به گزارش
بلاغ،درحالی که به روزهای آخر تبلیغات انتخاباتی نزدیک میشویم، فعالیتهای ستادهای نامزدها از سطح کشور تا روستاها پر هیجانتر و با دغدغه بیشتری پیگیری میشود تا بتوانند به نتیجه مطلوب و رأی آوردن فرد مورد نظر خود دست پیدا کنند.
این روند اما زمانی شکل منسجمتری به خود میگیرد که در سطح کشور، استانها و شهرستانها با تشکیل به موقع ستادها و معرفی افراد توانمند در آن به انجام مأموریتهای تعریف شده در قالب شرح وظایف مورد نظر پرداخته شود.
برهمین اساس بررسی افراد استفاده شده در ستادهای کاندیداهای مختلف در شهرها و استانها به خوبی سبک و روند کاری آنها را به نمایش گذاشته و تا حدود بسیار زیادی میتواند میزان انسجام و توانمندی آنها برای دست یافتن به اهداف خود را نمایان سازد.
به جرأت میتوان ستاد انتخاباتی دولت فعلی را یکی از پر چالشترین و پر سروصداترین ستادهای موجود در سطح کشور ارزیابی کرد چراکه هرچه به روز انتخابات نزدیکتر میشویم میزان انفعال و فعالیتهای انتحاری در آنها بیشتر میشود.
این سبک از اقدام که به نوعی ناشی از ضعف در عملکرد چهار ساله دولت است با وجود تمام طرفداریهای یک جانبه و متعصبانه از سوی مسئولان ستادها عمق انفعال و ناتوانی آنها در به کار بردن یک منطق آشکار و قانع کننده را به نمایش میگذارد.
به عنوان مثال ستاد انتخابات رئیس جمهوری فعلی در شهرستان نکا ازجمله ستادهایی است که همین شرایط را در خود میبیند و هر روز که میگذرد اخبار جدیدتری از تنشها و ناهماهنگیهای موجود در درون مجموعه آنها به بیرون درز میکند.
یکی از بزرگترین ضعفهای این ستاد که منجر به معرفی دیر اعضا شامل معاونان، مشاوران و مسئولان کمیتههای مختلف شد، همین ناهماهنگیها و تهی بودن بدنه دولت از افراد توانمند است که ناچار به دیپلماسی التماسی و قرضگیری یار از جناحهای مختلف تقریباً همسو شده است.
این دور هم جمع شدن با اینکه بر سر هدف واحدی بوده و به نوعی منافع همه این گروهها را تضمین میسازد، اما بازهم وجود اختلاف نظرهای فراوان و تفاوتهای عمیق تفکری در دستیابی به منافع، شکلگیری ستاد حاضر را با چالشهای فراوان و از دست دادن زمان لازم مبتلا ساخته است.
این ضعفها به حدی بوده که با وجود معرفی ایوب برزگرنژاد فرد مغموم و مغلوب دورههای اخبر انتخابات مجلس شورای اسلامی به عنوان مسئول ستاد، اما شاکله اصلی مجموعه برای معرفی به مردم تنها ده روز مانده به زمان رأیگیری معرفی شدند که بر علل مطرح شده صحه گذاشته و عوامل عدم آمادگی دولت برای ورود قدرتمند به عرصه تبلیغات در این شهر را نمایان میسازد.
یکی از ویژگیهای بارز اعضای ستاد دولت در شهرستان نکا را میتوان حضور تمام قد مدیران و صاحبان مَناصب مهم دولتی ازجمله آموزش و پرورش دانست که با حضور دو معاون شهرستان و یک مدیر استانی این نهاد سهم بسزایی را در کمک به ستاد دولت در این شهرستان ایفا میکند.
نکته جالب دیگر درمورد یارگیری صورت گرفته در این جمع، حضور رئیس و یکی از اعضای شورای شهرستان نکا و عضو شورای شهر فعلی نکا در این جمع است که البته شاید اکنون راحتتر بتوان به دلیل انصراف وی از ادامه حضور در عرصه رقابتهای پنجمین دوره شورای اسلامی شهر نکا پی برد هرچند به دلایل دیگر نیز آگاه هستیم.
ورود تمام قد آقای بیانی به عنوان یکی از عالمان اصلاحطلب گوشهنشین چند سال اخیر در مواضع و رویدادهای سیاسی و امام جمعه سابق نکا، در این دوره خود نشان از احساس ضعف و به کارگیری تمام توان و ظرفیتهای موجود است تا خطری که به شدت نسبت به تک دورهای بودن این رئیس جمهور همسو احساس میشود را پشت سر بگذارند.
البته این احساس خطر از مدتها پیش احساس شد که در همین راستا فرماندار نکا را قبل از شروع رقابت و حتی چندی پس از آن نیز به چاپ و انتشار شبنامههای متعددی در مناطق مختلف شهرستان نکا مجاب کرد.
از سوی دیگر این هشدارهایی که از مراجع بالا به دوستان ستاد رئیس دولت میرسید، فشار را به جایی رساند که مسئول ستاد دولت در نکا را ناچار به ارسال پیامکهای انبوه برای جوامع هدف خاص در این شهرستان کرد که در نهایت نیز با احضار به کمیته پیشگیری از جرائم انتخاباتی و دریافت تذکر جدی برای وی همراه شد.
در ادامه نیز فرماندار دولت که به تأسی از رئیس جمهور و مجموعه دولتمردان چندان تحمل شنیدن صدای نقد را ندارد به شکایت از یک رسانه در این شهرستان به خاطر بیان برخی تخلفات انتخاباتی دولت در نکا برای افکار عمومی اقدام کرد تا از این طریق نیز با بستن دهان منتقدان کمی از فشار وارده بر جریان دولت در این شهرستان بکاهد.
در نهایت نیز حضور روابط عمومی سابق فرمانداری نکا در دوره سرپرست جنجالی فرمانداری این دولت همراه با اعضای تند و مشارکتی در کنار سایر اصلاحطلبان تندرو را شاید بتوان تعبیری از جنگ احزاب جبهه لیبرالیسم علیه تفکر انقلابیگری برشمرد.
چراکه امروز بنابر فرمایشات رهبر معظم انقلاب شاخصههای فعالیت در عرصههای مختلف ازجمله سیاسی از شاخههای حزبی فراتر رفته و باید افراد را با معیارهای انقلابی، غیرانقلابی و ضد انقلاب شناسایی کرد.
این مرزبندیها که به نوعی جانمایه انقلاب را در تعاریف خود به عنوان معیار قرار داده است به شکلی است که امروز اصلاحطلبان حامی تفکر انقلابی و اصولگرایان حامی اعتدال و غیرانقلابی بودن را نیز به نمایش گذاشته و همین امر نیز سبب شکسته شدن جناحبندیهای رایج سیاسی در جریان انتخابات این دوره شده است.
در این شرایط به نظر میرسد تفکر و جریان انقلابی در این برهه از زمان در جنگ احزابی قرار دارد که مخالفان این تفکر با بهرهمندی از تمام توان و ظرفیت خود برای فرار از شکست تلاش میکنند و هرآنجه در عیان و خفا، فعال و غیرفعال را تاکنون داشتهاند به کار گرفته و به صحنه آوردهاند تا افتضاح اولین رئیس جمهور تک دورهای تاریخ انقلاب اسلامی را برای جریان اعتدال ثت شده در تاریخ مشاهده نکنند.
حال باید دید که آیا این همه تجهیز و بکارگیری ظرفیتها میتواند در برابر فشاری که در این چهار سال در اثر رانت، فساد، اختلاس و دروغ بر مردم متوسط به پایین جامعه آمده تحمل کرده و آبروی خود را حداقل در تک دورهای نشدن حفظ کنند یا خیر.