BLOCK}']['func'] = 'Get_Polls_Content'; $conf['{POLL_GENERAL_BLOCK}']['prms']['section_id'] = 0; ?>BLOCK}']['func'] = 'Get_Polls_Content'; $conf['{POLL_GENERAL_BLOCK}']['prms']['section_id'] = 0; ?> دیپلماسی ویلچری، ممنوع! | بلاغ نیوز
تاریخ انتشارجمعه ۴ مهر ۱۳۹۳ - ۰۶:۳۴
کد مطلب : ۶۳۷۸۴
امیدواریم تا پایان دوره حاکمیت اعتدال، دیگر شاهد دیپلماسی ویلچری حضرات که نتیجه ای جز افزایش اهانت ها و تهدیدات دشمنان نداشته، نباشیم.
۰
plusresetminus
دیپلماسی ویلچری، ممنوع!
به گزارش بلاغ، سیدحمید مشتاقی نیا نوشت: یک سال پیش تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی با یک شوک بی نظیر مواجه شد.
تماس تلفنی غافلگیر کننده حسن و حسین ( روحانی و اوباما ) یکی از عجیب ترین و البته بهت آورترین اتفاقاتی بود که مشابه آن حتی در زمان دولت اصلاحات نیز رخ نداد.
اگر خاطرتان باشد کمی قبل از سفر رئیس جمهور به سازمان ملل، از سوی ایشان و اطرافیانشان این جمله بارها تکرار گردید که دولت در مذاکرات اختیار تام دارد! ادعای پرطمطراق راستگویی دولت نوپا، اخبار مربوط به دیدار رهبری معظم با رئیس جمهور، سخنان مقام معظم رهبری در خصوص نرمش قهرمانانه و ... قرائنی بود که این احساس را در سطح نخبگان سیاسی کشور دامن زد که لابد رئیس جمهور با اذن رهبری به تماس تلفنی با اوباما پرداخته است. جالب است که این اتفاق تلخ و عجیب به رغم سکوت مرگبار نخبگان، هرگز مورد تأیید بدنه نیروهای حزب الله قرار نگرفت.
بماند که این تماس چه تأثیر و دستاوردی برای مانور تبلیغی دولت ایالات متحده در القای شکست دیپلماسی هسته ای ایران در مقابل فشار تحریم ها و در پی آن به فراموشی سپردن شکست دیپلماسی آمریکا در تهدید تو خالی برای حمله قریب الوقوع به سوریه به دنبال داشت.
اندکی نگذشت که رهبر معظم انقلاب ضمن حمایت از کلیّت مذاکرات، برخی اتفاقات در جریان سفر رئیس جمهور به سازمان ملل را نا به جا خواند.  به رغم آن که کاملاً ملموس بود که منظور ایشان به کدام اتفاق است اما باز هم در سطح نخبگان و صاحبان تریبون و رسانه در این باره شاهد گمانه زنی های محتاطانه ای بودیم.
محمدجواد ظریف برای ادای توضیحات به مجلس فراخوانده شد. بلافاصله کیهان در تیتر یک خود به نقل از ظریف، تماس تلفنی رئیس جمهور با اوباما را مصداق حرکت نا به جای مورد نظر رهبری دانست.
ظریف اما با عصبانیت به تکذیب شدید این ادعا پرداخت و البته اشاره نکرد که بالاخره منظور رهبر انقلاب از اتفاق نا به جا چه بوده است.
تيتر آن روز کیهان چنین بود: "گفت‌وگوی تلفنی حسن روحانی، رییس‌جمهور ایران با باراک اوباما، رییس‌جمهور آمریکا یک اشتباه بود."
ظریف در واکنش به این تیتر ناگهان به روی ویلچر نشست و وانمود کرد که این خبر کذب! کیهان، او را روانه بیمارستان کرده است:
" امروز  ( هفده مهر نود و دو )صبح، بعد از ديدن تيتر يك روزنامه، كمردرد و پادرد شديدي گرفتم. حتي نمي توانستم راه بروم يا بنشينم. فكر كردم ديسك كمر و سياتيك دارم. فقط توانستم دو ملاقات خارجي انجام دهم و بقيه برنامه ها..."
حضور ظریف بر روی ویلچر برای ادامه مذاکرات هسته ای از نظر دیپلماسی حاوی پیام مقتدرانه ای نبود. ویلچر نماد ناتوانی و التماس برای جلب ترحّم محسوب شده و گویا این پیام را در بر داشت که مسئولان ایران از سوی مجموعه های تندروی داخلی تحت فشار قرار دارند. کلمه ویلچر پیش از این تنها یک بار از سوی مسئولان ارشد نظام به کار رفته بود که آن هم در مقابل تهدیدهای توخالی رژیم غاصب اسرائیل استفاده شد:
" رئیس مجلس به رژیم صهیونیستی هشدار داد که اگر می‌خواهد خودش را روی ویلچر ببیند، می‌تواند تهدیداتش علیه ایران را عملی کند. "
چندی پیش (تابستان 93) رهبر فرزانه انقلاب در یکی از دیدارهای خود این عبارت کلیدی را به کار بردند:
"در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان امریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هسته ای و تجربه ای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایده ای عاید نشد بلکه لحن امریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبون های عمومی بیان کردند."
اين سخن رهبر انقلاب حاوي چند نکته تأمل برانگیز بود. یک نکته، تأیید تیتر آن روز کیهان به نقل از سخنان ظریف بود. بر اساس فرمایش رهبری، تماس بین مسئولان ایرانی و آمریکایی تنها در سطح وزارت خارجه و نه بیش از آن به امضای ایشان رسیده بود. اکنون ظریف باید به این پرسش پاسخ بدهد که وقتی می دانست تیتر کیهان صحیح و مطابق با واقع است چرا دچار کمر درد و ویلچرنشینی گردید؟! چرا این بار که رهبر معظم انقلاب با صراحت هر گونه تماس بین رؤسای جمهور دو کشور متخاصم را نفی و مردود شمرد کمردرد ظریف دوباره عود نکرد؟!
کمردرد ظریف در تمام این یک سال در قبال هیچ حادثه مهم تر دیگری مثل تهدید و توهین و تحریم چندباره ایران تکرار نشد.
نکته دیگر این که ادعای تام الاختیار بودن دولت هم با واقعیت منطبق نبود. از همان وقت که رهبر انقلاب برخی اتفاقات در سفر نیویورک را نا به جا خواند دیگر این جمله از سوی مسئولان دولت راستگویان تکرار نگردید. آیا مسئولان محترم بالاخره به این مسأله پی بردند که رهبر مقتدر ایران اسلامی کسی نیست که در شرایط به اصطلاح " عمل انجام شده " قرار گرفته و به رودربایستی بیفتد؟!
خواص جامعه اسلامی نیز باید به این نقطه از درک صحیح رسیده باشند که صرف ادعا و فضاسازی مسئولان دلیل صحت مدعایشان نبوده و تا زمانی که نص سخنان رهبری در اختیار ما قرار دارد ملاک و معیارها برای تشخیص سره از ناسره و خطوط قرمز انقلاب معلوم و واضح خواهد بود.
امیدواریم تا پایان دوره حاکمیت اعتدال، دیگر شاهد دیپلماسی ویلچری حضرات  که نتیجه ای جز افزایش اهانت ها و تهدیدات دشمنان نداشته، نباشیم.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما