تاریخ انتشارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۲۳:۲۰
کد مطلب : ۷۸۹۸۶
شما نیت تان این باشد که برای خدا کار کنید و جوابگوی شهدا باشید، حب ریاست را کنار بگذارید که شهدا با ردای خونین در فردای قیامت روبروی شما قرار می گیرند.
۰
plusresetminus
حب ریاست را کنار بگذارید که شهدا با ردای خونین، فردای قیامت روبروی شما می‌ایستند
به گزارش بلاغ، تمام عمر مان باید در پی گوهر های نابی باشیم که بهانه های حضرت حق برای  خلقت اند، اما این گنج ها در کنار ما وجود دارند و بهره ما اندک.

فرماندهانی همچون قربان کهنسال کربلایی عاشق حسین همچون لشکر عرشی 25 کربلا که زرق و برق دنیا حقیقت نهفته در دلش را برای مان نمایان نمی کند و باید خوف داشت از روزی که با ردای خونین و بی سر در مقابل مان قرار می گیرند و واصفا بر ما.


روایت زندگی این سردار آسمانی

قربان کهنسال ساروکلائی در روز عید قربان سال 1338 در روستای ساروکلا قائم شهر به دنیا آمد. از همان دوران کودکی و نوجوانی علاقه زیادی به ائمه معصومین و اسلام داشت و در تمام مراسمات مذهبی حضور مستمر داشت، نماز اول وقتش هیچ وقت ترک نمی شد.

در سال 56 به خدمت سربازی اعزام شد و همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی به دستور امام خمینی(ره) از پادگان فرار کرد و به صف انقلابیون پیوست، در راهپیمایی ها علیه رژیم پهلوی اعلامیه و پوستر توزیع می کرد.

در سال 58 به عضویت سپاه پاسداران قائم شهر درآمد و در واحد عملیات مشغول به خدمت شد، خواهرش نقل می کند: «وقتی که پاسدار شد تحول زیادی در رفتارش ایجاد شد.»

بعد از ورود به سپاه سنت نبوی را به جا آورد و ازدواج کرد، با شروع جنگ تحمیلی، اولین گروه اعزامی در گیلان غرب را رهبری می کرد، یکی از همرزمانش نقل می کند: «آنچنان برخوردی با بچه ها داشت که در همان نگاه اول مجذوب متانت و صمیمیت او می شدند.»

از توان جسمی بسیار بالائی برخوردار بود و در اوج قدرت، تواضع و فروتنی از صفات بارز او محسوب می شد. نقل است که در جواب یکی از نیروها که او را فرمانده خطاب کرده بود، گفت: «من خادم شما هستم و خدمتگذارتان؛ به من فرمانده نگوئید.»

در سال 1360 فرمانده سپاه جویبار شد و در پاکسازی جنگل های مازندران از عناصر مسلح ضدانقلاب تلاش پیگیر داشت. محسن گرجی از همرزمان شهید دراین باره نقل می کند: «هنگامی که منافقین در جنگل پناه گرفته بودند و اقدام به حرکات مذبوحانه می کردند، او برای پاکسازی جنگل لحظه ای آرام نداشت، در غروب یک روز سرد زمستانی به اتفاق در جنگل مشغول گشت بودیم که به یک تیم دونفره منافق برخوردیم، آنها به سوی ما تیراندازی کرده و پس از آن با فحاشی به امام خمینی(ره) پا به فرار گذاشتند، پس ازفرار آنان، قربان با چهره ای برافروخته گفت: «امشب باید آنان را به سزای عمل شان برسانم.» با اصرار شبانه به جستجو پرداختیم، مسافت طولانی را از طریق راه های صعب العبور جنگلی در سرمای شدید پیمودیم، در حالی که هوا گرگ و میش بود، آنها را در یک اتاقک جنگلی پیدا کردیم، وقتی متوجه حضور ما شدند، اقدام به تیر اندازی کردند، اما سرانجام به دست قربان کهنسال از پای درآمدند.

شهید کهنسال بعد از آن به جبهه های جنوب اعزام شد و بعد از سه ماه به به قائم شهر بازگشت و به مدت پانزده ماه به عنوان مربی آموزش در سپاه قائم شهر مشغول تربیت نیروی نظامی بود.

در سال 62 بار دیگر به مناطق جنگی اعزام شد، اما این بار به عنوان یکی از فرماندهان گردان امام محمدباقر(ع) و هفت ماه عهده دار این مسئولیت بود، بعد از بازگشت از منطقه، دوباره مسئولیت طرح جنگل واحد عملیات سپاه قائم شهر را به عهده گرفت.

در همین اثنا بود که فرزند پسرش به دنیا آمد و او را مالک نام نهاد، خواهرش در این باره نقل می کند: به فرزندش مالک می گفت: «تو مالک اشتر هستی، کی بزرگ می شوی تا به عنوان بسیجی به جبهه بروی.»

یکی از همرزمانش نقل می کند: «به هنگام عبور و مرور، از خیابان اصلی شهر نمی گذشت و بیشتر اوقات از خیابان فرعی و از کنار رودخانه سیاهرود تردد می کرد، وقتی علت این کار از او سوال شد، گفت: تمام دوستان عزیز ما به شهادت رسیده اند و من طاقت دیدن خانواده های شان را ندارم.»

سردار شهید قربان کهنسال علی رغم اصرار تمام فرماندهان و مسئولان سپاه قائم شهر که مانع از رفتن او به جبهه می شدند ولی او از مسئولیت طرح جنگل کناره گرفت و در سال 64 به مناطق عملیاتی رفت، دراین مقطع به عنوان جانشین گردان امام محمدباقر(ع) در عملیات والفجر8 شرکت داشت و در ادامه همین عملیات در 27 بهمن 64 در بیست و چهار سالگی بر اثر اصابت ترکش و قطع پا به شهادت رسید.

پیکر مطهرش پس از تشیع در امامزاده اسماعیل چشمه سر قائم شهر به خاک سپرده شد.

در فرازهائی از وصیت این انسان شجاع  وارسته آمده است:

برادران نمی دانید جبهه چه شیرین است، بهترین حوزه و دانشگاه همین جبهه هاست.

بهترین انسان ها در همین جبهه یافت می شوند، این انسان ها از حب دنیا به دورند، مقداری به معنویت و اسلام فکر کنید، آیا کاری که انجام می دهید، مصلحت اسلام است یا نه؟

بیایید ازحب دنیا دست بکشید و درباره امام مطالعه کنید؛ تنها راه سعادت در خط امام خمینی است، هرکس بخواهد در حکومت اسلامی تفرقه بیندازد، خواهی نخواهی هلاک خواهد شد و این مسائل به تجربه روشن شد که هر گروهی که علیه حکومت اسلامی نقشه کشید، چه بلائی بر سرش آمده است و موجب خواری آنان گشته است و حتی نمی توانند در مقابل این ملت سربلند کنند، شما نیت تان این باشد که برای خدا کار کنید و جوابگوی شهدا باشید، حب ریاست را کنار بگذارید که شهدا با ردای خونین در فردای قیامت روبروی شما قرار می گیرند.

والسلام

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آمریکا مضحکه کارشناسان جهان شد
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰
عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴