تاریخ انتشاردوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۱
کد مطلب : ۲۸۹۶۲
بزرگ مردی که شاخصه اصلیش ولایت مداری است. با وجودی که او نیز فرزند علی مرتضی (ع) است و فرمانده لشکر امام حسین (ع) است اما برخلاف دیگران هیچگاه حتی پیشنهادی به امام عرضه نداشت. چرا که ولی خدا نیازی به پیشنهاد دیگران ندارد.
۱
plusresetminus
به گزارش بلاغبه نقل از صاحب نیوز، در این مقاله سعی بر این است که جایگاه عباس ابن علی(علیه السلام) در نظام هستی را در حد فهم خود تبیین نمائیم.
 
بزرگ مردی که شاخصه اصلیش ولایت مداری است. با وجودی که او نیز فرزند علی مرتضی(علیه السلام) است و در کربلا مردی ۳۴ ساله است و فرمانده لشکر امام حسین(علیه السلام) است اما همچون دیگران هیچگاه حتی پیشنهادی به امام عرضه نداشت. چرا که ولی خدا نیازی به پیشنهاد دیگران ندارد؛ او خود عالم به سر القدر است. هیچ مطلبی نیست الا این که او خود می داند و کانال و مجرای فیض تمام امور عالم از ملک و ملکوت، امام است؛ (تنزل الملائکة و الروح فیها باذن ربهم من کل امر) یا (و کل شئ احصیناه فی امام مبین). این معرفت باعث شده که سخنی و ردی از عباس ابن علی(علیه السلام) بجای نماند و همچون ستاره ای که در نور خورشید محو می شود جز چند خطی بیشتر نتوان از او نوشت.
ابالفضل العباس
آری او فانی در حسین(علیه السلام) بود. چه بگویم از مردی که در شهادت او امام(علیه السلام) همان جمله ای را گفت که در شهادت پدرش علی ابن ابیطالب گفت: الان انکسر ظهری.
 
چه بگویم از مردی که در روز محشر حرف آخر را دستان بریده او خواهد زد؛ آنگاه که مادرش زهرا(علیها سلام) با دستان او دست به دامان خدا بشود و نجات امت پیامبر را از دستان او به شفاعت بنشیند.
 
چه بگویم از مردی که در بهشت به جای دو دست بریده اش دو بال دارد که هر گاه بالهایش را برای پرواز بگشاید فرشته ای نمی ماند الا این که به تبع او بالهایش را می گشاید. او پرواز می کند و فرشتگان به دنبال او به پرواز در می آیند. وَه که چه صحنه پرشکوهی است (رزقنا الله انشاء الله).
 
چه بگویم از مردی که عشق به ولایت را با لبانی خشکیده در جویبار علقمه به نمایش گذاشت؛ که مگر نه این است که عاشق باید شبیه معشوق باشد؟ چه بگویم از مردی که پنج امام بر دستان او بوسه زده اند:
 
پنج امامی که تو را دیده اند    دست علمگیر تو بوسیده اند
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کروبنا بحق اخیک.
 
سلسله مقامات انسان:
 
- کافر: اگر انسان خداوند را قبول نداشته باشد یا برای او شریک قائل شود یا پیامبر(صل الله علیه و آله) یا یکی از ضروریات دین (یعنی اموری از دین که همه مسلمانان آن را جزء دین می دانند مثل نماز) را انکار کند یا در دل با اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) دشمنی داشته باشد کافر فقهی است.
 
- مسلمان: از این در که که بگذریم نوبت به درجات می رسد. اولین درجه و نازل ترین درجه، مسلمانی است. همین که شخصی شهادتین را بگوید، مسلمان است.
 
- مومن: بالاتر از مسلم، مومن است؛ یعنی کسی که علاوه بر عقیده به شهادتین، علی و اولاد علی(علیهم السلام) را نیز معصوم و منتصب از سوی خداوند جهت مرجعیت در امور دنیوی و اخروی می داند و علاقه قلبی به اعتقادات اسلامی دارد.
 
- متقی: درجه بالاتر از ایمان تقوی است. یعنی مومنی که علاوه بر اعتقاد و علاقه قلبی، تمام واجبات و محرمات الهی را مراعات می کند.
 
- اهل ورع: درجه بالاتر از آن ورع است. ورع یعنی زهد و رعایت مستحبات و ترک مکروهات و کندن محبت دنیا از دل و پرهیز از امور شبهناک.
 
- اولیاء الله: مرحله بالاتر از ورع، ولایت است. اولین مرحله ولایت باز شدن چشم دل است یعنی تا کسی چشم دلش باز نباشد نمی شود گفت که او از اولیاء الله است.
 
- صلحا: اولین دسته از اولیاء الله صلحا هستند. صلحا دسته ای از خدمتگزاران امام (علیه السلام) هستند که در اطاعت از فرامین امام(علیه السلام) شخصا به رتق و فتق برخی از امور می پردازند؛ یعنی اگر امام به آنها دستوری بدهد باید شخصا در محل مورد نظر حضور به هم برسانند و مشکل را حل کنند.
 
- ابدال: بالاتر از صلحا ابدال هستند. ابدال اولیائی هستند که برای انجام فرامین امام(علیه السلام) خود شخصا وارد صحنه نمی شوند بلکه بدل خود را می فرستند و از طریق بدل حلال مشکلاتند. یعنی همانطور که شما می توانید در ذهن خود یک یا چند نفر مثل خود را بسازید آنان قادرند در بیرون از ذهن خود و در عالم خارج بدل خود را خلق کنند. آنگاه تا زمانی که به آن بدل عنایت دارند آن بدل باقی است و هنگامی که نظر خود را از آن بدل بردارند آن بدل از بین می رود. درست مطابق موجودات ذهنی شما. لذا گاهی انسانی در بیابانی گم می شود پس به امام زمان(عج) استغاثه می کند؛ حضرت از ابدال می خواهند که او را نجات بدهند پس یکی از ابدال بدل خود را می فرستد و او را نجات می دهد و چه بسا وقتی که بدل از بین می رود شخص نجات یافته خیال کند که ناجی او امام زمان(عج) بوده است و معرکه گیری کند. در حالی که نه امام زمان(عج) و نه حتی ابدال که بدلی از ابدال منجی اوست. فلذا باید در نسبت دادن مستقیم امور به حضرت(عج) عجله نکرد. بسیار شنیده اید که امیرالمومنین علی(علیه السلام) در یک شب هم زمان مهمان چهل نفر بوده است یا در جنگ هم زمان از چهل سو حمله نموده است.
 
- اوتاد: بالاتر از ابدال گروهی هستند به نام اوتاد که خود به دو شاخه اوتاد و اوتاد کمّل تقسیم می شوند. اوتاد کسانی هستند که نه مثل صلحا خود باید وارد صحنه شوند و نه حتی مثل ابدال نیاز به فرستادن بدل دارند. بلکه مستقیم در افکار نفوذ می کنند و حل مشکل را القا می کنند؛ به عنوان مثال اگر عالمی در حال مناظره باشد و از پاسخگوئی به مخالفین درمانده شود اوتاد جواب مساله را از همان جائی که هستند به ذهن او القا می کنند و حتی ممکن است خود آن عالم نیز نفهمد که این جواب چگونه به ذهن او رسیده و چه بسا بگوید: بنازم به این فکر بکر!!
 
- اوتاد کمّل: همانگونه که خداوند چهار فرشته (جبرئیل، میکائیل، عزرائیل و اسرافیل سلام الله علیهم) در رأس کارگزاران از فرشتگان را، در اختیار دارد امام نیز که خلیفه و جانشین خداست به تبع ازحضرت حق، همواره و در هر زمان چهار انسان بدون واسطه در اختیار دارد که به آنان اوتاد کمّل گویند. اوتاد یعنی میخ ها؛ (المومن کالجبل الراسخ– الجبال اوتادا) همانگونه که میخ ها استحکام و نگهدارنده اند اینان نیز با حفظ مراتب، مسئول استحکام عالم و نگه دارنده نظام آفرینش هستند. فرق اوتاد کمّل با اوتاد این است که اوتاد اگر در این دنیا باشند حلال مشکلات هستند اما اگر رحلت کنند دیگر دستشان در برزخ باز است و نه در دنیا. اما اوتاد کمّل چه در این دنیا باشند چه در آن دنیا دستشان در عالمین باز است. اینان هم منجی اهالی برزخند و هم منجی اهالی دنیا به ویژه متوسلین از دنیا.
 
اباالفضل کیست؟
مسلمان است؟ بالاتر
مومن است؟ بالاتر
متقی است؟ بالاتر
اهل ورع است؟ بالاتر
از صلحا است؟ بالاتر
از ابدال است؟ بالاتر
از اوتاد است؟ بالاتر
آری اسدالله کربلا از اوتاد اربعه کمّل است.
 
از ویژگی های کربلا حضور امام(علیه السلام) با تمام خصیصین از اولیاء الله است.
 
امام با تمام صلحا و ابدال و اوتاد و اوتاد کمّل به کربلا آمده بود. وَه که اجتماع پر عظمتی بوده است (یا لیتنا کنا معکم فافوز فوزا عظیما).
 
ادامه مقامات:
- نبوت: از اوتاد کمّل نیز که بگذریم به مقام نبوت (مقام صاحب وحی است اما وظیفه تبلیغ ندارد) با حفظ درجات آن می رسیم (تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ سوره بقره- آیه ۲۵۳)
- رسالت: بعد از نبوت نوبت به رسالت می رسد. رسالت مقام دریافت وحی و تبلیغ وحی با حفظ درجات آن است؛ یا ایها الرسول بلّغ ما انزل الیک. رسولان مبلغ شریعت پیامبران اولوالعزم هستند.
- اولوالعزم: پیامبران صاحب شریعت اند که عبارتند از رسول اکرم(صل الله علیه و آله)، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی(علیهم السلام)
- خلیل الله: خلیل از خُلل می آید. اسفنج را که در آب فرو می کنند آب تمام خُلل آن را پر می کند آن وقت این اسفنج می شود خلیل الماء. خلیل الله یعنی کسی که از خود و همگان خالی شده و از خدا پر شده است. در میان انبیاء اولوالعزم به نظر می رسد بعد از حبیب الله (که رسول اکرم است) خلیل الله از دیگران برتر است.
- امامت: مقام ولایت که با شهود کلید می خورد به مقام امامت چهارده معصوم(علیهم السلام) ختم می شود. مقام امامت مقامی است که مجرای فیض تمام فیوضات الهی است.
 
مقام امامت مقام صادر اول است و به قول میرداماد (استاد ملاصدرا) مقام صادر اول مقام جمع الجمعی است و هرچه که هست در اوست (و کل شیء احصیناه فی امام مبین- سوره یاسین آیه ۱۲) گویا صادر اول دانه درخت نظام هستی از ملک و ملکوت است.
 
مقام امامت جام جم نظام هستی است.
 
امامت تتمه نبوت و اکمال دین و اتمام نعمت است.
 
امامت شرط قبولی تمام کمالات از جمله پیامبری است و بنابر روایتی از امام باقر(علیه السلام) هیچ پیامبری پیامبر نشد مگر با قبول ولایت چهارده معصوم(علیهم السلام) و چون در میان پیامبران این پیامبران اولوالعزم بودند که عزمشان را برای قبول ولایت ۱۴ معصوم از همگان بیشتر جزم کردند ملقب به اولوالعزم شدند(بصائر الدرجات ص۷۱)
 
امام حسین(علیه السلام) کیست؟
از اوتاد کمل است؟ بالاتر
نبی است؟ بالاتر
رسول است؟ بالاتر
از پیامبران اولوالعزم است؟ بالاتر
خلیل الله است؟ بالاتر
حبیب الله است؟ بالاتر
آری امام حسین(علیه السلام) امام است. یعنی نفس و جان پیامبر اکرم است. یعنی رب الارض است. یعنی هرچه که در نظام هستی واقع می شود یا نمی شود وقوع یا عدم وقوعش بستگی به اذن و امضاء امام دارد؛ به عنوان نمونه در کربلا یکی از اصحاب عمر ابن سعد گفت: حسین! از این آب سگان و خوکان بنوشند اما ما نمی گذاریم تو بنوشی تا از آب جوشان جهنم بنوشی (اعاذنا الله من شرور انفسنا)
امام فرمود: سیراب نشوی! (العطش نحسش بلند شد و آنقدر آب نوشید تا منفجر شد. اما عطشش فرو ننشست!)
 
چارت مدیریت عالم:
خدا (رئیس)
خاتم الانبیا و امام (جانشین و معاون اول خدا)
پیامبران اولوالعزم
رسولان
انبیا
اوتاد
فرشتگان
ابدال
صلحا
 
تذکر: البته در عرفان تقسیم بندی های متعددی در خصوص مقامات انسان با معانی متفاوت هست اما این تقسیم بندی برگرفته از فرمایشات آیت الله صمدی آملی شارح کتب علامه ذوالفنون حسن زاده آملی است.
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما