به گزارش بلاغ، دکتر حسن روحانی رئیس جمهور در جلسه هیات دولت با پیش کشیدن بحث اقلیت و اکثریت، جملاتی را در این مورد بیان کردند که از جهات مختلف قابل تانی و تامل است. بنظر میرسد پیرامون همین موضوع میتوان نکات زیر را مطرح کرد:
۱- بیان موضوع اکثریت و اقلیت ناظر به زمان انتخابات است، چرا که در انتخابات و اعلام نتایج پس از آن، حکایت اقلیت و اکثریت خود را نمایان میسازد.
در یک سو طیفی که توانست نتیجه نهایی انتخابات را از آن خود کند اکثریت نام میگیرد، و جمعی که از ورای اعلام نتیجه، در رتبه بعد قرار می گیرد، اقلیت خوانده میشود. به بیانی دقیقتر لفظ اکثریت و اقلیت ریشه در شرایط انتخاباتی دارد. حال آیا اکنون جای این پرسش از رئیس جمهور محترم نیست که چرا و به چه علت ایشان همچنان در فضای انتخابات است و حتی ادبیات خود را هم ناظر بر شرایط زمانی و مکانی انتخابات برمیگزیند؟!
چرا ایشان اصرار به ادامه شرایط انتخاباتی دارد؟! واقعاً چه سود و عایدی از استمرار شرایط انتخاباتی میتواند وجود داشته باشد که او مصر به ادامه این وضعیت است؟!
۲- جناب آقای روحانی در عین حالی که ادبیات انتخاباتی را بیان میکند، در عین در یک پدیده جالب! دیگران را به عبور از آرایش زمان انتخابات دعوت میکند!، واقعاً جای این جمله نیست که "رطب خورده کی منع رطب کند"! چگونه آقای رئیس جمهور در حالی خود اصرار به اتخاذ مواضع انتخاباتی دارد، دیگران را توصیه به عبور از دوران انتخابات میکند؟! تاکید بر عبور از انتخابات بسیار بجا و دقیق است، اما زمانی این جمله ارزشمند است که گوینده خود در اجرای آن پیشگام و پیشقدم باشد.
وقتی دیگران راه به راه اتخاذ مواضع انتخاباتی را ملاحظه میکنند، چگونه تحریک نشوند که آنان نیز چنین مواضعی را اتخاذ نکنند؟! گوینده خود باید به اجرای جملاتش اهتمام بورزد تا پس از آن دیگران نیز در این موضوع همت کنند.
3- بهطور معمول فرد که منتخب یک انتخابات میشود، پس از تایید رسمی انتخابات، دیگر نمی توان او را در قالب نامزد تنها یک طیف دید، بلکه او منتخب همگان هست اعم از کسانی که به او رای دادند و یا رای ندادند و حتی کسانی که در انتخابات اصلاً شرکت نکردند. واقعاً خیلی عجیب است چرا تلاش میشود جناب روحانی منتخب یک عده خاص نمایانده شود؟! مگر ایشان رئیس جمهور تمام ایرانیان نیست، پس چرا طوری سخن گفته میشود که گویا ایشان فقط رئیس جمهور جمعی است که به ایشان رای دادند؟! آیا مابقی مردم که به او رای ندادند، رئیس جمهور ندارند و بی رئیس جمهورند؟!
4- آقای روحانی در همین جلسه هیات دولت بر این موضوع تاکید کردند که دولت میبایست از آرای اکثریت شکل گیرد. قطعاً مراد ایشان این است که دولت از تفکرات اکثریت باید تشکیل شود. در اینجا باید به جناب آقای روحانی یادآوری کرد که برادر عزیز، مگر این کشف جدید است که اکنون باید مطرح شود؟! خوب معلوم است که کسانی میبایست در ارکان اصلی دولت قرار گیرند که در تفکرات با شخص رئیس دولت همفکر باشند. این یک امر بدیهی است. واقعاً چرا یک امر بدیهی را آنگونه میبایست در جلسه هیات دولت، که راس همه جلسات اداری است، مطرح نمود؟!
از سوی دیگر اتفاقاً یکی از انتقادات جدی به جناب روحانی این است، که ای کاش چیدمان کابینهتان بر اساس تفکرات خودتان شکل میگرفت تا یکدستی کامل از کابینه ملاحظه میشد. متاسفانه بررسی کابینه دولت یازدهم نشان میدهد که سهم خواهی و سهم دهی در کابینه یازدهم نقشی بسیار پررنگ داشته است بطوری که احساس میشد تنها کسی که شاید سهمی در کابینه ندارد، مردم و انتخابکنندگان بودهاند! و این موضوع اتفاق نمیافتد مگر در شرایطی که رئیس جمهور خود را ذیل نام افراد دیگر بداند. مثلاً در کابینه قبلی از نوع چیدمان کابینه کمتر کسی را میتوان یافت که به این موضوع نرسیده باشد که مرحوم آقای هاشمی نقشی بسیار پررنگ در این چینش داشته است، بطوریکه برخی افراد، کابینه دولت یازدهم را کابینه آقای هاشمی رفسنجانی عنوان مینمودند.
اکنون هم اخباری از این دست بگوش میرسد که سهم خواهی ویژهای! در جریان چیدمان کابینه دوازدهم در جریان است که اگر مقاومت درستی در برابر آن نشود، ما شاهد یک کابینهای خواهیم بود که در یک کلام میبایست آن را شرکت سهامی نامید.
جناب آقای رئیس جمهور باید دقت داشته باشد که در چیدمان کابینه تنها مردم حق ویژه دارند؛ بنابراین چیدمان میبایست بر اساس تلاش برای حل آلام عمومی انجام شود نه آنکه گروهها و طیفها، کسان خود را که ناکارآمد هستند، وارد گود کنند.
۵- و بالاخره جناب آقای روحانی باید به این جمعبندی برسد که فرصت خدمت با وجود چهارساله بودن دوره ریاست جمهوری، اما بسیار کوتاه هست و بسرعت و مثل برق خواهد گذشت. بنابراین باید این توفیق الهی را قدر دانست و نسبت به این مردم حقیقتاً شایسته خدمت، توجه بسیار ویژه نمود و تمام هم و غم خود را معطوف به حل مشکلات آنان نمود.