ترامپ عصبانی است چون ایران تحریمها را زیر پا گذاشت
آمریکا درست همان زمانی که در حال اعمال فشار حداکثری بود، در مقابل ایران غافلگیر شده است.
روزنامه آسیا تایمز در این باره خاطرنشان کرد: تداوم سخنان ضد ایرانی دونالد ترامپ به نظر میرسد راهی برای منحرف کردن توجهها از پرداختن به شکستش در مقابله درست با کرونا باشد. آنچه واشنگتن را برآشفته کرده، این است که ایران با وجود فشار حداکثری آمریکا طوفان کرونا را از سر گذرانده است. این مسئله بیش از همه ترامپ را عصبانی کرده است.
ترامپ در هفته قبل در توییتی از دستور خود به نیروی دریایی آمریکا برای شلیک و نابودسازی هر شناور مسلح ایرانی که برای کشتیهای آمریکایی مزاحمت ایجاد کند، خبر داد. چنین سخنانی تلاش برای منحرف کردن توجهها از پرداختن به ناکارآمدی وی در مقابله درست با کروناست.
واکنش ایران به توئیت ترامپ، تحقیرآمیز بود و سخنگوی نیروهای مسلح این کشور گفت: «آمریکاییها به جای زورگویی برای نجات نیروهای خود که به کرونا مبتلا شدهاند، تلاش کنند.» پس از آن ایران فیلمی را از هشدار سپاه به یکی از ناوهای آمریکایی در پی نزدیک شدن آن به آبهای ایران منتشر کرد.
ترامپ اصلا نباید اکنون که متحدان عربش همگی برای مقابله با کرونا گرفتار هستند و تعداد زیادی از ملوانان آمریکایی به این بیماری مبتلا و در بنادر مختلف جهان قرنطینه شدهاند، به جنگی نظامی در خاورمیانه فکر کند.
آنچه واشنگتن را برآشفته کرده، این است که تهران با وجود فشار حداکثری آمریکا طوفان کرونا را از سرگذرانده است. این را در اظهارات توام با عصبانیت مقامات ارشد آمریکایی به روشنی میتوان دید.
دولت آمریکا حتی تقاضای ایران برای دریافت وام 5 میلیارد دلاری از صندوق بینالمللی پول با هدف مبارزه با کرونا را رد کرد.
با این وجود اقدام ایران به پرتاب موفقیتآمیز ماهواره نظامی که همه بخشهای آن ساخت دانشمندان ایرانی بود، دولت ترامپ را غافلگیر کرد. پیامی که در پس این موفقیت نهفته بود این است که تحریمها مانعی برای پیشرفت ایران نخواهد شد.
روشن است که ترامپ دیگر گزینهای ندارد. حالا پس از چند ماه، معلوم شده که صدور دستور ترور ژنرال سلیمانی نیز خطایی فاحش بوده است. ترور وی نه موقعیت ترامپ را در انتخابات تقویت کرد و نه عزم ایران و موقعیت این کشور را در عراق سست؛ بلکه بر سرسختی ایران افزود.
دستگاه دیپلماسی ایران که در دو ماه گذشته فعالیت زیادی نداشت، اکنون با عبور از بحران کرونا فعالتر شده است. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به دمشق رفت و در آنجا بر پایداری در حمایت از مقاومت تاکید کرد. سرلشگر قاآنی نیز به بغداد سفر کرد. سیاست ایران در قبال افغانستان نیز فعالتر شده است.
نیوزویک: راهبرد فشار حداکثری و تغییر رژیم در ایران شکست خورد
رسانههای غربی معتقدند آمریکا اهرمهای فشار خود علیه ایران را از دست داده و باید در سیاست خود تجدید نظر کند.
مجله نیوزویک در این زمینه با اشاره به بنبست سیاستهای دولت آمریکا مقابل جمهوری اسلامی ایران نوشت: آمریکا باید از عراق، سوریه، یمن و دیگر درگیریهای خاورمیانه که میتواند به افزایش نگرانیهای منطقهای و افزایش احتمال درگیری ناخواسته با ایران منتهی شود، کنار بکشد. همچنین بهجای تهدید و اجبار، سیاست خارجی بر مبنای دیپلماسی را پیش بگیرد و بهجای برتریجویی، صلح را هدف خود قرار دهد.
گزینه تغییر نظام هرگز نباید روی میز قرار میگرفت، با این حال سالهای متمادی در گوشه و کنار ساختار حاکم برسیاست خارجی آمریکا محبوبیت داشته است. «جان بولتون» مشاور امنیت ملی اخراجی بیشرمترین کسی بود که خواستار این تغییر رژیم بود، از سوی دیگر «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا با این مفهوم بیگانه نیست.
تهاجم به خاک ایران مشابه جنگ عراق نخواهد بود و از هر نظر بدتر خواهد بود. خطر اصلی این نیست که تهران آمریکا را شکست دهد بلکه، خطر اصلی این است که به پرهزینهترین و بزرگترین جنگی تبدیل شود که میتواند خون ما را بخشکاند.
باید درک کنیم که تحریمهای سنگین اعمال شده تحت راهبرد فشار حداکثری در تغییر دادن موضع تهران شکست خورده است و بهخصوص در برهه شیوع ویروس کرونا جامعه ایران را در نقطه تقابل با ما قرار داده است. این کار نیازمند ارزیابی مجدد اولویتهای سیاست خارجی آمریکا است. پس از نزدیک به دو دهه درگیری در سطح منطقه که بیشتر زیان داشته تا سود، زمان آن رسیده که این جنگهای طولانی و نسل به نسل، کاملاً به پایان برسند.
در همین حال پایگاه اینترنتی ریسپانسیبل استیت کرفت در تحلیلی خاطرنشان کرد ایران همه اهرمهای آمریکا را از بین برده است. دولت ترامپ در حال از دست دادن گزینههای پیش رویش برای برگزاری مجدد مذاکرات است. دولت ترامپ به اندازهای ناامید و مستأصل شده است که در تلاش برای متقاعد کردن اعضای شورای امنیت سازمان ملل است که آمریکا اولین طرفی نبود که از برجام خارج شد.
درسی که آمریکا گرفت، واضح است: وحشیگری دیپلماتیک هزینههایی حتی برای یک ابرقدرت دارد. مشخصتر اینکه: بار دیگر به توافق هستهای ملحق شو و برای مذاکره مجدد بر سر آن، پافشاری نکن. دولت ترامپ طی سه سال گذشته، همه حسن نیتهای بینالمللی در قبال آمریکا را از بین برده و از توافقات بینالمللی خارج شده است. آمریکا از هم پیمانان خود نیز دست کشیده و به دیکتاتورها نزدیک شده است.
آمریکا در ارتباط با ایران دیگر اهرمی در اختیار ندارد. با اینکه تحریمهای آمریکا سبب وارد شدن آسیبهایی شده، اما آمریکا نتوانسته است ایران را وادار به تسلیم در برابر درخواستهای خود کند. مذاکره ایران با آنکه با مشکلاتی مواجه است، اما همه اهرمهای آمریکا را از بین برده و این در حالی است که اهرمهای خودش همچنان دست نخورده باقی مانده است. تهران در واکنش به اقدامات ترامپ میتواند از تعهدات خود در قبال برجام دست بکشد و این کار را هم انجام داده است. ایران میتواند از برجام دست بکشد یا اینکه از انپیتی خارج شود و به توافقنامه پادمان خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز پایان دهد. اینها و دیگر گزینهها همچنان برای ایران وجود دارد و این کشور تاکنون از این اهرمها استفاده نکرده است و آماده استفاده از آنها در صورتی است که آمریکا همچنان به وحشیگری دیپلماتیک خود ادامه دهد.
ترامپ با این تصور که میتواند به توافق هستهای دیگری با ایران دست پیدا کند، خود را به دردسر انداخت و اکنون در حال التماس کردن است.
از سوی دیگر «انستیتو واشنگتن» نیز در گزارشی ضمن ارزیابی پرتاب موشک ماهوارهبر ایران نوشت: پیشرفت موفقیتآمیز ایران در زمینه موشکی و فضایی، قواعد بازی نظامی- سیاسی با ایالات متحده آمریکا را تغییر داده است.
ایران پس از چندین تلاش، پرتاب موفقیتآمیز نخستین ماهواره خود را به مدار توسط نیروی سپاه اعلام کرد. علیرغم اهمیت عملی و علمی این دستاورد، این پرتاب نشانگر توانایی ایران در ساخت موشک حامل سوخت مایع و جامد است.
آرمان: عملکرد اصلاحطلبان مردم را سرخورده کرد
یک روزنامه اصلاحطلب تصریح کرد: فراکسیون امید هیچ ایده معقول و کارسازی نداشتند و موجب روگردانی مردم شدند.
آرمان نوشت: مردم در انتخابات سال 94 بر اين باور بودند که ليست اميد متعهد به رويکردي است که آنها برگزيدهاند و اين مقوله عاملي بود تا پيروزي براي اين جناح به راحتي به دست آيد. به هر دليلي در طول چهار سال گذشته و در مجموع افراد منتخب مردم نتوانستند نمره قبولي از آحاد جامعه کسب کنند. اين عدم موفقيت به دو علت عمده رقم خورد. علت نخست ريشه در عوامل دروني مجلس داشت و برخي علل نيز در خارج از مجلس سبب شد تا اين عدم موفقيت حاصل شود. از سوي ديگر فراکسيون اميد مجلس شوراي اسلامي هيچ ايده معقول، کارساز و موثر با نگاه به مختصات فضاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي کشور نداشتند بلکه بيشتر رويکردي منفعلانه و گاه بسيار محافظهکارانه داشتند و اين در نگاه مردم هوشيار و ناظر جامعه ما بسيار منفي جلوه داده است زيرا در عرصههايي که مردم نياز داشتند تا منتخبين آنها صداي مردم باشند و در مشکلات عديده اقتصادي و اجتماعي به داد مردم برسند در عمل هيچ کار مثبتي از مجلس نديده و خود را در اين عرصه ودر ميان مشکلات تنها ديدند. به همين دليل امروز در جامعه مشاهده ميکنيم که مردم بهواسطه عملکرد اصلاحطلبان سرخورده شدهاند و اين مقوله ريشه در عملکرد فراکسيون اميد داشت. کاهش ميزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس يازدهم نيز حاصل همين مقوله بود. تعداد محدودي از نمايندگان فراکسيون اميد نيز در اين ميان حرف مردم را انتقال دادند و حداقل انتظارات را برآورده ساختند اما غالب آنها از اين مقوله فاصله داشتند و نتوانستند وکيل مردم باشند و از حق آنها دفاع کنند، مقولهاي که امروز منجر شده است تا تقصيرات اين عدم موفقيتها را به گردن يکديگر بيندازند و افراد شاخص جريان اصلاحات را مورد هجمه قرار دهند.
هفت سال شعار شفافیت و برچیدن سازوکارهای آن!
آقای روحانی همواره شعار شفافیت سرداد اما عملکرد بخشهایی از دولت در این زمینه نزدیک به فاجعه است.
روزنامه وطن امروز در یادداشتی مینویسد: نباید اجازه داد در حاشیه بحثهای روزمره سیاسی گم شده، به فراموشی سپرده شود. چنین مسائلی را میتوان به مثابه نیازهای اساسی جامعه برای حرکت در نظر گرفت. از جمله مهمترین این مسائل، بحث شفافیت در مسائل اقتصادی است؛ امری که در زمره وعدههای انتخاباتی حسن روحانی بود و مکرر از سوی رئیسجمهور تکرار شده است. روحانی خردادماه 92 میگفت: «بحث شفافیت از جمله مسائلی است که میتوان در همان ماههای اول درست کرد... من الان به مردم عزیز قول میدهم دولت تدبیر و امید قانون مربوط به گردش اطلاعات و شفافیت را ظرف 90 روز اجرایی خواهد کرد. بالاتر از این را هم بگویم؟! اگر مردم احساس کنند دولت، دولت تدبیر است، دولت شعار نیست، دولت صادق است، دولت راستگویان است، خودش 20 درصد مسئله را حل میکند». روحانی در جایی دیگر میگوید: «راهی جز شفافیت برای ریشهکن کردن فساد نداریم، همه باید در اتاق شیشهای برویم و مردم تمام اقدامات ما را مشاهده کنند». در صحنه عمل اما پس از 7 سال، خبرهای مربوط به عملکرد اقتصادی دولت، در سایه عدم شفافیت، اگر نگوییم فاجعه است، خبر از وقوع فجایعی گسترده و احتمالی(!) میدهد. مسأله این نیست که بهرغم تکلیف قانونی برای شفافسازی حقوق و مزایای مدیران و کارکنان و ثبت آن در سامانه حقوق و مزایا، دولت هنوز به این ابتداییترین تکلیف شفافیتمحور خود هم عمل نکرده یا در پروندهاش، تصمیمات عجیبی مثل حذف کارت سوخت، طرح شبنم و ایرانکد را دارد که همگی موجب رونق قاچاق کالا و سوخت بوده است. واقعیت تلختر خبرهای تکاندهندهای است که در ایام اخیر پیرامون ضربههای مهلک عدم شفافیت بر جیب قشر مستضعف و بیتالمال شنیده میشود. گزارش اخیر دیوان محاسبات درباره تفریغ بودجه سال 97 به معنی واقعی کلمه یک فاجعه بود؛ فاجعهای که تاریخ به این زودی آن را از یاد نخواهد برد. گزارشی که میگوید 68 درصد احکام بودجه، انحراف داشته و 18 درصد احکام، اساسا عملکردی نداشته است.
طبق گزارش مذکور در بازه سالهای 94 تا 97، تنها 26 درصد واگذاریها در زمینه خصوصیسازی روندی سالم و صحیح داشته، 74 درصد دیگر دچار انحراف بوده است. جالبتر اینکه بخش مهمی از اقساط این واگذاریهای قسطی و عجیب و غریب هم معوق شده و به حساب خزانه دولت واریز نشده است. پرداختهای بالاتر از سقف پرداختی معمول به چندین مدیر ارشد و سرنوشت عجیب ارزهای دولتی هم بخش دیگری از غمنامه این گزارش تاریخی است. مجلس اولین نهادی است که مطابق وظیفه قانونی و شرعی خود باید در برابر این بیانضباطی مالی قد علم کند و به مطالبه حقوق ملت بپردازد اما نمایندگان همراه با دولت پس از چند بار به شکست کشاندن طرح شفافیت آرای نمایندگان مجلس و حمله به آن، در نهایت تصویب قانون مذکور برای اجرایی شدن آن در مجلس بعدی را به انجام رساندهاند!
معدود نمایندگان منتقد دولت اما در روند پیگیری بیانضباطی مالی سالهای اخیر، آمارهای تکاندهندهتری از متن گزارش تفریغ دیوان محاسبات را به رسانهها اعلام میکنند. آنگونه که «حسینعلی حاجیدلیگانی» عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اخیرا در همین زمینه گفته است: «طبق بررسیها، 90 درصد شرکتهایی که ارز 4200 تومانی را دریافت کرده بودند شرکتهای کاغذی بودند که سال 96 در سازمان ثبت شرکتها ثبت شده بودند». حاجیدلیگانی در ادامه دلیل ناتوانی مجلس در نظارت بر عملکرد دولت در این زمینه را اعمال نفوذ هیئترئیسه مجلس به نفع دولت اعلام کرده و میگوید: «ما هر قدر فریاد زدیم و از ابزارهای نظارتی استفاده کردیم متاسفانه هیئترئیسه مجلس همراهی نکرد و اجازه نداد کار نظارتی ما به نتیجه برسد».
واگذاری غیرهدفمند تسهیلات بیعدالتی و موجب اتلاف منابع است
دولت بدون ساماندهی به اطلاعات اقتصادی و رفتار هوشمند بر مبنای آن، منابع ملی را در معرض حراج و مصرف نادرست قرار میدهد.
روزنامه وطن امروز در اینباره نوشت: علاوه بر تسهیلاتی چون تعویق اقساط بانکی، استمهال وامها و... پرداخت یک میلیون تومان به خانوارهای یارانهبگیر و اعطای تسهیلات ۷۵ هزار میلیارد تومانی به کسبوکارها و مشاغل آسیبدیده را میتوان از مهمترین حمایتهای اقتصادی دولت در مقابل تبعات اقتصادی ویروس کرونا دانست. با این حال شواهد حکایت از عدم رضایت افراد و بنگاههای تولیدی آسیبدیده از حمایتهای دولت دارد.
دولت در پرداخت ارقام ۲۰۰ و ۶۰۰ هزار تومانی به 3 میلیون نفر از افراد جامعه، کاملا هدفمند اقدام کرد و این کار بهدرستی و بدون هیچ حرف و حدیث و معطلی صورت گرفت. اما موضوع پرداخت وام یک میلیون تومانی به خانوارهای یارانهبگیر با اما و اگرهای زیادی مواجه شد. دلیل این امر این است که 3 میلیون نفر اولیه عمدتا افراد تحت حمایت نهادهایی مانند کمیته امداد و بهزیستی و عمدتا فاقد درآمد بودند لذا نیاز آنها بهواسطه این موضوع برای دولتمردان محرز شده است. اما در موضوع پرداخت وام یک میلیون تومانی به افراد یارانهبگیر طبیعتا میان ۲۳ میلیون خانوار یارانهبگیر تفاوت درآمدی و ثروتی بسیاری وجود داشته به نحوی که نمیتوان این افراد را در یک دهک یا طبقه به لحاظ اقتصادی تعریف کرد. همین موضوع یعنی عدم آگاهی کامل دولت نسبت به وضعیت اقتصادی یا به عبارت دقیقتر نبود یک پایگاه اطلاعات اقتصادی منسجم باعث شده دولت پرداخت یک میلیون تومان وام را به تمام ۲۳ میلیون خانوار یارانهبگیر اختصاص دهد. در حالی که ممکن است برخی از این خانوارها نیازی به این وام نداشته یا برخی دیگر برای رفع مشکلات خود به رقمی بیشتر نیاز داشته باشند.
ضعف اطلاعات اقتصادی دولت صرفا محدود به اطلاعات افراد حقیقی نبوده بلکه درباره اطلاعات بنگاهها و واحدهای تولیدی نیز صدق میکند.
میزان حمایت دولت از واحدهای تولیدی مانند استمهال تسهیلات و ارائه بستههای حمایتی، برای تمام بنگاههای آسیبدیده- و گاه آسیبندیده- فارغ از میزان آسیب آنها یکسان دیده شده است. این در حالی است که اگرچه شیوع ویروس کرونا عمده کسبوکارها را با اخلال ایجاد کرده اما طبیعتا آسیبی که فعالیتهای خدماتی مانند فعالیتهای مربوط به گردشگری، از شیوع این ویروس دیدهاند با آسیب واحدهایی مانند تولید فولاد و سیمان یا فعالیتهای مربوط به کشاورزی یکسان نیست.
حمایت یکسان از فعالیتهای تولیدی، اصناف، مشاغل و افراد و نگاه علیالسویه در حمایت از افراد و بنگاههای اقتصادی نهتنها به دور از عدالت بوده بلکه به نوعی اتلاف منابع به شمار میرود؛ اتلافی که ریشه اصلی آن فقدان یک پایگاه اطلاعات اقتصادی مناسب است.