به گزارش
بلاغ، خالتور فیلمی به کارگردانی آرش معیریان در ژانر اجتماعی کمدی (موزیکال) و به تهیه کنندگی عبدالله علیخانی و محمد حسین فرحبخش پس از پشت سر گذاشتن ایام عزاداری سید الشهداء(ع) در گروه سینمایی قدس اکران شد و چند هفتهای است که همچنان در صدر فروش فیلم های روی پرده قرار گرفته است.
این فیلم روایت سه جوان موزیسین است که سعی دارند اسیر موسیقی بازاری نشوند و به اجرای قطعات موجه بپردازند، اما با عدم استقبال مخاطب روبرو میشوند و تصمیم میگیرند تا به سراغ نوعی از موسیقی بروند که علی رغم جدی نگرفته شدن از سوی کارشناسان و هنرمندان موسیقی، مخاطب فراوانی دارد...
خالتور با بازیگری پوریا پورسرخ، سحر قریشی، مهران غفوریان و... صدها نفر از عوام الناس سلبریتی دوست و یا آنان که به محض پخش تیزر فیلم، تصاویری از عشوههای زنانه و یا لودگی و رقاصیهای مردانه، آنان را برای خرید و تهیه بلیط ترغیب میکند، خالتور را برای تماشا انتخاب میکند، در مورد این فیلم میگوید: مخاطب سینما نه به دنبال فیلسوف شدن است و نه میخواهد مباحث دیگر را از فیلم یاد بگیرد! من در کنار مخاطبان در سالنها بودم، میدیدم مردم شاد هستند و میخندند و اینکه من توانستم با ساخت فیلم لحظاتی مردم را شاد کنم، واقعاً لذت بخش است! دلیل این که فیلمهایی که من تهیه کننده آن هستم در اکران موفق است، فقط لطف خداوند است! شکست نفسی هم نمیکنم!
وقتی هدف تهیه کننده خالتور از ساخت و تهیه فیلم، نشان دادن ضعف بشری و پستترین حرکات و صحنهها جهت خنده مخاطب بوده است و حتی شادی مخاطب و تزریق ارزشهای ضد دینی را به مغز ملت مایه مباهات میداند، بدیهی است که مردم را از دعوت به فلسفه و تامل برهاند، چرا که گویا فرحبخش نیز طرفدار فیلمهای ارزشی با محوریت عقلانیت نیست.
خالتور ساخته شد تا گنج قارون سیامک قاسمی تکرار شود!
در جزئیات فیلم ظاهراً فیلم فارسی دیگری الگو قرار گرفته شده اما آنچه در تنه داستان به چشم میآید همان گنج قارون است و بازیگر جوان و پرطرفدارخالتور در نقش فردین گنج قارون قرار گرفته است. البته گنج قارون در مقایسه با خالتور شاهکار به نظر میرسد و در فیلم سیامک قاسمی استانداردهایی رعایت شده است که در خالتور خبری از آنها نیست.
به گفته منتقدین خالتور به شکل حیرت انگیزی پیش پا افتاده و سطح پایین است و به عنوان کمدی عامه پسند می فروشد اما نه کمدی است و نه عامه پسند!
باید به داستان، ساخت و نمایش چنین فیلمی تاسف خورد که در مطبوعات سطح شهر، در انتهای نقد آن این طور مینویسند: داریم درباره فیلمی صحبت میکنیم که فیلمبرداریاش از سطح تصویر برداری مجالس عروسی فراتر نمی رود. یک محصول ارزان و بی کیفیت است که سقوط آزاد سینمای عامه پسند ایران را به نمایش گذاشته است.