اما نکته مغفول در این صنعت جذاب دست نخورده بودن و جا ماندن ترنور مالی و عدم سوددهی مناسب بوده که مورد بحث و اختلاف صاحب نظران است.
در میان انبوه جمعیت گسیل شده به مقاصد بوم گردی مازندران، که بسیاری از شهرها و حتی کشورهای همجوار خواهان چنین گردشگران متمولی هستند، مسئولان استان دچار تزلزل و دگرگونی شده و فراموش میکنند که سیل مسافران به معنای جاری شدن منابع گسترده مالی به استان است و نباید براحتی از کنار آن گذشت و حتی باید راه را برای ورود بهتر این سرمایه هنگفت (گردشگر) به استان بازتر و گشادهتر کرد.
به طور اخص، نبود زیرساخت مشکل اصلی این صنعت مدرن بشمار میآید. مناسب نبودن راه جادهای و عدم مکانیزه بودن راههای ارتباطی اعم از خطوط ریلی و حمل و نقل، راهداری مناسب و عدم مدیریت شهری در کنترل ترافیک در ایام تعطیلات معضل اصلی مدیران و کنشگران محسوب می شود. در کنار مباحث اخلاقی و گسترش مقولات فرهنگی که بحث امروز جامعه نیز هست، مشکلاتی که گردشگران با آن مواجه هستند بیشمار است.
نیک میدانیم توسعه گردشگری و ارتقای سیستمهای ترابری و فرودگاهی بطور مستقیم در از بین بردن بیکاری نقش مهمی ایفا میکند و برای از بین بردن این موانع در حوزه گردشگری و سایر معضلات پساگردشگری نیازمند استفاده از نیروهای جوان و نخبه به منظور مکانیزه کردن گردشگری و بهره گیری از مدرنیته صنعتی است که علاوه بر عرضه خدمات سریع و ارزشمند به گردشگران، بتوان شیوه های مثبت و نمودهای درست فرهنگی را ترویج کرد.
علاوه بر این با اعتماد و اتکا به نیروهای جهادی و نخبهاندیش میتوان از گردشگری معکوس و خروج ارز که مبحث روز کشور نیز هست به خوبی جلوگیری کرد و رونق گردشگری در استان نوید بخش آینده ای توسعه محور و پایدار برای ایران عزیز خواهد بود.
فراموش نکنیم گردشگری هدف نیست و راهی برای ترویج و توسعه فرهنگی و انتقال فرهنگ یک ملت است. پیشتازان این صنعت همواره به گردشگر به دیده احترام و عزت نگاه می کنند و این رمز ماندگاری و پیشرفت جوامع مدرن و نوگرا است. جذب توریست به هر مبنا و قیمتی هرگز در قاموس فرهنگی دیار علویان نگنجیده که اگر غیر این بود سواحل و پهنه وسیع دریایی مازندران اکنون به این مرز از پاکیزگی فرهنگی نمیرسید و اینها همه در گرو انطباق و همکاری و صد البته هماهنگی سازمانی نیروهای خدوم در نیروی انتظامی و مسئولان استانداری و شهرداری های مرکز و همجوار است.
استفاده از ظرفیتهای بومی و محلی، توجه به زیرساختهای عمرانی و عملیاتی، عدم رویکرد پوپولیستی، عدم تمرکز بر سوددهی کوتاه مدت و رواج فرهنگ دینی و اسلامی در چارچوب مدرنیته از جمله راهکارهای پیش روی برای دولتمردان است تا این حوزه در مسیر پیشرفت و خودباوری قدم بردارد.
اطمینان داشته باشیم صرف وجود منابع خدادادی هرگز مبنای گردشگری صنعتی نخواهد بود و عدول از نگاه ریشه ای و عمیق به داستان طبیعت گردی از یک سو و استدلال های انحرافی و انزجاری از سوی دیگر زمینه را برای ورود گردشگران خارجی و بین المللی از بین خواهد برد.
در این میان نقش شهرداری ها و بنگاه های گردشگری بسیار حائز اهمیت است اما بشرطی که در یک بستر قانونی و با تبیین مرزهای انسانی و تدبیر سیاسی اقتصادی به این بسته فرهنگی نگریست.