به گزارش
بلاغ، با توجه به مرز بین دوشخصیتی و دوجنسیتی، پای درد دل یکی از جوانان دوشخصیتی نشسته تا شاید اذهان خفته موجبات این پدیده بیدار شود و دیگر فردی قربانی خودخواهی دیگری نشود.
براساس این گزارش، جوانی و رسیدن به سن بلوغ نشانههایی دارد که موجب بروز رفتار خاصی از دختر و پسری که به سن بلوغ رسیده، میشود.
دختری که به این سن میرسد میخواهد با انجام کارهای ظریف دخترانه نشان دهد که نه تنها از لحاظ سنی و جنسی بلکه از لحاظ رفتاری نیز دختر است.
پسران در کنار نشانههای بلوغ، رفتارها و گاهی تعصبهای مردانه از آنان نسبت به اعضای خانواده سر میزند و میخواهند بگویند که من نیز یک مرد کامل هستم. در این بین افرادی نیز هستند که بنا به دلایل مختلف نمیدانند چه رفتاری از خود نشان دهند که مورد قبول اعضای خانواده و جمع دوستان باشند.
انسان به دلیل اینکه موجودی اجتماعی خلق شده است، از لحاظ روحی و روانی همیشه تحت تأثیر جمعهای خودی و غیرخودی و یا به تعبیری دیگر جمعهای رسمی و غیررسمی قرار دارد.
در میان دو جمع رسمی و غیررسمی، انسان و بیشتر جوانان برای نشان دادن خود تحت تاثیر جمعهای غیررسمی و دوستانه قرار دارند اما در میان افرادی که به بلوغ کامل مردانه و یا زنانه میرسند، افرادی نیز هستند که حد وسط این نوع بلوغ قرار دارند که جامعه آنها را با نام دوجنسی و دوشخصیتی میشناسد.
افراد دوجنسی و دوشخصیتی شاید از لحاظ ظاهر برای ما دارای یک مشکل باشند و آن هم قرار گرفتن بین دو شخصیت متفاوت باشد، اما بررسی مشکلات آنها بسیار فراتر از یک مقوله است که بخواهند آنها را در کنار یکدیگر قرار دهند.
دختر جوانی که چنین مشکلی دارد، در اینباره گفت: به دلیل علاقهمندی به ورزش و اینکه در شهر ما رشته ورزشی مورد علاقهام نبود، از سوی خانوادهام به باشگاه مردانه رفتم و از سن چهار سالگی با پسرها ورزش را آغاز کردم و از این به بعد به جز محیط مدرسه تمام وقتم را با پسرها سپری میکردم.
وی که خواست نامش فاش نشود، در اینباره افزود: تشویقها و همراهی پدرم با اینکه من بهعنوان یک پسر در محیطهای مردانه حضور داشته باشم، بیشتر مرا ترغیب کرد تا اینکه خودم هم فکر کنم که یک پسر هستم.
وی تصریح کرد: تا دو سال گذشته با پوشیدن لباسهای مردانه در انواع محیطهای غیررسمی در مهمانیها و مسافرتها به همراه خانوادهام شرکت میکردم و در حال حاضر نیز از اینکه بخواهم اینگونه پوشش را ادامه دهم، هیچ مشکلی ندارم.
این دختر جوان که اهل مازندران است، گفت: تلقینها و حضور در محیطهای مردانه موجب شد که انواع رفتارهای مردانه از من بروز کند و هیچگاه خودم را بهعنوان یک دختر ندانم.
وی گفت: احساس دختر بودن در وجود من مرده بود تا حدودی که تمام دوستان و همبازیهای من پسر بودند و نمیتوانستم به راحتی با یک دختر همبازی شوم و ارتباط برقرار کنم.
وی بیان کرد: تصورات اشتباه پدرم موجب شد که حتی مرا با نام پسر صدا کند و من نیز در بین دوستانم خودم را به این نام معرفی کردم و همه مرا به این نام پسرانه میشناسند.
وی افزود: از دوران کودکی تا سن 15 سالگی خانوادهام، لباسی به غیر از لباس پسرانه برایم تهیه نکردند و حتی مانع از این شد که گوشهایم را سوراخ کنند و مانند دختران گوشواره بگذارم.
این دختر جوان مازندرانی که خود را بیتقصیر در این تحولات نمیداند، ادامه داد: در حال حاضر تمایلی به دختر بودن ندارم، اما به خاطر خواستههای مادرم که میگوید باید ازدواج کنم، سردرگمیام بیشتر شده است.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه میتوانی با ازدواج کردن روحیهات را تغییر دهی، گفت: به راحتی نمیتوانم با ازدواج کنار بیایم.
این دختر خاطرنشان کرد: سعی میکنم راههایی برای حل مشکلاتم پیدا کنم، چون به این روند عادت کردهام و به نوعی میتوانم با پسر بودن کنار بیایم.
وی یادآور شد: خانوادهام در ابتدا موجب تغییر رفتار من از دختر بودن به پسر بودن شدند و در حال حاضر نیز از رفتار خود ناراحت و پشیمان هستند و میخواهند که من به عنوان یک دختر در اجتماع و خانواده ظاهر شوم با توجه به اینکه حدود 15 سال در محیط مردانه رشد پیدا کردم.
وی علاقه شغلی آینده خود را فرش فروشی عنوان میکند و میگوید در رشتهای که تحصیل میکنم هیچ علاقهای به آن ندارم و استادهای من نیز نسبت به این موضوع آگاهی دارند.
وی تصریح کرد: تاکنون به هیچ یک از آرایشگاههای زنانه برای کوتاه کردن موهایم مراجعه نکردهام و همیشه به آرایشگاههای مردانه میروم و فرم موهایم را نیز به شیوه پسرهای امروزی کوتاه میکنم.
این فرد تصریح کرد: دوست دارم به خانوادهها بگویم که هیچوقت از فرزندانشان نخواهند به غیر از جنسیتی که خلق شدند، رفتار کنند چرا که این روش موجب دوگانگی میشود.
مادر این دختر نیز گفت: بنا به خواسته پدرش از سن چهار سالگی به یکی از ورزشهای رزمی روی آورد، هماکنون نیز در این رشته موفقیتهای زیادی در بخش زنان کسب کرده است.
وی افزود: دخترم به دلیل اینکه در محیط مردانه بزرگ شده، هیچ مشکلی در برقرای ارتباط با جنس مخالف ندارد.
این مادر بیان کرد: در حال حاضر از اینکه فرزندم را گاهی وقتها به نام پسر خطاب میکنند، ناراحت میشوم، چون فرزندم از لحاظ ژنتیک و جنسیت کاملاً دختر است البته در کنار این رفتارها، روحیات کاملاً مردانه نیز دارد.
وی که خود را مادر سه فرزند میداند، اضافه کرد: فرزند اول پسر، فرزند دوم و سومم دختر هستند اما با اینکه من و همسرم در تغییر رفتارهای فرزندم نقش داشتهایم، کاملاً موافقم و بیشتر از خودم همسرم را مقصر میدانم چرا که او به خواسته پدرش با پوششهای مردانه و در محیطهای مردانه حضور مییافت.
وی گفت: برای حل مشکلات فرزندم به روانپزشکان زیادی مراجعه کردم و در حال حاضر تنها راه حل مشکل فرزندم را ازدواج میدانم.
متخصص روانپزشکی بیمارستان رواندرمانی شهید زارع شهرستان ساری در این خصوص میگوید: اختلالات هویت جنسی به گروهی از اختلالات اطلاق میشود که منشأ اصلی آن ترجیح مداوم برای نقش جنس مخالف و احساس متولد شدن در جنسیت نادرست هستند که به احساس نارضایتی از جنسیت بیولوژیکی دیسفروی جنسی هم میگویند و شامل افرادی است که با اختلال هویت جنسی سعی میکنند تا مانند جنس مخالف زندگی کنند و آنها را برای تغییر در جنسیت و به دستآوردن خصوصیات فیزیکی جنس مخالف درخواست درمانهای بیولوژیکی (جراحی و هورمونها) را دارند که گاه ممکن است بهطور مخفیانه و دور از چشم اطرافیان هورمونهای جنس مخالف را مصرف و عمل خود را کتمان کنند.
محسن فضلعلی افزود: این نوع اختلالات ممکن است با بیماری دیگری همراه باشد و یا بهصورت محدود و مشخص وجود داشته باشد، بنابر این قبل از گذاشتن این تشخیص باید وجود بیماری جسمی و اختلالات کروموزومی رد شود.
وی بیان کرد: بیماری دوجنسیتی علائم متنوعی دارد و نوع علائم بستگی به جنسیت بیمار دارد و به طور کلی این اختلال بیماری نادر و شیوع آن در مردان بیشتر از زنان است، به طوری که در مردان یک در 10 هزار و در زنان یک در 30 هزار نفر است.
فضلعلی یادآور شد: در کودکان و نوجوانان فرد مکرراً به میل و یا اصرار خود در اینکه وی به جنس دیگر متعلق است، اشاره میکند و در پسران تمایل برای پوشیدن لباس زنانه و آرایش کردن وجود دارد و در دختران اصرار برای پوشیدن لباسهای مردانه نیز دیده میشود.
فضلعلی تصریح کرد: در بزرگسالان تظاهر بیماری به صورت اشتغال ذهنی برای رها شدن از داشتن خصوصیات اولیه و ثانویه جنسی وجود دارد و فرد با اصرار و اعتقاد زیادی خواهان دریافت درمانهایی برای دستیابی به ظاهری متشابه جنسیت مورد نظر است.
وی گفت: از نظر سببشناسی ایجاد بیماری فرد تحت تاثیر هر دو عامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی است و تحقیقات متعدد نشان داده که هورمونهای جنسی، بروز رفتارهای جنسی در مردان و زنان بالغ را تحت تاثیر قرار میدهند.
دستیار روانپزشکی بیمارستان رواندرمانی شهید زارع شهرستان ساری با اشاره به اینکه از بعد روان اجتماعی، فقدان الگوی نقش همجنس، تشویق صریح و یا ضمنی به رفتار شبیه به جنس دیگر از جانب مراقبتکنندگان که به اختلال هویت جنسی در دوران کودکی کمک میکند، خصوصیتهای مزاجی مادرزادی گاهی اوقات به پسرانی حساس، ظریف و دخترانی پرانرژی و پرخاشگر منجر شود، بیان داشت: سوءاستفادههای جنسی و فیزیکی نیز ممکن است زمینه اختلال را فراهم کند.
وی یادآور شد: سیر این اختلال در کودکان متنوع است و ممکن است علائم خود به خود و بدون درمان کاهش یابد و یا سن شروع بیماری در دختران پایینتر از پسران است و دختران رفتارهای پسرانه را بهتر تحمل میکنند و در جامعه نسبت به پسران با رفتارهای دخترانه پذیرفتهترند.
فضلعلی اظهار داشت: ابتلا به این بیماری در بزرگسالی سیر مزمنتری دارد و درمان در هر گروه سنی متفاوت است، در کودکان باید الگوهای نقش را اصلاح کرد و به مراقبتکنندگان کودک کمک کرد تا کودک را به رفتارها و نگرشهای مناسب با جنسیت تشویق کنند، هرگونه اختلال روانی دیگر همراه را باید اصلاح کرد، در نوجوانان به علت وجود همزمان بحرانهای طبیعی هویت و سردرگمی هویت جنسی درمان مشکلتر است.
وی بیان کرد: نوجوانان به ندرت دارای انگیزه قوی برای تغییر نقشهای کلیشهای میان جنسی هستند و در بزرگسالان روان درمانی کمک به بیماران برای راحت بودن با هویت جنسی است که به آن تمایل دارند.
یکی از متخصصان داخلی و فوق تخصص غدد عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران نیز در این خصوص گفت: اختلال دو جنسی شامل دو گروه از بیماران میشود که دسته اول اختلال دو جنسی واقعی و یا هرمافرودیسن واقعی هستند که این نوع بیماری بسیار نادر است و نوعی اختلال تمایز جنسی است که هر دو بافت تخمدان و بیضه در یک فرد مشخص میشود.
عذرا اخا با اشاره به اینکه اکثر این نوع بیماران ظاهر مردانه دارند و فرمول کرموزمی شایع آنها 46XX است که شایعترین فرم گنادی ترکیب تخمدان و بیضه است، تصریح کرد: تشخیص قطعی بر مبنای یافتههای بافتشناسی گنادهها بوده و آزمایش اختصاصی دیگری برای تفاوت این بیماری از سایر اختلالت جنسی وجود ندارد.
وی یادآور شد: دسته دوم اختلال هویت جنسی است که یک بیمار ژنتیکی دارد و عواملی چون فرهنگ، آموزش و تشدید عوارض آنها تاثیر میگذارد.
اخا گفت: سازمان بهداشت جهانی، دو درصد جمعیت جهان را مبتلا به این بیماری میداند و این افراد هویت جنسی و روانی متفاوت با بدن خود دارند و تغییر جنسیت فرآیند سختی است که به غیر از چند جراحی به سالها هورمون درمانی، رواندرمانی و مشاوره نیاز دارد.
نکته قابل توجه در این قضیه این است که فرد دوشخصیتی پس از قرار گرفتن در این شرایط که به نوعی دیگران به اجبار این فضا را برای او تعریف کردهاند، خود را دارای منافع و مضراتی میبیند که ممکن است گاه از این شرایط در راستای منفی استفاده کند؛ مثلا ذاتا دختر باشد و با رفتارهای پسرانه دختران را اغفال کند و یا به عکس، به نوعی که در متن یک معضل اجتماعی، معضل دیگری رشد میکند که شاید نتوان از آن جلوگیری کرد.