به گزارش خبرنگار
بلاغ، در طول روز هر از چند گاهی مشاهده میشود که افرادی کتاب به دست درب این خانه و آن خانه را میکوبند تا بگویند چه به همراه دارند اما دیده میشود بسیاری از اهالی خانه درب را نمیگشایند، عدم نیاز به کتاب، نشناختن فردی که به عنوان ویزیتور فروش کتاب مراجعه میکند از دلایل اصلی افراد است.
داشتن شبکه توزیع کتاب بهصورت سیار و اطلاعرسانی در این بخش بسیار راهگشا است.
مریم مددی یکی از افراد توزیعکننده کتاب بهصورت سیار است، وی سعی میکند کتابی که در دست دارد را با هیجان معرفی کند، که با سوالهای متعدد خبرنگار
بلاغ مواجه میشود و سر صحبتش را اینگونه باز میکند: چند سال است که در این حوزه کار میکنم و روزانه لیست کتابهای فروخته شده را تحویل شرکتی که مجری این طرح است، میدهم و بابت فروش هر کتاب دستمزدم را بهصورت درصدی از شرکت میگیرم.
از وی درباه ساعت کاریاش پرسیده میشود که میگوید: از ساعت 7 تا 14 در شهر دور میکنیم و کتاب را عرضه میکنیم.
وی کارش را این گونه معرفی میکند: خیلی جاها برخورد خوبی با ما ندارد، بعضی مواقع هم در یک لحظه 10 تا فروش داریم، ماهانه حدود 400 هزار تومان درآمد دارم اما بیمه نیستم.
از او کارت شناسایی میخواهم، سعی میکند بهگونهای توجیه کند، که چندان نیاز نیست که من این کارت را ارائه دهم؛ سعی میکند کتاب را معرفی کند.
* فقدان شبکه توزیع حلقه مفقوده یکی از مهمترین حلقههای مفقود شده در زنجیره کتاب، فقدان شبکه توانمند معرفی و توزیع کتاب در کشورمان است.
نویسنده با همه زحماتی را که در تولید محتوا متقبل میشود، در چاپ و نشر هم کوچکترین حمایت را متوجه خود نمیبیند، اینجا است ناشر مجبور میشود که دستبهکار شود و از افرادی استفاده کند برای عرضه کتاب، افرادی که جامعه هنوز روی خوش به آنها نشان نداده است.
* ما دورهگرد نیستیماین بانوی فعال در عرصه توزیع کتاب با بیان اینکه ادبیات مردم در مواقعی درباره فعالیت ما نامناسب است، میگوید: اطلاق دورهگرد کتاب، شاید جالب نباشد، هر چند فعالیت ما سیار است، اما تعبیر دورهگرد در فرهنگ مردم چندان مناسب نیست.
ناشر هم با همه دشواریهای پیش روی، دردسرهای او تازه پس از چاپ کتابش آغاز میشود چرا که باید برای بازاریابی و توزیع آن بکوشد.
گزارش از سروش مهرپویان