بلاغ، اوباما، رئیسجمهور آمریکا، بخشهایی از سخنانش در ششمین سخنرانی سالانه خود در کنگره را به ایران اختصاص داد.
وی در حالی در کنگره سخنرانی کرد که حزب متبوعش دیگر اکثریت را در اختیار نداشت، اوباما برای چندمینبار به این موضوع پرداخت که: «درباره ایران، دیپلماسی ما کارگر افتاده است و ما در آنجا برای اولینبار در طول دهه اخیر، پیشرفت برنامه هستهای این کشور را متوقف کرده و ذخایر مواد هستهای آن را کاهش دادهایم.»
وی در ادامه، ارزیابیاش درباره مذاکرات را چنین بیان کرد: «هیچ ضمانتی وجود ندارد که مذاکرات موفق شوند و من تمامی گزینهها را برای جلوگیری از یک ایران هستهای روی میز نگه میدارم.»
اوباما درخواست اصلیاش از کنگره درباره مذاکرات هستهای را با این مقدمه آشکار ساخت: «تصویب تحریمهای جدید توسط کنگره در این مقطع زمانی تقریباً شکست دیپلماسی را تضمین خواهد کرد، آمریکا را از متحدان این کشور جدا میکند و این امر را تضمین میکند که ایران بار دیگر برنامه هستهای خود را از سر خواهد گرفت.»
اوباما سپس چنین به اصل درخواستش پرداخت: «به همین دلیل است که من طرح تحریم جدید را که این پیشرفتها را تهدید کند و از بین ببرد، وتو خواهم کرد.» رئیسجمهور آمریکا در پایان سخنانش درباره ایران گفت: «مردم آمریکا از ما انتظار دارند تنها بهعنوان گزینه آخر، به سراغ جنگ برویم و من قصد دارم به این خرد، وفادار بمانم.»
ارزیابی کامل سخنان اوباما به مجال بیشتری نیاز دارد؛ اما خلاصه بخشی که مستقیماً به مذاکرهکننده ایرانی و چگونگی این مذاکرات معطوف و مربوط است، این است که اوباما در جایگاه یک رئیسجمهور که به موفقیت و افزایش آن چشم دوخته و احتمالاً حریصانه آن را دنبال میکند و هم به لحاظ شخصی که حل یک معضل بسیار سنگین بازه مهمی از تحولات سیاسی، برایش شیرین و افتخارآفرین است، علاقه وافری به حل معضل هستهای موجود دارد اما این فرد با نگاه به واقعیات موجود و زیادهخواهیهای برنامهریزی شده کشورش و نیز مطالبات بهحق ایران و ایستادگی بر این مطالبات، روند مذاکرات را در مسیر توافق، قطعی نمیبیند.
از این رو آن را تضمینشده نمیداند و در عین حال، مایل نیست حرکتی از نوع خیز کنگره برای تحریم بیشتر نیز، لرزش روند مذاکرات را شدیدتر و خوشبینیهای نهچندان زیاد به نتیجه مذاکرات را کمتر کند. لب گشودن اوباما به تهدید ایران، از رفتارهای دوگانهای است که اطمینان کنگره به اوباما را بیشتر و فرجام خطرناک شکست مذاکرات را به طرف ایرانی گوشزد کند.
اوباما با تهدید ایران قصد دارد فکر مذاکرهکننده ایرانی و مسئولان بالادستی را به سمت تهدید و جنگ احتمالی منحرف سازد تا از اثر نتیجه آن بر روند مذاکرات سود جوید، حال آنکه وظیفه مذاکرهکننده ایرانی، مذاکره هستهای است نه جلوگیری از جنگ موهومی که رئیسجمهور آمریکا با برنامه آن را مطرح ساخته است؛ بنابراین، طرف ایرانی بدون توجه به این حاشیههای ایذایی و انحرافی باید دقیقاً بر روی خواستههای بهحق هستهای تمرکز کند و بایستد که در این صورت، این حاشیهها نیز حتی در صورت پررنگتر شدن مقطعی، در نهایت زایل میشوند.
وی در حالی در کنگره سخنرانی کرد که حزب متبوعش دیگر اکثریت را در اختیار نداشت، اوباما برای چندمینبار به این موضوع پرداخت که: «درباره ایران، دیپلماسی ما کارگر افتاده است و ما در آنجا برای اولینبار در طول دهه اخیر، پیشرفت برنامه هستهای این کشور را متوقف کرده و ذخایر مواد هستهای آن را کاهش دادهایم.»
وی در ادامه، ارزیابیاش درباره مذاکرات را چنین بیان کرد: «هیچ ضمانتی وجود ندارد که مذاکرات موفق شوند و من تمامی گزینهها را برای جلوگیری از یک ایران هستهای روی میز نگه میدارم.»
اوباما درخواست اصلیاش از کنگره درباره مذاکرات هستهای را با این مقدمه آشکار ساخت: «تصویب تحریمهای جدید توسط کنگره در این مقطع زمانی تقریباً شکست دیپلماسی را تضمین خواهد کرد، آمریکا را از متحدان این کشور جدا میکند و این امر را تضمین میکند که ایران بار دیگر برنامه هستهای خود را از سر خواهد گرفت.»
اوباما سپس چنین به اصل درخواستش پرداخت: «به همین دلیل است که من طرح تحریم جدید را که این پیشرفتها را تهدید کند و از بین ببرد، وتو خواهم کرد.» رئیسجمهور آمریکا در پایان سخنانش درباره ایران گفت: «مردم آمریکا از ما انتظار دارند تنها بهعنوان گزینه آخر، به سراغ جنگ برویم و من قصد دارم به این خرد، وفادار بمانم.»
ارزیابی کامل سخنان اوباما به مجال بیشتری نیاز دارد؛ اما خلاصه بخشی که مستقیماً به مذاکرهکننده ایرانی و چگونگی این مذاکرات معطوف و مربوط است، این است که اوباما در جایگاه یک رئیسجمهور که به موفقیت و افزایش آن چشم دوخته و احتمالاً حریصانه آن را دنبال میکند و هم به لحاظ شخصی که حل یک معضل بسیار سنگین بازه مهمی از تحولات سیاسی، برایش شیرین و افتخارآفرین است، علاقه وافری به حل معضل هستهای موجود دارد اما این فرد با نگاه به واقعیات موجود و زیادهخواهیهای برنامهریزی شده کشورش و نیز مطالبات بهحق ایران و ایستادگی بر این مطالبات، روند مذاکرات را در مسیر توافق، قطعی نمیبیند.
از این رو آن را تضمینشده نمیداند و در عین حال، مایل نیست حرکتی از نوع خیز کنگره برای تحریم بیشتر نیز، لرزش روند مذاکرات را شدیدتر و خوشبینیهای نهچندان زیاد به نتیجه مذاکرات را کمتر کند. لب گشودن اوباما به تهدید ایران، از رفتارهای دوگانهای است که اطمینان کنگره به اوباما را بیشتر و فرجام خطرناک شکست مذاکرات را به طرف ایرانی گوشزد کند.
اوباما با تهدید ایران قصد دارد فکر مذاکرهکننده ایرانی و مسئولان بالادستی را به سمت تهدید و جنگ احتمالی منحرف سازد تا از اثر نتیجه آن بر روند مذاکرات سود جوید، حال آنکه وظیفه مذاکرهکننده ایرانی، مذاکره هستهای است نه جلوگیری از جنگ موهومی که رئیسجمهور آمریکا با برنامه آن را مطرح ساخته است؛ بنابراین، طرف ایرانی بدون توجه به این حاشیههای ایذایی و انحرافی باید دقیقاً بر روی خواستههای بهحق هستهای تمرکز کند و بایستد که در این صورت، این حاشیهها نیز حتی در صورت پررنگتر شدن مقطعی، در نهایت زایل میشوند.