تاریخ انتشاريکشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۸
کد مطلب : ۱۹۴۰۵۶
سال 1948 میلادی، هنگامی که براساس یک توطئه شیطانی، رژیم جعلی اسرائیل اعلام تاسیس کرد، تاکنون بشریت جنایت‌بارترین تصاویر و واقعیت‌های تلخ و جانکاه را در نسل‌کشی فلسطینیان و سایر کشورهای اسلامی را بوسیله این رژیم شیطانی شاهد است. همگان امروز به این نتیجه قطعی رسیده‌اند که دنیا با حضور این غذه سرطانی، روی آرامش و صلح را نخواهد دید.
۰
plusresetminus
68سال،تلخ‌ترین خاطره بشریت گریان
به گزارش بلاغ،  15مه 1948، روز اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیسم جهانی است. از این روز، تمام ددمنشی صهیونیست‌ها با رسمیت این رژیم جعلی توسط انگلیس و سپس سازمان ملل، گسترده‌تر و با خیالی جمع‌تر ادامه یافت و تاکنون نیز ادامه دارد.

با هم نگاهی گذرا به نحوه شکل‌گیری این غده سرطانی توسط قدرت‌های شیطانی می‌افکنیم تا واقعیت‌های تاریخی با تحریف قلدران به باده فراموشی سپرده نشود.

  مهاجرت صهیونیست ها به سرزمین فلسطین که تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی بود، شروع شد و مهاجران اقدام به خرید زمین کردند. دیری نگذشت که اعراب پی بردند که هدف واقعی مهاجران تشکیل کشوری یهودی است، بنابراين شروع به مقابله کردند.
 
 در سال 1901سازمان جهانی صهیونیست، شرکتی به نام «کرن کایمت» (صندوق ملی یهود) تشکیل داد تا برای سکني گزینان یهودی زمین بخرد. بر اساس منشور این سازمان، صندوق می‌بایست در فلسطین، سوریه و دیگر مناطق عثمانی (ترکیه) واقع در آسیا و شبه جزیره سینا، زمین خریداری کند و آن را به عنوان دارايی انتقال ناپذیر مردم یهود حفظ کند. کشور بریتانیا علاقۀ خود را به این امر نشان داد. در سال 1839 «لرد پالمرستون» وزیر خارجۀ وقت انگلستان، یک کنسولگری در بیت‌المقدس (اورشلیم) باز کرده و به اعضای کنسولگری دستور داده بود تا از یهودیان حمایت کنند.
 
در سال 1840موج خشونت های ضد یهودی در دمشق بالا گرفت، و انگلستان حمایت از یهودیان را تشدید کرد. پس از مرگ هرتزل در سال 1904 «خائیم وایزمن» (1874-1952) رهبری صهیونیسم را بر عهده گرفت. وایزمن که شیمی دان بود در طول جنگ جهانی اول برای دولت انگلستان تحقیقات نظامی می کرد و لرد بالفور وزیر خارجۀ وقت انگلیس، وی را در نیروی دریایی سلطنتی انگلستان به استخدام درآورده بود. وایزمن نیز مانند هرتزل عقیده داشت که حمایت از صهیونیسم به نفع بریتانیا تمام می شود. زمانی که انگلستان در جریان جنگ جهانی اول بخشی از سرزمین های متعلق به امپراتوری عثمانی را به چنگ آورد، وایزمن نیز بر تلاش‌هایش افزوده و در سال 1917، لرد بالفور را متقاعد ساخت که لایحه‌ای اصولی برای دفاع از صهیونیسم به کابینه ارائه دهد. به درخواست بالفور، وایزمن و لرد روچیلد که سرپرستی فدراسیون صهیونیسم را در انگلستان به عهده داشت، پیش نویس لایحه را تهیه کردند. بالفور کابینه را متقاعد کرد که این لایحه را تصویب کند و طی نامه‌ای برای روچیلد نوشت: « انگلستان نسبت به استقرار وطن ملی برای یهودیان در فلسطین نظر مساعد دارد».
 
 با توجه به اهمیّت نفت در جنگ جهانی، انگلیس قصد داشت که یک لولۀ نفتی از حوزه های نفتی عربی واقع در غرب حیفا بکشد. «سرمارک سایکس» کارشناس انگلیسی امور فلسطین، صهیونیسم را ابزار توسعۀ نفوذ انگلستان در خاورمیانه می‌دانست. در سال 1916سایکس موفق شد، قرارداد سری سایکس_پيکو را در مورد تقسیم امپراتوری عثمانی پس از پایان جنگ منعقد کند، این قرارداد به انگلستان حق می‌داد که بندری در حیفا بسازد و خواستار تسلط مشترک انگلستان و فرانسه بر فلسطین بود و دولت انگلیس از رقابت فرانسه واهمه داشت و تصور می‌کرد که حضور یهودیان تحت الحمایۀ انگلستان در فلسطین به لندن کمک خواهد کرد تا تسلط بیشتری بر آن سرزمین داشته باشد و اسکان یهودیان در فلسطین، پایگاه محکمی برای انگلستان خواهد بود که بتواند توازن را در برابر تسلط فرانسه بر سوریه و لبنان حفظ کند.
 
 در آن روزها فلسطین کشوری بود با حدود 30تا60 هزار یهودی که همۀ آنها هم صهیونیست نبودند. در 22ژوئیۀ1922 جامعۀ ملل بنا به درخواست انگلستان به آن کشور در ادارۀ فلسطین حکم قیمومیت داد. این حکم كه حاوی بیانات اعلامیۀ بالفور بود، دقیقاً به همان ترتیب توسط هیأت وزیران انگلستان در سال 1917م تصویب شد. در انگلستان اعتراضاتی علیه صدور این حکم به وقوع پیوست، مبنی بر اینکه شناسايی اعلامیۀ بالفور، حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین را از بین خواهد برد. با اتکا به اعلامیۀ بالفور، صندوق ملی یهود میزان خرید املاک را افزایش داد.
 
 در سال 1920سازمان جهانی صهیونیست، صندوق بنیاد فلسطین را تأسیس کرد تا بودجۀ اسکان یهودیان در سرزمین های خریداری شده را تأمین کند. سکني گزینان صهیونیست، نیرويی به نام «هاگانا» تشکیل دادند تا مأمور حفاظت از زمین هایشان باشد. در اوایل دهۀ 1930م زمانی که احساسات ضد یهود در آلمان رشد می کرد، دولت انگلستان سطح مهاجرت یهودیان را افزایش داد و در نتیجه تعداد یهودیان در فلسطین بین سال های 1931تا 1935 دو برابر شد و انگلستان اجازه داد که املاک جدید و زیادتری خریداری کنند. درسال 1936 واهمۀ اعراب نسبت به این احتمال که آژانس یهود در پی ایجاد دولت است منجر به شورش علیه انگلستان شد. اعراب امیدوار بودند تا از طریق نهضتی که بیشتر به روستايیان متکی بود، بر انگلستان فشار وارد آورند تا مسئلۀ مهاجرت یهودیان و خرید اراضی را متوقف کند. از طرف دیگر، کمیته هائی برای سازماندهی اعتصابات صنفی تشکیل شد و اعتراض هايی به اعمال انگلیس و اجازه خرید املاک جدید صورت گرفت و اقداماتی نیز برای عدم پرداخت مالیات ها به عمل آمد. گروه های عرب به مناطق مسکونی صهیونیست ها حمله بردند که تعدادی از غیر نظامیان کشته شدند «هاگانا» متقابلاً به روستاهای عرب حمله کرد که منجر به مرگ تعدادی از آنان و تخریب خانه هایشان شد.
 
 انگلستان از سازمان ملل خواستار ارائۀ راه حلی در مورد وضعیت فلسطین شد. پنج کشور عرب از مجمع عمومی سازمان ملل خواستند تا مسئلۀ فلسطین را در چارچوب خاتمۀ قیمومیت بر فلسطین و اعلام استقلال آن را در نظر بگیرد. آنها نگران بودند که درخواست نامحدود انگلستان برای ارائه راه حل در مورد حاکمیت آینده فلسطین، مجمع عمومی را ترغیب کند که مسئلۀ پناهندگان یهودی در اروپا را به وضعیت فلسطین ارتباط دهد. در 14مه 1948 انگلستان از اقتدار خود در فلسطین چشم پوشید و همزمان با خروج کمیسر عالی انگلیس از فلسطین، یهودیان این کشور به فرماندهی «دیوید بن گودین» رسماً با نام «اسرائیل» اعلام موجودیت کردند. بلافاصله آمریکا و شوروی آن را به رسمیت شناختند، و آژانس یهود با صدور اعلامیه‌اي تأسیس کشور اسرائیل را در قطعنامۀ181سازمان ملل را به عنوان سند شناسائی حق مردم یهود در استقرار کشور مستقل خود، از سوی سازمان ملل نام برد.
 
 این اعلامیه مرز مشخصی را برای اسرائیل در نظر نگرفته بود. اما آژانس یهود در پیامی به ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد که اسرائیل در چارچوب مرزهايی قرار دارد که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامۀ29نوامبر1947تأيید شده است. علاوه بر قطعنامه181، آژانس یهود در ادعای خود نسبت به فلسطین به تعیین مالکیت باستانی این سرزمین اشاره مي كرد و یهودیان جدید را جانشین عبریان باستانی قلمداد می کرد. غروب همین روز، چهار کشور عربی مصر، سوریه، اردن و لبنان به دولت نو ظهور اسرائیل اعلان جنگ دادند و این اولین جنگ خونین اعراب و اسرائیل بود. در این زمان فلسطینی ها مالک 97% از اراضی این کشور بودند. اعلامیه موجودیت اسرائيل باعث سرازیر شدن یهودیان سراسر جهان به فلسطین شد و این امر مورد حمایت آمریکا قرار گرفت. صهیونیست های مقیم آمریکا نیز فعالیت های خود را تشدید كردند و بر ضرورت تقویت دولت یهود تأکید کردند، و با افزایش آزار و اذیت فلسطینیان خشم مردم جهان علیه صهیونیست ها بیشتر شد ومردم اعتراض های خود را به سازمان ملل منعکس کردند.
 
 پیش از این، یعنی در 29نوامبر 1947، آمریکا و شوروی طی یکی از نادرترین توافقات خود، طرح تجزیۀ خاک فلسطین به دو بخش یهودی و عربی را ارائه کردند و از سازمان ملل خواستند که آن را به تصویب برساند؛ بدین معنا که قیمومیت انگلیس در مورد فلسطین تا اول اوت 1948 به پایان رسیده و این کشور به دو بخش یهودی و عربی تقسیم گردد و بیت المقدس نیز منطقه اي بین المللی اعلام شود. تصویب طرح تجزیۀ خاک فلسطین، خشم و نفرت جهان اسلام را بیش از پیش برانگیخت و تظاهرات خونینی علیه آمریکا ، شوروی و صهیونیست ها در بیت المقدس، یافا، حیفا و چند شهر دیگر فلسطین و کشورهای اسلامی دیگر بر پا شد. در 8دسامبر 1947 جامعۀ عرب، طی نشستی ضمن اعتراض به اقدام خائنانه سازمان ملل، تصمیماتی برای رویارويی با صهیونیست ها اتخاذ کرد.
 
 در سال 1948 جنگنده های مصری ابتدا تل آویو، پایتخت اسرائیل را بمباران کردند و نیروهای زرهی لبنان از شمال، سوریه و اردن از شرق و مصر از غرب به سوی فلسطین به راه افتادند. در روزهای نخست، نیروهای اردن موفق به اشغال بخش عمده ای از بیت المقدس شدند. شورای امنیت که ادامۀ جنگ را به ضرر صهیونیست ها می دید، در 2ژوئن سال 1948در حالی که 19روز از جنگ می گذشت خواستار آتش بس شد. صهیونیست ها بعد از این آتش بس با حمایت آمریکا و چکسلواکی شروع به تجهیز قوای نظامی خود کردند و در سپتامبر همان سال یعنی سه ماه بعد، آتش بس را نقض کردند و در داخل فلسطین هاگانا (نیروی تهاجمی و تدافعی یهود) منطقه «عکا» جايی که هزاران عرب از حیفا و نقاط دیگر به آنجا پناهنده شده بودند به گلوله بست، و به دنبال آن تیپ هفتم هاگانا شهر «ناصره» را با درگیری به تصرف خود در آورد و حملات خود را به مواضع مصر آغاز کرد. اعراب در جنگ دوم به علّت فقدان فرماندهی واحد و عدم هماهنگی های لازم نتوانستند پایداری کنند و در نتیجه، جنگ اعراب و اسرائیل در شرایطی که 6هزار کیلومتر مربع از اراضی به اشتغال صهیونیست ها در آمده بود، با میانجیگری سازمان ملل به پایان رسید. در بهار سال 1949، اسرائیل موافقت نامه های جداگانۀ متارکۀ جنگ، نه قراردادهای صلح با مصر، لبنان، ماوراء اردن و سوریه منعقد کرد؛ امّا این موافقت نامه ها پایدار نماند و حمله های اسرائیل هر چند وقت یکبار به قسمتی از این کشورها صورت می گرفت. در همان سال دولت اشغالگر حدود 400شهر و روستای عرب نشین فلسطین را تخریب كرد و به جای آنها جنگل مصنوعی ایجاد کرد. به این ترتیب در این جنگ نزدیک به یک میلیون فلسطینی، آواره شدند و به کشورهای عربی منطقه پناهنده شدند و هزاران نفر از سربازان طرفین کشته و زخمی شدند و صهیونیست ها توانستند بر 78% کل خاک فلسطین مسلط شوند.
 
 
 
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

فقـر و غنــا در اسلام
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
خشم؛ پسندیده یا ناپسند؟
دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۷
دولت و مجلس زمینه‌ساز رفع موانع تولید شوند
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۹
پایبندی بانوان به اجرای قانون حجاب و عفاف
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۵
سپاه در خدمت‌رسانی به مردم پرچم‌داری می‌کند
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴