به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ»؛ دنیای مادی سراسر دارای لغزشگاه و درههایی است که سقوط از آنها، موجب مرگ و نابودی میشود. عقل، علم و تجربه گویای این حقیقت است که برای مصون ماندن از لغزشها، باید از راهنما و آشنایان به مسیرهای سالم زندگی مدد جست و بهره برد.
انسان تشنه الگوست
آنچه که عموم بر آن اتفاق نظر دارند، ترکیب جسم و روح در انسان است که نیازهای جسم، او را بسوی مصرف سوق میدهد تا بطورغریزی به رفع نیازهای جسمانی بپردازد که اغلب در این مسیر دچار افراط و تفریط میشوند و بهمین نسبت، روح او نیز نیازمند قوت و غذاست که در این بخش نیز گرفتار تفریط و گرسنگی و لاغری، همچنین زیادهروی میشوند.
طبیعی است که جنس و نوع غذا و نحوه تغذیه روح و جسم با هم تفاوتهایی داشته باشد. همانگونه که برای تغذیه مفید جسم، نیاز به برنامه جامع غذایی است و این برنامه را یک متخصص علوم تغذیه و آگاه به نیازهای ویتامینه باید ارائه میدهد، نیازهای روحی را نیز فردی آگاه و متخصص باید تجویز کند و گام به گام راه را از چاه ضلالت و گمراهی بنمایاند تا سقوط و نابودی متوجه روح انسان نشود.
مشکل امروز بشریت، فراتر از نیازهای جسم، که بطور آشکار تلاش همگان برای رفع نیاز جسمانی را شاهدیم، تامین نیازهای روح و روان است که بهترین و منحصربفردترین تامین کننده این نیازها در اختیار ادیان بویژه اسلام و مبلغان دینی میباشد.
نسخهنویسان اسلام برای نجات بشریت، مرجع و الگوی مطلق خود را نبی مکرم(ص) و امامان معصوم، علیهمالسلام، میدانند که با اشاره همین الگوهای بینظیر، حضرت فاطمه زهراء، سلامالله علیها، به عنوان الگوی کامل برای همیشه زمانها و برای همه نسلها معرفی شده و این تاکید از آنجا که اسلام عالیترین نهاد اجتماعی را خانواده میداند و "زن" نیز نقش اساسی و حیاتی را در این نهاد اجتماعی دارد، معرفی حضرت زهراء(س) با برجستگیهای ممتاز میتواند عامل سعادت زنان و دختران و حتی مردان تاریخ باشد که شرط اول تبعیت از این بانوی بافضیلت خلقت، شناخت هرچه بیشتر و بهتر بانوان و دختران جوامع بشری بهخصوص جهان اسلام از این ریحانه خلقت و امالائمه است که به تنهایی همه صفات ارزشی را در عالیترین درجه ممکن برخوردار میباشد.
مصداق اول ذیالقربا، فاطمه(س) است
شخصیتی که طبق آیه تطهیر از هر گونه ناپاکی منزه هست و بر طبق آیه کوثر، منبع و مصداق خیر کثیر و طبق آیه مباهله، حضور در کنار پدر بزرگوارش پیامبر مکرم حضرت محمد مصطفی(ص)، حضرت علی مرتضی(ع) فرزندان ارجمندش حسنین علیهماالسلام اتمام حجت الهی به رهبر مسیحیان و مخالفان شد.
عظمت حضرت زهرا (س) به صرف پیوند با پیامبر و ائمه اطهار (ع) نیست؛ گرچه این امر خود مهم و اعتبار است، امّا منزلت این شخصیت به دلیل بلندمرتبگی و ویژگیهای اوست، پیوند با پیامبر و اهلبیت (ع) را خیلیها داشتهاند. این منزلت ویژه است که او را سیده زنان جهان در همه اعصار قرار داده است.
تنها در بیان یک صفت: بخشش زهرا«س» بهترین و برترین انفاق آن است که از محبوب ترین چیز انفاق شود و انفاق های فاطمه«ع» چنین بود، که به دو نمونه اشاره می شود.
گردنبند پربرکت؛ جابربن عبدالله انصاری می گوید: «روزی نماز عصر را با پیغمبر«ص» خواندیم. ناگاه پیرمردی خدمت رسول خدا رسید که لباس کهنه ای پوشیده بود و از شدت پیری و ناتوانی نمی توانست بر جای خودش قرار گیرد. عرض کرد: «یا رسول الله! گرسنه ام، سیرم کن. برهنه ام، لباسی به من عطا کن. تهیدستم، چیزی به من بده.» رسول خدا«ص» فرمود: «من که اکنون چیزی ندارم، ولی تو را به جایی راهنمایی می کنم، شاید حاجتت برآورده شود.» سپس به بلال فرمود: «پیرمرد ناتوان را به خانه فاطمه هدایت کن». او بعد از ورود به خانه زهرا«س» سلام و نیاز خود را بیان کرد. فاطمه گلوبندی را که پسر عمویش به وی اهداء کرده بود، به او داد و فرمود: «بفروش و زندگی خود را بدان اصلاح کن».
پیرمرد برگشت و جریان را خدمت پیغمبر عرض کرد. آن حضرت گریست و فرمود: «گردنبند را بفروش تا خدا به برکت عطای دخترم برای تو گشایشی فراهم سازد.» پیرمرد بعد از فروش گردنبند، به پیامبر«ص» عرض کرد: «به برکت عطای فاطمه«ع» بی نیاز شدم.»
لباس عروسی؛صفوری شافعی از ابن جوزی نقل می کند که رسول خدا«ص» در شب عروسی فاطمه«س» برای او پیراهن تازه ای آماده کردند. جامه ای کهنه و وصله دار نیز در نزد ایشان بود. سائلی در زد و گفت: «از خانه رسول خدا«ص» جامه ای کهنه می خواهم.» فاطمه می خواست جامه کهنه را بدهد، ولی سخن خدا به یادش آمد که می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.»؛ «به نیکویی نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید.»
پس جامه نو را به وی داد. وقتی هنگام زفاف حضرت شد، جبرئیل به محضر رسول خدا«ص» آمد و عرض کرد: «یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه«س» سلام برسانم و برای وی توسط من جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است.
او را پیامبر خاتم(ص) سیده النساءالعالمین (بهترین بانوی دنیا و آخرت)، عزیزترین آفریده خداوند و بضعه منی (پاره تن و وجود من) ذکر و فرمود: نور فاطمه قبل از اینکه زمین و آسمان خلق شوند آفریده شد. بعضى از مردم گفتند: اى رسول خدا! پس او از جنس بشر نیست؟ پیامبر (ص) فرمود: فاطمه حوریّهاى در لباس انسان است.»
امام صادق (ع) در مورد نامگذاری حضرت به زهرا (س) فرمود:(او را زهرا میگویند) براى اینکه هر گاه فاطمه در محراب عبادت مىایستاد و به عبادت مشغول مىشد نور او براى اهل آسمان مىدرخشید همانطور که ستارگان براى اهل زمین مىدرخشند.»
امام حسن«ع» فرمود: «ما کان فی الدنیا اعبد من فاطمه«س» حتی تورم قدماها؛ عابدتر از فاطمه در دنیا نبود، [آنقدر عبادت کرد] که پاهای [مبارکش] ورم کرد.»
در عظمت و بزرگی حضرت زهرا «س» همین بس که در نسب خانوادگی شهره جهان است، زیرا پدری چون حضرت محمد«ص»، اولین فرد جهان هستی در کمال و فضائل و مادری چون خدیجه کبری«ع» یکی از زن های کامله جهان هستی و دومین مسلمان و فداکارترین فرد در راه اسلام و همسری چون امیرمؤمنان علی«ع» که به منزله جان پیامبر«ص» و برترین انسان بعد از ایشان است و فرزندانی چون حسنین«ع» و زینبین«س» دارد. به راستی کجا می توان خانه ای جز خانه گلی فاطمه یافت که چنین انسان های بزرگی در آن جمع شوند.
بانویی که بهانه خلقت است
پیامبر اکرم (ص) با استناد به حدیث قدسی لولاک فرمودند: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لو لا علی لما خلقتک و لو لا فاطمه لما خلقتکما» خداوند فرموده است: ای احمد اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را خلق نمیکردم. این حدیث بیانگر منزلت و عظمت بی نظیر حضرت زهرا سلام الله علیها نزد خداوند متعال است.
پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت مطهرش همانند شاخ و برگ یک درخت و متمم و مکمل یکدیگرند و حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزندان معصوم آن حضرت موجب تکمیل رسالت و اجرای صحیح دستورات دین خدا هستند. اگر فرزندان حضرت فاطمه سلام الله علیها نبودند مردم در اجرای احکام قرآن دچار تشویش، تردید، دودلی و شک میشدند و آن اسلام ناب که مسیر سعادتمندی انسانها را هموار میکند به دست مردم نمیرسید.
دشمنان فاطمه، دشمنان پیامبر و خدایند
ابن ابی الحدید، که از دانشمندان بزرگ اهل سنت و معتزلی مذهب است، در تفسیر آیه «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» مطرح میکند؛ فاطمه زهرا سلام الله علیها از اهل بیت است و این آیه دلالت بر عصمت آن حضرت دارد و در تأیید آن به حدیث شریف نبوی استناد میکند آنجا که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «فاطمه بضعه منی فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله» فاطمه پاره تن من است هر کس او را برنجاند مرا رنجانده و هر کس مرا برنجاند خدا را رنجانده است. ابن ابی الحدید این سخن پیامبر اکرم (ص) را دلیل بر عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها میداند.
«پیامبر صلیالله علیه و آله فرمودند: فاطمه پاره ی تن من است ؛ هرکه او را بیازارد مرا آزرده است»
این روایت با تعبیر «یُؤْذِینِی مَا آذَاهَا» (هرکه او را بیازارد مرا می آزارد) نیز، توسط بخاری و مسلم، احمد بن حنبل، طبرانی، حاکم نیشابوری، ابن ابی عاصم و دیگر علمای برجسته اهل سنت نقل شده است.
ابن ارسلان مقدسی (م ۸۴۴ ق) در شرح این روایت مینویسد:
«(ویؤذینی ما آذاها): یعنی هر زمان که فاطمه اذیت شود، پیامبر صلى الله علیه وسلم نیز به سبب او اذیت می شود و اذیت کردن پیامبر صلى الله علیه وسلم حرام است…بلکه انجام هرکاری که موجب اذیت شدن پیامبر می گردد بر ما حرام است اگر چه آن عمل فی نفسه مباح باشد و اگر چنین عملی موجب اذیت پیامبر صلى الله علیه وسلم گردد مباح بودنش مرتفع شده و حرام می گردد.
عبد الرحمن مبارکفوری (م۱۳۵۳ ق) نیز در شرح این روایت مینویسد:
«حدیثِ یُؤْذِینِی مَا آذَاهَا دلیلی است بر حرام بودن اذیت کردن کسی که پیامبر صلّیالله علیه وسلّم به خاطر اذیت شدنش اذیت می شود چرا که اذیت کردن پیامبر صلّیالله علیه وسلّم بالاتفاق حرام است چه کم باشد و چه زیاد و پیامبر یقیناً گفته است که آن چه فاطمه را بیازارد او را می آزارد. بنابراین هر آن کس که از او عملی سر بزند که فاطمه به خاطر آن اذیت شود، در حقیقت به شهادت این خبر صحیح، پیامبر صلّیالله علیه وسلّم را اذیت کرده است و چیزی بیشتر از کشتن فرزندش او را اذیت نمی کند و به همین دلیل است که از طریق استقراء مشخص شده است که کسی که در این کار نقش داشته به زودی در دنیا کیفر خود را خواهد دید و البته عذاب آخرت قطعا شدیدتر است»
دردناکترین فاجعه در شهادت بانوی اول خلقت
سرانجام در هنگامه تبدیل امامت به خلافت و ستیز خلافتگرایان با امامتگرایان، خشونت به عنوان حربه متداول متعرضان، خود را با بزرگ و با فضیلتترین بانوی خلقت، که آنهمه پیامبر اعظم(ص) با توصیفش سفارشهای اکید فرموده بود، مواجه ساخت و در تعرض به حریم امامت، خشنترین رفتار را با میراث گرانقدر نبی مکرم اسلام(ص) به انجام رساند.
حـضـرت زهرا (س) دفاع از ولایت را تا آخرین لحظات عمر کوتاه خویش، یک تکلیف الهى دانـست و درراه حـمـایـت از امـام زمـان خـود و جانبداری از دین خدا، جان پرارزش خویش را نثار کرد. وصیت آن انیسیه حوراء، گویای انزجار او از آنانی است که به امام زمان او متعرض شده و زمینه شهادتش را فراهم آوردند. نامشخص بودن قبر آن مظلومه، سند ماندگاری بر جسارت نابخشودنی متعرضان به او برای همه نسلها در همه زمانهاست تا در عصر خود دشمنان ولایت را بشناسند و همانند او در مقابل متجاوزان به امامت و ولایت بایستند و مقاومت کنند تا در سقیفههای دیگر، جنایات کربلاها تکرار نشود و سرها به بالای دار نرود.
انتهای پیام/