تاریخ انتشارسه شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۱
کد مطلب : ۲۸۲۰۷۵
آیه انذار، آیه مودت، آیه مباهله، آیه ولایت و آیات تبلیغ و اکمال دین به گفته شیعه و سنی از مصادیق آیات ولایت علی‌ابن‌ابیطالب است.
۰
plusresetminus
ولایت و خلافت امام علی(ع) از منظر قرآن
به گزارش بلاغ، بشر برای پیمودن راه سعادت و گام نهادن در طریق عبودیت و پیشرفت معنوی و رسیدن به کمالات انسانی، که مهم‌ترین هدف خلقت جنیان و انسان‌ها از نگاه قرآن است، همیشه محتاج راهنمایان و پیشوایانی بوده‌اند تا آنان را در راه دستیابی به این هدف والای الهی یاری  رسانند و آن چه موجب رشد و ترقی معنوی و رسیدن به این هدف است را به او تعلیم دهند، و او را از آن چه سبب انحراف و گمراهی و سقوط  می‌گردد بازدارند و در نهایت تشخیص راه حق از باطل و هدایت از ضلالت را به وی بشناسانند.
 
بر این اساس خداوند متعال از باب رحمت گسترده خویش بر بندگان و لطف بی‌کرانش بر آنان، از آغاز خلقت بشر، پیامبران و راهنمایانی همراه با تعالیم و دستورات حیات‌بخش را به سوی بندگان فرو فرستاد تا آنان با ارشاد بشر و ابلاغ این تعالیم و معارف الهی، انسان‌ها را به سوی حق و راه هدایت رهنمون سازند و از انحراف و سقوط آنان در دام شیاطین جن و انس جلوگیری کنند.
 
لیکن از آن جا که مدت حیات هر یک از این پیامبران الهی کوتاه و عصر رسالت و تبلیغ آنان محدود است، خداوند متعال پس از سپری شدن عصر رسالت هر یک از انبیاء، جانشینانی را برای آنان برگزید تا رسالت و راه آنان را ادامه دهند و از دین و عقاید مؤمنان پاسداری نمایند. بدین جهت، مشاهده می‌کنیم که پس از وفات هر یک از انبیاء الهی جانشینان و حجت الهی دیگری رهبری و هدایت مؤمنان را به دست گرفته‌اند و به ارشاد و رهبری پیروان آن پیامبر الهی و دیگر بندگان خدا همت گماشته‌اند.
 
پس از وفات پیامبر خاتم(ص) نیز بشر از این لطف و رحمت الهی محروم نگردید و خداوند متعال برای پیامبر خاتم(ص) جانشین یا جانشینانی را برگزید تا این حجت‌های الهی و جانشینان آن حضرت رسالت پیامبر اسلام را ادامه دهند و از دین و عقاید مؤمنان حفاظت نمایند، ولیکن برای این که مسلمانان و پیروان پیامبر خاتم با جانشینان آن حضرت آشنا گردند و خود را پس از وفات پیامبر اکرم ملزم به تبعیت و اطاعت از آنان بدانند خداوند متعال از همان آغاز بعثت پیامبر(ص) با نزول آیات متعدد و در مراحل و مواقع مختلف ویژگی‌های برجسته این حجت‌های الهی و جانشینان پیامبر را برای مسلمانان تبیین نمود و آنان را به عنوان ولی و سرپرست مسلمانان و کسانی که امت اسلامی می‌بایست از آنان پیروی نمایند معرفی کرد.

افزون بر این به پیامبرش نیز فرمان داد تا با ابلاغ و تبیین این آیات برای مسلمانان،شخصیت و جایگاه جانشینان خود را برای آنان بازگو نمایند تا بر همگان روشن گردد که پس از وفات آن حضرت مسلمانان باید آنان را به عنوان رهبر و راهنمای خود در امور دین و دنیا برگزینند و دین و عقاید خود را از آنان دریافت کنند که ما در ذیل به بخشی از عمده‌ترین آیاتی که در قرآن کریم در مورد ولایت و جانشینی امیرالمؤمنین علی(ع) نازل شده و نیز روایاتی که در تفسیر و تبیین این آیات از رسول خدا صادر گردیده است اشاره می‌نمائیم تا پیروان و رهروان راه ولایت و دیگر مسلمانان با حقیقت راه و مسیری که پیامبر اکرم پس از خود برای مسلمانان ترسیم نموده آشنا گردند.
 
1ـ آیه انذار:
 
در سال سوم بعثت آیه انذار عشیره نازل گردید و به پیامبر فرمان داد که خویشاوندان خود را دعوت به اسلام نماید.وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الاْقْرَبِینَ؛ ای پیامبر خویشاوندان نزدیکت را  انذار کن.
 
در پی این فرمان الهی مبنی بر انذار و دعوت خویشاوندان به اسلام، پیامبر اکرم مجلسی تشکیل داد و حدود چهل نفر از بستگان نزدیک خود را به خانه ابوطالب دعوت نمود که از جمله آنان حمزه و ابولهب بودند، پس از صرف غذا و هنگامی که پیامبر قصد اعلام این مأموریت را داشت ابولهب با سخنان خود زمینه ابلاغ این پیام را از میان برد، لذا پیامبر روز بعد غذایی تهیه کرد و آنان را دوباره به خانه ابوطالب دعوت نمود و پس از صرف غذا فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب، به خدا سوگند هیچ جوانی را در عرب نمی‌شناسم که برای قومش چیزی بهتر از آن چه من آورده‌ام آورده باشد، من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده‌ام و خداوند به من دستور داده که شما را به آئین اسلام دعوت نمایم، سپس فرمود: "ایکم یؤازرنی لیکون اخی و وارثی و وزیری و وصیّی و خلیفتی فیکم؟؛ کدام یک از شما مرا یاری می‌دهید تا پس از من برادر و وارث و وزیر و وصیّ و جانشین من در میان شما باشد".
 
جمعیت همگی از پاسخ دادن امتناع کردند جز علی(ع) که با وجود کمی سن از جا بپاخواست و عرض کرد: ای پیامبر من در این راه یار و یاور خواهم بود. پیامبر اکرم پس از تکرار این سخن و پاسخ نشنیدن از سوی دیگران دست به شانه علی(ع) نهاده و فرمود: «هذا أخی و وارثی و وزیری و وصیّی و خلیفتی فیکم بعدی فاسمعوا له و اطیعوه، این [علی] برادر من و وارث و وزیر و وصی و جانشین من در میان شما  پس از من خواهد بود، به امر او گوش فرا دهید و  از او فرمان برید.
 
2ـ آیه مودت:
 
قرآن کریم در آیه 23 شوری خطاب به پیامبر می‌گوید: "قُل لاَّآ أَسْـءَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی وَ مَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ؛ بگو من هیچ پاداشی از شما نمی‌خواهم جز دوست داشتن نزدیکانم و هر کس عمل نیکی انجام دهد به نیکی‌اش می‌افزاییم چرا که خداوند آمرزنده و شکرگزار است".
 
در شأن نزول آیه فوق روایت شده است: هنگامی که پیامبر اسلام وارد مدینه شد و پایه های اسلام مستحکم گردید، انصار نزد پیامبر آمدند و به آن حضرت عرض کردند: اگر مشکلات مالی برای شما پیدا شد ما حاضر هستیم تمام اموال‌مان را بدون هیچ شرطی در اختیار شما قرار دهیم که در این هنگام آیه فوق نازل شد و مسلمانان را به دوست داشتن خویشاوندان پیامبر به جای مزد آن حضرت فرمان داد. در این که مراد از خویشاوندان پیامبر چه کسانی هستند اقوال مختلفی نقل گردیده است، لیکن نظریه‌ای که از همه معتبرتر بوده و مفسران شیعه و بسیاری از مفسران اهل سنت آنرا نقل کرده‌اند این است که مقصود از خویشاوندان پیامبر در آیه مذکور علی و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) هستند، زمخشری و قرطبی از مفسران اهل سنت در ذیل آیه چنین آورده‌اند: هنگامی که آیه «قُل لاَّآ أَسْـءَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّالْمَوَدَّةَ فِی‌الْقُرْبَی» نازل شد اصحاب پیامبر خطاب به آن حضرت عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان تو که محبت نمودن به آنان بر ما واجب است چه کسانی هستند؟ پیامبر در پاسخ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آنان. و این سخن را سه مرتبه تکرار کرد.
 
3ـ آیه مباهله:
 
مباهله به معنای نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است به این معنی که دو نفر یا دو گروه که با یکدیگر به گفتگو می‌نشینند و سخن و عقیده یکدیگر را نمی‌پذیرند با یکدیگر قرار می‌گذارند که از خدا بخواهند شخص دروغگو و کسی که بر باطل قرار دارد را هلاک سازد. داستان مباهله صدر اسلام که آیه مباهله در مورد این قضیه نازل گردید بدین قرار است که گروهی از مسیحیان نجران که حدود 60 نفر بودند برای گفتگو و بحث با پیامبر اسلام وارد مدینه شدند ولکن پس از گفتگو درباره مسائلی از جمله ولادت عیسی، سخن و عقیده پیامبر را در این مورد نپذیرفتند که در پی این واقعه آیه 61 آل عمران که معروف به آیه «مباهله» است نازل شده و در آن به پیامبر اسلام خطاب کرد که: "فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَآءَکَ مِنَ‌الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَکُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی‌الْکاذِبِینَ؛ هر گاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده باز کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند به آنها بگو: بیائید ما فرزندان خود و شما هم فرزندان خود و ما زنان خویش و شما نیز زنان خویش و ما جان‌های خود و شما نیز جان‌های خود را دعوت کنید آنگاه مباهله کرده و لعنت خدا را به دروغگویان قرار دهی".
 
در پی نزول این آیه و درخواست پیامبر از مسیحیان برای مباهله کردن آنان از پیامبر مهلت خواستند تا در این باره بیندیشند و با بزرگان خود به مشورت بنشینند. پس از مشورت تصمیم گرفتند با پیامبر مباهله کنند و لیکن بزرگان آنان به مباهله کنندگان توصیه کردند که اگر مشاهده کردید پیامبر با جمعیت و سر و صدای فراوان به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید زیرا حقیقتی در کار نیست اما اگر او با افراد خاص و اندک خود به میعادگاه آمد بدانید که او پیامبر خدا است و از مباهله با او بپرهیزید که نابود خواهید شد آنان وقتی طبق قرار قبلی به میعادگاه آمدند دیدند پیامبر فرزندش حسین را در آغوش دارد و دست حسن را در دست گرفته و علی و فاطمه(س) همراه او هستند و به آنان سفارش می‌کند که هرگاه من دعا کردم شما نیز آمین بگوئید. مسیحیان وقتی این صحنه را مشاهده کردند به وحشت افتادند و از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر شدند با پیامبر مصالحه نموده و به آن حضرت جزیه پرداخت نمایند.
 
4ـ آیه ولایت:
 
قرآن در آیه 55 مائده خطاب به مسلمانان می‌گوید: إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُمْ راکِعُونَ؛ سرپرست و ولیّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آورده‌اند و در حال رکوع انفاق می‌نمایند.
 
شیعه و اهل سنت در شأن نزول این آیه از ابوذر غفاری روایت کرده‌اند که وی می‌گوید: روزی با رسول خدا در مسجد نماز می‌خواندم، سائلی وارد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی پاسخ او را نداد در پی این امر سائل دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مرا نداد که در همین هنگام علی(ع) که در حال رکوع نماز بود با انگشت دست راست خود به سائل اشاره کرد. سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر اکرم(ص) که در مسجد حضور داشت پس از نماز سر را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: خداوندا، برادرم موسی از تو تقاضا کرد که سینه او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان نمایی و برادرش هارون را وزیر و یاورش قرار دهی. خداوندا، من محمد برگزیده و پیامبر توام، سینه‌ام را گشاد نما و کارها را بر من آسان ساز و از خاندانم علی را وزیر من گردان تا به وسیله او پشتم قوی و محکم گردد. هنوز دعای پیامبر به پایان نرسیده بود که جبرئیل نازل شد و آیه فوق را نازل نمود.
 
این آیه با کلمه «انّما» که در لغت عرب به انحصار دلالت دارد آغاز گردیده است و معنای آیه این است که ولیّ و سرپرست شما تنها خداوند و رسول او و کسی است که در حال رکوع در راه خدا انفاق می‌نماید و طبق روایتی که ذکر گردیده است این شخص تنها علی ابن ابی طالب است بر این اساس مطالبی که برخی از مفسران اهل سنت بیان کرده‌اند و «ولی» در آیه فوق را به معنای دوست و یاور دانسته اند صحیح نیست زیرا ولایت به معنای دوستی و یاری کردن تنها اختصاص به کسانی که در حال رکوع انفاق می‌کنند ندارد بلکه یک حکم عمومی است و تمام مسلمانان را در بر می‌گیرد و همه موظف هستند با یکدیگر دوست بوده و همدیگر را یاری نمایند بلکه از این که قرآن این ولایت را منحصر به خدا و رسول انفاق کننده در حال رکوع نموده بدست می‌آید که این ولایت به معنای سرپرستی و صاحب اختیار و متصرف در امور بودن است و این که این ولایت در ردیف ولایت خداوند و پیامبر او قرار گرفته است و هر سه با یک جمله بیان گردیده خود مؤید دیگری است برای اثبات این معنی.
 
5ـ آیات تبلیغ و اکمال دین:
 
پیامبر اسلام در سال آخر عمر مبارک خود به همراه مردم مدینه و دیگر سرزمین های اسلامی که جمعیت آنان بالغ بر صد هزار نفر می گردید عازم حجة الوداع شدند پس از انجام مراسم حج و در بازگشت، هنگامی که به منطقه ای بنام «غدیر خم» رسیدند فرشته وحی بر آن حضرت نازل گردید و به پیامبر فرمان داد که آنچه قبلاً بر او نازل شده است را به مردم ابلاغ نماید.
 
"یَـآأَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ؛ای  رسول، آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل گردیده را به مردم ابلاغ نما و اگر این کار را  نکردی رسالتت را انجام نداده‌ای".
 
ولی پیامبر از ابلاغ صریح این امر نگران بود و خوف آن را داشت که مردم نپذیرند و در برابر او به مخالفت برخیزند زیرا از یک طرف علی(ع) پسر عمو و داماد آن حضرت است و می‌ترسد مردم تهمت خویشاوند بودن علی را به پیامبر بزنند و بگویند پس از خود، پسر عمو و دامادش را بر ما مسلط ساخت و از طرف دیگر علی(ع) در جنگ های متعدد اجداد و بستگان کافر بسیاری از این مسلمانان را به قتل رسانده و آنان از او کینه شدیدی به دل دارند و از سویی دیگر افراد منافق فراوانی که در میان مسلمانان وجود داشتند مانع بسیار بزرگی برای خلافت و و لایت علی(ع) به شمار می رفت، چنانچه در روایتی که از پیامبر اکرم(ص) نقل گردیده به این موضوع اشاره شده است. لکن خداوند در ادامه این آیه به پیامبرش اطمینان می‌دهد که از هیچ چیز و هیچ کس خوفی نداشته باشد زیرا خداوند او را از شر مردم نگه می‌دارد. وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ  النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَـفِرِینَ؛ خداوند تو را از خطرات مردم نگه می‌دارد و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمی‌کند.
 
در پی نزول این آیه پیامبر دستور توقف مسلمانان را صادر کرد و به آنان فرمان داد که صبر نمایند تا آنان که عقب هستند به جمعیت ملحق شوند و آنان که پیشاپیش قافله در حرکت بودند بازگردند پس از اجتماع مسلمانان نماز ظهر را به جماعت پیامبر اقامه کردند سپس آن حضرت فرمان داد تا از جهاز شتران منبری را برای آن حضرت تهیه نمایند سپس بر بالای منبر قرار گرفته و پس از حمد و سپاس الهی فرمود: من به همین زودی دعوت خدا را اجابت کرده و از میان شما می روم، من مسئول هستم و شما هم مسئولید، شما در مورد من چگونه شهادت می‌دهید. مردم با صدای بلند گفتند: ما گواهی می‌دهیم که تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردی و شرط خیرخواهی را انجام دادی و آخرین تلاش خود را در راه هدایت ما انجام دادی، خداوند تو را جزای خیر دهد. سپس فرمود: آیا شما گواهی به یگانگی خدا و رسالت من و حقانیت روز رستاخیز می‌دهید؟ همگان گفتند آری، گواهی می دهیم، سپس فرمود: خدایا گواه باش. پس از بیان این سخنان و گرفتن اعتراف مبنی بر توحید و نبوت و معاد و صدق گفتار و کردارش در این مورد، دست علی را گرفت و بلند کرد و فرمود: ای مردم! چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است، همه گفتند: خدا و پیامبر او داناتر هستند پیامبر فرمود: خداوند ولی و رهبر من است و من مولی و رهبر مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان سزاوارترم. سپس فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه؛هر کس من مولاه و رهبر او هستم این علی نیز مولی و رهبر اوست.» و این سخن را سه بار تکرار کرد.
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

فقـر و غنــا در اسلام
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
خشم؛ پسندیده یا ناپسند؟
دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۷
دولت و مجلس زمینه‌ساز رفع موانع تولید شوند
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۹
پایبندی بانوان به اجرای قانون حجاب و عفاف
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۵
سپاه در خدمت‌رسانی به مردم پرچم‌داری می‌کند
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴