به گزارش
بلاغ، نادر دست نشان، بازیکن طلایی و مربی باسابقه نساجی مازندران در آستانه رقابت مهم این تیم با مس کرمان بیانیه ای را خطاب به تماشاگرنماهای این تیم صادر کرد و از آنها خواستار شد، به خانواده اش توهین نکنند، متن این بیانیه را در ادامه می خوانید.
امروز دوره خانوادگی داشتیم و همان جا از همه عذرخواهی کردم که دارم میرم سر تمرین، گفتم از همه پیشاپیش معذرت خواهی میکنم، چون قرار است سه شنبه به همه شما توهین و فحاشی شود.
من از همین جا از همه شما عذر میخواهم ولی من با تمام توان تلاش میکنم که این مسئله روز سه شنبه در استادیوم وطنی شکل نگیرد.
به خاطر اینکه آدمی هستم که خانوادهام را دوست دارم، اگر نتوانم از نظر فنی تیم نساجی را خوب هدایت کنم، دوست دارم با خودم برخورد شود نه خانواده ام.
به هر حال پیشاپیش عذرخواهی از خانواده کردیم! از خواهر، برادر از همه و همه!
والله ماهم دلمان میخواهد برای مردم شادی بیاوریم، هیچوقت کسی نیست بخواهد شکست بخورد.
من با تمام وجود قول میدهم برای تماشاگران شهرم چیزی کم نگذارم، همانطور که دیدید من با کمترین مبلغ قرارداد دارم برای نساجی کار میکنم، با عشقم کار میکنم.
یه عده متاسفانه دنبال شکست تیم هستند، دوست دارم به آنها هم بگویم اگر از من خوشتان نمیآید، حداقل دنبال شکست تیم نباشید، دودش به چشم نساجی می رود، ضربه زدن به نادر دست نشان در این شرایط مساوی با نابود کردن نساجی است، به این خاطر که اگر نساجی باز هم امتیاز از دست بدهد، فاصله زیاد می شود و اتفاق های خوبی برای نساجی در آینده نمیافتد!
شماهایی که نساجی را دوست دارید برای یک بار هم شده ار اتحاد ترکها سرلوحه بگیرید، وقتی تراکتور لیگ یک بود نصف نساجی هم تماشاگر نداشت، اما با هم دلی تیمشان را لیگ برتری کردند، قهرمان جام حذفی شدند و آسیا رفتند، حالا هم قهرمان نیم فصل لیگ برتر هستند.
این پیشرفت را مدیون اتحاد هوادارانشان هستند، حتماً شعار معروف «عیبی یوخ» را شنیدید که چقدر به بازیکن و مجموعه شخصیت میداد.
آرزو میکنم باز هم مثل بازی با مس فرهنگ بالای هوادارانمان را به کل ایران نشان دهیم، باز هم برنامه نود این موضوع را پوشش دهد.
ما قائمشهری هستیم، آدمهای با شعور و با فرهنگی هستیم، اجازه ندهیم گروهی اندک شخصیت و هویت مردم قائمشهر و مازندران را زیر سوال ببرند، ما آدم های با فرهنگی هستیم.
رنج نامه مرد افسانه ای فوتبال قائمشهر دردآور بودمحمد نعمتی «فعال رسانه ای» نوشت: اجازه دهید نه به عنوان یک فرد رسانه ای، بلکه به عنوان یک هوادار نساجی که حداقل دو دهه در کنار این تیم بودم بدون هیچ مقدمه ای مطلبی در خصوص بیانیه نادر دست نشان بنویسم.
راستش هنگ کردم و هنوز برای من باور کردنی نیست!
احساس می کنم بی آبرویی بدتر از این نمی توانست فوتبال قائمشهر را فرا گیرد، اسطوره فوتبال یک شهر از هواداران تیم محبوب شان می خواهد اگر قصد اعتراض دارند او را مخاطب قرار دهند و به نساجی و خانواده اش کاری نداشته باشند!
به نظر شما خجالت آور نیست؟
بدون شک این خواسته، برآمده از اتفاقات یک روز و دو روز اخیر تیم نساجی مازندران نیست و سال هاست که مانند غده ای سرطانی و بدخیم به جان فوتبال قائمشهر افتاده است.
این خواسته از سوی کسی مطرح می شود که تیم های فوتبال کشور برای جذب او بامبلغی که در نساجی قرارداد بسته است، سر و دست می شکنند.
این نادر دست نشان است که پس از بلایی که بابت اتفاقات زشت و مشمئز کننده چهار سال بر او گذشت، مادرش به او گفت: «اگر کلاهت در قائمشهر افتاد و آن را برداری، شیرم را حلالت نمی کنم!»
این همان نادر دست نشان است که سال گذشته، در یکی از بازی های تیم پیشکسوتان مازندران در جایگاه ویژه ورزشگاه شهدای ساری نشست و با غلامرضا بهروان درد دل کرد، صادقانه بگویم، استراق سمع کردم و صحبت های خصوصی اش با مهندس بهروان را شنیدم. نادر با زبان مازندرانی می گفت: «حاجی ته که دوندی من شی سره ره نساجی سه بروتمه، کی خوانه می طلب ره هاده؟» و بهروان به او دلداری می داد.
این همان نادر دست نشان است که استقلال و پرسپولیس علاقه زیادی به جذب او داشتند ولی دل کندن از نساجی کار او نبود.
این همان نادر دست نشان است که رکورد به ثمر رساندن ۹ گل در هشت بازی پی در پی او در تیم نساجی را بعد از ۲۰ سال کسی نتوانست بشکند و بعید می دانیم شکسته هم شود تا نام نساجی همیشه در اذهان فوتبال دوستان باقی بماند.
این همان نادر دست نشان است که به قول عباس وفادار، پیشکسوت ساروی نساجی، مردم به قدری او و رحیم را دوست داشتند که کارگر شهرداری از دوهزار تومان حقوق خود ۵۰۰ تومان را به آنها می داد تا بین ما بازیکنان تقسیم کنند.
دوستان! این نادر دست نشان است! کسی که سال ها برای زنده نگه داشتن نام نساجی زحمت کشید و خدا خودش می داند هوادارانی بودند که شبها خواب بازیهای زیبا و شوت های زیباترش را می دیدند!
این نادر دست نشان است که در دوران حضورش در نساجی از پول خبری نبود و عشق به هواداران نساجی و تعصب به فوتبال قائمشهر بود که به پاها فرمان می داد تا با شوت های مثال زدنی خود ضربان قلب مردم قائمشهر را کوک کند.
حالا همین نادر دست نشان باید بیانیه بدهد که آقا به خانواده ام فحش ندهید، اگر ناراحت هستید به من فحش بدهید؟ همین نادر باید در ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر دو ساعت تمام به جای اکبر میثاقیان دست و دلش بلرزد که توهین نشود؟
یعنی در بازی امروز نساجی با مس کرمان اکبر میثاقیان مربی این تیم باید راست راست راه برود و نادر دست نشان در شهر خودش و در کنار هواداران تیم خودش باید نگران این باشد که ناسزای عده ای از خدا بی خبر به او از کی شروع می شود؟
یعنی باید داد بزنیم به اکبر میثاقیان فحش ندهید و به شماره ۷ فراموش نشدنی فوتبال قائمشهر هم فحش ندهید؟
به راستی باید باور کرد؟
اکنون جامعه فوتبال ایران با خواندن این بیانیه ملتمسانه نادر دست نشان چه فکری نسبت به هواداران نساجی خواهد کرد؟
آیا دیگر می توانیم سرمان را بالا بگیریم؟
بیانیه از دل برآمده نادر دست نشان، ننگی است بر فوتبال قائمشهر که احساس می کنم بیشتر ما در آن نقش داشتیم.
از من که بعضی روزها ناجوانمردانه بر علیهش نوشتم و حتی جرأت ندارم اعتراف کنم، از دو سه نفر خاص که برای رسیدن به منافع شخصی دمار از روزگار رفیق سابق خود درآوردند، از هوادار کم سن و سالی که اصلاً نمی دانست نادر کیست و با تحریک دوستان بر علیه او شعار داد، از بعضی بازیکنان نساجی مازندران که ظاهراً پیراهن این تیم برای آنها خیلی گشاد است، بازیکنی که حضور در نساجی نهایت آرزوی اوست و تلاش نمی کند که صعود به لیگ برتر را با این تیم تجربه کند تا نام او در تاریخ باشگاه نساجی و قلب هواداران نساجی برای همیشه حک شود، از مسئولانی که هنگام برگزاری مراسم معارفه و سلام و خداحافظی سبقت می گیرند تا زودتر پشت تریبون قرار گیرند و وعده و وعید دهند ولی در عمل خبری از آنها نیست، از لیدرهایی که با عملکرد ضعیف خود روی سکو داد این مرد را حتی در حین برگزاری بازی درآورده اند و علیرغم سابقه چندین ساله شان هنوز نتوانستند سکوهای شهید وطنی قائمشهر را در دستان خود بگیرند، بعید می دانم آنها حتی برای یکبار با هم نشسته باشند و برای هر بازی برنامه ریزی خاص خودش را داشته باشند، نه شعار جدیدی، نه حرف جدیدی، نه سبک تشویق جدیدی، هییییچ.
شما را نمی دانم ولی خودم به نادر دست نشان بدهکارم و به جای حضور در جایگاه خبرنگاران، روی سکوهای شهید وطنی حاضر خواهم شد و این مرد و تیمش را تا آخرین نفس و فارغ از هر نتیجه ای تشویق خواهم کرد.
البته؛ اول باید با خودم بنشینم و ببینم آیا من و سایر کسانی که در بی اعتبار کردن نادر دست نشان نقش داشته ایم، روی آمدن به ورزشگاه شهید وطنی را داریم یا خیر؟