به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بلاغ؛ همه مکاتب الهی و مشربهای اخلاقگرا، برآنند تا از جامعهای برخوردار شوند که فضائل انسانی و زیباییهای تعالیبخش در آن جامعه به اوج برسد و هنجارها، نوع روابط و مناسبات اجتماعی را به بهترین شکل تنظیم کند و این مهم حاصل نمیآید مگر در پرتو شکلگیری و تقویت و تحکیم بنیاد خانواده.
براساس اهمیت فوق راهبردی خانواده در مبارزه با ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی، همچنین در تربیت نسلی فاخر و افتخارآفرین، طبیعی است که عدهای در همواره تاریخ با این نهاد مقدس در تعارض باشند؛ چراکه حیات این عده به رشد ناهنجاریها و نابودی ارزشهای انسانی و متلاشی شدن خانواده از طریق فاسدسازی عناصر شکلدهنده خانواده که در رأس آنها، زن به عنوان بانو و پایه اساسی خانواده قرار دارد، است.
خانواده، مهمترین رکن تربیتی
دین اسلام برای تشکیل خانواده اهمیت فراوانی قائل است. در روایات معصومین (ع)، آثار مهمی برای ازدواج و تشکیل خانواده ذکر شده است، به عنوان مثال در برخی از روایات آمده است که هیچ جوانی در آغاز جوانی ازدواج نمیکند مگر آنکه شیطان فریاد میزند واویلا دو سوم دینش را از گزند من ایمن کرد.
در اسلام هیچ بنیادی محبوبتر از نهاد خانواده بنیانگذاری نشده است. هدف از تشکیل خانواده در اسلام نیز رسیدن به آرامش روحی و روانی است. بر اساس آیات قرآن، خانواده کانون محبّت و رحمت است و هر چقدر این مودّت و رحمت بیشتر باشد، خانواده مستحکمتر است. نکتۀ دیگر بر اساس آیات قرآن کریم این است که تشکیل خانواده به منزلۀ رسیدن به تقوا و سازندگی اخلاقی است. روایتها نشاندهندۀ این نکتهاند که هدف از ازدواج، سازندگی اخلاقی، روحی، تربیتی و اجتماعی است.
نقطه اصلی تهاجم بیگانگان، خانواده است
ترویج الگوهای منحرف جنسی و زیر سؤال بردن سبک زندگی عفیفانه (مبتنی بر نقشآفرینی نهاد خانواده) تبدیل به اجزای لاینفک و آشکار بازی بسیاری از نهادهای رسمی و غیر رسمی در غرب شده است. مبدل ساختن قبح مناسبات غیراخلاقی و مغایر با فطرت بشری و انسانی به یک امر لازمالاتباع، به جزئی آشکار از نقشه بازی طرفداران لائیسیته تبدیل شده است.
در اتحادیه اروپا، کشورهای مجارستان و لهستان صرفاً به اتهام عدم پذیرش الگووارههای دستوری پارلمان اروپا درخصوص پذیرش سبک زندگی همجنسگرایان و دیگر گروههای منحرف جنسی، از دریافت کمکهای مالی اتحادیه اروپا محروم میشوند و حتی طبق شواهد و مستندات موجود، کشورهای مسلمان نیز از سوی برخی نهادهای سازمان ملل متحد بابت به رسمیت شناختن حقوق گروههای منحرف جنسی و لزوم عدم جلوگیری از فعالیت آزادانه آنها تحت فشار قرار میگیرند. زمانی که اجزای این بازی را در کنار یکدیگر قرار میدهیم، به یک تصویر مخدوش اما هدفمند میرسیم! این همان نقشه جنگ جهانی علیه نهاد خانواده است که در اتاقهای فکر، نهادهای رسمی و امنیتی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی تهیه شده و به صورتی غیر اعلامی اما محسوس در حال اجراست.
چرا جنگ جهانی علیه خانواده؟!
به این پزسش حجتالاسلام دکتر محمدمهدی ایمانیپور پاسخ میهد. او میگوید: "جنگ جهانی علیه نهاد خانواده، از چند منظر قابل تحلیل است: نخست، چرایی تهاجم به خانواده است. خانواده به عنوان اصیلترین و اصلیترین کانون جوامع بشری، خاستگاه اصلی ارزشهای فطری بشری است. خانواده، اخلاقیترین نهاد بشری است. خانواده، ریشهدارترین و صمیمیترین کانون عواطف بشری است. خانواده، اولین و اصیلترین کانون تعلیم و تربیت است. اگر جامعهای را از این موهبت محروم نمایند، آن جامعه را از اصالت، هویت و معنویت تهی ساختهاند. در این صورت بشریت، با ماشینهای انساننمایی مواجه هستند که با ارزشهای ساختگی صاحبان قدرت، به هر چیزی تن در میدهند".
استاد حقوق اسلام و رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی میافزاید: "جهان عاری از اخلاق و معنویت، فضای مناسبی برای بهرهکشی از انسانها و حاکمیت هوا و هوس است. دومین موضوع، گستره این جنگ است. همانطور که از عنوان بحث پیداست، این تهاجم، جهان شمول است. سالها قبل که ارزشهای اخلاقی و معنوی در غرب در قالبهایی نظیر آتئیسم (خداناباوری)، اپیکوریسم (لذتگرایی) و نیهیلیسم (پوچگرایی)، به مسلخ میرفت، کسی فکر نمیکرد، دامنه تهاجم تا این حد گسترده شود و ضد ارزش به ارزش و ناهنجاری به هنجاری فراگیر تبدیل شود و دامن تمام کشورها را بگیرد."
وی اضافه کرد: "حمله به نهاد خانواده از طریق برجستهسازی و حمایت وسواسگونه غرب از الگوهای منحرف جنسی، معطوف به یک حوزه جغرافیایی خاص نمیشود. همان گونه که اشاره شد، ما در اینجا با یک جنگ فراگیر و جهانی مواجه هستیم که در آن، هر یک از ملتها و پیروان مذاهب به نوعی مورد خطاب قرار میگیرند. در اینجا راهبرد کلان و فرماندهان نبرد دشمن یکسان هستند اما مجاری و ابزارهایی که توسط آنها در مواجهه با هر مذهب، فرهنگ و ملتی به کار گرفته میشود، متفاوت خواهد بود. در اینجا باید متوجه ماهیت بازی دشمن و اجزای آن بود. این به معنای نقشهخوانی جنگ جهانی دشمن علیه نهاد خانواده است."
حجتالاسلام محمدمهدی ایمانیپور در تشریح بیشتر این مساله اظهار داشت: "موضوع سوم، توجه به نقش زنان بهعنوان محور خانواده است. این مهم؛ که «زن»، نقش محوری را در کانون خانواده ایفا مینماید، علت تهاجم به ارزشهای فطری زنان و تمرکز دشمنان بر این محور کلیدی را نمایان میسازد. اگر زنان یک جامعه ارزشهای فطری خود را از دست دهند، دیگر نمیتوانند در خانواده نقش سازنده داشته باشند بلکه بالعکس موجب فروپاشی ارزشهای خانه و خانواده خواهند شد. تلاشهای گسترده جریانهای ضداخلاقی، در کشورهای مختلف برای استفاده ابزاری از زنان با شعار بیاساس آزادی و حقوق زن، ریشه در این امر دارد.
خانواده، جهانی است و دشمنان جهانی دارد
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در حمعبندی بحث گفت: موضوع آخر، مربوط به مواجهه ما با اعلان جنگ رسمی دشمنان اخلاق و معنویت، علیه نهاد خانواده است. این مواجهه، بر اساس نقشه خوانی صحیح بازی دشمنان، اقدامات آفندی و پدافندی مؤثر در مواجهه با جنگ شناختی دشمن و ایجاد منظومهای جهانی با هدف صیانت از فطرت بشری و نهاد خانواده امکانپذیر خواهد بود. خانوادهها و انسانهایی که الگوهای فطری و مبانی یک زندگی سالم اخلاقی در نقاط گوناگون دنیا را مورد تأیید و تأکید قرار میدهند، باید فارغ از تعلقات جغرافیایی و مذهبی خود، همپیمان شده و از قرار گرفتن در جریان بازی خطرناک دشمنان نهاد خانواده و هویت آنها، اجتناب ورزند. تا بتوانند ضمن صیانت از الگوهای یک زندگی سالم برای خود و فرزندانشان، این ارزشها را به نسلهای آتی نیز انتقال دهند.
یکی از راهکارهای عملی در این خصوص ایجاد بنیادها و نهادهای جهانی برای صیانت از خانواده توسط کشورها و ملتهای مستقل در سطح جهان است.
جهان نیاز به بازسازی نهاد خانواده دارد
یکی از نهادهای مهم جوامع، خانواده است که بیتردید متأثر از توسعه و جهانی شدن، دچار تحولات جدی گردیده است. خانواده سه کارکرد ارضای نیازهای عاطفی و روانی مرد و زن تداوم نسل انسانی و پرورش و اجتماعی کردن فرزندان اساسی دارد.
زن و شوهر به بهترین نحو نیازهای عاطفی و جنسی یکدیگر را برآورده میسازند؛ به طوری که این نهاد، عامل مهمی در حفظ سلامت اخلاقی افراد و جوامع بوده است. حمایت روانی زن و مرد از یکدیگر که ناشی از برقراری پیوندی ایمنی بخش و آرامشدهند است ، بیش از هر رابطه انسانی دیگر بوده است . ازدواج قراردادی است به صورت طبیعی و با کمترین هزینهها که تداوم نسل انسانی را تسهیل مینماید. پرورش اجتماعی فرزندان، که در پرتو عواطف مثبت والدین به بهترین نحو صورت میگیرد، از مهمترین کارکردهای خانواده است. روابط مناسب بین اعضای خانواده، شرط و زمینه اساسی ایفای این سه کارکرد است. بیتردید، اگر این روابط کاهش یابد یا به صورتی خشنودکننده نباشد، کارکردهای خانواده تضعیف خواهد شد.
به نظر میرسد عواملی مانند مصرفگرایی، فردگرایی، گسترش ارتباطات مجازی و تضعیف فرهنگهای بومی به کودکسالاری در خانوادهها منجر شده و جایگاه مهم پدر و مادر را که مهمترین نقش را در تربیت اجتماعی و اخلاقی کودکان دارند، تضعیف کرده است. گسست نسلها نیز محصول چنین فرآیندی است.
اصول و راهکارهای تقویت نهاد خانواده
تأکید بر استمرار و حفظ خانواده طبیعی،تثبیت خانواده بر مبنای تقویت و مقام پدر و مادر، تحکیم باورهای دینی در خانواده تأثیر مهمی در تقویت خانواده و ایفای کارکردهای آن دارد. یکی از مشکلات مهم فرآیند جهانی شدن، بروز بحران هویت در افراد و خانوادههاست. گم کردن جهت و معنای زندگی، افراد را دچار آشفتگی کرده و در مشکلات زندگی فردی و خانوادگی آنان را به استیصال میکشد.
مهمترین باورهای دینی، خداپرستی و توحید، اعتقاد به زندگی پس از مرگ و باور به رسالت انبیا و جانشینان آنها است. باور و پایبندی به این امور، زندگی را از فضای مادی و دنیوی بیرون آورده و جهت اخروی و معنوی میدهد. ترویج چنین معنویتی در اعضای خانواده به ویژه والدین میتواند خانوادهها را از بسیاری بحرانها نجات دهد.
انتهای پیام/