بلاغ نیوز | پایگاه جامع اطلاع رسانی 2 شهريور 1398 ساعت 18:28 https://www.bloghnews.com/news/401200/جزئیات-6-خبر-ویژه-امروز-شنبه-98-2 -------------------------------------------------- عنوان : جزئیات 6 خبر ویژه امروز شنبه 98/6/2 -------------------------------------------------- مذکرات نابجا در پاریس /فرانسه در جایگاهی نیست که شرط بگذارد/ انگلیس باید خسارت بدهد تا نفتکش استنا ایمپرو آزاد شود/ اگر تصمیمات ارزی دولت را غیرکارشناسی می دانستید، چرا اجرا کردید؟/ سلامتی: مشکل اقتصاد سوء مدیریت دولت است نه رفراندوم/ سریع‌القلم: آمریکاشناسان می‌دانستند پایه‌های برجام، سست و شکننده است/... متن : مذکرات نابجا در پاریس /فرانسه در جایگاهی نیست که شرط بگذارد وزیر امور خارجه، دیروز پس از ملاقات با رئیس‌جمهور فرانسه، مذاکرات انجام گرفته را سازنده خواند. محمد جواد ظریف گفت فرانسه پیشنهادهایی را ارائه کرده و ما هم پیشنهادهایی را ارائه کرده‌ایم. درباره نحوه اجرای برجام و گام‌هایی که نیاز است طرفین بردارند. او گفت: ما برجام را غیرقابل مذاکره مجدد می‌دانیم. ظریف در جریان سفر به سوئد هم به پایبندی ایران به تعهداتش براساس برجام اشاره کرده و گفته: ما به آنچه که پذیرفته بودیم عمل کردیم اما به نظر می‌رسد که طرف مقابل می‌خواهد مسائلی را به ما دیکته کند در حالی که در متن برجام به آن مسائل اشاره شده و به صراحت بیان شده است و هیچ چیز ناگفته‌ای در توافق وجود ندارد. با وجود این اظهارات، به نظر می‌رسد دولت فرانسه درصدد دور زدن برجام است؛ چنان که گفته می‌شود ماکرون خواستار دائمی کردن بند موسوم به غروب در برجام (نظارت‌ها و برخی محدودیت‌های هسته‌ای) است و در عین حال بر مذاکرات برای محدود کردن برنامه موشکی ایران به عنوان شرط اجرای وعده‌های جدید اصرار دارد. روزنامه دولتی ایران روز پنج‌شنبه درباره بسته پیشنهادی فرانسه که ظریف برای مذاکره درباره آن به پاریس رفت، نوشت: «پاریس بعد از ناکام ماندن طرح فریز در برابر فریز، گزینه مذاکره دیگری را روی میز گذاشته است؛ ایده کمک مالی فرانسه به تهران مشروط به فراهم شدن مقدمات گفت‌وگو پیرامون سه موضوع چالش برانگیز. نخستین درخواست پاریس از ایران گفت‌وگو پیرامون بندی از برجام موسوم به «بند غروب» است که محدوده زمانی 10 ساله توافق هسته‌ای را مورد اشاره قرار می‌دهد. افزون بر این، پاریس از تهران می‌خواهد در ازای کمک اقتصادی، به درخواست گفت‌وگو درباره فعالیت‌های موشکی‌اش و مسائل مورد بحث در منطقه خاورمیانه پاسخ مثبت دهد. پاریس همچنین خواستار آن شده که تهران در صورت پذیرفتن این پیشنهاد در زمینه اجرای برجام خویشتنداری کرده و شرایط تعهدات برجامی‌اش را به نقطه آغاز بازگرداند. ناگفته پیداست که پیشنهادات مستتر در ابتکار عمل مکرون برای نجات برجام چندان مورد اقبال مقام‌های ایران واقع نشده است.» روزنامه ایران در ادامه تصریح می‌کند: «گرچه با وجود گزاره‌های پیش‌گفته، قرار دادن توصیف «امیدبخش و سازنده» برای گفت‌وگوهای تهران و پاریس با تردیدهایی مواجه است و اما آنچه حائز اهمیت است اینکه ایران تلاش می‌کند مدار دیپلماسی با قدرت‌های منظومه غرب را برای اثبات ضرورت حفظ پارادایم گفت‌وگو حفظ کند. از این رو، بسیار مهم است که در مقطع مهم کنونی دولت ایران با ایفای سهم قابل اعتنای خود برای حفظ توافق هسته‌ای در حفظ و بهبود روابط سیاسی خود با کشورهای اروپایی و سایر کشورهای مهم جهان مداومت به خرج دهد.» چنان که پیداست، در اینجا تناقضی وجود دارد. اگر برجام، روشن و غیر قابل مذاکره است، پس مذاکرات جدید برای چیست؟ و چرا آقای ظریف با وجود اطلاع از انتظارات فرابرجامی دولت بدعهد فرانسه، سفر به پاریس و مذاکره درباره مطالبات فرابرجامی را می‌پذیرد؟ آقای ظریف در جریان سفر اخیر به نروژ گفت در پیشنهادات ماکرون و روحانی، نقاط مشترکی وجود دارد. اما روشن نمی‌کند که این نقاط مشترک کدام است؟ اگر برجامی است، چرا از سوی اروپا از جمله فرانسه اجرا نمی‌شود؟ و اگر فراتر از برجام است، چرا ایران باید تعهدات جدیدی را بپذیرد و امتیازات جدیدی بدهد، حال آن که تمام وعده‌های برجامی غرب، هیچ و پوچ از آب درآمده و کاملاً بر عکس اجرا شده است؟! در واقع ما با یک تناقض راهبردی روبه‌رو هستیم. دولت از یک سو در قبال هشدار کارشناسان داخلی مبنی بر لزوم توقف متقابل تعهدات برجامی، اصرار دارد بگوید که از برجام کوتاه نمی‌آید. اما هم‌زمان در خارج، مذاکراتی را می‌پذیرد که ابتدا به ساکن، بر دور زدن برجام از سوی غرب تأکید دارد و این از عجایب است که غرب از ایران انتظار دارد به همه تعهدات برجامی‌اش پایبند باشد اما در عین حال از غرب انتظاری نداشته باشد؛ مگر این که امتیازات دیگری را هم فراتر از برجام واگذار کند! به بیان دیگر دولت و وزارت خارجه باید روشن کنند که آیا در عمل هم برجام را غیرقابل مذاکره مجدد می‌دانند یا خیر؟ اگر برجام غیرقابل مذاکره مجدد است، مطالبات فرانسه این وسط چیست؟ و چرا درباره مذاکراتی از این دست باید لفظ سازنده را به کار برد. یادآور می‌شود ماکرون پریروز گفت: پیشنهاداتی برای سبک کردن مجازات‌های وضع شده علیه ایران ارائه کرده‌ام. او در عین حال گفت: این پیشنهادها در برابر تعهد دولت ایران، اجرای دقیق برجام و قبول مذاکرات تازه (درباره برنامه موشکی و دخالت‌های منطقه‌ای ایران) براساس آنچه آمریکا و ما خواستار آن هستیم،‌ارائه شده است. اما آنچه در این میان مغفول مانده، تعهدات برزمین مانده فرانسه و قراردادهای توتال و پژو و ایرباس است که با بدعهدی نقض شده است. بنابراین فرانسه باید قبل از هر وعده موهوم جدید، به تعهدات امضا شده خود برگردد؛ و هیاهوی هیچ و پوچ مذاکرات جدید، برای صفر کردن تعهدات برجامی ارزیابی می‌شود. انگلیس باید خسارت بدهد تا نفتکش استنا ایمپرو آزاد شود تلویزیون سوئدی اس‌وی‌دی می‌گوید ایران به زودی نفتکش توقیف شده انگلیسی را آزاد می‌کند. این شبکه تلویزیونی روز پنج‌شنبه به نقل از منابعی در وزارت خارجه سوئد گزارش داد «شواهدی بسیار قوی» دریافت شده نشانگر آن است که ایران به زودی نفتکش توقیف شده استنا ایمپرو را آزاد خواهد کرد. تلویزیون اس‌وی‌دی به جزئیات این موضوع اشاره‌ای نکرده اما خبرگزاری رویترز موضوع را بر سفر روز چهارشنبه وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به سوئد مرتبط دانسته است. به گزارش رویترز، وزارت خارجه سوئد در ای‌میلی که به این خبرگزاری فرستاده، تنها گفته است: ما به سخنان علنی محمد جواد ظریف مبنی بر امیدواری به آزادی سریع استنا ایمپرو «نگاهی مثبت داریم اما آنچه را در جلسات به زبان آمد افشا نمی‌کنیم». نفتکش استنا ایمپرو زیر پرچم انگلیس و با کارگزاری شرکت سوئدی «استنا بالک» فعالیت می‌کرد. رویتر می‌گوید: مالک این نفتکش در استکهلم، پایتخت سوئد، با محمدجواد ظریف دیدار و گفت‌وگو کرده است. حدود دو هفته پس از توقیف نفتکش ایرانی «گریس1» در آب‌های جبل‌الطارق، سپاه پاسداران در 28 تیر اقدام به توقیف استنا ایمپرو کرد. یادآور می‌شود راهزنی دریایی انگلیس و توقیف 40 روزه نفتکش حامل نفت ایران، خساراتی را متوجه ایران کرده است و بنابراین طبیعی است که افکار عمومی و صاحب‌نظران ایرانی بر ضرورت تأدیه این خسارت، قبل از آزادی نفتکش انگلیسی تأکید داشته باشند. اگر تصمیمات ارزی دولت را غیرکارشناسی می دانستید، چرا اجرا کردید؟ معاون ارزی پیشین بانک مرکزی باید به برخی سؤالات پاسخ دهد. سایت الف با اشاره به برگزاری دادگاه احمد عراقچی و توجیهات وی که تقصیرهای سوء‌مدیریت ارزی را گردن دولت انداخته بود، نوشت: در زمان انتصاب عراقچی به معاونت ارزی بانک مرکزی نیز حرف و حدیث‌های زیادی بر سر سیاسی‌بودن این انتصاب به دلیل نداشتن سوابق مؤثر وی در این جایگاه مطرح بود. اظهارات اخیر او چنین تفسیر شد که یکی از متهمان سعی در انداختن تقصیر به گردن دیگران دارد. الف در ادامه می‌پرسد: 1- آقای احمد عراقچی زمان انتصاب خود به چنین سمت مهمی، نپرسید علت این انتصاب چیست؟ براساس کدامین ویژگی برجسته خود را برای پذیرش چنین امانت مهمی مناسب دید؟ 2- ایشان حتماً توانایی لازم برای پذیرش این پست را در خود حس کرده است. از ملزومات این توانایی آن است که دستورات صحیح و غلط را بتواند تمییز دهد و شجاعت ایستادگی در مقابل دستورات غلط را داشته باشد. 3- آیا ایشان دستوری که از جانب مافوق داده شد را مطابق مصالح عمومی می‌دانست یا خیر؟ 4- اگر ایشان این دستور را مطابق مصالح عمومی می‌دانست پس در دادگاه باید از آن دستور دفاع کند و در این حالت موضوع بحث، دستور مافوق نیست بلکه تأیید کارشناسی ایشان هم همین بوده است و باید پاسخگوی نظر خود باشد و اگر به‌ دلیل تشخیص اشتباه، خسارتی ایجاد شده است مطابق موازین جوابگو باشد. 5- اگر این دستور را مطابق مصالح عمومی‌نمی‌دانست، چرا در مقابل آن ایستادگی نکرد یا استعفا نداد؟ سلامتی: مشکل اقتصاد سوء مدیریت دولت است نه رفراندوم یک فعال اصلاح‌طلب تصریح کرد حل مشکلات اقتصادی نیاز به رفراندوم ندارد بلکه به ضعف مدیریت دولت بازمی‌گردد و مدیریت باید ارتقا یابد. محمد سلامتی درباره زمزمه گاه‌و‌بی‌گاه رفراندوم از سوی برخی مدیران دولتی به جماران گفته است باید دید که چه موضوع حاد اقتصادی داریم که طبق قوانین موجود قابل حل شدن نیست؟ مثلاً در مورد مسائل اقتصادی وقتی همه امور در دست دولت است و بخش خصوصی نمی‌تواند طبق قانون ورود کند، می‌توان این مسئله را که آیا از این به بعد هم باید کارها همه در دست دولت باشد یا نباشد را به رفراندوم گذاشت. یا بالعکس وقتی همه کارها در دست بخش خصوصی باشد می‌توان برای تغییر آن به نظر عموم مراجعه کرد. سلامتی گفت: آقای روحانی باید موارد رفراندوم را صریح، روشن و مشخص بیان کند. تنها در چنین حالتی است که دلیل و ریشه مخالفت مقاومت کنندگان در برابر رفراندوم روشن خواهد شد. هر چند من الان هیچ موضوعی که ضرورت برگزاری رفراندوم درباره آن باشد به ذهنم نمی‌رسد. ولی اگر مهم‌ترین مسئله امروز جامعه را اقتصادی بدانیم، با اینکه حاد است ولی هیچ نیازی به رفراندوم پیدا نمی‌کند. بلکه به شیوه مدیریت و طرز تفکر حاکم بر کارهای اجرایی مربوط می‌شود. لذا حل این مسئله نه با رفراندوم بلکه تنها با تغییر شیوه مدیریت و تفکر حاکم بر مسائل اقتصادی ممکن خواهد بود. وی اظهار داشت: حتی با اینکه برخی مواردی نظیر FATF، یا تغییر واحد پول ملی، یارانه‌ها، بنزین و... را به عنوان مسائل مهمی برای رفراندوم مطرح می‌کنند، اما به نظر من این موارد نیازی به رفراندوم ندارد. این قبیل مسائل می‌تواند در برخی اوقات از سوی مجلس و در برخی دیگر از طرف دیگر تصمیم‌گیرندگان مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا ارکان دیگر حل شود. این فعال سیاسی بیان کرد: نباید مسائلی که هنوز به مرحله حاد نرسیده در سطح جامعه مسائلی حاد قلمداد شود. موضوعاتی که برخی برای رفراندوم مطرح می‌کنند کاملاً قابل حل بوده و نیازی نیست که برای حل آنها مردم وارد میدان شوند. امروز باید درصدد حل مسائل مهم کشور که همان مشکلات اقتصادی بوده باشیم. مسائلی که به دلیل ضعف مدیریتی ایجاد شده‌اند. وی ادامه داد: به نظر من اختیارات دولت و ارکان مختلف کشور در حدود قانون اساسی به اندازه‌ای هست که قدرت مانور داشته باشند و بتوانند بسیاری کارها را بدون توجه به برگزاری رفراندوم انجام دهند. متأسفانه گاهی که معضلی برای یکی از ارکان مملکتی پیش می‌آید، به جای اینکه آن رکن، از قدرت اجرایی خود برای حل مسئله استفاده کند بهانه‌تراشی می‌کند. به نظر می‌رسد که اگر یک مقدار اشل مدیریت و قدرت اجرایی در کشور بالاتر بود، به هیچ عنوان رفراندوم به عنوان تنها راه حل مطرح نمی‌شد. بنابراین گاهی ضعف مدیریت باعث طرح چنین مسائلی می‌شود. سریع‌القلم: آمریکاشناسان می‌دانستند پایه‌های برجام، سست و شکننده است تئوریسین و توجیه‌کننده مذاکرات منتهی به برجام، اکنون می‌گوید: برجام پایه‌های سستی دارد و شکنندگی آن برای آمریکاشناسان پرواضح بود(!) محمود سریع‌القلم از توجیه‌کنندگان مذاکره و اعتماد به آمریکا در دهه گذشته به ویژه در آستانه توافق برجام به شمار می‌رفت و حتی در این مسیر آن‌قدر افراط و هیجان به خرج داد که به صدا و سیما به‌خاطر نظرسنجی مردم درباره اعتماد یا عدم اعتماد به آمریکا انتقاد کرد و مدعی شد نباید از لبوفروش و راننده تاکسی در این باره نظرخواهی کرد. کارشناسان بسیاری تصریح کرده بودند برجام فاقد ضمانت‌های لازم است. این مشاور ارشد دولت اکنون ضمن یادداشتی می‌نویسد: چرا ترامپ به راحتی از برجام خارج شد؟ چون برجام مانند توافقات آمریکا با چین (1972) یا شوروی (1987)، توافق با حاکمیت آمریکا نبود و خروج از آن به جز اعتراض چند نماینده کنگره و سناتور، جریانی ایجاد نکرد. به لحاظ حقوقی و سیاست داخلی آمریکا، برجام پایه‌های سستی دارد و شکنندگی آن برای آمریکاشناسان پرواضح بود. برجام همچنین مسائل اصلی میان ایران و آمریکا در جامعه سیاسی، مدنی و تشکل‌های حزبی را بادقت مورد خطاب قرار نمی‌دهد. او می‌افزاید: برجام برای آمریکا، یک موضوع حاکمیتی است و نه تعداد سانتریفیوژها و درصد غنی‌سازی. ما چه موافق باشیم یا مخالف، چه خوشمان بیاید یا نیاید، جامعه یهودی جزئی از حاکمیت آمریکا است و صرفا نوعی ارتباط با رئيس جمهور آمریکا یا کاخ سفید نیست. اندونزی یکی از کشورهای قابل مطالعه نظام بین‌الملل است. این کشور که از بنیانگذاران نهضت عدم تعهد است، در نهایت به این نتیجه رسید که به واسطه جغرافیایی که دارد، باید با تمامی قدرت‌ها اعم از چین، استرالیا، ژاپن، آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا ارتباط داشته باشد. این کشور به هیچ کدام، وابستگی سیاسی یا نظامی و یا حتی اقتصادی نداردو از سیاست متنوع‌سازی بدون وابستگی (Diversification) بسیار بهره برده است. تاکید بر تنوع‌بخشی، در حالی است که طیف خوش‌بین به غرب، در اوج هیجان مذاکرات، تنها به جلب اعتماد آمریکا اهتمام داشتند به نحوی که زمانی‌نیا معاون وزیر نفت تصریح کرد: اروپایی‌ها از این که دولت روحانی با آمریکا بسته و اکنون تنها منتظر تایید اروپاست، گله‌مند شده بودند. متاسفانه در تمام این دوره، آقای سریع‌القلم، صرفا توجیه‌کننده متن مذاکرات دولت بودند. فایننشال تایمز: مردم ایران آزادی نفتکش را مدیون قدرت سپاه می‌دانند یک روزنامه انگلیسی نوشت آزادی نفتکش ایرانی، یک پیروزی برای ایران است و مردم ایران، اقتدار سپاه پاسداران را عامل این پیروزی می‌دانند. فایننشال تایمز می‌نویسد: رهایی نفتکش حامل نفت ایران، موفقیت برای ایران است و موجب تقویت روحیه پیروزی در میان ایرانی‌ها می‌شود. نفتکش حامل نفت ایران پس از شش هفته توقیف به‌دست نیروهای ویژه انگلیس؛ آزاد شد و روحیه پیروزمندانه ایران را تقویت کرد. این نشریه افزود: موضوع مقاومت راهبردی است که سپاه پاسداران ایران سال‌هاست برای توجیه گسترش قدرت نظامی خود و نیروهای نیابتی‌اش در منطقه استفاده می‌کند تا امکان بیشتری برای ایران به منظور غلبه بر دشمنانش فراهم کند، موضوعی که مردم ایران معتقدند با موفقیت‌های سپاه پاسداران و افزایش توان نظامی و دفاعی کشور احساس امنیت بیشتری می‌کنند.