تاریخ انتشارسه شنبه ۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۵
کد مطلب : ۵۴۱۶۲
حرف بعضی از آدم‌های عضو شورای شهر و یا مجلس، حرف دل مردم ما نیست، حرف دل مردم ما ادب و انسانیت و همدلی است، این بازی های کودکانه ادبیات مردم مازندران نیست.
۰
plusresetminus
ما همه مازندرانی هستیم/بی ادبی حرف دل مردم نیست!
به گزارش بلاغ، حسین اسلامی ساروی در خصوص رفتار ناشایست یکی از اعضای شورای شهر ساری که نقل برخی رسانه های محلی شد، نوشت: ما آدم هستیم، حرف بعضی از نمایندگان حرف دل مردم نیست. بعضی از اعضای شورای شهر خیالاتی هستند، این بازی دیکته شده غرب که بعضاً با هزار جور مهندسی انتخابات، اسم یک نفر مثلاً با کمتر از ده هزار رأی از یک شهر چندصد هزار نفری بیرون بیاید و نماینده شود حالا فکر کند که آدم گنده هم شده و هر حرف و تصمیم و رأی او یعنی رأی مردم، یک خود بزرگ بینی است.
کثیف ترین و آلوده ترین نمایندگان تمام مجالس دنیا از هر نوع در کنگره آمریکا و مجلس انگلیس هستند، همه دلال و حقوق بشر فروش و نوکر مواجب بگیر زر سالاران یهود هستند، شک نکنید، شعار نیست، اسناد مثبته هست، حالا ادای این جور نماینده ها را در آوردن و مینیاتور این نوع نماینده ها شدن که افتخار نیست.
مردم ما عزت می خواهند، آبرو می خواهند، آبادانی می خواهند، رونق اقتصادی می خواهند، اشتغال می خواهند، اتحاد می خواهند، همدلی می خواهند، امنیت می خواهند، حالا آقای سرپرست مرکز اسناد ملی مازندران رفت به شورای شهر ساری و زمین برای کتابخانه ملی مازندران خواست، سندی همراه داشت که فلان شهر در فلان روز یک روستا بود، خوب یک نماینده شورای شهر هم آن را نشان داد، این کار چیزی از بزرگی و همت و مدنیت و تاریخ مردم بابل کم نمی کند و چیزی به بزرگی ساری اضافه نمی شود، این که نباید دست مایه بگو مگو بعضی از اعضای شورای شهر اینجا و آنجا شود.
می گویند شجاعت عباس(ع)، فخر حسین(ع) است، اگر بابل روستا بود، شکر خدا که حالا بهترین شهر است اما اگر روستا شهر شود که فخری ندارد، ای کاش ما اصلاً شهر نداشتیم و همه جا روستا بود، مثل آدم زندگی می کردیم، امروز تغییر نام ده به شهر که افتخار نیست، شهرها که گاراژ شدند.
امروز جمعیت شهرها در شب ها نصف می شود و مردم برای زندگی به روستا بر می گردند و اما اگر بحث مدنیت در مازندران باشد، حداقل در این چهار صد سال اخیر بابل پیشتاز است، قطب اقتصادی مازندران بود، اصلاً چه فرقی بین ساری و بابل و آمل و بهشهر و... است؟
زمین ما، آب ما، هوای ما، زبان ما، تاریخ ما، دین ما، مذهب ما، آخر چه چیز ما با هم چه فرقی دارد؟
در کجای این مملکت شما این همه یکی بودن را در یک اقلیم پیدا می کنید؟
ما تنها استان و منطقه ای هستیم که صد در صد شیعه هستیم، هم‌زبان هستیم، مسخره ترین حرفی که امروز می توانیم بشنویم این است که من ساروی هستم یا من بابلی هستم، ما نه آملی هستیم، نه چالوسی و نه بهشهری، ما همه مازندرانی هستیم، ما همه ایرانی هستیم، ما همه حسینی هستیم، ما همه علوی هستیم، ما آدم هستیم.
حرف بعضی از آدم‌های عضو شورای شهر و یا مجلس، حرف دل مردم ما نیست، حرف دل مردم ما ادب و انسانیت و همدلی است، این بازی های کودکانه ادبیات مردم مازندران نیست.
زنده باد بابل، زنده باد آمل، زنده باد سوادکوه، زنده باد تنکابن و زنده باد مازندران، پاینده باد ایران.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

فقـر و غنــا در اسلام
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
خشم؛ پسندیده یا ناپسند؟
دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۷
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴