به گزارش
بلاغ، برجام توافقی بین ایران و 5+1 بود. محصول مذاکراتی طولانی که اگر فقط دولت آقای روحانی را در نظر بگیریم، حدوداً 3 سال از عمر دولت یازدهم بوده ولی سابقه آن را باید در ده سال گفتوگو و فراز و نشیب دید.
بههرحال برجام بعد از طی روند مراحل قانونی در ایران و تقریباً سکوت مجالس آمریکا به اجرا درآمد و مقرر بود بر اساس آنچه مکتوب است فقط بخشهایی از تحریمهای مربوط به فعالیتهای هستهای ایران معلق و بعد از 8 سال لغو گردد.
برای این دولت که با شعار توافق بد بهتر از عدم توافق است، رسیدن به توافق مهمترین اصل در مذاکرات بود و لذا تمام تلاش خود را کرد که خط قرمزهای نظام یا جابجا شود یا کمرنگ و مذاکرات به نتیجه برسد.
در ادامه این روند نیز، دولت در بزرگنمایی از نتایج و ثمرات برجام چه قبل از مذاکرات و چه اوایل آن و ایام طی روال قانونی، بهقدری افراط کرد و انتظارات را بالا برد که در مرحله بعد از اجرا، با مشکل بزرگی چون باقی ماندن بخش اعظم تحریمها که مربوط به هستهای هم نمیشد، مواجه شد.
مردمی که صریحاً حذف تمام تحریمها را از روز اجرای برجام شنیده بودند، با باقی ماندن بخش اعظم تحریمها و افزایش تدریجی برخی تحریمهای دیگر در حوزههای حقوق بشر و موشکی و منطقهای و...روبهرو شدند.
این تناقض را چگونه باید برطرف کرد؟! دکتر ظریف مرد شماره یک مذاکرات برای رفع این مشکل به واژه "روح" پدیدهای غیبی و غیرقابل تفسیر و غیرقابل سنجش و اندازهگیری متوسل شد و برای اولین بار با استفاده از این واژه اعلام کرد که متن برجام_ نقض نشده بلکه روح آن نقض شده است!
بعد از ظریف این واژه در زبان مدافعان برجام رایج شد. آقایان ولایتی و لاریجانی هم از آن استفاده کردند تا با تفکیک برجام از روح آن، بدعهدی طرف مقابل را در منظر مردم بپوشانند.
اما این روح سرگردان این بار سودای وطن کرد و علیه ایران استفاده شد و ترامپ با همان ادبیات ظریف، ایران را متهم به نقض روح برجام کرد.
طبق گزارشهای آژانس و آمریکا، ایران تمامی تعهدات خود در برجام را انجام داده است، ولی رئیسجمهور آمریکا ایران را با توجه به اینکه هیچ کوتاهی فنی نداشته به نقض روح برجام متهم کرد و به نهادهای آمریکایی دستور داد دربارهی بازنگری در اجرای برجام تصمیم بگیرند.
این اقدام، آقای ظریف را به واکنش واداشت و اعلام کرد که آمریکا نه به متن و نه به روح برجام پایبند نیست. اعترافی که عدم کارایی برجام را نشان میدهد.
روح، ظاهراً آن تفکر و انتظاراتی است که طرفین از هم داشته که در مذاکرات به آن رسیدهاند و یا سندی مکتوب و محرمانه است که امروز همدیگر را به نقض آن متهم میکنند.
انتظارت هم، مثلاً ایران در حوزه منطقهای و یا موشکی باید در سیاستهای خود تجدیدنظر کند و آمریکا نیز با یک نگاه دیگر و دوستانهتر به ایران و دولت آن بنگرد و بر این اساس تصمیم بگیرد.
اما این روح هرچه هست، ظاهراً از کنترل مقامات دولتی ایران خارج شده و باید بعد از 90 روز که ملاحظهای هم به انتخابات ایران نیست، منتظر اعلام پایان برجام باشیم تا این روح از سرگردانی نجات یابد.