تماس بیارزش ماکرون و 11 تعهد بر زمینمانده اروپا
یک سایت حامی دولت در ارزیابی تماس تلفنی رئیس جمهور فرانسه با آقای روحانی تصریح کرد؛ این تماس برای اطمینان از ادامه تعهدات یکطرفه ایران در برجام است، نه اجرای تعهدات اروپا در زمینه برداشتن تحریمها.
فرارو مینویسد: تماسهای ماکرون با روحانی معمولا بیدلیل نیست و به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند: 1- زمانی که اروپا از یک تصمیم محتمل ایران نگران است و میخواهد ایران را به عدم اتخاذ تصمیمی ترغیب کند. 2- زمانی که اروپاییها ابتکار عملی برای حل بحران دارند و میخواهند ایران را به پذیرش این ابتکار ترغیب کنند.
به نظر میرسد، تماس اخیر ماکرون با روحانی از نوع اول باشد. کاخ الیزه در بیانیهای ابراز امیدواری کرده که ایران به پایبندی به تعهدات هستهایاش بازگردد و از اتخاذ اقدامات ناسازگار با برجام خودداری کند. چنین درخواستی از جانب ماکرون کمی عجیب به نظر میرسد. چرا که ایران به رغم اعلام اینکه همه محدودیتهای عملیاتی در برجام را کنار گذاشته، از تعلیق اجرای تعهدات کلیدی برجام، خصوصا تعهدات پادمانی، خودداری کرده است.
آخرین باری که ماکرون با روحانی تماس گرفت، تقریبا سه ماه پیش بود؛ زمانی که تنشها بین ایران و آمریکا به دلیل ترور سردار سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در بغداد، به شدت بالا گرفته بود. همزمان، روند کاهش تعهدات هستهای ایران به مراحل نهایی خود رسیده بود. در آن زمان، ماکرون در تماسی با روحانی، وی را ترغیب به تنشزدایی کرده بود.
اقدام اروپاییها در فعالسازی مکانیسم حل اختلاف و سپس تمدید نامحدود مهلت این مکانیسم نیز نتوانست به دیپلماسی جان تازهای بدهد.
فرانسویها و به طور کلی اروپاییها، به رغم حمایت سیاسی از کارزار دیپلماتیک ایران جهت رفع تحریمهای آمریکا علیه آن، از اتخاذ هرگونه اقدامی که تحریمهای آمریکا را نقض کند، اجتناب کردند. اینستکس هنوز در حد یک کانال بشردوستانه فعالیت میکند و هیچ خبری از احتمال فروش نفت ایران از طریق این سازوکار نیست.
روزنامه وطن امروز نیز در این زمینه نوشت: تماس تلفنی ماکرون با روحانی و ابراز امیدواری نسبت به بازگشت ایران به تعهدات برجامیاش یک روز پس از آن رخ داد که اعلام شد ایران 5 گام کاهش تعهدات هستهای خود را برای مجاب کردن طرفهای اروپایی جهت انجام تعهداتشان در برجام انجام داده و فعال کردن اینستکس آن هم در حد چندهزار یورو هیچ نسبتی با مطالبات ایران ندارد. اروپاییها پس از خروج آمریکا از برجام در قالب تعهدات یازدهگانه به ایران وعده دادند تبعات این تصمیم آمریکا را برای ایران جبران کرده و از جمله در زمینه خرید نفت و برقراری مبادلات تجاری و بانکی با ایران همکاری کنند. با این حال اکنون و بعد از گذشت حدود 2 سال از شروع مذاکرات موسوم به برجام اروپایی هیچ یک از تعهدات طرفهای مقابل اجرایی نشده است.
نیویورک، پایتخت کرونا در جهان/ 17 میلیون آمریکایی بیکار شدند
در حالی که رسانهها از تبدیل شهر نیویورک به «پایتخت کرونا در جهان» خبر میدهند، گزارش از رشد بیسابقه بیکاری در آمریکا حکایت میکند.
شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ جمعه گزارش داد، نیویورک به کانون اصلی اپیدمی کرونا تبدیل شده است. خبرنگار شبکه در نیویورک میگوید ایالت نیویورک هم اکنون به پایتخت جهانی ویروس کرونا تبدیل شده است.
بر اساس این گزارش، آمریکا در روزهای اخیر به شدت تحت تاثیر شیوع کووید ۱۹ قرار گرفته است. آمار روزانه مربوط به ویروس کرونا در این کشور هشدار دهنده است.
«بیل دی بلازیو»، شهردار نیویورک اعلام کرد ماهها میگذرد و هنوز هیچ کس این بیماری را نمیشناسد و حالا این بیماری به شدت ملت ما را هدف قرار داده است.
خبرنگار شبکه تلویزیونی فرانس ۲۴ افزود، شمار قربانیان ویروس کرونا در نیویورک به شدت قابل توجه است. بنا بر اعلام فرماندار نیویورک در حال حاضر شمار قربانیان ویروس کرونا دو برابر شمار قربانیان حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ است. در همین حال سیانان اعلام کرد که تنها ظرف سه هفته گذشته به علت شیوع ویروس کرونا، نزدیک به ۱۷ میلیون آمریکایی از کار بیکار شدهاند.
شبکه تلویزیونی سیانان اعلام کرد تنها ظرف سه هفته گذشته، نزدیک به ۱۷ میلیون آمریکایی، یعنی بیش از ده درصد کل نیروی کار در آمریکا از کار بیکار شدهاند.
مجری سی ان ان گفت: امروز هم یکی دیگر از روزهایی است که قربانیان ویروس کرونا در آمریکا افزایش یافته است. آمریکا اکنون کانون اصلی شیوع ویروس کرونا در جهان است.
بر اساس گزارش دانشگاه جانز هاپکینز،آمریکا با ۱۶ هزار و ۶۹۷ مورد فوتی و ۴۶۸ هزار و۹۰۰ مبتلا در صدر کشورها به لحاظ تعداد موارد ابتلا به کرونا
قرار دارد.
اگر دولتمردان دوگانه حرف نزنند مردم در مهار کرونا همکاری میکنند
یک روزنامه حامی دولت میگوید: مواضع و تصمیمات متناقض، موجب آسیب به اعتماد عمومی میشود.
روزنامه آرمان درباره رویکرد دولت در مهار کرونا نوشت: متاسفانه در ميان رسانهها، دستگاههاي دولتي صداي واحدي وجود نداشت و پيامهاي چندگانهاي به مردم داده ميشد. براي مثال رئيسجمهوري بحثي را مطرح ميکند که وضعيت از حالت بحراني عبور کرده است و در آستانه نزديک شدن به شرايط عادي هستيم از سوي ديگر وزارت بهداشت همزمان فشار وارد ميکند و اعلام ميکند در شرايط بسيار خطرناکي قرار گرفتهايم، نهادي ديگر در اين رابطه نظري ديگر ميدهد. اين چندصدايي متعارف و گاه متناقض نميتواند مردم را مجاب کند که از يک فرامين پيروي کنند و همين موجب بينظمي ميشود. در ساير کشورها شاهد هستيم که همواره يک پيام مشترک به مردم رسانده ميشود و همگي ملزم هستند آن را اجرا کنند. همين چندصدايي است که در مردم اين باور را ايجاد کرده است که با بيرون رفتن اتفاق خاصي نميافتد و به اين بيماري مبتلا نميشوند. اين پيامهاي چندگانه و متناقض مردم را سردرگم ميکند و باعث ميشود تا در ميان آنها بياعتمادي نسبت به صحبتهاي دولتمردان ايجاد شود. در ادامه بياعتمادي مسئله بينظمي بهوجود ميآيد امري که در اين برهه زماني بسيار براي کشور ميتواند مخرب باشد.
این روزنامه میافزاید: مردم ايران همواره تعطيلات و طبيعتگردي را دوست داشتهاند و هميشه آن را در برنامه خود ميگنجاندهاند اما با نگاهي به تعطيلات نوروز مشاهده ميکنيم غالب مردم از سفر کردن خودداري کردهاند و حتي مراسم سيزده بدر را نيز انجام ندادند و به ديد و بازديد هم نرفتهاند. يک همبستگي و يک همکاري تاريخي در ميان ملت ايران بهوجود آمد و مردم توانستند اين مراسم و اين ايام را به خوبي مديريت کنند و همکاري کامل را با دولت انجام دادند اما زماني که همين مردم از سوي مدیران بلندپايه ميشنوند که خطر برطرف شده است قطعا اين بحران را دستکم ميگيرند و باز هم در خيابانها حاضر ميشوند. مردم به توصيهها عمل کردهاند اما دولتمردان نتوانستند به خوبي اطلاعرساني کنند و حرف خود را يکي کنند تا همگان از آن پيروي کنند.
با تکرار کلمه پروتکل نمیشود جلوی شیوع کرونا را گرفت
یک سایت حامی دولت از رئیسجمهور خواست با برداشتن محدودیتهای نیم بند، موجب بازگشت و شیوع کرونا نشود.
عصر ایران با اشاره به دستور روحانی به وزیر بهداشت درباره از سرگیری فعالیتهای عمومی و اجتماعی نوشت: شاید روزی نه چندان دور، حسن روحانی از دستوری چنین عجیب و غریب بسیار پشیمان شود؛ آن روز اما پشیمانی را سود نخواهد بود. دغدغههای اقتصادی رئیسجمهور قابل درک هستند. او به هر روی مسئول معیشت مردم است. اما سؤال اصلی این است: آیا با به خطر انداختن «جان»، باید در اندیشه «نان» بود؟!
آقای رئیسجمهور! شما در پایان هفته اول فروردین، محدودیت فعالیت اصناف و محدودسازی حضور کارمندان در ادارات را تحت عنوان طرح فاصلهگذاری اجتماعی اعلام کردید؛ اقداماتی ناکافی و دیرهنگام.
اکنون چه اتفاقی افتاده که میخواهید این محدودیتها را بردارید؟ کرونا کنترل شده است؟ تعداد بیماران کم شده است؟ تعداد فوتیها کاهش یافته است؟ داروی کرونا را کشف کردهاید؟
روی چه منطقی دستور دادهاید کلیه فعالیتهای اقتصادی از سر گرفته شود و نیز در دستور دیگری مقرر داشتهاید از 23 فروردین دو سوم کارمندان باید سرکار حاضر شوند؟
آقای روحانی! برغم محدودیتهای یکی دو هفته اخیر، آمار کروناییها در کشور به دو برابر رسیده است، حال اگر همین محدودیتهای نیم بند را هم بردارید، معلوم است که چه فاجعهای را رقم خواهید زد!
کجای این کار با «تدبیر»ی که شما با شعارش رئیس جمهور شدهاید همخوانی دارد؟
چگونه شب و روز خودتان، دولتتان و وزیر بهداشتتان از مردم میخواهید در خانه بمانند ولی در همان حال دوپایتان را کردهاید در یک کفش که الا و بلا باید کارگران و کارمندان و اصناف و... سر کارشان برگردند؟ میشود بفرمایید چگونه میشود در خانه ماند و در همان حال در اداره و مغازه و کارخانه بود؟!
با چه منطقی عادیسازی میکنید؟ البته به نظر میرسد که شما از همان اول هم قصد داشتید اوضاع را عادی جلوه دهید که گفتید از شنبه همه چیز به روال معمول بر میگردد.
شما در دستور خودتان گفتهاید که با رعایت «پروتکل»، فعالیتهای اقتصادی آغاز شود.
این چه پروتکلی است که براساس آن میتوان فعالیتهای عادی رومزه را انجام داد و کرونا هم نگرفت؟ این چه پروتکلی است که هیچ کشوری از چین و کره و هند گرفته تا فرانسه و ایتالیا و آمریکا بلد نیستند و قرنطینه میکنند ولی شما به آن رسیدهاید؟!
همان طور که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود، با پروتکل پروتکل گفتن نیز ویروس کرونا جمع نمیشود. از بین رفتن کرونا یا دستکم کنترل آن تا قبل از کشف واکسن و دارو، تنها یک راه دارد: «قرنطینه و رعایت فاصله اجتماعی و بهداشت فردی» ولی گویا شما معتقدید راه دیگری هم هست به نام پروتکل که به عقل هیچ کس در دنیا نرسیده جز دولت شما
یا حتی شخص شما!
اعتراض عضو فراکسیون امید بر سیاسیکاری اصلاحطلبان درباره چین
عضو فراکسیون امید در مجلس، حملات سیاسی به چین از سوی سخنگوی وزارت بهداشت و برخی مدعیان اصلاحطلب را تقبیح کرد.
جلال میرزایی ضمن یادداشتی که دیپلماسی ایرانی منتشر کرده با اشاره به حملات مذکور نوشت: این در حالی است که بسیاری از دولتهای اروپایی درگیر با بیماری کرونا و حتی در مرتبه اولی ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین رقیب تجاری چین که انتقادات پررنگ در روزهای آغازین شیوع کرونا به عملکرد چین داشتند، اکنون به سمت همکاری، همگرایی، تعامل و اشتراکگذاری تجربیات با چین به منظور تقابل هر چه بهتر و موثرتر با شیوع ویروس کرونا گام برداشتهاند.
اگر مواضع سخنگوی وزارت بهداشت و به خصوص توئیتهای سفیر چین در ایران به دقت مورد بررسی و تحلیل قرار میگرفت نیازی به اتخاذ این مواضع و واکنشهای نادرست سیاسی نبود که یک نماینده مجلس تا جایی پیش رود که به خود اجازه دهد دولت را به نادیده گرفتن جان مردم کشور خود و قربانی کردن سلامت جامعه به قیمت تقویت روابط تهران با پکن متهم کند و در ادامه 17 تن از نمایندگان مجلس که عمدتا از جریان اصلاحطلب مجلس هم بودند با اتخاذ مواضعی تندتر از آقای جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت به نوعی مواضع سخنگوی وزارت امور خارجه را در واکنش به اظهارات به زعم خود خارج از شئون دیپلماتیک سفیر چین در ایران، مغایر با راهبرد «نه شرقی، نه غربی» نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین مغایر با غرور ایرانیان قلمداد کنند.
اولا سخنگوی وزارت بهداشت مواضعی را اتخاذ میکند که هیچگونه ارتباطی با حوزه کاریشان ندارد.
ثانیا به استناد چه مدرک، سند قابل قبول و یا موضع مقامات چینی میتوان ادعا کرد که اطلاعات مقامات و مسئولین پکن مبنی بر شیوع ویروس کرونا بیشتر از دیگر کشورها، سازمانها و نهادهای بهداشتی جهانی و بینالمللی بوده است؟! حداقل و کف انتظار این است که سخنگوی محترم وزارت بهداشت زمانی خارج از حوزه تعریف شده خود، موضعی را اتخاذ میکند که این سخنان به حوزههای دیپلماتیک مربوط میشود، دقت لازم را لحاظ کند.
نکته مهمتر به مواضع آقای چانگ هوا، سفیر چین در ایران باز میگردد؛ ایشان در یک توئیت و در واکنش به سخنان آقای جهانپور عنوان میکند که «دوستان باید به یکدیگر کمک کنند. ما با هم میجنگیم»؛ این کل واکنش سفیر چین به مواضع سخنگوی وزارت بهداشت ایران است؛ کجای این عبارت توهینآمیز است که برخی از دوستان اصلاحطلب را برآشفته کرده است؟ اینکه آقای موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه بر حسب وظایف ذاتی و تعریفشده خود بخواهد از تشدید مجادله بیهودهای که شکل گرفته بود، جلوگیری کند، کجای این سخنان غرور ملی ایرانیان را خدشهدار کرده است؟ آیا اتخاذ مواضعی کاملا منطقی و منطبق با عرف و شئون دیپلماتیک و سیاست خارجی کشور به منظور تشکر از کمکهای پزشکی چین به ایران در زمینه تقابل با کرونا که تا به اکنون در 10 یا 15 مرحله صورت گرفته، مغایر با راهبرد نه شرقی و نه غربی نظام جمهوری اسلامی ایران است که برخی از آقایان نماینده را به اصطلاح نگران کرده و به وزیر امور خارجه تذکر میدهند؟
میرزایی با اشاره به این که چین در دوره تحریم اولین شریک تجاری ایران است میافزاید: سوال اینجاست که چین چه رفتار مغایر ایدئولوژیکی با ایران داشته است؟ پکن چه زورگویی و یا تحکم سیاسی و دیپلماتیکی را بر تهران اعمال کرده است؟! مگر سرایت ویروس کرونا از چین تنها مختص و منحصر به ایران بوده است؟! مگر تعمدی در انتقال این ویروس به ایران بوده است؟! مگر اقتصاد چین از قبل شیوع کرونا در این کشور آسیبهای جدی ندیده است؟! این رفتارها، مواضع و سخنان تقریبا غیرمنطقی برخی سیاسیون ناشی از چیست؟! ذیل تمام نکاتی که مطرح شد اکنون سوال اساسی این است که برخی با این موضعگیریها چه اهدافی را دنبال میکنند؟ این سخنان، واکنشها و تذکر به وزارت امورخارجه و شخص آقای دکتر ظریف، آن هم در این برهه حساس چه منافعی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد؟! آیا در این مواضع محاسبه هزینه و فایده صورت گرفته است؟