تاریخ انتشارچهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۵
کد مطلب : ۱۸۸۵۸۷
چگونه است که مدیران اجرایی بدون آنکه رسالت رسانه‌ها را در نظر بگیرند، درخصوص مسائل مطرح شده در آن به بازخواست فنی اجرایی مطالب ‌پرداخته و درحالی که از سواد رسانه‌ای کافی برخوردار نیستند، به بیان اصطلاحات نابجای رسانه‌ای می‌پردازند.
۰
plusresetminus
وقتی نقد بر رسانه حلال، ولی از رسانه حرام است/ بی‌سوادی رسانه‌ای برخی مدیران، معضل تعامل با اصحاب رسانه
به گزارش بلاغ، به نقل از پیک نکا، رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی، دارای رسالت‌هایی است که علاوه بر لزوم اجرای صحیح و بدون عرض‌ورزی از سوی آن، نیازمند درک صحیح اجتماعی خصوصاً از سوی مدیران اجرایی دستگاه‌هاست که این ارتباط و به نوعی تعامل دوجانبه، منشاً دستیابی به توفیقات اجتماعی در راستای افزایش سطح خدمات‌رسانی به مردم و ارتقاء سطح رضایت‌مندی‌شان در سطح شهرها گرفته تا اعماق روستاهاست.
 

در همین زمینه یکی از مسئولیت‌هایی که در ادارات وجود داشته و نقش کاتالیزور را به منظور افزایش سطح درک مدیران از ماهیت وظایف و حیطه عملکردی براساس نوع رسالت رسانه‌ها داراست، روابط عمومی هر اداره است که باید ابتدا با بالا بردن سواد و فهم رسانه‌ای خود، به عنوان یک مشاور امین رسانه‌ای برای مسئول خویش به ایفای نقش سازنده بپردازد.

 

اما وقتی برخی از مسئولان روابط عمومی‌ها به جای انجام صحیح وظایف خود، به عنصری جهت آتش‌افروزی در فضای رسانه‌ای بدل می‌شوند و با نادیده گرفتن بسیاری از محاسن موجود در کار، بخش بسیار پر لیوان را رها کرده و تنها به چند قطره مانده به لبریز شدن آن پافشاری بی‌منطق دارند، حکم پزشکی را پیدا می‌کنند که خود را به بیماری زده است.

 

بر همین اساس اخیراً در نشست خبری یکی از ارگان‌های اجرایی شهری نکا، ادعایی مضحک از سوی مدیر آن اداره مطرح شد که بیشتر اذهان را به سمت به رخ کشیدن سطح پایین سواد رسانه‌ای خود سوق داد، البته اصرار نابجای وی بر ادعای مطرح شده نیز بروز حواشی و جو متشنج در جلسه را به ارمغان آورد.

 
 

وی با بکار بردن اصطلاحی تحت عنوان "سکوت خبری" در آن جلسه به اعتراض از نحوه بازتاب یکی از پروژه‌های انجام داده خود در دهه فجر سال گذشته پرداخت و ضمن محکوم ساختن رسانه‌ها به عدم بازتاب آن برنامه، راه را برای ارائه نقدهای بعضاً ناصواب از سوی خود هموار کرد.

 

ضمن بیان منصفانه این مطلب که برخی از نقدهای ارائه شده به رسانه‌ها در آن جلسه کاملاً منطقی بوده و باید پذیرفته شود، اما نوع بیان تند و بازخواست گونه، آن هم در خصوص مواردی که سابقاً حل و فصل شده بود، جای نقد دارد.

 

ضمناً بیان این نکته نیز ضروری به نظر می‌رسد که به اقرار مدیر مربوطه در همان جلسه، عدم پوشش و اطلاع‌رسانی برنامه از سوی همه رسانه‌ها نبوده و با علم به این موضوع، از عبارت سکوت خبری استفاده و بر آن تأکید شده است.

 

حال سوال این است که آیا عدم پوشش و اطلاع‌رسانی برنامه‌ها از سوی برخی رسانه‌های زرد و نخ‌نما باید به نام مجموعه رسانه‌ای تمام شود، درحالی که درخصوص همان برنامه اشاره شده جناب مدیر، یکی از بهترین پوشش‌های خبری حتی در سطح استان داده شد به گونه‌ای که جدای از پوشش برنامه توسط چند خبرگزاری، سایت‌های محلی و استانی، خود آن دستگاه انتشار رپرتاژ خبری در روزنامه را نیز داشته است، لذا عبارت "سکوت خبری" چگونه شایسته قامت چنین فعالیتی تصور می‌شود، مایه تعجب است.

 

اتفاقاً در همان جلسه مدیر مربوطه که ادعای نخبه بودن خود را نیز مطرح کرده است که در جای خود به آن پرداخته می‌شود، خبرنگاران را به نقد فنی اجرایی مرتبط با عملکرد خود گرفت و با بازخواست از اینکه از چه سطحی از سواد فنی در آن موضوع اجرایی برخوردار هستند، خبرنگاران را به چالش علمی منحصر به آن موضوع کشید تا زبان نقد را از رسانه‌ها گرفته باشد.

 
نهضت سوادآموزی رسانه‌ای، راهکار بی‌سوادی مدیران


در این زمینه بیان یک نکته مهم ضروری است که رسانه‌ها به عنوان زبان مردم، اجازه نقد و طرح سوال از مسئولان را داشته و اتفاقا مطالب را به زبان عمومی جامعه مطرح می‌کند تا مسئولان از بازخورد اجتماعی حاصل از عملکرد خود مطلع شوند، لذا همانطور که براساس منش مردم سالاری دینی در کشور جمهوری اسلامی پاسخگویی به مردمی که یقیناً همه آن‌ها دارای سطح فنی اجرایی بالایی نیستند بر هر مسئولی واجب است، پاسخ به رسانه به عنوان زبان گویای جامعه نیز امری ضروری و غیر قابل گریز است.

 

لذا، مدیری که پیگیری و پوشش چندماهه یک برنامه خود از سوی رسانه‌ها را نادیده گرفته و البته درصورت مشاهده نیز آن را وظیفه رسانه تعبیر می‌کند، حق اعتراض به نحوه پوشش سایر اخبار از سوی رسانه‌ها را ندارد.

 

برهمین اساس، مدیران اجرایی با ارتکاب به چنین اعمالی، دست رسانه‌ها را در این خصوص باز می‌گذارند که باتوجه به وظیفه ذاتی بودن پوشش اخبار و عملکردهای مدیران برای رسانه، عملکرد و برنامه‌های مدیران نیز جزو وظایف ذاتی آنان بوده و نیازی به اطلاع‌رسانی و پوشش رسانه‌ای ندارد.

 

همانگونه که نپرداختن به برنامه‌ای آن هم فقط برای یک مرتبه، شایسته چنین برخوردهای پشت پرده و همچنین علنی است، تنها ضعف‌ها و عدم انجام صحیح امورات مردم در حیطه وظایف مدیران نیز در سیبل توجه رسانه‌ها قرار گرفته و مستلزم پرداختن و اطلاع‌رسانی عمومی است.

 

اما در این میان، باز هم نقش آگاه سازی اصولی برای مدیران هر دستگاه بر عهده مسئولان روابط عمومی آن‌ها است که باید برحسب وظیفه‌ای که فی سبیل‌الله آن را انجام نمی‌دهند، به جای بزرگ‌انگاری خود، به درستی وظایف را انجام دهند تا این چنین به ضایع کردن مدیران آن‌ها منجر نشود.

 
 

لازم به ذکر است که برخی از مسئولان روابط عمومی به طور شایسته به انجام وظایف خود، بلکه فراتر از آن عمل می‌کنند که جای تقدیر دارد و نتیجه آن نیز ارائه عملکرد نهاد مربوطه به مردم است، اما دیگر مسئولان روابط عمومی که یا علم مربوط به کار خود را نداشته و براساس سلیقه مدیران در آن جایگاه قرار می‌گیرند و یا اغراض شخصی را در کار خود دخالت می‌دهند، نه تنها سودی از آن‌ها حاصل نمی‌شود، بلکه سبب زحمت مضاعف برای مدیران خود نیز می‌شوند.

 

در انتها پیشنهاد می شود یک نهضت سوادآموزی رسانه‌ای برای مدیران اجرایی و مسئولان روابط عمومی ادارات در نظر گرفته شود تا جامعه بیش از این، هزینه این بیسوادی و پیامدهای منفی آن را نپردازد.

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن و روش‌های تربیتی
چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴