به گزارش
بلاغ، بر کسی پوشیده نیست که امروزه بزرگترین دغدغه و ابهام ذهنی در متن جامعه ایران را باید در مشکلات اقتصادی مردم جستوجو کرد تا با بررسی درست میدانی بتوان در راستای کاهش و رفع مشکلات و آلام مردم گام برداشت.
به خوبی قابل لمس است که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و رژیم صهیونیستی با حمایت دلارهای نفتی شیوخ مرتجع عرب غرب آسیا، چکمه غرور و انتقام خود را بر گلوگاه اقتصادی این کشور و مردم آن نهاده است.
برنامهای که در ادامه تبدیل به یک استراتژی کلان در سطح بینالملل علیه ملت مسلمان ایران قرار گرفته و هر روز که میگذرد فشار خود را برای دستیابی به اهداف تعیین شده بیشتر میکند.
در طول این سالها و در مقابل تمام این فشارهای خارجی اما در داخل، جز شنیدن شعارهایی دهن پرکن و باکلاس از سوی مسئولان، اقدام شایسته دیگری مشاهده نشد که بتواند به واقع در مقابل هجوم همهجانبه اقتصادی علیه این کشور و مردمان آن ایستادگی کند.
در این میان ضعف ساختاری موجود در بدنه و ریزرگهای اقتصادی کشور را نیز باید به بحران سوء مدیریت در بخشهای مختلف به خصوص پیکره اقتصادی دولت با وصلهپینههای خانمانسوز اضافه کرد.
خوب که به نظاره بنشینیم سیستم مدیریت اقتصادی کشور را به مثابه آبکشی در مییابیم که هر فردی با هر سلیقهای که سکاندار سیستم اجرایی کشور به خصوص در شاکله اقتصادی آن شد، کاری از پیش نبرد.
این ضعف در اداره امور تا جایی رسید که برای کاهش اعتراضات به منظور کم شدن فشارها تا زمان پایان یافتن تصدی امور به صورت نمادین بر روی چند سوراخ کوچک این آبکش هزار سوراخ مینشستند، اما غافل از اینکه سوراخهای دیگر در حال تبدیل شدن به حفرههایی لاعلاج هستند.
و این است درد امروز جامعهای که تنها کمتر از 40 سال از عمر انقلاب نوپای آنان میگذرد، اما روی کار آمدن مسئولان ناتوان بدون دغدغه عملی کار را در چنین کشوری که انقلاب آن براساس اقامه عدالت و توجه به مستضعفان بوده، به اعتراضات خیابانی مردم کشیده میشود.
مردمی که ولینعمت نظام اسلامی هستند و خود آن را پایهگذاری کردند، امروز به خیابان میآیند تا اعتراض شدید به وضعیت اقتصاد کشور را در گوش دولتمردان فریاد بزنند حال آن که چنین شکلی از اعتراض، عرصه را برای سوءاستفادهکنندگان و دشمنان داخلی و خارجی مهیا میسازد.
حال سوال این است که دلیل حضور مردم در خیابانها چه بوده، مگر این مردم در ارتباط با مسئولانی که خود آنها را برگزیده و بر صندلی قدرت اجرایی کشور نشاندهاند چه کم دیدهاند که حضوراً در خیابانها لب به اعتراض گشودند.
مگر جز این است که آن نماینده مجلس یا رئیس جمهور، منتخب مردم بوده و باید به راحتی در دسترس مردم قرار بگیرند تا با شنیدن سخن، درد و مشکلات آنان در نهایت در پی حل مسائلشان برآیند.
چه میشود که تنها چندماه نگذشته از انتخاب دوازدهمین رئیس اجرایی کشور در ظاهر و باطن، مجاز و حقیقت یا با علت و بدون علت از ناشناختهترین تا مشهورترین مردم کشور، از مسئولان و حتی سلبریتیهای کُشتهمُرده این دولت نیز هشتکهای "اشتباه کردیم" برای یکدیگر هدیه میفرستند.
پاسخ به این سوالات چندان دشوار به نظر نمیرسد که برای تحلیل اوضاع اقتصادی، عملکرد مسئولان و ضعفهای ساختاری، عملکردی و راههای حل آن روزانه به تعداد گوشهای این مملکت روضههای باز خوانده میشود.
اما اصل حرف جای دیگری است و آن اینکه، برخی اقدامات مسئولان و شخص رئیس جمهور در حال رژه حماسی روی اعصاب مردم هستند و همین رفتارهاست که دیگر تاب داشتن گوش شنوا را از این مردم، بیتاب ساخته است.
این مردم سالیان دراز است که در پی هدفی مقدس دل به آرمانهای بنیانگذار انقلاب خود سپرده و دست در دست ولی خود در راه رسیدن به بزرگترین انقلاب تاریخ گام بر میدارند، که نمیشود چنین قومی را خسته از پیمودن مسیر ساخت مگر به حربه سامریهای زمان.
حربه سامری بود که فتنه قارون را در دل قوم موسی کامل کرد و شد آنچه نباید میشد، که اگر خوب بنگریم سامریها هر بار که فتنه قارونهای زمان گلوی جیب مردم را میفشارند، شروع به انحراف اذهان مردم از موضوعات اصلی جامعه میکنند.
بگذریم...
اما یکی از روشهایی که دولتمردان چند سالی است در پیش گرفتهاند، به حاشیه بردن اذهان عمومی از مشکلات اقتصادی جامعه با طرح موضوعات بیربط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی در سطح جامعه به کمک بنگاههای رسانهای زنجیرهای داخل کشور است.
البته هماهنگی کامل شبکههای رسانههای خارج از کشور با دامن زدن به این موضوعات و بسط آن در سطح جامعه را، اصلاً به معنای هماهنگی کامل در این نقشهها تصور نکرده و آن را یک اتفاق همیشگی قلمداد میکنیم.
حال آنکه اگر خوب و از بالا به این شرایط بنگریم در مییابیم که استراتژی قورباغه آبپز به خوبی برای این ملت از درون و بیرون درحال پیادهسازی است، جایی که ملت در شرایط سخت اقتصادی باید ذهن خود را با حواشی خودخواسته برخی از مسئولان سرگرم کنند و کم کم در دیگ فشار اقتصادی، که به آرامی شعله آن درحال افزایش است، بپزند تا جایی که دیگر کف خیابانها را باید برای شنیدن صداهای اعتراض مردم نظاره کرد.
مصادیق فراوانی برای چنین اقداماتی از سوی دولتمردان قابل بیان است که آخرین آن را باید اظهارات عجیب رئیس جمهور عمامهبهسر و دارای قبای پیامبر در کشور منتسب به امام زمان(ع) و امالقرای جوامع شیعی و حتی سایر ملل اسلامی در جهان جستوجو کرد.
اظهار نظری که در آن حسن روحانی روز دوشنبه 18 دیماه در دیدار وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی بیان میدارد: «هیچ استثنایی در کشور برای انتقاد کردن وجود ندارد و در کشور ما معصوم نداریم، حالا یه وقتی اگر امام زمان در کشور ظهور کرد، حالا اون وقت هم میشه نقد کرد؛ پیامبر اسلام (ص) هم به مردم اجازه انتقاد میدادند و بالاتر از مقام پیامبر در تاریخ وجود ندارد؛ وقتی پیغمبر یک صحبتی میکرد؛ طرف بلند میشد رو به روی پیغمبر و میگفت: اَ مِنَ الله اَو مِنک (این حرف از طرف خدا به شما وحی شده است یا نظر خودت است)، اگر پیغمبر میگفت از طرف خداست، میگفت حرفی نیست و اگر میگفت از طرف خودم هست، میگفت من قبول ندارم و نقد میکرد».
حال جالبتر از خود اظهار نظر، مکان و جمعی است که سخن در آن بیان میشود یعنی مسئولان تراز اول اقتصادی دولت؛
بدین معنا که راهبرد در امان ماندن از انتقادات مردم ناشی از مشکلات اقتصادی اعم از رکود، تورم، گرانی، اشتغال و از این دست مسائل طرح موضوعات انحرافی از دل جمعی که قرار است مشکلات اقتصادی را حل کنند پنداشته میشود.
اگر کاری به اصل صحبتهای متناقض و خارج از عرف و شرع رئیس جمهور نداشته باشیم نیز به بیراهه نرفتهایم، چراکه به نظر میرسد پس از درس مذاکره خواندن عاشورا و اظهارات عجیب در این چند سال، چارهای برای بالاتر بردن دُز سخنان پرحاشیه وجود ندارد.
اما به نظر میرسد استراتژی جمهوری اسلامی در قبال دشمنان استکباری این مردم و نظام جمهوری اسلامی در قبال تهدیدها به حمله نظامی را این بار باید دربرابر دولتمردان به کار برد.
شاید مهمترین استراتژی به کار گرفته شده برای عقب راندن دشمنان را باید در جمله تاریخی رهبر معظم انقلاب جستوجو کرد که پاسخ هر نوع حمله و یا تجاوز به این کشور را در با خاک یکسان کردن حیفا و تلاویو بیان داشتند.
بدین معنا که هر کشوری از جمله آمریکا و همپیمانانش در قالب ناتو اگر به ایران حمله کند، جمهوری اسلامی به رژیم صهیونیستی حمله کرده و پاسخ را در آن سرزمین به متجاوزان خواهد داد، که همین استراتژی نیز دشمنان را نهتنها از مرحله گزینههای روی میز بلکه از مرحله تهدید زبانی نیز به عقب راند.
حال پایان سخن این است که ملت دیگر گول این بازیهای مسئولان را نمیخورند و به صراحت بیان میشود که شمشیر داموکلس منتقدان بر شاهرگ مسائل اقتصادی دولت قرار گرفته و دیگر طرح چنین مطالبی برای انحراف اذهان کارآمد نخواهد بود.
از این پس هر موضوعی به غیر از مسائل اقتصادی، که اولویت فعلی جامعه به شمار میروند، اگر از سوی دولتمردان مطرح شوند تنها پاسخ به آن بیان مطالبات و طرح مشکلات اقتصادی از دولت را نتیجه خواهد داشت.