تاریخ انتشارجمعه ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۵
کد مطلب : ۴۱۳۳۳۱
انقلاب اسلامى ايران در حالى چهل ویکمين سال عمر خود را تجربه مى‌كند كه نه تنها دشمنان انقلاب بلكه بسيارى از دوستان نيز باور نداشتند كه انقلاب بتواند اين‌گونه در برابر فشارها، تهديدها وتحريم‌هاى‌ بى‌نظير دشمنان انقلاب ايستادگى كرده و همچون روزهاى آغازين بدون ذره‌اى انحراف از اصول ومبانى خود همچنان محكم واستوار، آرمانهاى بنيانگذار كبير انقلاب حضرت امام خمينى(ره) را دنبال كند.
۱
plusresetminus
ایام‌الله دهه فجر، فرصتی برای بازخوانی تهدیدها/ چهل و یک سال مقاومت، عزت ملی و یکتایی جهانی
به گزارش بلاغ، در تحليل ۴1 سال گذشته انقلاب سه دوره را مى‌توان مورد توجه قرار داد.
۱-دوران تأسيس ۲- دوران تثبيت ۳- دوران استحكام‌

حضرت امام(ره) در طول يكى دوسال اول انقلاب تمامى بنيان‌ها وساختارهاى لازم براى يك نظام سياسى را ايجاد نمودند به گونه‌اى كه در تابستان ۱۳۵۸با تأسيس اولين دوره مجلس شوراى اسلامى، عملا تمامى نهادهاى نظام اسلامى شكل گرفت واين در حالى بود كه نظام اسلامى در همين دوران با تحمل فتنه‌هاى مختلف نظير توطئه تجزيه قومى، تروريسم گسترده، وحداقل سه كودتا قابليت خود را به‌عنوان يك نظام موفق سياسى به جهانيان نشان داد.

اين قابليت‌ها سبب شد كه دشمنان در دوران تثبيت با توسل به جنگ نظامى و پس از آن جنگ نرم و تهاجم فرهنگى، همه ظرفيت‌هاى خود را به ميدان بياورند و اگر نبود ضعف‌ها وكاستي‌هاى داخلى، انقلاب اسلامى اين دوران را باموفقيت و چالش‌هاى كمترى پشت سر مى‌گذاشت. اما نگاه به بيرون برخى از مسؤولين، استحكام درونى قدرت را به چالش كشيده است. تلاش نيروهاى انقلاب در تحكيم واستمرار مؤلفه‌هاى مؤثر در مانايى انقلاب، چشم انداز روشنى را به رغم گذر نسلى پيش روى حركت انقلاب گشوده است. **
 
چهار دهه پرتلاطم و تکامل‌بخش
انقلاب اسلامى ايران در حالى چهل و یکمين سال عمر خود را تجربه مى‌كند كه نه تنها دشمنان انقلاب بلكه بسيارى از دوستان نيز باور نداشتند كه انقلاب بتواند اين‌گونه در برابر فشارها، تهديدها و تحريم‌هاى ‌بى‌نظير دشمنان انقلاب ايستادگى كرده و همچون روزهاى آغازين بدون ذره‌اى انحراف از اصول و مبانى خود همچنان محكم واستوار، آرمان‌هاى بنيانگذار كبير انقلاب حضرت امام خمينى(ره) را دنبال كند ومهم‌تر آن‌كه تلاش اصلى دشمنان انقلاب كه اين روزها از بيان آشكار دشمنى خود ابايى ندارند مهار حركت انقلاب اسلامى و براندازى نظام جمهورى اسلامى است‌.

فارغ از فراز ونشيب‌هاى حركت انقلاب اسلامى در طول 41 سال گذشته كه در اين مجال فرصت پرداخت به آن نيست، دستاوردهاى نظام جمهورى اسلامى در طول سال ۱۳۹8 براى درك عزت و عظمت انقلاب كافى است، شكست جريان وهابى وتكفيرى داعش كه توسط نظام سلطه و مرتجعين منطقه براى انحراف در حركت اسلامى انقلاب ايجاد شده بود، توسط نيروهاى جبهه مقاومت با هدايت و فرمانده توانمند نيروى قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، شكست استراتژى جنگ نيابتى دشمن در منطقه، تحكيم و تداوم قدرت بازدارندگى ايران، مهار فتنه گسترده داخلى كه با دخالت و هدايت مستقيم مثلث شوم آمريكا و رژيم‌هاى سعودى وصهيونيستى و با سوء استفاده از مشكلات معيشتى مردم قصد براندازى نظام راداشتند به گونه‌اى كه ترامپ رئيس جمهور آمريكا، در طول آشوب‌ها از حمايت و هدايت علنى آن هيچ ابايى نداشت، از بین بردن هیمنه سیاسی و نظامی شیطان بزرگ در جریان ترور بزدلانه سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و موشک‌باران بزرگ‌ترین و مجهزترین پایگاه امریکا در منطقه (عین‌الاسد) و...، همگى بيانگر ظرفيت و توانمندى انقلاب است.
در تحليل ۴1 سال گذشته انقلاب سه دوره را مى‌توان مورد توجه قرار داد.
۱-دوران تأسيس ۲- دوران تثبيت ۳- دوران استحكام‌
 
۱- دوران تأسيس‌
يكى از مهم‌ترين ويژگى‌هاى انقلاب اسلامى در مقايسه با ديگر انقلاب‌هاى جهان اين بود كه حضرت امام(ره) در طول يكى دوسال اول انقلاب تمامى بنيان‌ها وساختارهاى لازم براى يك نظام سياسى را ايجاد نمودند؛ قبل از پيروزى انقلاب شوراى انقلاب را تشكيل و امورات كشور را تا تشكيل دولت و انتخاب رئيس جمهور و مجلس از مسير شورا پيش مى‌بردند. نوع حكومت با رفراندم مردم كه بالاى ۹۸درصد به آن رأى آرى دادند «جمهورى اسلامى» انتخاب شد.

 قانون اساسى با تشكيل مجلس خبرگان قانون اساسى تدوين و در سال  ۱۳۵۸به رفراندوم گذاشته شد و براساس آن شاكله حركت نظام اسلامى به تأييد مردم رسيد و با انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس تا خرداد ۱۳۵۹ عملاً همه اركان نظام اسلام تأسيس شدند و اين در حالى است كه در انقلاب فرانسه كه معمولاً به‌عنوان الگوى انقلاب‌ها شناخته مى‌شود، قانون اساسى آن بعد از ۲۵ سال به تصويب رسيد.

تحقق اين روند در شرايطى است كه انقلاب اسلامى از همان لحظه پيروزى وتشكيل نظام اسلامى با توطئه‌هاى گوناكونى همراه شد، قدرت‌هاى استكبارى كه تمام توان خود را براى جلوگيرى از پيروزى انقلاب به كار گرفته و ناكام شدند، ازهمان لحظه اول پس از پيروزى با توطئه‌هاى گوناگون تلاش كردند كه نظام اسلامى را قبل از تثبيت به شكست برسانند.

توطئه تجزيه قومى با هدف تبديل ايران به ايرانستان سبب آشوب در تمامى استان‌هاى مرزى كشور شد، توطئه خلق كرد با هدف جداسازى كردستان كه مهار آن بيش از ۱۱ سال طول كشيد، توطئه خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در سيستان وبلوچستان، خلق تركمن در گنبد كاووس، خلق ترك در آذربائيجان و اين در حالى بود كه نهادها و نيروهاى سنتى گذشته نظير ارتش، شهربانى وژاندارمرى به‌دليل تبعات پس از انقلاب آمادگى مقابله با اين توطئه‌ها را نداشته و كميته‌هاى انقلاب هم مشغول رسيدگى به امورات شهرى بودند وسپاه هم كه تازه تأسيس شده بود عملاً روند شكل‌گيرى آن در دل اين بحران‌ها بود.

همزمان با اين توطئه، ترورهاى هدفمند دشمنان؛چهره‌هاى كليدى وتأثيرگذار انقلاب را هدف گرفت، ترور شهيد سپهبد قرنى نقطه آغاز اين فتنه وپس ازآن ترور چهره‌هاى نظريه پرداز انقلاب نظير شهيد مطهرى وشهيد مفتح تا ترور مقام معظم رهبرى وترور شهداى ۷تير و۸شهريور، در اين ترورها بيش از ۱۶۰۰۰نفر از شخصيت‌ها ونيروها اثروحتى مردم عادى به جرم حمايت از انقلاب به شهادت رسيدند. در اين دوران نظام جمهورى اسلامى سه كودتاى طراحى شده دشمنان شرق وغرب را نيز خنثى كرد كه مهم‌ترين آن كودتايى با هدايت آمريكائيها بود كه به گونه‌اى طراحى شده بود كه با پرواز هواپيماها توسط عده‌ای از مزدوران وابسته به دشمن از پايگاه شهيد نوژه همدان، مراكز حساس كشور نظير جماران محل زندگى امام ومراكز نهادهاى اصلى بمباران و به زعم خود نظام را سرنگون كنند كه البته با عنايات الهى خنثى شد.

تحريم اقتصادى و نظامى آمريكا عليه ايران راهبرد ديگر اين دوران استكبار بود. با پيروزى انقلاب اسلامى تمامى قراردادهاى نظامى، حتى آن‌ها كه پول آن پرداخت شده بود را نيز آمريكائيها لغو و برخى از طلب‌هاى ايران راهنوز نداده‌اند. ساخت بسيارى از پروژه‌های مهم صنعتى نظير نيروگاه اتمى بوشهر را نيز به رغم آن‌،كه بيش از نيمى از آن ساخته شده بود، آلمان‌ها رها كرده و حاضر نشدند ادامه دهند.

ويژگى مهم اين دوران به‌لحاظ نيروهاى مؤثر در عرصه سياسى كشور يكپارچگى نيروهاى انقلابى وانسجام ميان آن‌ها بود. در آن دوران چپ و راست معنايى نداشت، اگر صف بندى وجود داشت، صف بندى ميان انقلابيون با مخالفين انقلاب بود.
 
۲- دوران تثبيت‌
تحميل جنگ مهم‌ترين راهبرد دشمن در اين دوران باهدف براندازى نظام بود كه صدام با هدايت دو ابرقدرت شرق وغرب بر ايران تحميل كرد. اين جنگ اگرچه ثمرات زيادى براى انقلاب داشت، اما تثبيت نظام واصلاح عقب ماندگى‌هاى كشور را كه ميراث رژيم گذشته بود نه تنها به عقب انداخت، بلكه بسيارى از زير ساخت‌ها را نيز ويران كرد كه براى جبران آن هزينه‌هاى زيادى صرف شد. آسيب‌هاى اقتصادى كشور ازهمان دوران آغاز شد كه هنوز نيز ادامه دارد.

پس از جنگ نيز راهبرد دشمن بر تهاجم فرهنگى وجنگ نرم و نفوذ متمركز شد. در جنگ نرم، مؤلفه‌هاى اصلى اقتدار كشور كه سبب شكست دشمن در جنگ نظامى شده بود، يعنى وحدت ملى، آرمان‌هاى انقلاب و ارزش‌هاى اسلامى و رهبرى نظام، هدف گرفته شد. نكته مهم در اين دوران اختلاف نيروهاى انقلابى در قالب گرايش‌هاى چپ وراست و بعداً اصول گرا واصلاح طلب بود.

هدايت‌هاى حكيمانه امام خامنه‌اى رهبر معظم انقلاب اسلامى در اين دوران سبب شد كه ايران ضمن حفظ اصول وآرمان‌ها بتواند قدرتمندانه بربسيارى از چالش‌هاى اين دوران كه فتنه ۷۸، وفتنه ۸۸ فائق آمده و با حفظ تماميت واستقلال ارضى كشور به رغم تشديد تهديدات مستقيم نظامى عليه ايران كه مبتنى بر طرح خاورميانه بزرگ و دكترين اقدام پيشدستانه آمريكا طراحى و به اجرا درآمده بود، غلبه كرده والبته توفيقات زيادى براى ايران وجبهه مقاومت در جنگ‌هاى ۳۳روز و۲۲ روزه به دست آمد. تشديد اختلافات جريان‌هاى داخلى و تأثير نفوذ دشمن در جريان‌هاى سياسى وروند واگرايى كه در جريان رسانه‌اى كشور در اين دوران ايجاد شد سبب شكل‌گيرى دوفتنه بزرگ در كشور در اين دوران گرديد.

رهبر معظم انقلاب اسلامى در همين دوران در ترسيم مراحل پنجگانه براى تحقق اهداف انقلاب اسلامى» اين دوران را مرحله تشكيل دولت اسلامى دانستند. مبتنى بر نقشه راه ايشان، مرحله اول، «انقلاب اسلامى» و مرحله دوم نيز «تشكيل نظام اسلامى» است. لذا انقلاب اسلامى، هم‌اكنون از اين دو مرحله عبور كرده‌ ‌است. ايشان مرحله سوم تحقق اهداف انقلاب را «تشكيل دولت اسلامى» مى‌دانند و انقلاب اسلامى هم اينك در اين گام قرار دارد. معظم له، مراحل چهارم و پنجم را «تشكيل كشور اسلامى» و «تشكيل دنياى اسلامى» و بعبارتی " شکل‌گیری تمدن اسلامی" ذكر نموده‌اند كه انقلاب بايد در روند خود به آن اهداف دست يابد.

مقام معظم رهبرى در بيان ويژگى‌هاى دولت اسلامى مى‌فرمايند: دولت اسلامى دولتى است كه بتواند مقاصدى را كه ملت ايران و انقلاب عظيم آن‌ها داشت تأمين كند، دولتى است كه در آن رشوه نباشد، فساد ادارى نباشد، ويژه‌خوارى نباشد، كم‌كارى نباشد، بى‌اعتنايى به مردم نباشد، ميل به اشرافى‌گرى نباشد، حيف و ميل بيت‌المال نباشد.
 
۳-دوران استحكام‌
استحكام و تثبيت نظام اسلامى در عين اين‌كه خنثى‌كننده همه توطئه‌هاى گذشته است، تحقق مراحل بعدى انقلاب يعنى، «تشكيل كشور اسلامى» و «تشكيل دنياى اسلامى» را تسهيل مى‌كند. اما نكته مهم در اين مرحله «نگاه به داخل» و يا«نگاه به بيرون» در استحكام انقلاب است‌.

مقام معظم رهبرى در اين زمينه مى‌فرمايند:«در بيرون از مجموعه كشور و نظام جمهورى اسلامى، جبهه‌ى بزرگى وجود دارد كه با همه توان از سى و چند سال پيش به اين طرف كوشيده نگذارد كه اين انقلاب ريشه‌دار بشود، نگذارد كه اين نظام جمهورى اسلامى پايدار بماند، نگذارد كه پيشرفت كند، نگذارد كه در زمينه‌هاى گوناگون الگو بشود.  نمی‌شود از دشمن و روش‌هاى خصمانه‌اى كه كرده، انتظار دوستى و محبّت و صميميّت داشت. نمى‌گوييم از اين‌ها استفاده نكنيد، امّا مى‌گوييم اطمينان نكنيد، اعتماد نكنيد، چشم به آن‌جا ندوزيد، چشم به داخل بدوزيد. در داخل كشور خيلى امكانات وجود دارد كه اگر چنان‌چه نگاه ما - چه در زمينه‌هاى اقتصادى، چه در زمينه‌هاى فرهنگى، چه در زمينه‌هاى گوناگون ديگر - [ به آن‌ها باشد و] اگر بتوانيم از اين نيروهاى داخلى استفاده كنيم، كليد حلّ مشكلات اينجا است؛ يعنى در درون كشور و امكانات داخلى كشور است كه از اين‌ها مى‌شود خردمندانه بهره‌بردارى كرد. اين‌ها بايد شناسايى بشوند. و اين است كه رتبه‌ى ما را در دنيا بالا مى‌برد.»
 
 دلايل رويكرد به ساخت درونى قدرت براى استحكام انقلاب‌
اتكا به داخل و نيروى‌هاى خودى براى توسعه و ساخت قدرت درونى از خواسته‌هاى دينى ماست كه به وفور می‌توان براى آن از آيات و روايات استناد كرد. آياتى نظير آيه مباركه نفى هرگونه سبيل و طريقى براى سلطه كفار بر مسلمانان، آيه «واعدولهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخيل» و رواياتى چون عزت مومنى دربى‌نيازى از ديگران است، ملتى كه در تأمين مايحتاج اوليه خود وابسته باشد، طعم استقلال و عزت را نخواهد چشيد و... در راستاى ساخت درونى قدرت و كاهش از وابستگى به بيرون بسيار پركاربرد هستند. دليل نگاه به درون در دوران استحكام را به شرح زيرتوان بر شمرد:
۱-     مغايرت وابستگى با استقلال و عزت ملى‌.
۲-     وجود نظام سلطه و سلطه جويى و استثمارگرى قدرت‌هاى غربى‌.
۳-     اعتماد به كفايت و كارايى نيروها و ظرفيت‌هاى داخلى‌.
۴-     نگاه به تجربه عواقب وابستگى ساير كشورها به غرب‌.
۵-     نگاه به تجارب موفق كشورهاى متكى به فرهنگ و ظرفيت‌هاى داخلى‌.
۶-     ضرورت ايجاد توان كنش و واكنش مقتدرانه در برابر فشارهاى دولت‌هاى قدرت محور.
۷-     حفظ پرستيژ و توان الهام بخشى به ساير ملت‌ها و دستيابى به هدف بلند تمدن‌سازى به‌ويژه در بين كشورها و ملت‌هاى برخوردار با سابقه تمدنى.‌
۸-     ضرورت توازن قوا و تداوم توسعه قدرت به نفع نظام با استفاده از ظرفيت‌هاى درونى‌.
 
 
مؤلفه‌هاى ضرورت استحكام بخشى ساخت درونى قدرت در دهه چهارم انقلاب را به شرح زير مى‌توان بر شمرد:
-     استمرار بخشى و بقاى هويت و آرمان‌هاى انقلاب اسلامى‌.
-     ضرورت دستيابى سند چشم‌انداز ادامه مسير پيشرفت در شرايط سخت تحريم و فشار.
-     قرارداشتن در دهه چهارم به‌عنوان دهه پيشرفت و عدالت و بسترسازى براى تحقق الگوى ايرانى - اسلامى پيشرفت‌.
-     تجربه ناكامى تئورى‌هاى برون‌زاى توسعه در سه دهه گذشته.
-     افزايش آسيب‌پذيرى نظام در حوزه اقتصادى به‌دليل غفلت‌هاى داخلى و دشمنى‌هاى بيرونى‌.
-     حفظ اميد و ترسيم آينده روشن مبتنى بر خودباورى.
-     نياز به قدرت ملى براى مقابله با تهديدات با اتكا به منابع داخلى‌.
-     شرايطگذار از پيچ تاريخى و سرنوشت ساز و جايابى در معادلات قدرت جهانى‌.
-     دستيابى به آرمان‌ها و اهداف بلند تمدن‌سازى نوين اسلامى - ايرانى‌.
-     حفظ و تداوم دستاوردهاى ارزشمند انقلاب در منطقه و جهان (احياى اسلام، خيزش‌هاى اسلامى براى مبارزه با استبداد و استعمار، استكبارستيزى و روحيه شهادت‌طلبى)
-     الگوسازى انقلاب اسلامى‌.
-     تجربه به بن‌بست رسيدن الگوى غرب و در سراشيبى فروپاشى قرار گرفتن قدرت‌هاى ليبرالى‌.
 
 رمز مانايى انقلاب‌
انقلاب اسلامى ايران كه به‌واقع يكى از مصاديق واقعى تحول در تمام اركان جامعه ايرانى است، رويدادى شگفت‌آور و تاريخ‌ساز در سير تحولات اجتماعى و سياسى عصر حاضر به شمار مى‌آيد.

علي‌رغم وجود مشكلات و دشمنى‌هاى فراوان بر سر راه بالندگى و پيشرفت انقلاب اسلامى، اما اجتماع عظيم و چند ده ميليونى مردم در سالروز پيروزى انقلاب در ۲۲ بهمن امسال، نقش مردم در مهار آشوب‌هاى اخير، بيانگر ماهيت درونى انقلاب است. ماهيت و جوهرى كه با وجود شواهد گوناگون، هنوز براى دشمنان ما ناشناخته باقى مانده و ابعاد آن با وجود بررسى‌هاى عميق و طولانى، برايشان روشن نشده است واين در حالى است كه اگر هر يك از تهديدات و تهاجمات گسترده‌اى كه براى جمهورى اسلامى تاكنون پيش آمده، چنان‌چه براى هر كشور ديگرى پيش آمده بود، عملاً آن نظام سياسى را ساقط مى‌كرد.

امام خمينى بنيانگذار عظيم الشأن نظام جمهورى اسلامى بر اين باور بودند كه رمز بقاء و تدوام انقلاب همان رمز پيروزى انقلاب است. با الهام از اين انديشه امام راحل عظيم الشأن مؤلفه‌هاى زير را به‌عنوان رموز پايايى ومانايى انقلاب مى‌توان بر شمرد:
-    اسلاميت انقلاب و باور و عمل به آن،
-    ولايت فقيه و رهبرى انقلاب،
-    نقش مردم و پيوستگى و همراهى با نظام و ولايت پذيرى آن‌ها،
-    وحدت و انسجام ملى‌
-    تفكر انقلابى و استمرار اين روحيه در ميان آحاد مردم و مديريت عالى نظام‌
-    آگاهى و بصيرت مردم؛ خنثى گر تهديدات داخلى و خارجى‌
 
 
در اين ميان اسلام و باورهاى اسلام ناب، نقش ركنى و محورى در پايدارى انقلاب اسلامى داشته و ساير عناصر هم با وجود آن نقش آفرينى مؤثر و كارآمدى خواهند داشت. به عبارت ديگر اسلام ناب در حكم ايده حاكميت و راهنماى خط اصيل انقلاب تلقى شده و ولايت فقيه جايگاه مهندسى نظام و حافظ و استمراز حيات آن محسوب‌شود. چنان‌چه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «ولايت فقيه جايگاه مهندسى نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگيرى از انحراف آن است، پاسدارى و ديده‌بانى حركت كلى نظام به سمت هدف‌هاى آرمانى و عالى‌اش مهم‌ترين و اساسى‌ترين نقش ولايت فقيه است.(۱۴/۳/۱۳۸۳) از همين نظر است كه به بيان امام راحل بايد پشتيبان ولايت فقيه بود تا آسيبى به اين مملكت نرسد.

در اين رهيافت، مردم و وحدت و انسجام ملى ركن انسانى و ميدانى در مانايى انقلاب اسلامى به شمار مى‌آيد. رهبر معظم انقلاب با توجه به اين موضوع مردمى بودن انقلاب را استثنايى‌ترين خصوصيات انقلاب دانسته ومى فرمايند: «دو خصوصيت ابتناى انقلاب بر ارزش‌هاى اخلاقى، دينى و معنوى و نيز مردمى بودن انقلاب، استثنايى‌ترين خصوصيات انقلاب هستند و همين دو خصوصيت، بيشترين تأثير را در وجهه‌ى اين انقلاب در دنيا داشته است؛ همچنان كه بيشترين تأثير را در پيروزى و ماندگارى انقلاب در كشور ما داشته است (۲/۱۱/۱۳۶۸)

ترديدى نيست كه نبود يا ضعف‌انگيزه الهى در ميان مسؤولان، نخبگان و توده مردم، نقش آفرينى آن‌ها را در پايايى و مانايى انقلاب اسلامى ‌بى‌اثر خواهد كرد. به همين جهت يكى از دغدغه‌هاى امام راحل همواره اين بود و در وصيت نامه سياسى الهى شان براى آخرين بار تأكيد و تصريح فرمودند: «اينجانب به همه نسل‌هاى حاضر و آينده وصيت مى‌كنم كه اگر بخواهيد اسلام و حكومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از كشورتان قطع شود [استقلال و اقتدار داشته باشيد] اين‌انگيزه الهى را كه خداوند تعالى در قرآن كريم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهيد.»


انتهای پیام/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما