به گزارش
بلاغ، با شکلگیری انقلاب اسلامی ایران و بیرون راندن اجانب از کشور، جمهوری اسلامی ایران همواره در برابر تهدیدهای مختلف دشمنان قرار داشت و به شیوههای متفاوت، بدترین نوع برخوردها از سوی کشورهای دیگر را تجربه کرد.
پس از خروج متجاوزان آمریکایی از کشور، دشمن علاوه بر تحمل خسارتهای مالی فراوان، حیثیت و ابهت ظاهری خود را نیز در دنیا از دست داد و پس از آن بود که برای بازپسگیری حق نداشته خود در ایران، به کمک برخی عناصر خود فروخته داخلی و خارجی به دنبال احیاء و نفوذ خود در کشورمان برآمد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از آغاز جنگ تحمیلی، کودتاهای فراوانی را علیه کشور به کمک بسیاری از کشورهای مزدور دنیا به راه انداخت و سپس با حمایت بیش از 30 کشور جهان جنگی 8 ساله را علیه ایران به وجود آورد.
جنگ و تحریم در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی به اندازهای ویرانکننده بود که اگر هر کشوری غیر از ایران بود، به بدترین شکل ممکن از بین میرفت، اما واژهای به نام «مقاومت» و اراده آهنین بود که جوانان دیروز را بر آن داشت تا از دستاوردهای انقلاب اسلامی خود دفاع کنند.
قطعنامههای پیاپی، تحریمهای اقتصادی، ترورهای علمی و نظامی، ممانعت از دستیابی به فناوریهایی چون هستهای و نانو، جنگهای نیابتی در منطقه غرب آسیا، تحریمهای موشکی و ایجاد گروهکهای مختلفی مانند داعش و القاعده بخشی از راههایی است که دشمن به سرکردگی آمریکا برای نفوذ به جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد.
در این میان آنچه حائز اهمیت و بسیار مهم بوده حضور جوانان این سرزمین در نبردهای حق علیه باطل است، این رشادتها را میتوانیم از سردار بصیرها، که در جنگهای بوسنی و افغانستان نقشآفرینی میکردند، به حقیقت دید و تداوم آن جانفشانیها را در جنگ 8 ساله مشاهده کردیم.
همان جوانانی که امروز امنیت کشور را مدیون آنها هستیم، مرزهای شرقی کشور با وجود حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان و نیروهای خودفروخته پاکستانی، امروزه آن چنان از امنیت بالایی برخوردار است که این امر را در هیچ جای دنیا نمیتوان دید.
جبهه غرب کمی متفاوتتر است، داعش، النصره، بحرانهای قومی و منطقهای، کردها، کومله و کمونیستها، بحرانهای داخلی سیاسی و...، همه بیانگر وضعیت آشفتهای است که کشورهایی چون، عراق، سوریه و لبنان را درگیر کرده، اما باز هم شاهد امنیت در جمهوری اسلامی ایران هستیم.
به جرات میتوان گفت که نیروهای انقلابی مقاومت و حزبالله در لبنان، سوریه و عراق در کنار مستشاران نظامی ایران با تمام توان به دنبال خروج منطقه از بحران به چند منظور هستند که مهمترین هدف آنها ایجاد امنیت منطقهای برای کشور ایران است.
در واقع سوریه، عراق و لبنان با محوریت مقاومت و حزبالله «خط قرمز» جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و رشادتهای افراد مومن و انقلابی این گروه به همراه جوانان ایران اسلامی رهآوردی چون امنیت به همراه نداشته است.
جوانان ایرانی که در کنار رزمندگان حزبالله و مقاومت با خون سرخ خود، امنیت را به تمام کلمه معنی کردهاند و با شهادت خود، اسلام و مبانی آن را زندهنگه داشتند.
بنابراین تا زمانی که سه مولفه مهم همچون مقاومت، شهادت و امنیت در میان است انتظاری از جوانان حزباللهی ایران جز حضور در میادین الهی و کربلایی نمیتوان داشت.