به گزارش بلاغ، در طول بیش از چهار دهه از شکل گیری جمهوری اسلامی ایران، این مردم بودند که با حضور در پای صندوقهای رای، مسیر و راه را برای حرکت قطار ساختار اجرایی و تقنینی در سطوح مختلف انتخاب می کردند.
چه در دهه اول انقلاب اسلامی و قبل از بازنگری قانون اساسی و چه در سه دههی پس از آن و در بخشهای کلان و خُرد، و چه از انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی تا شوراهای شهر و روستا و انجمنهای صنفی و بخشهای نیمه دولتی و حتی مدارس، آن چیزی که تعیین کننده مشی و منش اجرایی و تقنینی بود، اراده جمهوریت در حق تعیین سرنوشت ایفای نقش می کرد.
امروزه پس از گذشت سالیان دزار از شروع نظامِ بر پایه مردم سالاری دینی، بر کسی پوشیده نیست که پیشرفت و کاستی یا عدم هر کدام، منوط به کیفیت انتخاب در ردههای مختلف اجرایی و تقنینی از سوی مردم بوده و آن چیزی که امروز نتیجه وضع موجود را به نمایش میگذارد، محصول نگرش و پیاده سازی آن از سوی مردم همین کشور بوده است.
شاید در نگاه کلی و غیر تخصصی برخی، و یا انگیزه مغرضانه بعضی دیگر، ثمرهی وضع موجود از حیث وجود کاستیها و اشکالات، متوجه اصل حاکمیت و به تعبیر صریحتر، انقلاب اسلامی باشد اما نگاه تحلیلی و کارشناسی و شاید حتی نگاه منصفانه و بدون بستن چشمها و نداشتن اغراض سیاسی، این را بیان میدارد آن چیزی که ثمره فضای فعلی است، نه نتیجه انقلاب بلکه نتیجه انتخابی است که از سوی تک تک مردم شکل گرفته است.
انتخابی که اگر به درستی صورت پذیرد میتواند منتج به برکات و نعماتی شود که مردم ایران اسلامی در طول ۴۰ سال از انقلاب اسلامی ثمرات آن را لمس کردهاند و اگر این انتخاب با چشمانی بسته و به دور از عقلانیت و بر مدار هیجانات رایج در عالم سیاست [از نوع غربی آن] رخ دهد، نقمات و لطماتی را متوجه مردم و کشور میکند که همگان آسیب آن را امروز در حوزههای اجرایی و تقنینی مشاهده میکنند.
در یادداشتهای بعد، به ابعاد دیگری از نتیجه انتخاب خواهیم پرداخت.
محمد شاه نظری