به گزارش بلاغ، روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «رئیسجمهوری فرانسه در گفتوگوی تلفنی که با همتای ایرانی خود داشته است گویا یک درخواست مهم داشته است و آن هم آزادی فریبا عادلخواه شهروند دوتابعیتی بوده است.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «فرانسه این مسئله را که یک پژوهشگر این کشور در جایی دیگر به اتهام جاسوسی بازداشت شود، نمیپذیرد و در راستای اعاده حیثیت خود به دنبال راهی برای آزادی این شخص است. در این برهه زمانی آنچه حائز اهمیت است این است که ایران باید از این فرصتها استفاده کند و به جای ایجاد تنازع با کشورهای اروپایی از این فرصتها در راستای بهبود شرایط خود بهره جوید و با ارتباط با کشورهای اروپایی علیه مواضع خصمانه آمریکا و تحریمهایی که وضع کرده است به نتیجهای برسد... کشورهای اروپایی... میتوانند از روزنههای کوچک ارتباطی با ایران تعامل داشته باشند و ایران نیز باید در این شرایط بهگونهای عمل کند و در مسیر دیپلماسی گام بردارد که این روزنهها تبدیل به مسیرهای هموار سیاسی شود.»
فریبا عادلخواه، تابعیت ایرانی- فرانسوی دارد و به جرم جاسوسی بازداشت شده است. نکته قابل تأمل اینجاست که این روزنامه زنجیرهای، این جاسوس دوتابعیتی را با عناوینی همچون پژوهشگر و شهروند دوتابعیتی، تطهیر کرده است.
عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه چندی پیش در واکنش به اظهارات مداخلهجویانه سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه درخصوص فریبا عادلخواه گفته بود: «تابعیت مضاعف اتباع ایرانی وفق قوانین جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته نشده و لذا خانم فریبا عادلخواه یک تبعه ایران محسوب و بهعنوان یک ایرانی از تمامیحقوق شهروندی شناختهشده برای اتباع ایرانی بهرهمند است... پرونده خانم عادلخواه در چارچوب قوانین دادرسی عادلانه کشور با دقت توسط قوه قضائیه در حال رسیدگی است، بنابراین مداخله وزارت خارجه فرانسه در پرونده اتباع ایران، فاقد موضوعیت و وجاهت بوده و به منزله مداخله در امور داخلی کشورمان است.»
مدعیان اصلاحات یدطولایی در تطهیر و بزک جاسوسها دارند. این طیف پیش از این نیز از جاسوسهای هستهای و محیط زیستی بهصورت ویژه حمایت کرده بود.
کرونا، الکل و مغلطه عباس عبدی
عباس عبدی از فعالین سیاسی اصلاحطلب روز پنجشنبه در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «مسابقه کرونا با الکل و...» نوشت: «اکنون ظاهراً کاری را که کرونا نتوانسته است انجام دهد، متانول و الکل صنعتی در حال انجام دادن است... در فاصله اول اسفندماه سال ۱۳۹۸ تا ۱۳ فروردین سال ۱۳۹۹، یعنی حدود ۴۰ روز، تعداد فوتشدگان ناشی از کووید ۱۹، اندکی بیش از ۳۰۰۰ نفر است. فوت ناشی از تصادفات حدود ۷۶۰ نفر است که به علت کاهش حمل و نقل و تردد جادهای کمتر از گذشته شده است و فوت ناشی از مصرف الکل تقلبی، حدود ۶۰۰ نفر است. افرادی که در وضع وخیم هستند برای کرونا حدود ۳۹۰۰ نفر، برای الکل تقلبی حدود ۲۰۰۰ نفر و برای تصادفات بیش از ۶۲۰۰ نفر است. کووید ۱۹، جان افراد پیر و سالمند را هدف خود قرار میدهد، زورش به جوانان نمیرسد، ولی تصادفات و الکل تقلبی، افراد جوان را نشانه میرود و اجازه نمیدهد که کووید ۱۹ در گرفتن جان افراد جوان تنها بماند! پرسش این است که چرا با چنین ابعاد بزرگی از مرگومیرهایی مواجه هستیم که در کمتر کشور توسعهیافتهای مشابه آن را میبینیم؟»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه نوشت: «مسئله اصلی اینجاست؛ کماکان توجه نمیکنیم که میان جرم و گناه تفاوت وجود دارد. نمیتوانیم رفتاری را جرمانگاری کنیم ولی تعداد زیادی از افراد آن را انجام دهند. بهعنوان نمونه بر اساس آموزههای دینی، غیبت عملی بسیار زشت است. بدتر از زنا و مشابه خوردن گوشت بدن برادر مؤمن توصیف شده است. ولی این عمل هیچگاه جرم شناخته نمیشود، چون در عمل غیرممکن است که افراد را به صفت غیبت محاکمه و مجازات کرد. راهحل آن بسط آموزههای اخلاقی و دینی از طریق روحانیون یا دیگر منادیان ادیان و اخلاق است.»
عبدی تصریح کرد: «فقط اصلاح برخی از رفتارها در توان حکومتها است. رفتارهایی که با نظم اجتماعی در تعارض است. اضافه بر آن را باید از طریق دیگری حل کرد. ۶۰۰ نفر فوتی به علت مصرف الکل تقلبی و بیش از ۲۰۰۰ نفر دچار عارضه که بسیاری از آنان کور شدهاند با هیچ توجیهی قابل بیان نیست، جز اینکه این وضع را ناشی از مشکلات قانونگذاری بدانیم که چیزی را جرم معرفی کرده که اول، تعداد فراوانی مرتکب آن میشوند، در نتیجه از قبح عملی آن خارج شده است. دوم اینکه به لحاظ اجرایی نیز حکومت و قوه قضائیه و ضابطین قضایی قادر به جلوگیری از ارتکاب آن و مجازات مرتکبین نیستند. تا حدی مثل قضیه ماهواره شده است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه تأکید کرد: «حکومت نمیتواند در برابر این همه خسارت جانی و مالی بیتفاوت باشد. دستگیری و مجازات چند نفر متخلف نیز مشکلی را حل نمیکند. مسئله این است که چرا تعداد زیادی مصرف میکنند؟ و چرا تولید مقادیر تقلبی و مرگآور آن تا این حد زیاد و شایع است؟ یا باید نسبت به عوامل ایجادکننده این وضعیت تجدیدنظر کرد، یا آنکه برخورد انتظامی و قضایی را به نحوی اصلاح کرد که بتواند مانع از بروز این عوارض سنگین شود»
آمار عباس عبدی درخصوص تعداد فوتشدگان بر اثر مصرف الکل تقلبی (600 نفر فوتی) مربوط به بازه زمانی اسفند 98 تا 13 فروردین 99 بوده است- وی بر اساس این تعریف، سعی کرده القا کند که اگر مصرف الکل آزاد بود، این تعداد کشته نداشتیم. در حالیکه سؤال میشود آیا شهروندی که الکل تقلبی را مصرف کرده برای ایجاد حالت مستی مصرف کرده یا شستشو و ضدعفونی کردن خود؟ هر چند در هر دو صورت کار غلط و اشتباهی است اما نمیتواند دستمایه نوشته و تحلیل مدعیان اصلاحات قرار گیرد و گفته شود «نمیتوانیم رفتاری را جرمانگاری کنیم ولی تعداد زیادی از افراد آن را انجام دهند»! از سویی مغلطه فوق و قیاس آزادی الکل با غیبت، قیاس معالفارقی است چه آنکه بر اساس حقوق جزا و مبانی جرمشناسی، از دلایل اصلی جرم انگاری، علاوهبر شرع و مبانی اخلاقی، مسئله نظم اجتماعی است.
عبدی ادعا کرده که «فوت ۶۰۰ نفر به علت مصرف الکل تقلبی و بیش از ۲۰۰۰ نفر دچار عارضه که بسیاری از آنان کور شدهاند» یعنی استفاده از الکل، «از قبح عملی خارج شده است» در حالیکه آنها بر اساس شرایط اضطراری و از روی استیصال و کج فهمی و نادانی به خاطر آنکه حفظ جان میکنند به سراغ این ماده مرگآور رفتهاند! و این واقعیت نیز نمیتواند دستمایه مغالطه و تحلیل سطحی مدعیان اصلاحات قرار گیرد.
حالا که کرونا آمده، توییتر و تلگرام را آزاد کنید!
روزنامه همدلی در مطلبی در شماره اخیر خود نوشت: «در حالی که در شرایط سخت کرونایی این روزها، انتظار میرود مسئولان اجرایی، قضایی یا تقنینی به جای شعار دادن و ادعای ارائه تسهیلات به مردمی که در خانه ماندهاند، در اولین فرصت فیلترینگ اپلیکیشنهایی مثل تلگرام را بر دارند و پهنای باند بیشتری را به مردم اختصاص دهند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «وقتی کرونا کشور را در نوردید، درستتر این بود که فیلتر پیامرسانهایی مثل تلگرام یا حتی توئیتر برداشته شود تا حداقل امکان ارائه اطلاعات یا انجام کارهای ضروری از این طریق راحتتر انجام شود، اما انگار پوسته فیلترینگ در ایران از پوسته کرونا سختتر و محکمتر است و گویی کرونا هم قادر نیست این طلسم را بشکند، کرونایی که دنیا را تسخیر کرده است، ولی در تسخیر فیلترینگ در کشور ما ناتوان است. آیا کرونا از تلگرام یا توئیترترسناکتر نیست؟»
تلاش روزنامه اصلاحطلب برای ماهی گیری از آب گلآلود در حالی است که طبق آخرین آمار و نظرسنجیها، بخش قابل توجهی از کاربران ایرانی به سمت شبکههای اجتماعی مانند واتسآپ، اینستاگرام، ایتا، بله و سایر اپلیکیشینها رفته و اساساًً شبکههایی مانند تلگرام و توییتر در ایران مشتری زیادی ندارد. سؤال مهمی که مطرح میشود این است که مگر در شرایط کرونایی راههای ارتباطی شهروندان صرفاً به شبکههای تلگرام و توییتر ختم میشود؟
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «فرانسه این مسئله را که یک پژوهشگر این کشور در جایی دیگر به اتهام جاسوسی بازداشت شود، نمیپذیرد و در راستای اعاده حیثیت خود به دنبال راهی برای آزادی این شخص است. در این برهه زمانی آنچه حائز اهمیت است این است که ایران باید از این فرصتها استفاده کند و به جای ایجاد تنازع با کشورهای اروپایی از این فرصتها در راستای بهبود شرایط خود بهره جوید و با ارتباط با کشورهای اروپایی علیه مواضع خصمانه آمریکا و تحریمهایی که وضع کرده است به نتیجهای برسد... کشورهای اروپایی... میتوانند از روزنههای کوچک ارتباطی با ایران تعامل داشته باشند و ایران نیز باید در این شرایط بهگونهای عمل کند و در مسیر دیپلماسی گام بردارد که این روزنهها تبدیل به مسیرهای هموار سیاسی شود.»
فریبا عادلخواه، تابعیت ایرانی- فرانسوی دارد و به جرم جاسوسی بازداشت شده است. نکته قابل تأمل اینجاست که این روزنامه زنجیرهای، این جاسوس دوتابعیتی را با عناوینی همچون پژوهشگر و شهروند دوتابعیتی، تطهیر کرده است.
عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه چندی پیش در واکنش به اظهارات مداخلهجویانه سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه درخصوص فریبا عادلخواه گفته بود: «تابعیت مضاعف اتباع ایرانی وفق قوانین جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته نشده و لذا خانم فریبا عادلخواه یک تبعه ایران محسوب و بهعنوان یک ایرانی از تمامیحقوق شهروندی شناختهشده برای اتباع ایرانی بهرهمند است... پرونده خانم عادلخواه در چارچوب قوانین دادرسی عادلانه کشور با دقت توسط قوه قضائیه در حال رسیدگی است، بنابراین مداخله وزارت خارجه فرانسه در پرونده اتباع ایران، فاقد موضوعیت و وجاهت بوده و به منزله مداخله در امور داخلی کشورمان است.»
مدعیان اصلاحات یدطولایی در تطهیر و بزک جاسوسها دارند. این طیف پیش از این نیز از جاسوسهای هستهای و محیط زیستی بهصورت ویژه حمایت کرده بود.
کرونا، الکل و مغلطه عباس عبدی
عباس عبدی از فعالین سیاسی اصلاحطلب روز پنجشنبه در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «مسابقه کرونا با الکل و...» نوشت: «اکنون ظاهراً کاری را که کرونا نتوانسته است انجام دهد، متانول و الکل صنعتی در حال انجام دادن است... در فاصله اول اسفندماه سال ۱۳۹۸ تا ۱۳ فروردین سال ۱۳۹۹، یعنی حدود ۴۰ روز، تعداد فوتشدگان ناشی از کووید ۱۹، اندکی بیش از ۳۰۰۰ نفر است. فوت ناشی از تصادفات حدود ۷۶۰ نفر است که به علت کاهش حمل و نقل و تردد جادهای کمتر از گذشته شده است و فوت ناشی از مصرف الکل تقلبی، حدود ۶۰۰ نفر است. افرادی که در وضع وخیم هستند برای کرونا حدود ۳۹۰۰ نفر، برای الکل تقلبی حدود ۲۰۰۰ نفر و برای تصادفات بیش از ۶۲۰۰ نفر است. کووید ۱۹، جان افراد پیر و سالمند را هدف خود قرار میدهد، زورش به جوانان نمیرسد، ولی تصادفات و الکل تقلبی، افراد جوان را نشانه میرود و اجازه نمیدهد که کووید ۱۹ در گرفتن جان افراد جوان تنها بماند! پرسش این است که چرا با چنین ابعاد بزرگی از مرگومیرهایی مواجه هستیم که در کمتر کشور توسعهیافتهای مشابه آن را میبینیم؟»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه نوشت: «مسئله اصلی اینجاست؛ کماکان توجه نمیکنیم که میان جرم و گناه تفاوت وجود دارد. نمیتوانیم رفتاری را جرمانگاری کنیم ولی تعداد زیادی از افراد آن را انجام دهند. بهعنوان نمونه بر اساس آموزههای دینی، غیبت عملی بسیار زشت است. بدتر از زنا و مشابه خوردن گوشت بدن برادر مؤمن توصیف شده است. ولی این عمل هیچگاه جرم شناخته نمیشود، چون در عمل غیرممکن است که افراد را به صفت غیبت محاکمه و مجازات کرد. راهحل آن بسط آموزههای اخلاقی و دینی از طریق روحانیون یا دیگر منادیان ادیان و اخلاق است.»
عبدی تصریح کرد: «فقط اصلاح برخی از رفتارها در توان حکومتها است. رفتارهایی که با نظم اجتماعی در تعارض است. اضافه بر آن را باید از طریق دیگری حل کرد. ۶۰۰ نفر فوتی به علت مصرف الکل تقلبی و بیش از ۲۰۰۰ نفر دچار عارضه که بسیاری از آنان کور شدهاند با هیچ توجیهی قابل بیان نیست، جز اینکه این وضع را ناشی از مشکلات قانونگذاری بدانیم که چیزی را جرم معرفی کرده که اول، تعداد فراوانی مرتکب آن میشوند، در نتیجه از قبح عملی آن خارج شده است. دوم اینکه به لحاظ اجرایی نیز حکومت و قوه قضائیه و ضابطین قضایی قادر به جلوگیری از ارتکاب آن و مجازات مرتکبین نیستند. تا حدی مثل قضیه ماهواره شده است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه تأکید کرد: «حکومت نمیتواند در برابر این همه خسارت جانی و مالی بیتفاوت باشد. دستگیری و مجازات چند نفر متخلف نیز مشکلی را حل نمیکند. مسئله این است که چرا تعداد زیادی مصرف میکنند؟ و چرا تولید مقادیر تقلبی و مرگآور آن تا این حد زیاد و شایع است؟ یا باید نسبت به عوامل ایجادکننده این وضعیت تجدیدنظر کرد، یا آنکه برخورد انتظامی و قضایی را به نحوی اصلاح کرد که بتواند مانع از بروز این عوارض سنگین شود»
آمار عباس عبدی درخصوص تعداد فوتشدگان بر اثر مصرف الکل تقلبی (600 نفر فوتی) مربوط به بازه زمانی اسفند 98 تا 13 فروردین 99 بوده است- وی بر اساس این تعریف، سعی کرده القا کند که اگر مصرف الکل آزاد بود، این تعداد کشته نداشتیم. در حالیکه سؤال میشود آیا شهروندی که الکل تقلبی را مصرف کرده برای ایجاد حالت مستی مصرف کرده یا شستشو و ضدعفونی کردن خود؟ هر چند در هر دو صورت کار غلط و اشتباهی است اما نمیتواند دستمایه نوشته و تحلیل مدعیان اصلاحات قرار گیرد و گفته شود «نمیتوانیم رفتاری را جرمانگاری کنیم ولی تعداد زیادی از افراد آن را انجام دهند»! از سویی مغلطه فوق و قیاس آزادی الکل با غیبت، قیاس معالفارقی است چه آنکه بر اساس حقوق جزا و مبانی جرمشناسی، از دلایل اصلی جرم انگاری، علاوهبر شرع و مبانی اخلاقی، مسئله نظم اجتماعی است.
عبدی ادعا کرده که «فوت ۶۰۰ نفر به علت مصرف الکل تقلبی و بیش از ۲۰۰۰ نفر دچار عارضه که بسیاری از آنان کور شدهاند» یعنی استفاده از الکل، «از قبح عملی خارج شده است» در حالیکه آنها بر اساس شرایط اضطراری و از روی استیصال و کج فهمی و نادانی به خاطر آنکه حفظ جان میکنند به سراغ این ماده مرگآور رفتهاند! و این واقعیت نیز نمیتواند دستمایه مغالطه و تحلیل سطحی مدعیان اصلاحات قرار گیرد.
حالا که کرونا آمده، توییتر و تلگرام را آزاد کنید!
روزنامه همدلی در مطلبی در شماره اخیر خود نوشت: «در حالی که در شرایط سخت کرونایی این روزها، انتظار میرود مسئولان اجرایی، قضایی یا تقنینی به جای شعار دادن و ادعای ارائه تسهیلات به مردمی که در خانه ماندهاند، در اولین فرصت فیلترینگ اپلیکیشنهایی مثل تلگرام را بر دارند و پهنای باند بیشتری را به مردم اختصاص دهند.»
در ادامه این مطلب آمده است: «وقتی کرونا کشور را در نوردید، درستتر این بود که فیلتر پیامرسانهایی مثل تلگرام یا حتی توئیتر برداشته شود تا حداقل امکان ارائه اطلاعات یا انجام کارهای ضروری از این طریق راحتتر انجام شود، اما انگار پوسته فیلترینگ در ایران از پوسته کرونا سختتر و محکمتر است و گویی کرونا هم قادر نیست این طلسم را بشکند، کرونایی که دنیا را تسخیر کرده است، ولی در تسخیر فیلترینگ در کشور ما ناتوان است. آیا کرونا از تلگرام یا توئیترترسناکتر نیست؟»
تلاش روزنامه اصلاحطلب برای ماهی گیری از آب گلآلود در حالی است که طبق آخرین آمار و نظرسنجیها، بخش قابل توجهی از کاربران ایرانی به سمت شبکههای اجتماعی مانند واتسآپ، اینستاگرام، ایتا، بله و سایر اپلیکیشینها رفته و اساساًً شبکههایی مانند تلگرام و توییتر در ایران مشتری زیادی ندارد. سؤال مهمی که مطرح میشود این است که مگر در شرایط کرونایی راههای ارتباطی شهروندان صرفاً به شبکههای تلگرام و توییتر ختم میشود؟