به گزارش
بلاغ، پس از کش و قوسهای طولانی بالاخره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار شد و دونالد ترامپ موفق شد به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهوری آمریکا به کاخ سفید راه پیدا کند. این دوره از انتخابات یکی از بحث برانگیزترین رقابتهای انتخاباتی در طول دوران تاریخ آمریکا بوده است.
انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا واکنشهای بسیاری را در بین رهبران سیاسی و بازارهای اقتصادی دنیا به وجود آورد و موجب شوک و تعجب همگان شد که نشان میداد انتظار پیروزی ترامپ وجود نداشت.
بسیاری از مردم جهان منتظر برگزاری و اعلام نتایج این انتخابات بودند تا مشخص گردد چه کسی موفق خواهد شد که وارد کاخ سفید گردد، این دوره از انتخابات واقعیات بسیار تلخی از جامعه آمریکا به جهان مخابره شد که نشان دهنده افول قدرت در این کشور و در نظام بینالملل است.
بسیاری از رهبران احزاب جمهوریخواه و دموکرات در این دوره با زیر سئوال بردن خود و ارزشهای کشورشان عملا نشان دادند که راهبرد امریکای قدرتمند در طول یک دهه گذشته چه اشتباهات و فجایعی را به دنبال داشته است.
اشتباهات فجیع خانم کلینتون در راهبرد سیاست خارجی این کشور در زمان تصدی وزارت امور خارجه و درز ایمیلهای محرمانه این وزارتخانه در سایت افشاگر ویکیلیکس و حمایت از گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه غرب آسیا موجب شد که این موارد پاشنه آشیل وی گردد و در نهایت به ضرر وی تمام شود.
شاید بیش از همه این دونالد ترامپ بود که با بیان واقعیتهای محرز در تبلیغات انتخاباتی خود عملاً جایگاه حقیقی آمریکا را نشان داد. دونالد ترامپ را باید نماد یک آمریکایی بدون روتوش و بزک شده دانست.
مردی که با قدرت پول و بدون هیچگونه سابقه تاثیرگذار در عرصه سیاسی توانست اقبال عمومی را به سوی خود جلب کند و وارد کاخ سفید شود.
همچنین فساد گسترده اخلاقی و فرارهای متعدد مالیاتی نیز نتوانستند عواملی باشند تا مردم از دادن رای به وی اجتناب ورزند، گویی که مردم آمریکا از داشتن چنین ویژگیها استقبال هم میکنند که این همان سقوط اخلاق در آمریکا است.
ترامپ در جاهای مختلف وضعیت رقتانگیز امریکا را بیان کرد، وی معتقد است نوعی بازی توام با تقلب در فضای سیاسی آمریکا در جریان است و مطبوعات و رسانهها نیز در این بازی به نفع کسانی عمل میکنند که بازی را هدایت میکنند.
مشکلات شدید اقتصادی و بدهیهای وحشتناک، که در دوران اوباما به دو برابر قبل از آن رسیده بود، از دیگر این مشکلات است که موجب اقبال مردم امریکا به ترامپ شد.
وضعیت بیکاری در این کشور به رقم نگران کنندهای رسیده است و هماکنون ۹۴ میلیون و ۳۰۰ هزار آمریکایی بیکار هستند که این رقم هنگام بر مسند ریاست جمهوری قرار گرفتن اوباما، ۸۰ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بود و در دوره ریاست جمهوری اوباما ۱۴ میلیون نفر از کار بیکار شدهاند، همچنین بنابر اظهارات ترامپ نزدیک به هفت میلیون آمریکایی در فقر مطلق به سر میبرند.
این اظهارات در ابتدا شبیه به شوخی تلقی میشد، اما هر چقدر از زمان تبلیغات انتخاباتی آمریکا میگذشت، این واقعیتها برای مردم این کشور بیشتر ملموس شده و توانست مردم امریکا را به سمت ترامپ بکشاند.
ترامپ یک تاجر است که از دوران کودکی با توجه مرفهبودن خانواده، مجبور بود در تابستان کار کند و هزینههای شخصی خود را خود بپردازد.
وی که به خوبی اصول تجارت را میداند و در جاهایی سرمایه گذاری میکند که بتواند حداکثر سود را از سرمایه خود ببرد، فردی است که در ساختار قدرت در آمریکا حضور نداشته و حتی هزینه کارزار انتخاباتیاش را خود میپردازد.
ترامپ حتی معترض وضع موجود در دستگاه حاکمه آمریکا نیز شده است، وی این سیستم را فاسد میداند که به دنبال فریب مردم است و تلاش میکند آنها را منحرف سازد.
اظهارات شرمآور وی در مورد زنان و افشای فسادهای اخلاقی از دیگر مواردی است که امروز در آمریکا نقل محافل سیاسی در این کشور شده است.
سیستم انتخاباتی و نظام سیاسی حاکم بر آمریکا در این انتخابات به خوبی نشان داد که این کشور نیاز به رهبرانی فاسد دارد که هر چقدر این فساد در بین آنها بیشتر باشد موفقیت آنها نیز در این سیستم بیشتر خواهد بود.
این انتخابات زنگ هشدار بسیار جدی برای سایر کشورها و ملتهای جهان است و ماهیت اصلی امریکا را در جهان مشخص نمود به گونهای که میتوان گفت، امریکا امروز یکی از فاسدترین کشورها در دنیا است که گستره این فساد در حدی است که خود رهبران این کشور نیز بدان اذعان دارند.