به گزارش
بلاغ، نظریهپردازی نخنماشده انتخاب مردم در قبال انتخاب خداوند، و مقایسه ولایت و امامت با دموکراسی، که نزد اندیشمندان موضوع حلشده و از ویژگیهای حکومت اهلبیتی است، در هنگامهای که مردم با انتخابات اخیرمتوقع پرداختن رئیس جمهور به مسائل اجرایی و معیشتی و اقتصادی جامعه هستند، نوعی فرار از واقعیتهای تلخ و ناگوار کف جامعه و پرداختن به حاشیهسازی است.
اساساً وظیفه رئیس جمهور در قانون اساسی نه نظریهپردازی، که انجام تکالیف اجرایی و تحقق مصوبات نظام در رتق و فتق امور جامعه و اعتلای سطح رضایتمندی مردم از نظام حکومتی کشور است.
در نخستین ماه پس از انتخابات و قبل از تشکیل دولت دوازدهم، اظهارات آقای روحانی خبر از برجستهسازی مسائل حاشیهای و اصلی کردن مسائل فرعی میدهد.
مسئله مهم و راهبردی مبنای مشروعیت در نظام الهی، موضوع بسیار راهبردی در مبانی نظری اسلام اهلبیتی است که در حوزههای فکری و کلامی باید بهصورت جدی مطرح شود، اما اینکه در هر مناسبت و در نطقهای چند دقیقهای موضوع فوقالعاده اساسی را که نیاز جامعه نیست و هیچ هم ضرورتی به طرح آنها احساس نمیشود، سبککردن موضوع و ایجاد چالشهای غیرسازنده و دوقطبی کردن مردم بین نظام امامت و دموکراسی غربی است؛ ضمن آنکه جمهوری اسلامی بهترین تلفیق را در شکل و محتوی ارائه داد که برای دنیای اسلام قابل الگوگیری است.
حضرت علامه امینی صاحب اثر نفیس و ارزشمند الغدیر در اثبات ولایت برای اداره حکومت اسلامی با تحمل رنج طاقتفرسا، که خود مینویسد: "من برای نوشتن الغدیر، ۱۰٬۰۰۰ کتاب را از بای بسم الله تا تای تمت خواندهام و به ۱۰۰٬۰۰۰ کتاب مراجعه مکرر داشتم"، موضوع حاکم اسلامی را در کتاب غدیر ۲۰ جلدی به اثبات رسانده، که مطالعه جدی آن به همه محققان و علاقمندان مباحث حکومت اسلامی توصیه میشود تا حقانیت "غدیر" و انتصاب امام از سوی خداوند بهرغم دموکراسی با طعم غربی به اثبات برسد.
اینکه اقای روحانی با طرح این موضوع که امیرالمومنین حتی به دشمنان خود دشنام نمیداد، درصدد اثبات چه مسئلهای است و آیا میخواهد شعار پرشعور "مرگ بر امریکا" و "مرگ بر اسرائیل" را زیر سئوال ببرد، و یا همچنان به نکته پرامید به غرب همچون گذشته دلبسته است، نکتهای درخور درنگ میباشد که وی با چه انگیزههایی به سری اظهارات سکولاریته ماههای اخیر مبادرت میورزد.
آقا امیرالمومنین علی علیهالسلام نه تنها دشمنان، که حتی خودیهای رفاهطلب و خسته از مبارزه را مورد عتاب قرار میدهد و عنوان "اشباهالرجال و لارجال"، (نامردها) را روی آنها بکار میبرد و عبارات آن حضرت نه فحش، که ترجمه رفتار و پندار آنها بوده است. امریکا و رژیم غاصب قدس، بهعنوان جنایتکارانی که روی هر جبار و فرعون تاریخ را سفید کردهاند، مورد لعن قرآن قرار دارند و خداوند عبارت "مرگ" را مکرر برای آنان بکا ر برده است.
پرسش اساسی در این میان این است که چرا آقای رئیس جمهور آنهم پس از انتخابات و ضرورت تلاش برای حفظ دوستی و صمیمیت و اتحاد و یکپارچگی ملی و در شرائطی که دشمنان انقلاب اسلامی با همه ساز و برگ خود و با گسیل تروریستهای جلاد درصدد برهم زدن امنیت و انسجام ملتما هستند، به چنین اظهارات چالشبرانگیز میپردازد؟.
دادن آدرس غلط به جامعه و تغییر نگاه مردم از مطالبهگری انباشت مشکلات خود به عرصههای انحرافی، هم میتواند برای این اظهارات هدف و غرضی را محتمل بداند، که در این صورت باید آقای روحانی را از تمرکز بر این محورهای انحرافی برحذر داشت تا چهارسال پیش روی را به سوی ترکستان نپیماید که هزینه این مسیر هم برای او و هم برای مردم و کشور بسیار زیانبار خواهد بود.
بهنظر میرسد جریان تندرو اصلاحات در همراهی کامل با روحانی و دریافت اظهارات ساختارشکنانه از سوی او، به ترکیب وزراء دل بسته تا بتواند سالهای آینده را به سالهای پرتنش و دشمنشادکن تبدیل کند.