آمریکای وحشی چرا سال 78 و 88 از آشوبافکنی شما حمایت کرد؟!/ فقط با شعبدهبازی میشود حساب جهانگیری را از روحانی جدا کرد/ حیرت مؤسسه مطالعات نظامی انگلیس از سرعت پیشرفت موشکی ایران/ کارنامه پر از خالی دولت در حوزه مسکن/ ...
/
۰
آمریکای وحشی چرا سال 78 و 88 از آشوبافکنی شما حمایت کرد؟!
یک بازداشتی فتنه 88 میگوید تصویرسازی اصلاحطلبان از آمریکا و موفقیتها و پیشرفتهای آن دروغ بود.
در حالی که بحران اقتصادی شدید و مرگ و میر بیسابقه در اثر کرونا در کنار اعتراضات گسترده ضد تبعیض و خشونت و سرکوب، 140 شهر آمریکا را فرا گرفته، محمدرضا جلاییپور (پسر حمیدرضا جلاییپور) در یادداشتی تلگرامی نوشت: در روایت آمریکا شیفته بخشی از روشنفکران ایرانی و رسانهها، آمریکا یک دموکراسی پیشرو تصویر میشود و انتقادات رادیکال روشنفکران آمریکا و جهان به نقش روزافزون پول و رشوه قانونی و رسانه در کاهش تأثیر معنادار رأی عموم شهروندان در تغییر قوانین و نمایندگان و رهبران آمریکا، چندان بازتابی پیدا نمیکند. مثلاً این روشنفکران و رسانهها به مخاطبان ایرانیشان نگفتهاند که در میان همه کشورهای جی 7، آمریکا بیشترین نابرابری درآمدی را دارد، شکاف درآمدی نژادی در آمریکا در 50 سال گذشته افزایش داشته است، شکاف ثروتی ثروتمندترین و فقیرترین آمریکاییها در سه دهه گذشته دو برابر شده است، امروز حدود 50 میلیون آمریکایی زیر خط فقرند، آمریکا در دهههای اخیر بیش از هر کشور دیگری در جهان کودتا و ترور و کشتار نظامیان و غیرنظامیان انجام داده است، آمریکا مهمترین حامی نظام آپارتاید اسرائیل اشغالگر و تعدادی از اقتدارگراترین دولتهای جهان است و نوامچامسکی، حزب جمهوریخواه آمریکا را خطرناکترین سازمان سیاسی کنونی در جهان و آمریکا را مهمترین تهدیدکننده نظم و امنیت جهانی و محیطزیست میخواند. بسیاری از نهادهای سیاسی و حقوقی و اقتصادی، جنبشهای مدنی، مؤسسات آموزشی و دستاوردهای علمی و فکری و فرهنگی و صنعتی آمریکا شایسته تحسین و الهامگیریاند، اما آمریکا روی دیگر تاریکتری هم دارد که برای عموم مخاطبان ایرانی ناآشناست و برآمدن ترامپ و قتل جورجفلوید گویی از این سویههای آمریکا برای بخش بزرگتری از شهروندان ایران پرده برمیدارد».
وی میافزاید: اصلاحگران ایران برای الگوسازی و الگوگیری میتوانند در جهان امروز نمونههای بسیار بهتر و عادلانهتری از آمریکا داشته باشند (از جمله در کشورهای اسکاندیناوی و اروپای غربی). به فقدان آب شرب و لولهکشی در غیزانیه باید اعتراض کرد، اما نه با ساختن تصویری غیرواقعی از آمریکا که فیلنت میشیگانش از آب شرب غیرآلوده محروم بوده است. به تبعیض علیه مهاجران باید اعتراض کرد، اما نه با الهامگیری از آمریکا که کودکان مهاجران را از والدینشان جدا و در قفس زندانی میکند. از کارآفرینی و بهبود محیط کسب و کار باید حمایت کرد، اما نه با ساختن تصویر آرمانی از امثال ایلان ماسک و استیو جابز که شرح شارلاتانگریهایشان سالهاست منتشر شده است.
این یادداشت در حالی است که مدعیان اصلاحطلبی تا همین چند سال پیش و به تقلید از امثال فوکویاما، اصرار داشتند لیبرال- دموکراسی آمریکا را «پایان تاریخ» جا بزنند و سیاست و حکومت و اقتصاد این کشور را الهام بخش بنامند. حتی در سرکوبهای وحشیانه اخیر نیز برخی از همینها مدعی شدند در آمریکا آزادیهایی وجود دارد که در ایران نیست(!)
در عین حال باید از نویسنده پرسید همین آمریکای وحشی و جنایتکار و سرکوبگر به عنوان بزرگترین تضییع کننده حقوق بشر (حقوق ملت آمریکا و سایر ملتها) با چه معیاری از بانیان فتنه و آشوب در سالهای 78 و 88 و... حمایت کرد؟ چرا مفسدترین حکومت دنیا ادعا میکرد از اصلاحطلبی (رفورم) و اصلاحطلبان در ایران حمایت میکند؟!
تعداد محکومان و ممنوعالخروجها نشانه حیات اصلاحطلبان است(!!)
عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، سند زنده بودن این طیف را در حبس یا ممنوعالخروج بودن بسیاری از سران این جریان عنوان کرد!!
عبداله ناصری در گفتوگو با نامهنیوز و در پاسخ این پرسش که وضعیت کنونی اصلاحات را چطور میدانید. آقای زیباکلام چند وقت قبل گفته بود که «اصلاحات مرد» نظر شما چیست؟ اظهار داشت: اصلاحات اگر زنده نبود کانونهای متعلق به اصولگرایان، تنگنا برای آن ایجاد نمیکرد.
در پاسخ به این سوال که علائم حیات این جریان چیست؟ گفت: از علائم حیاتی مهم اصلاحات این که بسیاری از هواداران و بزرگان این گفتمان یا در حبساند یا در حصراند یا ممنوعالعملاند یا ممنوعالخروج. کار شورای نگهبان در انتخابات 2 اسفند در قلع و قمع نامزدهای اصلاحطلب نشان زنده بودن و هم قدرتمند بودن آن است.
وی درباره موقعیت اجتماعی اصلاحطلبان گفت: قبول دارم که به نسبت 5 سال قبل خیلی ضعیف شده است و علت آن هم عملکرد دولت، فراکسیون امید و مدیریت شهری پایتخت بوده است. اینها همه علائم حیاتی اصلاحات است.(!)
ناصری در ادامه گفت: بله قبول دارم محبوبیت اجتماعی اصلاحطلبان ضعیف شده است اما از آنجا که گفتمان اصلاحات تنها گفتمان نجات ملی کشور است با تغییر رفتار میتوان موقعیت اجتماعی گذشته را بازسازی کرد.
وی درباره احتمال حمایت از لاریجانی و مطهری در انتخابات آتی هم گفت: تنها در صورتی میتوان از لاریجانی، مطهری حمایت کرد که اولا این دو نفر به صراحت به جامعه اعلام کنند از اصولگرایی متعارف برگشتهاند و راه نجات کشور را پیگیری راهبردهای اصلاحطلبانه میدانند و درباره استدلال مشاور خاتمی برای اثبات زنده بودن طیف اصلاحطلبان، گفتنی است که بر مبنای محکوم به حبس یا ممنوعالفعالیت و ممنوعالخروج بودن، لابد جنایتکاران و قاچاقچیان و اشرار و مفسدان اقتصادی و اجتماعی را باید زندهتر از مدعیان اصلاحات دانست چرا که چند برابر جمعیت محکومان مدعی اصلاحطلبی، حبسی و اعدامی و ممنوعالخروجی دارند!!
این استدلال در حالی است که پایه ادعای اصلاحطلبی، قبول داشتن قانون و نهادهای برآمده از آن است و نه مجرمیت و معارضه با قانون و نشستن در جایگاه مجرمیت.
از طرف دیگر ادعای آقای زیباکلام بر این که جبهه اصلاحات در انتخابات اسفند مرد اما چون کرونا بود ختم نگرفتند، اشاره به رویگردانی مردم از این طیف در انتخابات دارد؛ جایی که افراطیون مدعی اصلاحات چندین فهرست داشتند اما با بیاعتمادی مطلق مردم مواجه شدند. طبعا این فروپاشی پایگاه اجتماعی در اثر فریبکاری و بدعهدی و بیصداقتی با مردم را نمیشود با آمار مجرمان بازداشتی یا ممنوعالخروج این طیف جبران کرد؛ مگر این که مانند برخی عناصر بزهکار اجتماعی معتقد به دیده شدن به هر قیمت ولو ارتکاب جرم و جنایت و خیانت باشند!
و جالب این که آقای ناصری در ادامه مصاحبهای که به عملکرد دولت و فراکسیون امید و شورای شهر که موجب ریزش محبوبیت اصلاحطلبان شده، علائم حیاتی این جریان است!!
فقط با شعبدهبازی میشود حساب جهانگیری را از روحانی جدا کرد
یک روزنامه اصلاحطلب معتقد است سایه کارنامه منفی دولت روحانی، بر سر آینده سیاسی اسحاق جهانگیری معاون اول رئيسجمهور و احتمال نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری بعدی سنگینی میکند.
آفتاب یزد در گزارشی با اشاره به حمایت برخی اصلاحطلبان از نامزدی جهانگیری نوشت: علی صوفی با وجود اشاره به نام جهانگیری این موضوع را مطرح کرده که با توجه به عملکرد دولت روحانی و نارضایتیهای عمومی نسبت به این دولت و اینکه جهانگیری نیز بخشی از دولت است اثری منفی بر او میتواند داشته باشد. صوفی گفته: این یک واقعیت است. بههرحال حضور جهانگیری در دولت روحانی به جایگاه اجتماعی ایشان لطمه زده است.
به نظر میرسد معاون اولی دولت روحانی موضوعی نیست که به سادگی جهانگیری بتواند خود را از عملکرد دولت مبرا کند و چه بسا کار از هنر گذشته و نیاز به شعبده بازی دارد.
شکی نیست که اسحاق جهانگیری یکی از چهرههای شناخته شده اصلاحطلبان است و در این طیف نیز از مقبولیت بسیار بالایی برخوردار است. به لحاظ عملکردی نیز بسیاری او را مدیری توانمند میدانند. با این همه با اوضاع فعلی که دولت روحانی دارد اما آیا امکان این هست که جهانگیری با گذشته خود منهای چهار سال اخیر به میان افکار عمومی وارد شود؟
جهانگیری در این سه سال اخیر استعفا نداد در دولت ماند اما نتوانست نقش تاثیرگذاری را در این دولت ایفا کند. او اگر به دنبال جلبنظر افکار عمومی بود دست کم میتوانست با استعفای خود نشان دهد که فرصتی به او به عنوان معاون اول برای ایجاد تحولات در بخشهای مختلف داده نشده است. اما حالا بار نارضایتیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از دولت روحانی و بار همه وعدههای گفته شده و به سرانجام نرسیده روی دوش جهانگیری نیز قرار دارد. علاوه بر این او نامش با یک موضوع تلخ نیز گره خورده است. دلار 4200 تومانی، تصمیم پرحاشیهای در جلسه دولت که جهانگیری آن را از صداوسیما اعلام کرد تا برای همیشه نام «دلار جهانگیری» را به خود بگیرد. تصمیمی که با هیچ معیار منطقی و اقتصادی همخوانی نداشت و خیلی زود نیز اثر خود را در جامعه از دست داد و خلاصه کسی این دلار 4200 تومانی یا همان دلار جهانگیری را در میان مردم ندید هرچند که در آخرین گزارش دیوان محاسبات اعلام شده حدود 5 میلیارد دلار از این دلارهای جهانگیری به برخی تاجران برای واردات داده شده اما فعلا خبری از کالایی برای وارد شدن نیست!
حیرت مؤسسه مطالعات نظامی انگلیس از سرعت پیشرفت موشکی ایران
مؤسسه مطالعات دفاعی و امنیتی انگلیس در گزارشی تأکید کرد پیشرفتهای ایران در حوزه توانمندیهای موشکی، یک انقلاب فنی تمام عیار است.
در گزارش کارشناسان این مؤسسه انگلیسی آمده است: توسعه قدرت موشکی، توانایی بازدارندگی را در اختیار ایران قرار داده و این کشور را قادر کرده با اتکای موشکهای نقطهزن خود، دشمنانش را در صدها کیلومتر دورتر مورد هدف قرار دهد.
زرادخانه موشکی باعث شده ایران اطمینان حاصل کند که سایر کشورها بدون محاسبه وارد درگیری با تهران نخواهند شد.
ایران طی سالهای گذشته زرادخانه موشکی خود را توسعه داده و هماینک قادر است اهدافی در صدها کیلومتر دورتر را با ضریب خطایی حداکثر 30 متری مورد هدف قرار دهد. تهران همچنین میتواند قدرت موشکی خود را در اختیار همپیمانان منطقهای خود همچون حزبالله قرار دهد.
به گفته تحلیلگران «موسسه خدماترسانی متحد سلطنتی» بریتانیا (RUSI) هماینک تاسیسات مهمی همچون مراکز و پایگاههای نظامی، کشورهای متخاصم در منطقه در تیررس موشکهای ایران قرار دارند و به اهدافی بالقوه برای موشکهای نقطهزن ایران تبدیل شدهاند.
حملات موشکی ایران در اوایل سال جاری میلادی به پایگاه هوایی آمریکا در عراق (حمله به پایگاه عینالاسد آمریکا در عراق به تلافی ترور شهید سردار قاسم سلیمانی) و حمله سال گذشته به تاسیسات نفتی عربستان سعودی، اعتماد به نفس روزافزونی به ایران در مورد تسلط نظامی در منطقه، داده است.
دکتر «جک واتلینگ» یکی از محققان «موسسه خدمات رسانی متحد سلطنتی» میگوید: توانایی حمله موشکی دقیق به این معناست که ایران میتواند درقالب بازدارندگی موثر، واکنشی حساب شده به هرگونه اقدام نظامی احتمالی، نشان دهد. دشمنان ایران برای اقدام نظامی علیه این کشور محاسبه خواهند کرد.
حزبالله لبنان یک زرادخانه بزرگ و متنوع با بیش از ۱۴۰ هزار راکت و موشک در اختیار دارد. در حالی که بسیاری از این موشکهای حزب الله با قدرت دقت 700 متر است، اما ایران هزار موشک حزبالله لبنان را با سیستم هدایت شوندهای مجهز کرده که اهداف را در فاصله خطای دقتی 30 متری هدف قرار میدهد.
این توانایی و دقت موشکی حزب الله پایگاههای اسرائیل را با وجود داشتن یکی از بهترین سیستمهای دفاع موشکی دنیا (سیستم گنبد آهنین اسرائیل) در معرض خطر قرار داده است.
دکتر واتلینگ میگوید: «حزب الله اکنون میتواند از هدف قرار دادن مراکز شهری اسرائیل به سمت هدف قرار دادن پایگاههای نظامی اسرائیل برود و میتواند دفاع گنبد آهنین را به چالش بکشد.
«جاستین برونک» تحلیلگر «موسسه خدمات رسانی متحد سلطنتی» درباره مقیاس و سرعت پیشرفت ایران در عرصه فناوری موشکهای بالستیک معتقد است سرعت این پیشرفت حتی از سرعت پیشرفت فناوری هواپیماهای بدون سرنشین ایران هم بیشتر و نگرانکنندهتر است.
اهمیت حمله موشکی ماه ژانویه ایران به پایگاه آمریکایی «عینالاسد» در این نکته بود که موشکهای بالستیک ایران توانستند به طور دقیق ساختمانها و تاسیسات خاصی را در این پایگاه مورد هدف قرار دهند و دقت نقطهزنی خود را به رخ بکشند.
«ویپین نارانگ» محقق دانشگاه «ام آی تی» آمریکا در این باره به اکونومیست گفت: «مهمترین جنبه از حمله موشکی ایران (به پایگاه آمریکا) دقیق بودن موشکهای بالستیک کوتاه بُرد آنهاست. وقوع انقلابی در دقت موشکی ایران انکارناپذیر است و این فناوری دیگر در انحصار ایالات متحده آمریکا نیست. این امر پیامدهای عظیمی در عرصه جنگهای مدرن خواهد داشت.»
کارنامه پر از خالی دولت در حوزه مسکن
راهحل گرانی مسکن از نظر کارشناسان معلوم است و آنچه مشکل اصلی است، عدم اقدام هماهنگ در دولت است.
روزنامه خراسان درباره آشفتهبازار مسکن نوشت: وضعیت بازار مسکن انتقاد از دولت را در روزهای اخیر در پی داشت تا اینکه رئیسجمهور دستور تشکیل کارگروه بررسی عوامل گرانی مسکن و راهحلهای برونرفت از آن را صادر کرد.
قرار است این کارگروه از وزیر اقتصاد، وزیر راه و شهرسازی، رئیس کل بانک مرکزی و با مسئولیت معاون اول رئیسجمهور تشکیل شود.
البته به نظر نمیرسد که جستن راهحلهای برونرفت مسکن از وضعیتی که هماکنون شاهد آن هستیم، موضوع جدیدی برای دولت باشد.
نقش رشد بیحساب و کتاب نقدینگی ناشی از عملکرد ناتراز بانکها، رهاشدگی بازار مسکن و بازارهای موازی از نظر امکان سفتهبازی و نیز رویکرد گاهی اشتباه دولت درخصوص بخش مسکن غیرقابل انکار است.
بهعنوان مثال در دوره قبلی دولت، سیاست تحریک تقاضای مسکن با استفاده از ابزار صندوق مسکن یکم پیگیری شد که بهرغم جهتگیری صحیح، بهدلیل امکان ایجاد فضای سوداگری، عملا به رشد قیمت مسکن منجر شد. همچنین دولت در شرایطی در دوره قبلی خود، تمام اقدامات انجامشده در حوزه مسکن مهر را نادیده یا به باد انتقاد گرفت که این طرح در جای خود توانست با وجود برخی کاستیها، تقاضای مسکن تعداد زیادی از اقشار کمدرآمد یا با درآمد متوسط را پاسخ دهد. همچنین طرح تدابیری نظیر مسکن اجتماعی نیز اجرایی و عملی نشد تا اینکه در دوره جدید دولت، طرح اقدام ملی مسکن کلید خورد.
بررسی نوع تقاضاهای موجود در بازار مسکن، حاکی از این است که بیشتر تقاضاها در سالهای اخیر به سوی سرمایهگذاری در مسکن و سوداگری سوق یافته است.
سوداگری، دو اتفاق خاص را در بازار رقم زده است؛ اول کسب سود مداوم دلالان مسکن از ساخت یا خرید و فروش مسکن و دوم، احتکار خانههای خالی که بر اساس آمارهای سال 95، حدود دو میلیون و 580 هزار واحد بوده است. با این حال، کارنامه فعلی دولت نشان میدهد که در این دو حوزه اقدام عملی و مثمری انجام نشده است.
در حوزه خانههای خالی، بهرغم تکلیف چندین ساله، مجلس، همچنان کارکرد سامانه املاک و اسکان در شرایط نامعلومی به سر میبرد.
از عرضه مسکن که بگذریم، بازار اجارهبها نیز چندان تعریفی ندارد. طبق سیاستهای وزارت راه در دوره جدید قرار بر این بوده که موسسات اجارهداری مسکن با رویکرد کاهش هزینههای معاملات در این بازار وارد عمل شوند تا بخشی از فشار قیمتها در این بازار کاسته شود که تاکنون به نتیجهای نرسیده است. از سوی دیگر طرحهایی برای وام رهن مسکن، افزایش مدت قراردادهای اجاره یا تعیین سقف اجارهبها در قالب لایحه نیز در دولت مطرح شده که تقریبا به نظر میرسد به فرجام خاصی نرسیدهاند.
با این اوصاف میتوان گفت که از نظر مردم و کارشناسان، راهحلها معلوم هستند منتها آنچه تاکنون رخ داده، پراکندگی تصمیمات یا به مرحله اقدام نرسیدن راهحلها بوده است.