به گزارش
بلاغ، قوانین و احکام اسلامی هریک با توجه به اهدافی خاص تشریع و بیان شدهاند که سعادت اخروی و دنیویفرد و جامعه را در پی دارند. معرفی و تبیین کارکردها و ارزشهای این قوانین برای افراد جامعه، گرایش بیشتر برای عمل به این قوانین با میل باطنی برای افراد و همچنین منافع کارکردی ثمربخشی را برای جامعه به همراه خواهد داشت.
کارکردهای عفاف و حجاب در جامعه اسلامی با توجه به فلسفه و چرایی قانون عفاف و حجاب در دین مبین اسلام و اینکه نظام ارزشی و اعتقادی اسلام سعادت اخروی و دنیوی فردی و اجتماعی را در وضع قوانین خود مدنظر داشته، این قانون منافع و کارکردهای ثمربخشی را برایفرد و جامعه اسلامی به همراه دارد.
تبیین و معرفی این کارکردها و فواید ارزشی و فرهنگی آن برای جامعه امروز به ترویج این قانون الهی و نهادینه شدن آن یاری رسانده و زنان و دختران جامعه امروز را ترغیب مینماید.
طرح این مباحث از جمله راهکارهایی است که از یکسو در مسیر برنامه و اقدام فرهنگی برای جلب نظر و علاقه زنان و دختران جامعه به رعایت و حفظ عفاف و حجاب و پاسخگویی به سوالات و شبهاتی که در این زمینه مطرح میشود، قابل تعریف است و از سوی دیگر میتواند راهکاری برای مبارزه با جنگ نرم و تهاجم فرهنگی دشمن قلمداد شود. در ادامه به کارکردها و منافعی که رعایت عفاف و حجاب برایفرد و جامعه به همراه دارد، اشاره میشود.
عامل ارتقاء شخصیت فردی و اجتماعی زن مسلمان حجاب بدین لحاظ که به ارزشهای زن مسلمان و شخصیت او توجه مینماید، با نهادینه شدن این رفتار دینی که منجر به سلامت نفس او و نیز بروز رفتار عفیفانه میشود، از وی شخصیتی والا و برجسته در جامعه نمایان میسازد که نشان دهنده شخصیت «زن مسلمان» است.
زن مسلمان در عین حال که به دنبال استفاده از تواناییها و قابلیتهای خدادادی و فطری خود و رسیدن به موفقیت در جامعه و ایفای نقشهای اجتماعی است، حیطه و مرزهای وجودی شخصی خود را حفظ مینماید. این رفتار، زن مسلمان را از جایگاهی خاص و حائز احترام برخوردار میکند، جایگاهی که او را از ابزاری برای رسیدن برخی افراد سودجو به مطامع خود، به فردی برجسته و مفید و دارای ارزشها، فضائل و ملکات نفسانی و اخلاقی تبدیل مینماید.
توصیه قرآن به بروز این رفتار و شخصیت دارای کمالات انسانی نیز با همین هدف بیان شده است که میفرماید: «... و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُم أطْهَرُ لِقلوبِکُم و قُلُوبِهِنَّ».[1] همچنین حجاب و پوشش از دیدگاه قرآنی نشان دهنده شخصیت زن مسلمان هست: «یا ایها النبی قل لازواجک بناتک و نساء المومنین ... ذلک ادنی ان یعرفن»[2] این کار برای اینکه (به عفت) شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند، بهتر است.[3]
رشد و تربیت اخلاقیفرد و جامعه زنان با رعایت عفت و حجاب اسلامی، علاوه بر ایجاد فضای امنیت اجتماعی به رشد فضایل اخلاقی و ارزشی افراد جامعه نیز کمک میکنند؛ چرا که هر چقدر افراد جامعه به نیروی تقوا و پاکدامنی مجهز باشند، امکان کنترل افراد بر امیال و خواهشهای نفسانی خود بیشتر شده و زمینه تربیت اخلاقی و دینی بیشتر میشود. علاوه بر اینکه زنان در این مسیر خود را به کمال و تعالی میرساند. امام على علیهالسّلام فرمودهاند: «پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست.»[4]
در این زمینه قرآن کریم زنان و مردن را با هم مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید: «به مردان مؤمن بگو تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان، بهتر است»[5] همچنین میفرماید: «به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو که خویشتن را با چادرهای خود بپوشانند که این کار برای آن است که آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نکشند (در امنیّت کامل باشند)؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است».[6]
چنانکه قرآن میفرماید حجاب و عفاف امری است که با روح و قلب انسان مرتبط است و آن را متزلزل میکند و به همین دلیل تبعات سوئی به همراه دارد: «و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُم أطْهَرُ لِقلوبِکُم و قُلُوبِهِنَّ».[7] در این باره از امام رضا (ع) میفرمایند: «حرّم النَّظَر الی شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَیْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فیه مِنْ تَهْییجِ الرّجال و ما یَدْعوا التَّهْییج الی الفَساد و الدُّخول فیما لا یحلّ و لا یجمل».[8]
نهادینه شدن ارزشهای اخلاقی در جامعه اسلامی توجه به عفت عمومی زمینه ساز تقویت ارزشهای اخلاقی همچون حیاء، غیرت و حمیت برای زن و مرد میشود. آنچنان که یکی از مواردی که در روایات اسلامی در خصوص غیرتورزی به آن توصیه شده، غیرت ناموسی است. در روایتی بیان شده است فرشتگان مردی را که در مورد رفتار ناصحیح و غیرمجاز جنسی همسرش بی تفاوت باشد، «بی غیرت» مینامند. این شخص مورد غضب و بیزاری خداوند است، او بوی بهشت را نمیشنود و سرنوشت او عذاب دوزخی است که برای او فراهم گردیده است.[9] چراکه از منظر اسلام، غیرت امریفطری و لازمه حیات و زندگی اجتماعی انسان است».[10]
استاد شهید مطهری نیز بر اساس کلام حضرت علی(ع) که میفرمایند: «انسان شریف و غیور، هرگز زنا نمیکند»[11]غیرت را شرافت و حساسیت انسانی نسبت به پاکی و طهارت جامعه دانسته و بر این اساس غیرت را امریفطری تلقی نموده و کنار نهادن آن را به بهانه مبارزه با خودخواهی، همانند ریشهکن کردن امریفطری چون علاقه به فرزند و یا حس ترحم و عاطفه شمرده و آن را یک احساس عالی بشری میداند.[12]
از این رو صفت غیرت به دلیل اهمیت آن در حفظ ارزشهای اسلامی از ارزش والایی برخوردار است. چنانکه به عنوان صفتی معرفی میشود که خداوند دارای آن بوده و «غیور» از اوصاف او معرفی میشود. امام صادق(ع) میفرماید: «خداوند غیور است و هر غیوری را دوست دارد، و از غیرتمندی اوست که زشتکاریهای پیدا و پنهان را حرام کرده است».[13] و نیز فرد بی غیرت شخصی است که قلب و فکر او وارونه شده است؛ من لایغار فانّه منکوس القلب.»[14]یعنی کور و بسته است و قابلیت پذیرش نور الهی و نصایح دین را ندارد.
امیرمؤمنان امام علی(ع) غیرت را میزانی برای تشخیص عفت معرفی نموده میفرمایند: «قَدْرُ الرَجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّتِهِ...وَ شَجاعَتُهُ عَلى قَدْرِ اَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلى قَدْرِ غَیرَتِهِ؛ ارزش انسان به اندازه همت او است، و شجاعت او به اندازه عزّت نفس و بیاعتنائیش (نسبت به ارزشهاى مادى) است، و عفت او به اندازه غیرت او است»[15] همچنین حضرت در نکوهشِ برخی مردم عراق که زنانشان در بیرون منزل به صورت زنندهای با مردان اختلاط داشتند فرمود: «لَعنَ اللهُ منْ لایغار؛ خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.»[16]
با توجه به این روایات متوجه میشویم که اسلام به حفظ حدود الهی، مراقبه بر حلال و حرام، دفاع از حدود اسلام و امر به معروف و نهی از منکر و نیز حفظ ارزشهای خانواده و جامعه، اهمیت و ارزش داده و عامل اصلی آن را غیرت دینی میداند. خصیصهای که هر دو جنس زن و مرد باید از آن برخوردار باشند و در حقیقت این روایات خصوصیّت غیرت را نه خصلتی مردانه، بلکه خصلتی انسانی الهی دانستهاند[17] و برای نوع انسان و مومنان ستایش شده است.[18]
حفظ بنیان خانواده به خوبی آشکار است که تقویت درست و اخلاقی ارزشهای اخلاقی و توجه به عفت و حیا و غیرت، از ثمرات مهمی برای اجتماع و نهادهای اساسی آن همچون «خانواده» برخوردار است؛ چرا که توجه و مراقبت درست و ارزشمند از ناموس، با نگاه درست تربیتی بنیانهای خانواده را حفظ نموده و از آسیبهای جامعه امروز که ناشی از روابط نامناسب و بیبندوباری است، زنان و دختران را مصون میدارد. علاوه براین با ایجاد فضای اعتماد بیشتر بین زن و شوهر در خانواده و نیز آرمش روانی زوجین برای همزیستی مطلوب، کانون این نهاد مهم اجتماعی را گرمتر نموده و موجب میشود. کارکردهای ارزشمند آن همچون تربیت فرزند بهتر صورت گیرد و سعادت دنیوی و اخروی در سایه این نهاد ارزشمند محقق شود.
بنابراین، پوشش اسلامی به منزله یک حفاظ ظاهری و باطنی در برابر افراد نامحرم، قلمداد میشود که مصونیت اخلاقی، خانوادگی و پیوند عمیق میان حجاب ظاهری و بازداری باطنی و از همه مهمّتر امنیّت اجتماعی را فراهم میسازد و پیشینه آن به اندازه تاریخ آفرینش انسان است؛ چراکه پوشش و لباس هر بشری، پرچم کشور وجود اوست. پرچمی که وی بر خانه وجودش نصب کرده است و با آن اعلام میدارد که از کدام فرهنگ تبعیّت میکند.[19]
بهرهگیری از ظرفیت علمی و توانمندیهای زنان جامعه اسلامی اسلام در عین حال که به حجاب و عفاف زنان جامعه توجه جدی و حساسیت خاص دارد، مانع از حضور آنان در عرصههای مختلف اجتماعی همچون آموزش و تحصیل، اشتغال و عرصههای مدیریتی و سیاسی نشده است. به همین دلیل در قانون اساسی این حقوق برای زنان همچون مردان در نظر گرفته شده است. همچنین با توجه به هزینهای که دولت برای آموزش زنان هزینه مینماید و در حال حاضر در جمهوری اسلامی زنان به میزان بالایی در تحصیلات عالیه تحصیل نموده و مدارک علمی و تحصصهای دانشگاهی و شغلی را کسب مینمایند، میتوان از این ظرفیت عظیم در راستای پیشرفت اقتصادی کشور بهره برد.
مقام معظم رهبری در مورد دیدگاه اسلامی در این زمینه میفرمایند: «عرصهی فعّالیتهای اجتماعی اعم از فعّالیت اقتصادی، فعّالیت سیاسی، فعّالیت اجتماعی به معنای خاص، فعالیت علمی، درس خواندن، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همهی میدانهای زندگی در صحن جامعه. در اینجا هم میان مرد و زن در اجازهیفعّالیتهای متنوّع در همهی میدانها، هیچ تفاوتی از نظر اسلام نیست. اگر کسی بگوید مرد میتواند درس بخواند، زن نمیتواند؛ مرد میتواند درس بگوید، زن نمیتواند؛ مرد میتواند فعالیت اقتصادی انجام دهد، زن نمیتواند؛ مرد میتواند فعّالیت سیاسی کند، زن نمیتواند، منطق اسلام را بیان نکرده و بر خلاف سخن اسلام حرف زده است.
از نظر اسلام، در همهی این فعّالیتهای مربوط به جامعهی بشری و فعّالیتهای زندگی، زن و مرد دارای اجازهی مشترک و همسان هستند.» [20] اما حضور در این عرصهها مشروط به رعایت عفاف و حجاب است: «به شرط رعایت عفّت و عفاف و عدم اختلاط و امتزاج زن و مرد، در جامعهی اسلامی میدان برای زن و مرد باز است.»[21]
در واقع این موضوع نیازمند برنامهریزی درست بر مبنای تعالیم دینی و رعایت و حفظ عفاف و حجاب که زیبنده زن مسلمان و تربیت دینی او است، میباشد. مسئلهای که موجب میشود زن در عین حفظ حریم شخصی و خانوادگی خود، در اجتماع حضوری فعال داشته و توانمندیهای خود را به فعلیت برساند و به تعالی جامعه خود نیز یاری رساند. این هدف والا در سایه نهادینه شدن حجاب و عفاف و ارزشهای دینی واخلاقی مجقق میشود.
دراین رابطه حدود و فرامینی که قرآن کریم و روایات اسلامی در مورد حضور زنان بیان نمودهاند نیز بیانگر رفتاری است که عفیفانه نبوده و موجب برانگیختن فساد در جامعه میشود. چنانکه قرآن از این نوع رفتار تعبیر به رفتار «دوران جاهلیت» نموده است: «(ای همسران پیامبر) درخانههای خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (درمیان مردم) ظاهر نشوید.»[22] این آیه خطاب به زنان پیامبر(ص)است، اما طبق نظر مفسرین عمومیت دارد و شامل همه زنان میشود. در این آیه «تبرج» به معنای ظاهرشدن در برابر مردم است و منظوراز «جاهلیت اولی» جاهلیت قبل از بعثت پیامبر اکرم(ص) است که درآن عصر، وضعیت پوشش زنان، عفیفانه نبوده است.
حفظ ارزشها و سنتهای اجتماعی و فرهنگی و مقابله با نفوذ و تهاجم غرب مسئله حجاب و عفاف به دلیل ارائه الگویی برای پوشش زن مسلمان، به خوبی میتواند راهکاری برای ارائه الگوی متناسب پوشش زنان در مقابل تهاجم فرهنگی غرب که برای برهنگی بیشتر ارائه میشود، باشد. تهاجمی که از زمان کشف حجاب و به بهانه آزادیهای جنسی برای زنان در دستور کار دولتهای غربی قرار گرفت. ازاینرو توجه درست به این مقوله و برنامهریزی درست و صحیح برای ارائه الگویی برای مد و لباس که مبتنی بر تعالیم دینی و ارزشهایفرهنگی جامعه اسلامی باشد، از یکسو به رشد فرهنگ حجاب اسلامی کمک میکند و از سوی دیگر زنان و دختران را به رعایت پوشش اسلامی که امنیت و آرامش و فعالیت اجتماعی آنان را فراهم مینماید. از این نظر امری جالب توجه و مهم در سیاستگذاری های فرهنگی کشور محسوب میشود. مقام معظم رهبری میفرمایند: «اگر جوامع بشر شناخت درستی از جایگاه زن ومرد درطبیعت بشری بدست آورد و آن را درست به کار ببرد، نظام کامل الهی تحقق پیدا خواهد کرد و در این نظام هر موجودیفایده وجودی خود را آنچنان که باید، خواهد بخشید، به کسی ظلم نخـواهد شد، هیچ استعـدادی زایل نمیشود، وبشریت ازفیض همگنی ، همکاری وهمایش صحیح زن ومرد بهرههای فراوانی خواهند برد.»[23]
نتیجهگیری باتوجه به این مبانی و کاکردهای حجاب میتوان دریافت که ترویج مبانی و اصول فرهنگی و ارزشی در جامعه اسلامی و تامل در کارکردها و اهداف مورد نظر از وضع این قوانین، میتواند هم به نهادینهسازی ارزشهای اسلامی و ترغیب افراد و به خصوص زنان و دختران جامعه اسلامی یاری رساند، و هم راهکاری برای مقابله با برنامه نفوذ و تهاجم فرهنگی غرب در برنامه های فرهنگی قرار گیرد. طرح و برنامهریزی درست و سیاستگذاری برای ترویج این ارزشها از امور مهمی است که باید در رأس برنامههای اجرایی نهادها و موسسات وظیفهمند در مسئله عفاف و حجاب قرار گیرد.*
پینوشت [1] «و هر گاه از زنان رسول خدا متاعی میطلبید از پس پرده طلبید، که حجاب برای آنکه دلهای شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است.» احزاب/53
[2] احزاب/ 59
[3] علامه طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن. قم. دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزهی علمیهی قم. چاپ پنجم، 1417ق، ج 16، ص 340
[4] آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم، قم، نشر دار الکتاب الاسلامی، بی تا، حدیث5820
[5] نور/ 30
[6] احزاب/ 59
[7] «و چون متاعی ( از وسایل زندگی ) از آنان (زنان پیامبر) خواستید از پشت پرده بخواهید، که آن پاکیزهتر است برای دلهای شما و دلهای آنان». احزاب/ 53.
[8] «نگاه به موهای زنان باحجاب ازدواج کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه، مردان را برمیانگیزد و آنان را به فساد فرامیخواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شایسته». بحارالانوار، علامه مجلسی، محمد تقی، 1403، بی جا، ج 104، ص 34.
[9]فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی،[بی تا]، الوافی، ج22، اصفهان، مکتبه الامام علی (ع).
[10] طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، نشر جامعه مدرسین، 1374، ج4، ص280
[11] تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالکلم،ترجمه و تصنیف مصطفی درایتی، مشهد، موسسه فرهنگی-پژوهشی الجواد، 1381، ص952
[12] مطهری، مرتضی، مساله حجاب، تهران: انتشارات صدرا، 1368، ص 46 و 26
[13] الکلینی، ابی جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق، فروع کافی، قم: دارالکتب الاسلامیه، 1363، ج 5، ص535
[14] همان؛ ص.536
[15]سیدالشریفالرضی، نهجال
بلاغة امیرالمومنین(ع)، ترجمه: محمد دشتی، تهران: موسسه فرهنگی انتشاراتی شاکر، 1384، حکمت47
[16] الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت:داراحیاء التراث العربی، 1991، ج 14،ص174
[17] الکلینی، فروع کافی، ج8،ص372
[18] ابن بابویه قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ترجمۀ علی اکبر غفاری، نشر صدوق، 1388، ج5، ص94
[19] فرهنگ برهنگی و برهنگیفرهنگی، غلامعلی حداد عادل، انتشارات سروش، 1372 ، چاپ پنجم، ص 40.
[20] بیانات در اجتماع زنان خوزستان، 20/12/1375
[21] بیانات در اجتماع زنان خوزستان، 20/12/1375
[22] احزاب/33
[23] بیانات در دیدار جمعی از بانوان، 30/6/1397