به گزارش
بلاغ، وقایع تلخ آبانماه سالجاری، که منجر به بروز خسارات فراوانی در ایران اسلامی شد، در واکاوی دقیق و عالمانه این واقعیت را به اثبات رساند که اگر وقت و فرصت کافی برای تشریح اهمیت اجرای طرح سهمیهبندی بنزین و انتقال عدد و آمارهای موجود به مردم گذارده میشد، این طرح که بخشی از طرح بزرگ هدفمندسازی یارانههای سال 1385 بود، هیچگاه با چالش اجتماعی و امنیتی مواجه نمیشد و مردم فهیم ایران به خوبی اجرای این طرح را میپذیرفته و به اجراء میگذاردند.
علل موفقیت طرح "هدفمندسازی یارانهها"
در سال 1385 طرح هدفمندسازی یارانهها، که با هدف برقراری عدالت در توزیع ثروت ملی و بمنظور برخورداری آنانی که از حاملهای انرژی بویژه بنزین و برق کمتر استفاده میکنند، از یارانه مربوطه به اجراء گذارده شد که رئیس دولت وقت با استفاده از ظرفیت رسانهها بهخصوص رسانه ملی و جلسات متعدد با نخبگان، اقشار مختلف، صنوف و گروههای متعدد اقتصادی و اجتماعی و گروههای مرجع توانست اجماع ملی را برای واقعیسازی قیمتهای انرژی و حاملهای پالایشگاهی بوجود آورد و برای نشان دادن حسن نیت و تضمین قول خود، ابتداء چند ماه قبل از اجرای طرح، مبلغ یارانههای نقدی را به حساب مردم واریز کرد که قابل برداشت تا زمان اجراء طرح هدفمندساری یارانهها نبود.
لذا با صرف هزاران جلسه و دهها هزار ساعت وقت و تلاش برای رفع ابهام و پاسخ به سئوالات مردم، قانون هدفمندسازی یارانهها با کارشناسیهای فنی به اجراء در آمد و هیچ بازتاب منفی در پی نداشت و امکان سوءاستفاده را برای فرصتطلبان آشوبگر بوجود نیاورد.
چرا اصلاح مدیریت مصرف سوخت؟
در میان فهرست مواد سوختی، بنزین یکی از بخشهای مهم اقتصاد ملی را در دنیا به خود اختصاص داده، که بدلیل داشتن نقش مستقیم در سبد خانوار، تغییرات قیمت آن همواره مهم و دارای پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گسترده است.
قیمت بنزین در سالهای اخیر و به دنبال جهش بزرگ ارزی، اختلاف قابل توجهی با قیمتهای جهانی و از جمله در کشورهای همسایه ایران پیدا کرده و به یکی از دغدغههای اقتصادی و اجتماعی گسترده است.
در این بین دو نگاه نسبت به اصلاح این روند بهوجود آمد که از نظر کارشناسان اقتصادی این دو نگاه قابل جمع نبود. یک نگاه معتقد به حل ریشهای موضوع از طریق کنترل نقدینگی و تورم بود که پروسهای درازمدت و یا حداقل میان مدت را شامل میشد و افزایش حاملهای انرژی را در گامهای پایانی انجام میداد و نگاه دوم، که افزایش قیمت حاملهای انرژی را به عنوان اولین گام پیشنهاد میداد.
نکته مهم این است که اصل اصلاح قیمت بنزین مورد اتفاق همه کارشناسان اقتصادی بوده و اختلاف در مورد زمان این اقدام وجود داشته است.
به هر حال سران سه قوه نظرات آن دسته از کارشناسانی را پذیرفتند که قائل به افزایش قیمت حاملهای انرژی بودند. از نگاه این دسته از کارشناسان، مدیریت مصرف سوخت امری اجتنابناپذیر بوده است.
اجرایی اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها
طرح سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت آن، از مدتها قبل در دستور کار دولت قرار داشت، اما هر بار به دلائل مختلف با اجرای آن مخالفت میشد و به مرحله اجراء در نمیآمد. امسال اما از سویی با توجه به تشدید فضای تحریمی علیه ایران و از سویی دیگر افزایش بیرویه مصرف بنزین، دولت مجدد این طرح را در برنامه کاری خود قرار داد.
به گفته آقای رئیس جمهور در سال 92 (یعنی شروع به کار آقای روحانی)، 56 میلیون لیتر بنزین در روز مصرف میشد که این رقم در سال 98به دلائل مختلف و از جمله حذف کارت سوخت، به 100 میلیون لیتر در روز رسید. مصرف بنزین در سال گذشته و سالجاری با رشد 10 درصدی همراه بود و آنگونه که کارشناسان مربوطه اعلام کردهاند، با همین روند در سال 1400 مجدداً میبایست کشور واردکنند بنزین شود. برای همین و به دلائل دیگر، دولت تصمیم به اجرای طرح سهمیهبندی بنزین گرفت.
وضعیت مصرف بنزین در کشور
بیش از 99 درصد بنزین مورد استفاده در کشورمان در بخش حمل و نقل مصرف میشود. بررسی آمار عرضه بنزین نشان میدهد که مصرف آن در ایران طی دو دهه اخیر بیش از دو برابر شده، بهطوری که مقدار متوسط مصرف روزانه آن از حدود 46 میلیون لیتر در سال 1380 به حدود 1/89 میلیون لیتر در سال 97 رسیده است و در چهار ماه ابتدای سالجاری این رقم به 3/95 میلیون لیتر افزایش یافته است و با ادامه این روند، پیش بینی میشود تا پایان سالجاری متوسط مصرف روزانه به حدود 100 میلیون لیتر برسد.
اگر جمعیت کشور حدود 83 میلیون نفر باشد، به ازاء هر ایرانی روزانه 1/1 لیتر بنزین در کشور مصرف میشود که این مقدار مصرف در مقایسه با کشورهای جهان رقم بالایی محسوب میشود.
نمودار میزان مصرف بنزین نشان میدهد که در دو مقطع مصرف سوخت در ایران کاهش یافته که در یک مورد مربوط به سال 1386 و پس از اجراء طرح کارت هوشمند سوخت و سهمیهبندی آن است و مورد دیگر هم مربوط به سال 1388 و پس از اجراء قانون هدفمندیسازی یارانههاست.
آیا توزیع یارانه بنزین عادلانه بود؟
یارانه یا کمکهای حمایتی دولتها بهصورت نقدی و یا غیرنقدی انجام میشود. در یارانه نقدیمبلغی توسط دولت به عنوان یارانه به حساب افراد واریز میشود، اما در یارانه غیرنقدی یارانه به افراد تعلق نمیگیرد بلکه به کالاها تعلق میگیرد. بدین معنی که کالایی ارزانتر از قیمت واقعی آن به فروش میرسد و مابهالتفاوت آن توسط دولت پرداخت میشود. یارانه دولت به بنزین از نوع یارانه غیرنقدی است.
برخی یارانه غیرنقدی را یارانه پنهان نیز مینامند. زیرا عملاً عددی در محاسبات بابت این موضوع لحاظ نمیشود. در اینصورت پرداخت یارانه، کسانی یارانه بیشتر دریافت میکنند که مصرف بیشتری داشته باشند.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد که مصرف بنزین توسط دهکهای پردرآمد جامعه بسیار بیشتر از دهکهای پائین جامعه است، در حالی که به سه دهک پائین جامعه، که فقرای جامعه را تشکیل میدهند، فقط 8 درصد از یارانه بنزین تعلق میگیرد. بهعبارتی، دهک اول (ثروتمند) جامعه 25 برابر دهک آخر (فقیر) جامعه یارانه بنزین دریافت میکند.
این نوع تقسیم یارانه به هیچوجه با مبانی دینی و عقلایی مورد پذیرش جامعه ما نیست. البته ناعادلانه بودن توزیع یارانه بنزین منحصر به اختلاف دهکهای پردرآمد و کم درآمد نیست و اختلاف بهرهمندی شهرنشینان و روستائیان نیز بسیار زیاد است.
نقش قاچاق بنزین در افزایش مصرف
با توجه به نوسانات ارزی دو سال اخیر کشور، قیمت بنزین در ایران، بعد از ونزوئلا پائینترین قیمت بنزین در دنیا به حساب میآید. در حالی که قیمت جهانی بنزین 09/1 دلار (با نرخ 11 هزار تومان) است.
براساس پژوهشی که از سوی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری انجام گرفته، هر لیتر قاچاق بنزین از ایران (تا قبل از تغییر قیمت بنزین در 24 آبان امسال) به کشورهای همسایه، سود بالایی برای قاچاقچیان دارد.
طبق این گزارش، سود قاچاق بنزین به ترکیه 15 هزار و 605 تومان، به ترکمنستان 4 هزار و 805 تومان، به آذربایجان 5 هزار و 345 تومان، به پاکستان 8450 تومان، به عراق 7505 تومان، به افغانستان 9125 تومان و ارمنستان 14 هزار و 930 تومان است (آما رمبوط به مهرماه 97 و مقایسه با بنزین هزار تومانی است).
این انگیزه باعث شده تا میزان قاچاق سوخت به کشورهای همسایه افزایش قابل توجهی پیدا کند. اگر چه آمار دقیقی از میزان قاچاق سوخت در دسترس نیست ولی برمبنای آمار منتشره مرکز پژوهشهای استراتژیک ریاست جمهوری، میزان قاچاق بنزین به خارج از کشور در سال 97 از مرز 22 میلیون لیتر در روز گذشته است.
اگر میزان قاچاق بنزین را 15 میلیون لیتر در روز در نظر بگیریم، با توجه به نرخ فروش بنزین ایران از طریق بورس که 43 سنت میباشد (با نرخ تسعیر 11 هزار تومان برای هر دلار)، هر لیتر بنزین صادراتی ایران 4730 تومان به فروش میرسدو یعنی ایران میتواند از طریق جلوگیری از قاچاق بنزین در هر روز 70 میلیارد تومان درآمد کسب کند. این در حالی است که اختلاف شدید قیمت بنزین در ایران و کشورهای همسایه باعث گسترش روزافزون پدیده قاچاق سوخت شده است.
بهترین روش برای مدیریت مصرف
تامین بنزین یکی از دغدغههای مهم همه دولتهای جهان بهشمار میرود. در حال حاضر میزان تولید بنزین کشور حدود 105 تا 110 میلیون لیتر در روز است که تقریباً 100 میلیون لیتر آن در داخل مصرف میشود.
آمارها نشان میدهد که در صورت ادامه روند مصرف طی دو سال آینده، ایران به واردکننده بنزین تبدیل میشود. برای جلوگیری از این اتفاق سه راه پیشروی دولت قرار دارد. اول اینکه از طریق صادرات نفت خام و دیگر کالاها و از محل صادرات نفتی و غیرنفتی، اعتبار لازم برای واردات بنزین را تامین کند که فشار تحریمها از یک طرف و کسری شدید بودجه دولت حاکی از آن است که چنین چیزی امکانپذیر نیست.
راه حل دوم اینکه، پالایشگاه جدید بسازد که با توجه به عدم وجود طرح در این زمینه، به زمان و سرمایهگذاری قابل توجهی نیاز است که در این مدت کم و با توجه به وضعیت اقتصادی کشور امکان عملیاتیشدن آن در کوتاه مدت وجود ندراد.
راه سوم، مدیریت مصرف سوخت و تغییر روند مصرف و جلوگیری از قاچاق سوخت است که باعث میشود تقریباً تا 10 سال آینده نیازی به واردات بنزین نداشته باشیم. لذا، به نظر میرسد راه سوم تنها راهی است که امکان عملیاتی شدن آن وجود دارد و اگر دولت محترم این واقعیتهار ابا مردم خوب و منطقی ایران در میان میگذاشت و مردم نیز صداقت را در رفتار دولت مشاهده میکردند، بمانند سال 1386 موضوع سهمیهبندی بنزین و افزایش قیمت آن را به راحتی میپذیرفتند و کشور این مقدار خسارت سنگین را متحمل نمیشد.
انتهای پیام/