به گزارش
بلاغ، فاطمه سادات موسوی، دلنوشتهای را به شهید سپهبد قاسم سلیمانی به مناسیت روز قدس تقدیم کرد که متن یادداشت را میتوانید در ادامه بخوانید:
سلام سردارم...
سلام فرماندهی دل بیتابم...
درست چند ماه و اندی روز است از نبودنت، تلخ، میگذرد.
امروز به قاب عکست که بر دیوار اتاقم نقش بسته است، چنان خیره شدم،
که مرا به حوالیِ دلدادگیهایت رهسپار کرد.
به خاکریزهایی که رد پایت هنوز روی خاک آن مانده است...
عطر وجود و سجودت چنان با خاکهای عراق و شام تلطیف شده است، که سخت تو را میطلبد...!
سکوت تلخی در فضا حکم فرماست،
اما!
باد که میوزد، گویی هنوز صدایت بین خاکریز جبههی مقاومت نجوا میکند...
بگذریم از دلتنگی خاک ایران و عراق و شام،
حاج قاسم، امروز کودکان مظلوم و بینوای فلسطین سخت دلتنگ تواند،
دلتنگ نوازشهای پدرانه و آغوش پر آرامشت..
کور خواندهاند!! کور خواندهاند آن دشمنان و بزدلانی که فکر پوچ میکنند، خیال میکنند با پر کشیدنت، همه چیز پر کشیده است....
دلهایمان چرا؟؟!
برای لحظهایی دیدارت، صدایت، نجوایت، قدوم با صلابتت بر جبهههای مقاومت،
آری پر کشیده است...
اما! هدفت! راهت!
از اندیشههایمان پر نکشیده است، از غیرت جوانانمان کم نکرده است!
بلکه پررنگتر از قبل در سرمان جولان میدهد...!
خون بهایت، فتح فلسطین است!
انتقامت، نمازی است، به اقامت پیرمان سیدعلی در مسجد الاقصی
روزی که فلسطین چون خرمشهر خونین شود...!
و نوای جان سوزی که یکصدا همه جا با بغض میپیچد...
شهید قدس
نبودی که ببینی قدس آزاد گشته...
خون یارانت پر ثمر بر جان نشسته...
به حرف سیدمان،
آقایمان،
اطمینان دارم!
اسرائیل منحوسِ،غاصبِ جنایتکار
که تمام زور و قوتش قتل کودکان بیگناه است...
۲۵ سال آینده که خوب است...
خونت نمیگذارد شهید قدسم!
حتی ۵ سال آینده را هم ببیند!...
رفتهایی.... اما!
عاشقانت، دلدادگانت، راهروانت،
باز همدر جبهههای مقاومت
این بار کنار رد پای قدوم با صلابتت، بر خاکریزها،
مسیرشان از حلب است، اما! قدس را هدف دارند...!
سردارم میدانم که دعایشان میکنی
اما باز میگویم
دعایشان کن! دعای شما بدرقه راه و هدفشان خواهد بود...!