به گزارش
بلاغ، روش تبلیغی که بارها موجب نارضایی مردم مازندران شده بود، تبریک و شادباش انتصابات در سطوح مختلف استانی، شهرستانی، شهری و حتی روستایی است.
فردی توسط مسئول مافوق منصوب میشود و متعاقب آن، موجی از تبلیغات پرهزینه آن منطقه را فرا میگیرد. تبلیغات در بیلبوردها، نشریات محلی، رسانههای مجازی و سبقت دستگاههای اجرایی و شرکتها و افراد فعال اقتصادی در تبریک گفتن به آن مسئول، فضایی را ترسیم میکند که آکنده از "انتظارات بعدی"، "مداهنه"، "چاپلوسی" و... است.
اینکه فردی به مسئولیتی گمارده میشود که باید طبق شرع و عقل براساس وظیفهشناسی به مسئولیتهای خود بگونهای عمل کند که خدا و شهداء از او در جهت خدمت خالصانه و بیریا به مردم راضی باشند، چه جای تبریکهای بیخاصیت با چاپ عکسهای بزرگ و اغواءکننده؟!.
استاندار کنونی مازندران، که اواخر سال گذشته به سمت سرپرستی معاونت سیاسی استانداری مازندران منصوب شده بود، موجی گسترده از تبلیغات تبریک انتصاب در همه شهرها و فواصل بین شهری در مازندران راه افتاد که نظر هر بینندهای را به خود جلب میکرد و این پرسش بزرگ را پیش روی همه قرار میداد که چه نیازی به این همه تبلیغات؟!.
خبر انتصاب آنهم در سطح استاندار و معاون سیاسی استانداری چیزی نیست که مردم از آن از طریق رسانه ملی و رسانههای دیگر خبردار نشوند تا نیاز به این تبلیغات بیلبوردی و بنرهای عریض و طویل با هزینههای زیاد و آنهم از طریق بیتالمال باشد.
به نظر میرسید فراتر از نهی خشک و خالی زبانی، آقای حسینزادگان واکنش شایسته در جلوگیری از این حرکت غیرضروری و مضر انجام دهد تا به استناد این تبلیغات، دیگران نیز به خود جرأت ندهند تا به گرفتن یک حکم، حال در هر سطحی حتی موفقیت تحصیلی و ورزشی، مستقیم و غیرمستقیم دست به تبلیغات و خودنماییها بزنند.
جوَ تبلیغاتی دو، سه ماهه اواخر سال گذشته با انتقاد مشفقانه برخی رسانهها گذشت و امید میرفت تا آنهمه استدلالها افاقه کرده باشد و دیگر فضای استان مازندران شاهد آن حرکت ناشایست ضدتبلیغی نباشد، اما به مجرد تصویب هیئت دولت و انتشار خبر انتصاب استاندار مازندران، باز هم این عکس و تبریکات به حسینزادگان بود که در هر شهر و برزنی در قالب بنر و بیلبورد بلند شد و سعی دارد این نوع تبلیغ را به صورت فرهنگی عمومی در آورد.
واقعاً مطابق آموزههای دینی و توصیههای اجتماعی بمنظور پرهیز از "تدهین، تلبیس و تملق" و "خودشیرینی" و "انتظارآفرینی"، چه نیازی به اینهمه ولخرجی، که اگر از بیتالمال باشد، خیانت و اگر از جیب شخصی باشد، اسراف است، میباشد؟.
شایسته این بود و هست که شخص استاندار و هر فردی دیگری که به مسئولیتی منصوب میشود با تاکید بر اجتناب دیگران در پلاکاردنویسی، با مامور کردن تیمی و یا درخواست از مردم برای گزارش موارد تبلیغ بنری و بیلبوردی، با منابع این تبلیغات برخورد کنند تا روحیه پرسشگری و مطالبهگری جایگزین تملق گری و چاپلوسی شود.