بلاغ نیوز | پایگاه جامع اطلاع رسانی 4 مهر 1401 ساعت 21:53 https://www.bloghnews.com/note/464805/مصادیقی-مظلومیت-امام-حسن-مجتبی-ع-حتی-شهادت -------------------------------------------------- عنوان : مصادیقی از مظلومیت امام حسن مجتبی(ع) حتی پس از شهادت -------------------------------------------------- بارها به امام(ع) سم خورانده ‌شد و هر بار از آن رهایی می‌یافت تا آن که مرتبه آخر، سم به قدری شدید بود که پاره‌های جگر امام(ع) از گلویشان خارج می‌شد. متن : به گزارش بلاغ؛ آن‌ چه در پی می‌آید، گزارشی تحلیلی از جریان به شهادت رسیدن امام حسن مجتبی(ع) است؛ روایتی تلخ و مستند که استاد رسول جعفریان آن را در کتاب «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)» آورده ‌است. در این گزارش اجمالی، هم اصل آن واقعه دردناک و هم جزئیات و حوادث بعد از شهادت امام(ع) مورد توجه قرار گرفته است. جنایتی غیرقابل بخشش از جنایات غیرقابل بخشش معاویه، به شهادت رساندن امام‌حسن(ع) است که از نظر تاریخی، کوچک ترین تردیدی در آن وجود ندارد. معاویه با ترتیب دادن توطئه‌ای، امام(ع) را به دست همسرش جعده دختر اشعث بن قیس، به شهادت رساند. در سال 63 ه.ق در واقعه حره، وقتی اموال مردم مدینه غارت شد، اموال این زن نیز به تاراج رفت؛ اما به پاس خوش خدمتی او در به شهادت رساندن همسرش، اموالش را به او بازگرداندند. منابع بی‌شماری خبر به شهادت رسیدن امام(ع) توسط جعده و با توطئه معاویه را گزارش کرده اند. هیثم بن عدی گفته   که مسمومیت امام حسن(ع) به تحریک معاویه صورت گرفته است. آن حضرت، چهل روز پس از مسمومیت، بیمار بود تا آن که به شهادت رسید. ام بکر، دختر مسور می‌گوید: بارها به امام(ع) سم خورانده ‌شد و هر بار از آن رهایی می‌یافت تا آن که مرتبه آخر، سم به قدری شدید بود که پاره‌های جگر امام(ع) از گلویشان خارج می‌شد. حوادث بعد از شهادت پس از شهادت امام(ع)، طبق وصیت آن حضرت، خواستند ایشان را در کنار مرقد رسول خدا(ص) به خاک بسپارند؛ اما دشمنان مانع از این کار شدند. مروان هم اعلام کرد که اجازه چنین کاری را نخواهد داد. امام حسن(ع) سفارش کرده بودند که اگر مشکلی پیش آمد، آن حضرت را در کنار مادرشان در بقیع دفن کنند. ابوسعید خدری و ابوهریره به مروان گفتند: آیا از دفن پیکر حسن(ع) در کنار جدش ممانعت می‌کنی، در حالی ‌که رسول‌ خدا(ص) او را سید جوانان بهشت نامیده‌است؟ مروان به تمسخر به آن ها گفت: اگر امثال شما حدیث پیامبر(ص) را روایت نمی‌کردند [چنین توقعی به وجود نمی‌آمد!]. محمد بن حنفیه می‌گوید: زمانی که امام حسن(ع) به شهادت رسید، مدینه یکپارچه عزادار شد و همه گریه می‌کردند. مروان خبر شهادت حضرت را به معاویه داد و گفت: آن ها می خواهند پیکر حسن بن علی را در کنار پیامبر(ص) دفن کنند اما تا من زنده هستم به این مقصود نخواهند رسید. در همین زمان، امام حسین(ع) به کنار مرقد پیامبر(ص) رفت و فرمود: این جا را حفر کنید. سعید بن عاص که حاکم مدینه بود خود را کنار کشید، اما مروان، بنی امیه را آماده کرد و مسلح شدند. مروان گفت: چنین چیزی هرگز نخواهد شد. امام حسین(ع) فرمودند: به تو چه ارتباطی دارد، مگر تو والی شهر هستی؟ مروان گفت: نه، اما تا من زنده هستم اجازه این کار را نخواهم داد. شماری از مردم از امام(ع) خواستند به خاطر وصیت خود امام حسن(ع)، اگر قرار است خونی ریخته شود، پیکر حضرت در بقیع و کنار مادر بزرگوارشان دفن شود. در نقلی آمده است: مروان که در این زمان از حکومت مدینه معزول شده بود، با این اقدام قصد داشت معاویه را از خود راضی کند. زمانی که امام حسن(ع) به شهادت رسید، بنی‌هاشم کسانی را به نقاط مختلف مدینه و اطراف فرستادند تا این خبر را به گوش انصار برسانند. گفته شده است که هیچ کس در خانه خود نماند. زنان بنی‌هاشم به مدت یک ماه برای امام(ع) مجلس عزا برپا می‌کردند.