بلاغ نیوز | پایگاه جامع اطلاع رسانی 23 دی 1400 ساعت 0:00 https://www.bloghnews.com/news/458526/فلسفه-بافی-روشنفکرنمایان-غرب-پرستی -------------------------------------------------- عنوان : فلسفه‌بافی روشنفکرنمایان در غرب‌پرستی! -------------------------------------------------- جهان اول و دوم و سومی را علاوه بر اینکه غربی‌های متبختر و مستکبر جعل کرده و وارد ادبیات جهان نمودند، روشنفکرنمایان کشورهای تحت استثمار نیز به ابداع فلسفه حقارت‌پذیری پرداختند تا جوامع شرقی، از درون نیز فروپاشانده شوند تا فرآیند پروژه تسلیم فکری و فرهنگی بطور کامل به اجراء درآید. متن : به گزارش بلاغ؛ تشویشِ معنایی در اذهانِ مدعیانِ روشنفکری بیداد می‌کند. راز سر به مهر این تشویش، پنهان‌سازی غرب‌پرستی آنان و فقدان شجاعت لازم برای ابراز شیفتگی‌شان به غرب نزد مردم و افکار عمومی است. برای اینکه ناچار به اعتراف شیدایی خود به غرب نشوند، آسمان و ریسمان می‌کنند و برای خودشان فلسفه‌بافی می‌کنند. کارشان پیچیده‌سازی مفاهیم ساده و مغلق‌گویی بجای آسان‌گویی است تا نه خود متوجه شوند و نه مردم. به این اظهارات توجه فرمائید: محمود سریع القلم: "آینده‌ی کشور در گرو بین‌المللی شدن است...". فاضل میبدی: "تا در تعامل با دنیا به نتیجه‌ی روشن نرسیم، وضع اقتصاد همین است..." یکی از مفاهیم غالب در جریان روشنفکریِ غربگرا در کشور، همانا تعامل بین‌المللی و تمکین در مقابل قواعد حاکم بر نظام بین الملل با ادعای خروج از انزوایِ سیاسی است. پر واضح است که تعامل داشتن و پیوستن به یک ساختار بین المللی و تمکین در قبال قواعد حاکم بر آن، به خودی خود دارای ارزش نبوده و نیست بلکه در راستای تحقق اهداف و تامین منافع ملی هر کشور تعریف می‌گردد؛ چرا که کشورهای موسِّس این ساختار بین المللی چون آمریکا و برخی کشورهای پر ادعای غربی نیز وقتی حضور در برخی معاهدات بین‌المللی و پیروی از برخی ساختارهای جهانی را در مسیر منافع خویش ارزیابی نمی‌کنند، با وقاحت تمام از آن خارج شده و ساختار موجود بین‌المللی را ندیده می‌گیرند که برای نمونه؛ خروج آمریکا از برخی معاهدات و دور زدنِ شورای امنیت سازمان ملل در برخی اقدامات جهانی را می‌توان در این راستا ارزیابی کرد، و اما چگونه است؛ برخی روشنفکران غرب‌محور، بدون ارایه‌ی تعریف دقیق (که جامع و مانع باشد) از مفاهیمی چون تعامل، بین‌المللی شدن و...، چشم‌بسته در پازلِ قدرت‌هایی ایفای نقش می‌کنند که به اسمِ جامعه جهانی و ادعایِ دموکراسی، صلح، امنیت، پیشرفت و... اما در حقیقت از یک‌سو جهان را در چند کشور زیاده‌خواهِ غربی چون خود خلاصه نموده و از سوی دیگر در عمل حکومت‌هایِ مردمی را ساقط و از دیکتاتورها حمایت نموده و برپاکننده‌ی جنگ‌ها و خالق و حامیِ جنایتکارانی چون القاعده، داعش و.... و در نهایت عامل عقب‌ماندگی کشورهایِ ثروتمند غرب آسیا در مسیرِ غارت هر چه بیشتر منابع آن کشورها هستند. براستی؛ عقلانیت حکم می‌کند در بکارگیری الفاظ و مفاهیم؛ بار معنایی و جایگاه آن در منظومه‌ی اندیشه‌ای خویش را لحاظ کنیم و با تمییز بین ابزار و اهداف و درک راهبردها در مسیر تحققِ آنچه مطلوبِ جامعه است، گام بر داریم. برای فهمِ درست این نگاهِ عقلانی توجه به سیره‌ی امامینِ انقلاب در برخورد با نظام سلطه و استکبار جهانی قابل توجه، بررسی و پیگیری است؛ امامین انقلاب از ابتدای مسیر با درک درست ماهیتِ دشمن و علتِ اصلیِ دشمنی دشمنان در کنار اهداف، شیوه‌ها و میدان‌هایی که دشمن برای انحراف و نابودی انقلاب طراحی کرده بودند، توطئه‌ها و فتنه‌های بزرگ و پیچیده (از کودتاها و جنگ تحمیلی تا فتنه‌های متنوع از 78، 88، تا 96 و98 و سیاست فشار حداکثری و...) را با صبر راهبردی در کنار تبیین و ایجاد درک درست در بدنه‌ی اجتماعی، بدست خود مردم خنثی نمودند و با همین نگاه انقلابی- عقلانی و بهره گیری از انباشتِ تجربی بود که گام اول انقلاب را پشت سر نهادیم و اینجاست که رهبر معظم انقلاب در طراحی گام دوم نیز، فراخوان مطالعه‌ی تاریخِ قبل و بعد از انقلاب را دادند تا با فهم درستِ تجارب گذشته و برشمردنِ نقاط ضعف و قوتِ مسیری که گذشت، آسیب‌ها و چالش‌های موجود را در راهی که به سوی آینده در پیش داریم، رفع و دفع نماییم. ان شاء الله جواد خسروی