به گزارش
بلاغ، در ادامه بررسی علل و عوامل پذیرش قطعنامه 598، به این نکته میرسیم که چرا امام خمینی(ره) با پذیرش قطعنامه موافقت کردند. ایشان به شدت از پذیرش قطعنامه ناراضی و ناراحت بودند و این نارضایتی در تک تک کلمات ایشان نمایان بود.
از این رو برای اینکه متوجه شویم که چرا كار به جایی رسید كه امام خمینی(ره) مجبور به سركشیدن جام زهر قبول قطعنامه شد و اصولاً چه كسانی این جام زهرآلود را به امام تحمیل كردند، ابتدا باید به بررسی مواضع امام خمینی (ره) در خصوص جنگ بپردازیم.
جنگی که میبایست در رأس همه امور کشور قرار میگرفت
ایشان از همان سالهای ابتدای شروع جنگ، تأكید بر دفع تجاوز دشمن داشته، خواهان در اولویت قرار دادن این مسئله توسط مردم و مسئولین شده و هرساله مجدداً آن را متذكر میشدند.
ایشان در سخنرانی 21 خرداد 1362 میفرمایند: «امروز هم در رأس تمام مسائلمان جنگ است. اگر یك روز غفلت كنیم حمله خواهند كرد بر ما و همه چیز ما را از بین خواهند برد ... اگر بعض از منحرفین و منافقین بین مردم بیفتند و بگویند كه جنگ را تمام كنیم، شما هم قبول كنید، ... بدانید كه اسلام در خطر كفر است. اگر چنانچه امروز ما یك كلمه عقبنشینی كنیم، اگر ملت ما یك قدم سستی به خودش راه بدهد و عقبنشینی كند، نوامیسش، اموالش، جانهای جوانهایش همهاش به باد خواهد رفت» .
در پیام 22 بهمن 1363 نیز میفرمایند: «امروز جنگ اصلیترین مسئله كشور است. ملت عزیز باید توجه داشته باشد كه در كشوری زندگی میكند كه بیش از چهار سال است كه در جنگ بسر میبرد ... امروز اسلام در مقابل تمامی كفر است و با كوچكترین درنگ در این امر حیاتی چنان ضربهای خواهیم خورد كه جبرانش به این زودیها میسر نمیشود» .
امام خمینی در پیام 16 مرداد 1365 خطاب به زائران حج ابراهیمی نیز صلح با صدام را از بزرگترین گناهان و واضحترین خیانتها به مسلمین دانسته ، میفرمایند: «سازش و صلح تحمیلی بدتر از جنگ، چه معنی دارد ؟ ... كیست كه نداند صلح با این حزب، به رسمیت شناختن حكومت بعث است كه با قتل و جنایت بر یك كشور اسلامی حكومت میكند؟ و كیست كه نداند این امر از بزرگترین گناهان است و از واضحترین خیانتها به مسلمین است؟»
جنگ برای امام برغم برخی مسئولان در رأس همه امور کشور قرار داشت
ایشان در سالروز میلاد امام رضا (ع) در تاریخ 28 تیر 1365 نیز میفرمایند: «در جبههها هیچ نگذارید دشمن آرامش پیدا كند. اگر بگذارید آرامش پیدا كند، میرود و تجهیز بیشتر میكند و شما را به زحمت میاندازد . باید نگذارید كه او یك شب از اضطراب بیرون بیاید. الان در اضطراب هستند؛ نگذارید كه از اضطراب بیرون بیایند».
حجت الاسلام دكتر محمد مهدی بهداروند نیز در این مورد اظهار میدارد: «امام خمینی (ره) ادامه جنگ تا پیروزی كامل بر دشمن را خواستار بودند و هیچ گاه به دنبال پذیرش صلح [تحمیلی] نبودند. چون ایشان این جنگ را به صحنه درگیری با نظام استكبار و منویات شوم سازمان ملل تبدیل كرده بودند؛ لذا پذیرش قطعنامه را پذیرش خواستههای سازمانی میدانستند كه در جهت اهداف استكباری حركت میكند.»
اجرای سناریوی پذیرش قطعنامه 598
آقای هاشمی رفسنجانی نیز در یادداشت روز 27 خرداد 1367 خود مینویسد: «عصر آقای خامنهای آمدند و همراه ایشان و احمد آقا برای مذاكره در امر آینده جنگ خدمت امام رفتم. وضع جبههها، نیروها، امكانات كشور و وضع دشمن را برای امام تشریح كردیم و دو راه بسیج نیروها و امكانات برای جنگ، یا پذیرش ختم جنگ را برای امام مطرح كردیم. ایشان راه اول را انتخاب كردند و برای صدور حكم واجب بودن رفتن به جبههها برای همه، كاری كه سال گذشته نشد و پیشنهاد شده بود، اظهار آمادگی كردند.»
آقای محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه پاسداران) نیز در این رابطه میگوید: «آقای هاشمی اواخر خرداد ماه 67 به كرمانشاه آمدند و گفتند كه ما سران قوا خدمت امام رسیدیم و امام نظرات ما را برای پذیرش آتشبس نپذیرفت و گفت كه باید به جنگ ادامه بدهید. ما گفتیم كه پول نداریم؛ امام گفتند از مردم مالیات بگیرید. گفتیم ارز نداریم، گفتند كه خودتان برای آن فكری بكنید. گفتیم مردم به جبهه نمیآیند، گفتند كه دستور جهاد خواهم داد.»
امام خميني(ره) حتي دو هفته قبل از پذيرش قطعنامه نيزهرگونه ترديد در ادامه جنگ را خيانت به اسلام رسول الله (ص) تعبير كردند و قاطعانه خواستار ادامه مقاومت بودند.
ايشان در پيام 13 تير 1367 ميفرمايند: بايد نگذاريم كه تلاش فرزندان انقلابيمان در جبههها از بين برود. براي برپایي احكام اسلام عزيز دست اتحاد به يكديگر داده ، محكم و استوار تا پيروزي اسلام حركت كنيم. مسئولين نظام بايد تمامي همّ خود را در خدمت جنگ صرف كنند. اين روزها بايد تلاش كنيم تا تحولي عظيم در تمامي مسائلي كه مربوط به جنگ است به وجود آوريم. بايد همه براي جنگي تمام عيار عليه آمريكا و اذنابش به سوي جبهه رو كنيم. امروز ترديد به هر شكلي خيانت به اسلام است. غفلت از مسائل جنگ، خيانت به رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم- است. اينجانب جان ناقابل خود را به رزمندگان صحنه اي نبرد، تقديم مينمايم».
همان گونه كه ملاحظه گرديد، امام خميني(ره) تا چند روز پيش از پذيرش قطعنامه 598 نيز همچنان معتقد به ادامه جنگ بودند و اين عقيده در ايشان هيچ گاه سست نشد.
فرهنگ"ما نمیتوانیم" جام زهر را به امام خوراندبه راستی چه عاملی امام راحل را (ره) – که ایشان هم بنابر مصالح آن را ذکر نمیکنند- مجبور به پذیرش قطعنامه کرد؟ به راستی چه کسانی جام زهر را به امام نوشاندند؟
در خصوص چرایی این موضوع روایتهای گوناگونی از مسئواین وقت سیاسی و نظامی مطرح شده است. اما نگاه رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) -که آن روزها در کسوت رییس جمهور بودند- از همه نقلها دقیقتر و صحیحتر به نظر میرسد.
قطعنامه را هم که امام قبول کرد، بهخاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت.
پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ بهخاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همهی دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام رضواناللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت! آن، یک مسألهی داخلی بود؛ مسألهی دیگری بود.در تمام عمر ده سالهی حیات مبارک امام رضوان اللَّه تعالی علیه، پس از پیروزی انقلاب، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینیِ بارِ تهدیدِ دشمن، در هر بُعدی از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنی همان برخورداری از روحیهی حسینی.
برای تایید این بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب در زیر بخشهایی از سخنان خواص آن روز جامعه، که قبول قطعنامه را به امام راحل تحمیل کردند، آمده است.
هاشمی، رضایی و موسوی، مثلث ما نمیتوانیم....آقاي هاشمي در ملاقات 27 خرداد 67 با امام خميني(ره) نيز به ايشان ميگويد: مردم به جبهه نميآيند !
آقاي هاشمي در جاي ديگر دلايل پذيرش قطعنامه را به گونه ديگري روايت ميكند: دولت مير حسين موسوي در آن مقطع اعلام كرد ديگر قادر به تدارك مالي نيست؛ از لحاظ ابزار جنگ هم آقاي محسن رضايي نامهاي به امام نوشت و تجهيزات متعددي از جمله چند صد هواپيما و تعداد زيادي توپ و تانك خواست ... مجموعه اين عوامل ما را به اين نتيجه رساند كه ادامه جنگ بيش از آن درست نيست. ايشان در مصاحبه ديگري اظهار ميدارد : پس از فرماندهي من و تغيير و تحولات سياسي منطقه و اوضاع اقتصادي ايران و وضعيت نفت و بالاتر از همه چراغ سبز قدرتهاي غربي به صدام براي ارتكاب هر نوع جنايت در ايران، كم كم به اين نتيجه رسيديم كه ادامه جنگ به صلاح نيست (!!)
و بالاخره ايشان در مصاحبهاي در سال 1385 اظهار ميدارد : وضع اقتصادي ما بد شده بود و دنيا تصميم گرفته بود بدون رعايت مقررات جنگ، اجازه بدهد صدام هر كاري ميخواهد انجام دهد ... ما نگذاشتيم اين شرايط حاد به وجود بيايد و با پذيرش قطعنامه و تحميل شرايط، ما جنگ را به پايان رسانديم.
منابع:
صحيفه امام خمینی (ره)
محمد مهدي بهداروند. «قاب قطعنامه 598 و زبان تفسير ما»
اكبر هاشمي رفسنجاني . «پايان دفاع ، آغاز بازسازي»
رضا خجسته رحيمي .«دلگير شدم»
حسين علايي .«نگاهي به روند پايان جنگ و پذيرش قطعنامه 598»
محمد حسن روزي طلب . «پذيرش جام زهر»