه ای به ایشان می نویسند و در آن در رابطه با تعیین حدود اختیارات حکومت اسلامى توضیحاتی ارائه می دهند. پاسخ حضرت امام(س) به آقای ابوالقاسم  سرحدی زاده  وزیر وقت کار مبنی بر «نافذ بودن شروط الزامی» دولت برای واحدهایی که از امکانات و خدمات دولتی استفاده می‌کنند» و به دنبال آن نامه دبیر وقت شواری نگهبان و شرح شائبه سوء استفاده از این نظر و پاسخ امام مبنی بر تایید بیشتر اختیارات دولت و مجددا طرح مسئله در خطبه های نماز جمعه تهران مبنی بر «انجام این اقدامات و اختیارات در چهارچوب احکام پذیرفته شده اسلام و نه فراتر از آن...» و طرح نظرات مختلف پیرامون خطبه های مطرح شده امام جمعه محترم -حضرت آیت الله خامنه ای- طی نامه ای از حضرت امام خمینی(س) خواستار بیان مشروح نظرات فقهی در این باب شدند. در پاسخ حضرت امام، طی نامه ای نظرات ارزنده ای مطرح کردند که این نامه سعه صدر و وسعت دید حضرت امام در برخورد با قضایا را می رساند؛ پذیرفتن حق اشکال برای دیگران و حتی دانستن اشکال و تخطئه به عنوان هدیه الهی برای رشد انسان ها، و دانستن اختیارات حکومت فراتر از چارچوب احکام فرعیه الهی و بیان مثال‌های متعدد، و دانستن حکومت به عنوان یکی از احکام اولیه اسلامی و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج از جمله مطالب مطرح شده در نامه است. متن نامه ها را در ادامه می خوانید:   بسمه تعالى‏ جناب حجت الاسلام آقاى خامنه ‏اى، رئیس محترم جمهورى اسلامى- دامت افاضاته پس از اهداى سلام و تحیت، من میل نداشتم که در این موقع حساس به مناقشات پرداخته شود. و عقیده دارم که در این مواقع سکوت بهترین طریقه است. و البته نباید ماها گمان کنیم که هر چه مى ‏گوییم و مى‏ کنیم کسى را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهى است براى رشد انسانها. لکن صحیح ندانستم که جواب مرقوم شریف و تقاضایى که در آن شده بود را به سکوت برگزار کنم. لهذا، آنچه را که در نظر دارم به طور فشرده عرض مى‏ کنم. از بیانات جنابعالى در نماز جمعه این طور ظاهر مى ‏شود که شما حکومت را که به معناى ولایت مطلقه ‏اى که از جانب خدا به نبى اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- واگذار شده و اهمّ احکام الهى است و بر جمیع احکام شرعیه الهیه تقدم دارد، صحیح نمى‏ دانید. و تعبیر به آنکه این جانب گفته ‏ام حکومت در چهارچوب احکام الهى داراى اختیار است بکلى بر خلاف گفته‏ هاى این جانب بود. اگر اختیاراتِ حکومت در چهارچوب احکام فرعیه الهیه است، باید عرضِ حکومت الهیه و ولایت مطلقه مفوضّه به نبى اسلام- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- یک پدیده بى‏ معنا و محتوا باشد و اشاره مى‏ کنم به پیامدهاى آن، که هیچ کس نمى ‏تواند ملتزم به آنها باشد: مثلًا خیابان کِشی ها که مستلزم تصرف در منزلى است یا حریم آن است در چهارچوب احکام فرعیه نیست. نظام وظیفه، و اعزام الزامى به جبهه ‏ها، و جلوگیرى از ورود و خروج ارز، و جلوگیرى از ورود یا خروج هر نحو کالا، و منع احتکار در غیر دو- سه مورد، و گمرکات و مالیات، و جلوگیرى از گرانفروشى، قیمت گذارى، و جلوگیرى از پخش مواد مخدره، و منع اعتیاد به هر نحو غیر از مشروبات الکلى، حمل اسلحه به هر نوع که باشد، و صدها امثال آن، که از اختیارات دولت است، بنا بر تفسیر شما خارج است؛ و صدها امثال اینها. باید عرض کنم حکومت، که شعبه ‏اى از ولایت مطلقه رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- است، یکى از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتى نماز و روزه و حج است. حاکم مى‏ تواند مسجد یا منزلى را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم مى ‏تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند؛ و مسجدى که ضِرار باشد، در صورتى که رفع بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت مى‏ تواند قراردادهاى شرعى را که خود با مردم بسته است، در موقعى که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یکجانبه لغو کند. و مى‏ تواند هر امرى را، چه عبادى و یا غیر عبادى است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامى که چنین است جلوگیرى کند. حکومت مى ‏تواند از حج، که از فرایض مهم الهى است، در مواقعى که مخالف صلاح کشور اسلامى دانست موقتاً جلوگیرى کند. آنچه گفته شده است تا کنون، و یا گفته مى‏ شود، ناشى از عدم شناخت ولایت مطلقه الهى است. آنچه گفته شده است که شایع است، مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختیارات از بین خواهد رفت، صریحاً عرض مى‏ کنم که فرضاً چنین باشد، این از اختیارات حکومت است. و بالاتر از آن هم مسائلى است، که مزاحمت نمى‏ کنم. ان شاء اللَّه تعالى خداوند امثال جنابعالى را، که جز خدمت به اسلام نظرى ندارید، در پناه خود حفظ فرماید. 16 دى 1366 روح اللَّه الموسوی الخمینى‏   در پاسخ به نامه حضرت امام ،آیت الله  خامنه ای نامه ای به ایشان می نویسند و مواردی را برایشان شرح می دهند. امام در پاسخی که روز 21 دی ماه به آن نامه می دهند مطالبی را در رابطه با ولایت مطلقه فقیه‏ بیان می دارند. متن این دو نامه به ترتیب آورده شده است: بسم اللَّه الرحمن الرحیم محضر مبارک رهبر معظم انقلاب حضرت امام خمینى- مد ظله العالى پس از عرض سلام و ارادت، مرقوم مبارک در پاسخ به معروضه این جانب را استماع و زیارت کردم و از ارشادات آن حضرت که مانند همیشه ترسیم‏ کننده خط روشن اسلام است متشکرم. نکته‏ اى که بیان آن را لازم مى‏ دانم آن است که بر مبناى فقهىِ حضرت عالى که این جانب سالها پیش آن را از حضرت عالى آموخته و پذیرفته و بر اساس آن مشى کرده ‏ام، موارد و احکام مرقوم در نامه حضرت عالى جزو مسلمات است و بنده همه آنها را قبول دارم. مقصود از حدود شرعیه در خطبه‏ هاى نماز جمعه چیزى است که در صورت لزوم مشروحاً بیان خواهد شد. امید است سالهاى متمادى این ملت عزیز و فداکار و مسئولان آن و همه امت بزرگ اسلام از فکر بیدار و روشن و رهبرى بى‏ بدیل جنابعالى بهره ‏مند گردند و خداوند عمر شریف شما را تا حضور ولى عصر ارواحنا فداه مستدام بدارد. 21/ 10/ 66- سید على خامنه ‏اى‏ بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏ جناب حجت الاسلام آقاى خامنه ‏اى، رئیس محترم جمهورى اسلامى- دامت افاضاته مرقوم شریف جنابعالى واصل و موجب خرسندى گردید. این جانب که از سالهاى قبل از انقلاب با جنابعالى ارتباط نزدیک داشته ‏ام و همان ارتباط بحمد اللَّه تعالى تا کنون باقى است، جنابعالى را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏ دانم و شما را چون برادرى که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبدارى مى‏ کنید، مى ‏دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید، روشنى مى‏ دهید. مع الأسف‏ جمهورى اسلامى و سران محترم آن به جرم اسلام خواهى و بسط عدالت اسلامى در جهان مورد تاخت و تاز تبلیغاتى جهانخواران شده‏ اند و مثلًا اگر بگویند آفتاب روشن است، فردا تبلیغات جهانى به شرح و تفصیل و توجیه و تحلیل پرداخته و جمهورى اسلامى و یاران آن را به طورى محکوم مى ‏کنند و چون آشنا به فقه اسلامى و به ملت فداکار اسلام و ایمان راسخ آنان نیستند، بسیارى از اوقات تبلیغات آنان به نفع جمهورى اسلامى تمام مى‏ شود. و البته ما متوقع نیستیم که با قیامى که بر پایه اسلام عزیز نمودیم و «نه» به شرق و غرب و عمال آنان گفته ‏ایم، آنان به ما و شماها و به ملت عزیز جان بر کف ما بارک اللَّه بگویند. و خوشبختانه اخیراً در همین موضوع حدود ولایت فقیه نویسندگان و گویندگان متعهد و آگاه به مسائل اسلامى، مسأله را در مجالس و روزنامه‏ ها تا آنجا که دیدم مورد بحث قرار داده که من از تمامى آنان تشکر مى‏ کنم و امید است ائمه محترم جمعه و بویژه امثال جنابعالى که در بیان مسائل دست توانا دارید، مسأله را تعقیب و در خطبه‏ هاى نماز جمعه اذهان ناآگاهان را روشن و زبان دشمنان اسلام را قطع فرمایید. و جنابعالى و ملت بزرگوار خواهند دید که در اطراف همین نامه چه شیطنت ها و تحلیل ها در رسانه‏ هاى گروهى مخالفین اسلام و همدستان آنان خواهد صورت گرفت. در خاتمه سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند خواستار و امید است امثال جنابعالى در مقاصد عالیه خود پیروز و سربلند گردید. و السلام علیکم و رحمة اللَّه. 21 دى ماه 66 روح اللَّه الموسوی الخمینى‏  (صحیفه امام، ج‏20، ص: 451 و 452 و 455 و 456)