آیتالله سجادی از مبارزان انقلاب با بیان اینکه وقتی امام(ره) در نجف بحث ولایت فقیه را مطرح کرد، جنجال بهپا شد، گفت: طرح این موضوع، زمانی بود رخ داد که تفسیر قرآن در حوزه ها رسم نبود و اگر کسی تفسیر میگفت میگفتند سواد ندارد.
BLOCK}']['func'] = 'Get_Polls_Content'; $conf['{POLL_GENERAL_BLOCK}']['prms']['section_id'] = 0; ?>BLOCK}']['func'] = 'Get_Polls_Content'; $conf['{POLL_GENERAL_BLOCK}']['prms']['section_id'] = 0; ?>
امام «ولایت فقیه» را زمانی مطرح کردند که حتی تفسیر قرآن هم در حوزهها باب نبود
16 خرداد 1399 ساعت 14:30
آیتالله سجادی از مبارزان انقلاب با بیان اینکه وقتی امام(ره) در نجف بحث ولایت فقیه را مطرح کرد، جنجال بهپا شد، گفت: طرح این موضوع، زمانی بود رخ داد که تفسیر قرآن در حوزه ها رسم نبود و اگر کسی تفسیر میگفت میگفتند سواد ندارد.
به گزارش بلاغ در سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) برنامه تلویزیونی «بنیانگذار» در گفتوگو با برخی بزرگان انقلاب به بازخوانی فراز و نشیب های انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و نقش محوری رهبری انقلاب اسلامی پرداخته است.
آنچه پیش رو دارید متن کامل گفتوگو با آیت الله سیّد محمّد سجّادی است:
*سلام عرض می کنم و خیلی خوش آمدید.
علیکم السلام و رحمه الله و برکاته. ان شاالله موفق و موید باشید.
*خوبید ان شاالله؟
خدا را شکر. الحمدالله.
*از اینجا شروع کنیم که به عنوان کسی که از دوران قبل از انقلاب محضر امام (ره) را درک کردید و در نجف بیشتر در خدمت ایشان بودید، شاید برای خیلی ها سوال باشد که اگر نظره ولایت فقیه مطرح نمیشد، اساساً می شد بر رژیم پهلوی پیروز شد و انقلابی را به سرانجام رساند؟
امام «ولایت فقیه» را زمانی مطرح کردند که حتی تفسیر قرآن هم در حوزهها باب نبود
اساساً قرآن کریم و دعوت انبیاء، دعوت به توحید بوده است. سراسر دعوت انبیاء را در قرآن، همه را به اطاعت و عبادت خدا میخوانند؛ لذا در سیره امام (ره) که میبینید مخصوصاً در نجف که با ایشان حشر و نشر داشتیم، ایشان به التزاماتی که داشتند، مثلاً در نماز تمام نوافل را میخواندند و مقید بودند در شبانهروز 50 رکعت نماز را بخوانند تا به مبحث ولایت فقیه رسیدند و این مبحث که مطرح شد، خیلی جنجال به پا شد. مطرح کردن این مسائل و حتی بالاتر از این، در یک زمانی تفسیر قرآن در حوزه ها رسم نبود و اگر کسی تفسیر میگفت - نعوذبالله – میگفتند سواد ندارد. یعنی چنین جو وحشتناک ظلمانی در حد حوزه ها بود. خود قرآن هم محجور بود...
*فکر میکنم بحث ولایت فقیه در همان مقطع مطرح شد.
بله.
*برخورد بقیه افرادی که در حوزه بودند چطور بود؟ اینکه می گویید جنجالی به پا شد چطور...
بله. خب بالاخره یک عده ای خیلی رد می کردند، فریاد میکردند و یک چیز غیرمتعارف و غیرخلاف شرع میدانستند. مبانیشان هم خلاف بود اما مبنای حضرت امام (ره) در این قصه، مبنای قرآنی است. ما نماز جمعه نداشتیم؛ اینکه الان هزار و خرده ای منطقه نماز جمعه برگزار می شود این اقامه دین است. هدف این بود که صحبت از ولایت فقیه که می شود، آنچه دعوت انبیاء و مرسلین و قرآن برای اقامه دین است، این هدف را امام (ره) دنبال میکرد. منتهی با زبان خود و با اخلاصی که داشتند، با جهاد این هدف را دنبال می کردند.
حالا این مقوله و این طور حرف زدن یک مقابله های داخلی دارد و خارجی ها هم نمی پسندند؛ در یک کشوری که یک نفر مثل آل سعود باشد و بحرین را بخواهند بدهد، بگویند نفت را بدهید می دهد، هرچه می گویند فرمانبر است، نمی خواهند گروهی بیایند که به آنها گوش نمی دهند.
*عکس العمل امام (ره) در مقابل این مخالفت های درونی به خصوص درون حوزه چه بود؟
یک سبک امام (ره) سکوت بود. حلم و کرم ایشان در این موضوع خیلی بالا بود. به زبان حال می گفت لکم دینکم و لی دین؛ یک زمانی اتفاقی در نجف افتاد که برخی از دوستان چیزی گفته بودند، من به امام (ره) گفتم ایشان گفتند همه رفقا آمدهاند. روحانیون مبارز خارج کشور را جمع کرده بودند، به یاد دارم در آن جلسه گفتند انقلاب ما و هدف ما پیاده کردن همین احکام در رساله است. می خواهیم اینها را پیاده کنیم پس باید خود ما التزام به اینها داشته باشیم. آقای دعائی، آقای روحانی، آقای فردوسی، محتشمی و دیگران حدود 30-20 نفر بودند.
*در جایی گفته بودید از سختی های دوره مبارزه ما در نجف این بود که حتی انگ کمونیست بودن به ما می زدند.
عدهای در نجف برای تخریب و زدن امام ماموریت داشتند
بله. بالاخره عده ای ماموریت برای زدن امام (ره) داشتند، از طرف سفارت در نجف و ساواک ماموریت داشتند که هر کاری می خواستند می کردند. همه چیز آقا روحالله حلال بود؛ عجیب این بود که امام (ره) در طول این مدت نه کلامی، نه عکسالعمل خارجی، هیچی نداشتند؛ ایشان سکوت می کردند و حتی شاید شهریه ای که آقا مصطفی می گرفت، مخالفین او هم میگرفتند. طلبه هایی که مخالف بودند همان شهریه ای که امام به پسر خودش می داد به طلبه های دیگر هم می داد.
هیچ تغییری در شهریه ای ایجاد نمی کرد یعنی هیچ امتیازی بین کسانی که با امام (ره) بودند یا نبودند در این امور شهریه وجود نداشت.
*یک اصلاحی شکل گرفت، یک روش اصلاحی برای نهضت روحانیت شیعه شد. این چه اثری گذاشت؟
اگر بخواهیم آثار و برکات این را بگوئیم، به تعبیر قرآن «ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها» این نعمت حضرت امام (ره) و نعمت این نهضت قابل احصاء نیست. سه کلمه «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دو هزار سال ایران بود و یک ایرانی انتخاب و اختیار نداشت؛ این امر واضحی بود. واقعاً امام (ره) یک جامعه مرده عقب افتاده و فرسوده را با نفس روح اللهی خود زنده و بیدار کرد.
اگر انسان بنشیند و تحولات و ترقیات و برکاتی را که برای جامعه ما و برای بلاد و شهرهای ما، در آبادانی شهرها، در تمام این امور آمار مشخص کند، «ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها». از جهت داخلی و بین المللی شاهد هستید. آمریکا و اروپا و عرب هایی که با آنها متحد هستند در این 40 سال، آنها نمی خواهند یک روز ما باشیم؛ اینها شوخی نیست. دو هزار سال در ایران بودند و مجلسی نداشتیم. یک مجلس فرمایشی داشتیم که به فرمان شاه عمل می کرد.
*یک جایی از شما می خواندم درباره نقطه نظرهای استثنائی امام (ره) در دوران مبارزه؛ مثلاً حساسیت و پافشاری که روی قضیه فلسطین داشتند، یا نظری که درباره منافقین داشتند؛ مجاهدین پیش امام (ره) صحبت می کردند و امام (ره) خیلی خوب خط و ربط آنها را تشخیص می دادند و حتی از شما خواندم خیلی از علما اینها را تائید می کردند.
بله. آنها نامه نوشته بودند که «انهم فتیه آمنوا بربهم...» و تقاضا کرده بودند از امام که اینها را بپذیرند، ولی امام (ره) واقعاً غیر آن جهاتی که بیان کردم «ینظر بنورالله» بود. با نور خدا حرکت می کرد و در این جور موارد خدا نوری به ایشان عطا می کرد. یک نفر از اینها نزد امام (ره) آمد و نهج البلاغه خواند و وقتی نهج البلاغه خواند من شک کردم و بعد فهمیدم باطن اینها این چیزها نیست و بعداً خودشان هم اعلام کردند.
*یا مطلب دیگری گفته بودید سر آن هواپیمایی که ربوده بودند ...
بله. به بغداد آمدند و هر چه کردند که امام حرفی یا اقدامی کنند، نکردند.
*اگر یک نگاهی بخواهیم بکنیم بحران های مختلفی را طی کردیم و خیلی ها معتقد هستند عمود خیمه نظامف همین رهبری بود که توانستیم این بحران ها را با هدایت ایشان پشت سر بگذاریم.
بله؛ سیاستگذاری بنیانگذار جمهوری اسلامی که آنطور وارد میشوند، بعد انتخابات می گذارند، قانون اساسی درست می کنند، پایه هایی بود که امام (ره) درست کرد. پایه ها را خیلی محکم، قانونی، بینالمللی و مردمی گذاشت که هیچ کسی در هیچ جایش سوال نمی تواند بکند. محور تمام این مقاومت ها و نهضت ها رهبری است که الحمدالله بهترین رهبر و فرزند علمی، سیاسی، عرفانی و نورانی امام (ره)، حضرت امام خامنه ای که انتخاب شدند، ایشان حقاً و انصافاً پرچم امام (ره) را محکم هم در سطح داخلی و هم سطح بینالمللی با آرمان های اسلامی ایشان نگه داشتهاند.
امام صادق (ع) درباره حضرت ابوالفضل می فرمایند: «کان عمی العباس نافذ البصیره؛ خیلی بصیرت خوبی داشت و واقعیات را خوب می دید». حالا حضرت آقا هم همین صفت حضرت ابوالفضل (ع) را دارد که بصیرت زیادی دارد؛ مخصوصاً در شناخت دشمن و مواضعی که با کفار و آمریکا و اروپائی ها دارند، میفهمیم ممکن است یک چیزی را ایشان میبیند ممکن است ما دو سال بعد ببینیم. این نهضت را توانسته اند تا اینجا نگه دارند.
*چه مثال هایی می توانید بیان کنید برای عبور از بحران ها و پیچ های تاریخی، چه در دوران حضرت امام (ره) و چه در دوران رهبر معظم انقلاب؟
در دوران حضرت امام (ره) که همه بحران بود. یعنی ما یکی دو بحران نداشتیم، همین طور بحران بنی صدر، بحران کردستان، بحران سیستان و هر چه جمع می کردید، بحران دیگری خلق می شد. بحران نهضت آزادی، جبهه ملی، شهادت آیتالله بهشتی و همراهان ایشان در یکجا، اینها شوخی نیست. امام (ره) با آن توانی که داشتند ... خدا هم یاری می کرد. نصرت خدا را در این نهضت در گوشه به گوشه می بینید. جبهه را الان گاهی نشان می دهد ببینید که با چه شرایطی رزمندگان در این جبهه می جنگیدند. آن وقت یاری خداوند را در می فهمید. ما که اینجا نشسته ایم... الان هم مدافعان حرم و این بندگان صالح خداوند که شهید سلیمانی فرمانده آنان بود، چه کار کردند؟ والا نه مدافع حرم که مدافع حریم و ناموس کشور و همه مردم هستند. انجا به نام مدافع حرم می گویند در واقع مدافع همه چیز ایران و منطقه هستند.
*شما این را تاثیر حکومت اسلامی و ولایت فقیه می دانید؟
بله. یک خصوصیت این پایه و اساس و ولایت فقیه این است که آنها نمیتوانند خیلی در آن نفوذ کنند. واقعاً می بینیم که خدا آقا را یاری می کند؛ «لقد نصرکم الله فی مواطن کثیره» را داریم میبینیم. در همین بحث کرونا تمام دنیا به زانو درآمده است، ولی ایران با ایمان و اخلاص و حرکات با ایمان و جهادی که انجام میگیرد، تحت اشراف ولی فقیه این کارها انجام می شود. اینها در هیچ نظامی غیر از نظام فقاهتی که برگرفته از قرآن و سنت نبوی است... این برکات برای این است.
*برخی می گویند اگر ولی فقیه و رهبری را هم نداشتیم، میتوانستیم این بحرانها را با اتکا به مردم پیش ببریم.
نه، مردم آنطور که با امام (ره) و انقلاب بیعت کردند، با کس دیگری اینجور کنار نمی آمدند. یقیناً موجب تشتت و تضارب آرا و درگیری های خارجی و منطقه ای میشد و یقیناً ایران چند تکه می شد. حالا مقام معظم رهبری به وظیفه خدایی خود عمل می کند و ما باید یاری کنیم. ایشان گاهی مطالبی را بیان می کند، ولی فقط گاهی پخش و چاپ می شود و هی گفته می شود.
من به دوستان گفته ام ایشان سالی را به نام جهش تولید نامگذاری می کند. متاسفانه گاهی میبینیم اینطور عمل نمی شود. الان در باب کرونا همه وارد شدند و متحد هستند و واقعاً هم نتیجهبخش بود، در بقیه امور هم همینطور باشد. اگر مثل کرونا، کل نظام اعم از رهبری، دولت، دکتر، مهندس و همه با هم متحد شوند، می توانند یک کاری کنند. مفاسد اقتصادی، فحشا و منکرات همانطور که کرونا را جدی گرفتیم، اینها را هم جدی بگیریم.
در این گام دوم که آقا سفارش میکنند و اخیراً سفارشی به دانشجویان داشتند که یکی نباید انفعالی با مسائل برخورد کنیم، خیلی جدی و جهادی برخورد شود. مورد دیگر هم این که از انحراف بترسیم که ما را از مسیری که داریم منحرف نکنند. هم انحراف نکنیم و هم منفعلانه برخورد نکنیم. باید همیشه جهادی با کل مسائل برخورد کنیم. باید به کلمات این رهبر و آقا که اینطور با بصیرت است، عمل کنیم و ایشان یک عقیده خوبی دارد و قرآنی هم هست. من دیدم خیلی مسائل ایشان قرآنی است. یک نمونه این که می فرماید به داخل تکیه کنید.
*یکی از بحران هایی که زمان حضرت امام (ره) داشتیم بحث قائم مقامی رهبری بود که اتفاق افتاد.
بله، آنهم به آن شکل شد.
*امام (ره) چطور این قضیه را مدیریت کردند؟
برای امام (ره) اسلام و مردم خیلی مهم بود. حکومت جمهوری اسلامی و نظام را دوست داشتند بماند. در آن جریان احساس کردند اگر این قصه حل نشود انحراف بزرگی در اصل جمهوری اسلامی پیش میآید. بخاطر همان گروه مهدی هاشمی امام (ره) احساس خطر کردند، چند بار اعلام خطر کردند و بعد دیدند اتفاقی نمیافتد و مجبور شدند علی رغم میل نفسی و دلی خودشان، این کار را انجام دهند و آن چیزی را که دوست دارند فدای اسلام شود و این کار را کردند.
*برای شماها که به امام (ره) نزدیک بودید این مسئله شوکآور نبود؟
بله. برای همه شوک آور بود، حتی برای سپاه و نیروهای نظامی تعجبآور بود، اما امام (ره) این کار را کردند.
*شما هم با آقای منتظری برای صحبت می رفتید؟
نه. کسانی می رفتند و می آمدند.
*اول به نوعی توصیه کردند اصلاح کنند و اصلاح نشد.
بله. تقاضایی داشتند و ایشان هم گوش نکردند و امام (ره) مجبور شدند این کار را کنند.
*درباره قاطعیت صحبت کردید، چه نمونه هایی می توان درباره قاطعیت مقام معظم رهبری زد که جا پای امام (ره) گذاشتند؟
ایشان هم در مسائلی که بحرانآفرین است، مانند قضیه سال گذشته که ریختند و شهرها را بهم زدند.
*برای بنزین
بله. کل کشور به آتش کشیده میشد، کل امنیت کشور از بین می رفت اگر رهبری وارد نمیشدند، به بهانه بنزین کل کشور را به هم میریختند و بعد ناامنی میشد و بنابراین امنیت کشور شوخی ندارد.
ایشان هم با جدیت و صلابت به عهده گرفت و گفت من با نظریه سران قوا موافق هستم و قائله را جمع کردند. معلوم بود فتنه می شود. پیدا بود یک چیز برنامه ریزی شده سراسری بود که از خارج و منافقین عمل می کردند. چقدر خارجی ها به به و چه چه گفتند و خوشحال شدند؛ این فتنه کمی نبود.
*یک چیزی که قبلا بیان کردید می گفتید تفاوت عمده حضرت امام با اکثر علمای دوره غیبت، در مردود شمردن اندیشه جدایی دین از سیاست بود.
بله. حتی امام (ره) در وصیتنامهشان هم بیان کردند. از قم که امام (ره) صحبت هایی می کردند تا در نجف، این یک چیزی بود که مجموعه علما و فقها از دخول در این امور پرهیز میکردند و این را صحیح نمیدانستند.
*هنوز هم چنین چیزی را داریم؟
بله. الان هم هستند ولی خیلی ها جرات نمی کنند بیان کنن، اما هستند که عقیده بر این دارند که باید در این امور سیاسی دخالت نکرد ولی امام (ره) این ضرورت را هم از گفتار امام (ره) و هم از رفتار ایشان و هم جهاد ایشان می توان فهمید. پیغمبر خدا الگو است؛ اگر ایشان را بخواهیم الگو قرار دهیم با این الگو و شاخص و با سیره امیرالمومنین (ع) میبینیم سیره امام (ره) به کدام بیشتر نزدیک است؟ مثلا سیره امام (ره) در مواجهه با کفار به رسول خدا (ص) نزدیک است یا آنهایی که میگویند نه، باید بنشینیم و حالا فلسطین را هم ببرند؟...
امام (ره) در درسشان می گفتند روایت است که «الفقهاء حصون الاسلام» فقها حصن اسلام و دیوار دین هستند. این دیوار را کسی ببرد می گوییم برد، آن یکی دیوار هم یکی ببرد پس کجا حفظ اسلام می شود؟ حصن الاسلام یعنی اسلام را حفظ کند. یعنی موقعی که می بینید اصل اسلام و مسلمین در خطر هستند هیچ عملی انجام ندهید و بگوئید در سیاست دخالت نمی کنیم، این خواسته هم کفار و هم منافقین و هم کسانی است که می خواهند ثروت همه کشورها را غارت کنند. منتهی آرزوی خود را دست می یابند.
سیره امام (ره) سیره رسول الله است، سیره امیرالمومنین (ع) است، منتهی سخت است. از روزی که امام (ره) علیه کاپیتالیسیون صحبت کرد جان او در خطر بود؛ یعنی کسی شکی نداشت که امام (ره) را می برند که اعدام کنند؛ حالا اسبابی جور شد و علما جمع شدند و از این اعدام جلوگیری کردند. این جهاد شوخی نبود که ایشان شروع کردند. در تمام طول نهضت، همیشه ایشان خط مقدم بود. ملاحظه کنید از روزی که شروع میکند تا ترکیه تبعید میشود تا ایشان را نجف می آورند، در خط مقدم این جبهه بوده و بارها آنجا تهدید به ترور شده است. ایشان می گفتند بهتر! صدای مظلوم به گوش من نمی رسد. می خواهند من را ترور کنند مشکلی نیست. هیچ وقت هم از این چیزها نه میترسید و نه به این موارد فکر میکرد.
*در جایی هم گفته بودید قائله ترور در عراق و در نجف طراحی می کردند.
بله. می خواستند رفقای امام (ره) را ... که اختلاف بیندازند. ممکن بود 20-10 نفر از دوستان امام (ره) را بگیرند و به عنوان ترور امام (ره) اینها را اعدام کنند. این خیلی سنگین است.
*چطور به امام (ره) منتقل شد؟
بالاخره ارتباطاتی بود و برخی ها خبر می دادند. بعثی ها هم بسیار شقی بودند یعنی از این کارها بسیار می کردند و امام (ره) ترجیح دادند نجف نمانند.
*بخاطر همین موضوع بود.
یک علتش این بود. بالاخره امام (ره) می گفتند اگر قرار است اینجا صحبت نکنیم جای دیگر می رویم.
*شما با حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا رابطه خیلی نزدیکی داشتید. رابطه امام (ره) با این دو بزرگوار چگونه تعریف میشد؟ چون همان زمان و الان هم می گفتند آقازاده ها در بیوت مراجع نقش ویژه ای دارند. امام (ره) در تصمیم سازی ها چطور برخورد می کرد؟
آنچیزی که در نجف ما دیدیم در سیره امام (ره)، این بود که واقعا علاقه داشت. امام (ره) هم به حاج آقا مصطفی و هم به حاج احمد آقا علاقه شدیدی داشت و واقعاً اینها هم با صداقت و باوفا نسبت به امام (ره) بودند، یعنی هیچ وقت ... به قول مقام معظم رهبری در چهلمین سالگرد حاج آقا مصطفی که خدمت ایشان رسیدیم، یکی از ویژگی های حاج آقا مصطفی این بود که هیچ در ایشان آقازادگی نبود؛ از نظر برخورد، از نظر زندگی، از نظر حرف! برخی متفاوت زندگی می کنند، متفاوت حرف می زنند، در برخی جاها هست. ولی میفرمودند یکی از مشخصههای ایشان این بود که هیچ در ایشان آقازادگی نبود؛ در گفتار، در برخورد، تواضع بسیار بود. تواضع با مردم، با طلاب، با امام (ره) و ... داشتند. اینها به امام (ره) عقیده داشتند. غیر علاقه پدر و پسری، واقعاً به پدر و راه او ایمان داشتند. لذا خالصانه خدمت میکردند.
*چقدر احتمال می دادید امام (ره) جمع شما را ترک کند؟
سن ایشان بالا بود و سکته قلبی داشتند، بالاخره امر عادی است.
*در مورد جانشینی ایشان چه فکری می کردید؟
این هم کار خدا بود. همه چیز این انقلاب واقعاً خدایی است. یکی همین مورد است. یک دعایی از امام زمان (ع) است که می فرماید خدایا موقعی که امور ما مشکل می شود، توی دری را باز می کنی که به ذهن هیچ کسی نمی رسد. اینها کار خدا است. در جبهه هم همین طور بوده است؛ خاطرات جبهه را نقل می کنند، می بینیم واقعاً راه ها بسته است و خداوند یکهو راهی را باز می کند. این هم یک کار خدایی بود که اتفاق آراء و مباحثات بود و نتیجه یک نتیجه 100 درصد لطف خدا بود تا شیرازه کشور و اتحاد مردم و ستون نظام به همین شکلی شود که شد.
*نقش حاج احمد آقا در این موقعیت چه بود؟
ایشان هم نشان داد اولین کسی بود که با این امر بیعت کرد و پای این تا آخر ایستاد. سخنرانی ها و برخورد ایشان را ببینید. ایشان یک کلمه تخطی از آرمان امام (ره) و رهبری نکرد.
*خاطرات زیادی با حاج احمد آقا (ره) دارید. برنامه ای با هم داشتیم و اشاره ای هم کردید حتی برخی به حاج احمد فشار میآوردند.
بله. این هم بود دیگر. ایشان خودشان می گفتند جلساتی می گذاشتند و گاهی 8-7 ساعت بود، ولی من در حسینیه درست بالعکس حرف می زدم. یعنی ایشان میگفت اگر من به عنوان فرزند امام (ره) کاری کنم، حرفی بزنم و حرکتی کنم، هم خلاف عقل و هم خلاف شرع است. فتنه میشود و در این صورت ایران افغانستان و عراق میشود.
کد مطلب: 426395