تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۴۸
کد مطلب : ۷۵۹۷۷
۰
plusresetminus
بلاغ، با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، برخلاف رسوم مرسوم در سایر انقلاب ها که عمدتاً با انحلال و یا ادغام، شکل گیری دستگاههای جدید را پیگیری می کردند، امام راحل فراتر از انحلال و ادغام، استراتژی وحدت را دنبال کرده و هنر مدیریت عالیه خویش را در همدلی ها و همکاری ها به منصه ظهور می رساندند و در این رابطه می توان به حفظ ارتش و مخالفت شدید با انحلال آن، آنها را از نهادهای تازه تأسیسی مانند سپاه پاسداران، مستقل نگه داشته و مجاب به همکاری و همدلی با آن می کردند و زیباترین نتایج را از جمله در دفاع مقدس استخراج می کردند و در همین رابطه می توان همدلی شهربانی و ژاندارمری با کمیته انقلاب اسلامی، همراهی راه و ترابری، مسکن و شهرسازی و کشاورزی و غیره با جهاد سازندگی، بهزیستی با کمیته امداد و بنیاد شهید، دادگستری با دادگاه انقلاب و... و در همین راستا مثال های متعدد دیگری هم وجود دارند که به قدر کفایت گفته شد.

در این میان یکی از وحدت هایی که با انگیزه و اصرار معظم له تعقیب و بر تحقق آن تأکید می شد، مسئله وحدت حوزه و دانشگاه و ارتباط تنگاتنگ اساتید این دو مرکز علمی کشور بود که الحمدالله به برکت خون مطهر شهید بزرگوار آیت الله دکتر محمد مفتح که در روز 27 آذر در دانشگاه توسط تروریست های گروهک تروریستی فرقان و به ناحق بر زمین ریخته شد، در تقویم سالانه جایابی و تحت همین نام یعنی "روز وحدت حوزه و دانشگاه"، رسمیت یافت.

ورود اساتید بارز و برجسته حوزه علمیه به دانشگاه و استقرار آنها در کرسی های تدریس دروس معارفی و عمومی، دفتر فرهنگ اسلامی و یا نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها و غیره، برداشتن گام های بلند به سوی تحقق آرزوی آرمانی امام راحل بود که به لطف خدا آغاز شد و این مسئله به عنوان یک امر متداول و متعارف، شبیه یک نهضت استمرار یابنده، روتین و همیشگی شده و در تمام سال های گذشته به طور پیوسته ادامه یافت.

علاوه بر حضور علمی این عزیزان در دانشگاه که طبعاً دارای آثار و برکات متعددی است، ما شاهد نقش آفرینی محتوایی و معنوی روحانیت معظم نیز در موارد ذیل هستیم:

1- ایجاد تحول در نظام علوم انسانی و اجتماعی

2- تزریق مباحث جانبی در حاشیه و متن کلاس های معارفی

3- برگزاری تأثیرگذار همایش ها و جلسات مناسبتی و موضوعی

4- برگزاری مسابقات قرآن و عترت با تخصیص جوایز ارزشمند

5- راه اندازی نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌های مستقیم و مشارکتی کتاب

6- برقراری کرسی های آزاداندیشی و پاسخگویی به سؤالات متنوع دانشجویان

7- نشست های هم اندیشی و راه اندازی اتاق های فکر

8- انجام مباحثه ها و تشکیل مناظره های سیاسی و فرهنگی درون دانشگاهی و برون دانشگاهی

9- ابهام زدایی و ذهنیت زدایی از دانشجویان پرسشگر و مراجعه کننده به دفاتر فرهنگ و نمایندگی رهبری

10- برگزاری نمازهای جماعت، قرائت قرآن، جلسات معنوی دعا و نیایش و مراسم مذهبی در مساجد دانشگاه‌ها

11- کمک و مشاوره مذهبی به مدیران و کادرهای مدیریتی و حتی اساتید دانشگاه‌ها برای بهبود کلی عملکردها

12- انجام تبلیغات و گسترش فعالیت های مربوط به تبلیغات مذهبی و انقلابی در کل محیط دانشگاه‌ها

13- راه اندازی جوّ دفاع از عملکرد نظام و افکار ولایی و نیز کمک به کمرنگ شدن اغواهای تحریک آمیز

14- مراقبت مذهبی و اخلاقی از محیط دانشگاه با پاسخگویی و پناه دهی به دانشجویان و اساتید

15- تألیف کتاب های درسی و آکادمیک در گرایشات معارفی و علوم انسانی و اجتماعی

اگر چه نگارنده به عنوان یک عضو هیئت علمی دانشگاه و از فعالان محیط های دانشگاهی و حوزوی، اعتقاد مضاعفی به افزایش حضور و طبعاً افزایش نقش آفرینی اساتید معزز حوزه های علمیه جهت کمک به اسلامی تر شدن دانشگاه‌ها که مورد تأکید رهبری معظم انقلاب است، دارد، اما همچنان بر این اعتقادم که حوزه ها نیز باید بیش از انچه که هم اکنون شاهد آنیم، زمینه های لازم را برای استفاده متقابل گسترده تر طلاب عزیز از فضائل اساتید معارفی و اجتماعی دانشگاه‌ها تقویت کرده و طلاب محترم را مجاب به فراگیری و یادگیری علوم جدیده از زبان اساتید دانشگاه‌ها کرده و هرگز نباید گمان بی نیازی از دریای علوم موجود در دانشگاهها در تصور برنامه ریزان حوزه غالب شود.

ورود نگاه‌های دانشگاهی به حوزه ها نیز همانند ورود نگاه‌های حوزوی به دانشگاه‌ها، دارای برکات متعددی اند که از جمله می توان به روزآمدی و کارآمدی هر چه بیشتر طلاب در این راستا اشاره کرد و طبعاً ادبیات و علوم انتقالی مورد نظر می توانند برای حوزه های علمیه نیز تحول آفرین تلقی شوند و به طور متقابل از چهره ها و سرمایه های ناب همدیگر بهره مند شوند.

تردید نباید داشت که میزان کنونی استفاده دانشگاه‌ها از اساتید فاضل و اندیشمند حوزه ها، با همه تلاش هایی که انجام پذیرفته و با همه رویکردهای نهادینه شده، باز هم به نسبت نیازها و ارزیابی وضعیت موجود، ناچیز بوده و دانشگاه‌ها باید با ارتقای سطح بهره مندی از اساتید حوزه، با سریال‌ها و برنامه‌ها و طراحی های جذاب به سمت ایجاد تحول اساسی در دانشگاه‌ها گام برداشته و گلایه‌مندی رهبر عزیزمان مبنی بر تغییرات بنیادین در محتوای دروس علوم انسانی را جدی گرفته و کاری کنند که دانشگاه‌های ما از وابستگی های محتوایی و چارچوب اندیشه های القایی خارج شده و نگذارند که دانشگاه‌ها، محل رویش و پرورش اندیشه های انحرافی و اعوجاجی از هر نوع د اخلی و یا وارداتی شوند.

این اتفاق بزرگ زمانی شکل می گیرد که به جای افتراق، به اتحاد واقعی حوزه و دانشگاه رویکرد واقعی و عملی نشان داده و مناسبتی مانند 27 آذر را برای یادآوری ضرورت های چنین وحدتی، فرصتی مغتنم شمرده و ضمن استمرار و استقبال از نقاط قوت گذشته، به شکار فرصت های نو رفته و همزمان با اصلاح و ترمیم نقائص و نارسایی های گذشته، تقویت نهضت وحدت و همدلی این دو محیط تأثیرگذار علمی را در دستور کار قرار دهیم.

البته باید متذکر شد که در این رابطه و در طی این 35 سال، در ادامه رهنمودهای داهیانه امام راحل و مقام عظمای ولایت، اندیشمندان متعددی در این رابطه مقالات بسیاری تهیه و در همایش های علمی و نیز رسانه های مجازی و مکتوب ارائه کرده اند که می توان با استناد به یافته های و آنالیزهای علمی این مقالات، راهکارهای متعددی برای تحقق این امر مهم احصاء و همان راهکارها را عملیاتی کرد.

به هر حال آفت بزرگ این مناسبت های تعیین کننده و تأثیرگذار، مواجهه سطحی و شعاری با آنها و یا اکتفاء به تجلیل حکومتی از آنهاست، در حالیکه بر همه ما مسلم است که از جمله همین وحدت حوزه و دانشگاه، یک ضرورت عقلی، دینی، اجتماعی و علمی و فراتر از تحمیل های دستوری و یا غیرمنطقی و قطعاً ناشی از نیازهای بنیادین و متقابل هر دو سوی این وحدت بوده و هر روز که در تحقق کیفی آن تأخیر به عمل آید، خسارت آور است.

در پایان امیدوارم که به اعتبار خون شهدای بزرگی همانند استاد شهید مرتضی مطهری و استاد شهید محمد مفتح و دیگر شهدای حوزه و دانشگاه، ستادی دائمی شکل گیرد و این ستاد، عملیاتی کردن مستمر و توجه به ابعاد متنوع و دوسویه این وحدت را در دستور کار قرار دهد و نگذارد که با رویکرد پراکنده و یا احساس کفایت نسبت به آنچه که در گذشته انجام شده است، این نهضت مقدس را متوقف کرده و یا شاید هم بجای پیشرفت، شاهد پسرفت و بجای رویکرد شاهد پشتکرد به آن باشیم که این قطع یقین یک زیان مضاعف است که نه تنها سودش به جیب ما نمی رود، بلکه دودش به چشم ما خواهد رفت.

صادقعلی رنجبر - عضو هیئت علمی دانشگاه
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما