یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، دوم اسفندماه امسال در سراسر کشور برگزار میشود تا کاندیداها در صندوق آرای مردم محک خورده و وارد ساختمان بهارستان شوند.
اصلاحات اصولی؛ هیزم گرمابخش کرسی بهارستان
1 اسفند 1398 ساعت 11:00
یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، دوم اسفندماه امسال در سراسر کشور برگزار میشود تا کاندیداها در صندوق آرای مردم محک خورده و وارد ساختمان بهارستان شوند.
به گزارش بلاغ، با اینکه هنوز یک ماه به آغاز فصل رویش باقی مانده، اما حال و هوای شهر بهاری است. این روزها بهار سیاست زودتر از بهار طبیعت از راه رسیده و همین موضوع باعث شده است تا مردم پیش از آغاز سال جدید، در تکاپوی فرارسیدن بهار سیاست قرار گیرند؛ بهاری که چهل سال است که تقریبا هر دو سال یکبار در این نقطه از کره خاکی، بذر مردمسالاری را در دل خود کاشت کرده است تا عزت برداشت کند.
از ماهها پیش مقدمات استقبال از این بهار فراهم شده و امروز شمارش معکوس حضور مردم در صحنهای دیگر آغاز شده تا اینبار نیز سرنوشتشان را در قابی دیگر رقم بزنند. با اینکه همه ما اعتقاد راسخ داریم که هیچگاه نمیتوان به یک انتخاب صد درصدی با معیارهای واقعی دست یافت ولی همین اعتقاد نیز باعث نمیشود که اصل موضوع را که حضور در این عرصه است، به واسطه وجود برخی از دلایل ـ حتی منطقی ـ کمرنگ کنیم.
تصاویری که این روزها بر روی دیوارهای شهر و روستا میبینیم، حاکی از آن است که رقابت حساس دیگری در راه است، با شعارهای رنگارنگ، شعارهایی که در پس هزاران انتظار از سوی مردمی که مردمسالاری واقعی را به هر شعار دیگری ترجیح میدهند، خود را آماده کردهاند تا شاید به واسطه حضور یکی از کاندیداها ـ البته شایستهترینش ـ این شعارها در طول چهار سال مسندنشینی در بهارستان، رنگ واقعیت به خود گیرد.
بعد از یک هفته ماراتن تبلیغاتی کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، امروز سکوت تبلیغاتی شهر را فرا گرفته است تا همه خود را آماده رقابت در میدان اصلی که قرار است دوم اسفندماه برگزار شود، کنند. آنهایی که خوب هزینه کردهاند، در و دیوار بیشتری را اشغال کردهاند و ستادهای متعددی را به خود اختصاص دادهاند و آنهایی که حضور کمرنگی در عرصه تبلیغات داشتهاند، تنها امیدشان، اخذ رأی در گمنامی است.
مردم استان زنجان قرار است فردا (دوم اسفندماه ۹۸) از بیش از نزدیک به ۱۰۰ کاندیدای باقیمانده در عرصه رقابت، ۵ نفر را رهسپار بهارستان کنند تا نماینده آنها در خانه ملت باشد؛ اینکه آیا نماینده آنها که با هزاران امید و آرزو رهسپار خانه ملت شده است، همانی است که به خاطرش حاضر شدهاند در صف طولانی شعب اخذ رأی منتظر شده و رأی خود را که نشانه بارز مردمسالاری است، در صندوق بیاندازند.
بارها شاهد بودهایم که مردم تکلیف خود را در مورد انتخابات با حضور حداکثری خودشان ادا کردهاند، تکلیفی که از صبح زود آغاز شده و در پاسی از شب همان روز به اتمام میرسد، اما تکلیفی که بر گردن نمایندگان همین مردمی که با آرای خود، آنها را در مسیر بهارستان قرار دادند، به یک روز و یک انتخاب ختم نمیشود؛ چراکه آنها باید در طول چهار سال، ثابت کنند که لیاقت این آرا که مقدسترین نوع اعتماد است، داشتهاند.
در طول یک هفته اخیر، پیامکهای زیادی از سوی کاندیداها ارسال شده که حاوی شعارهای مختلفی بوده است. بیشک با گذشت زمان و بهروزتر شدن جوامع، این شعارها نیز از حالت سنتی خود خارج شده و در قالبهای جدید ارائه میشود اما باز هم کم و بیش شاهد ارائه شعارهایی هستیم که هیچگاه در چارچوب وظایف یک نماینده مجلس نمیگنجد و اگر قرار بود همه این دغدغهها در بهارستان مرتفع شود، دیگر نیازی به سایر قوا نبود.
همه ما کم و بیش با واژههایی چون «تقوای سیاسی و اجتماعی»، «شفافیت»، «صداقت»، «توجه به مسئله مردم»، «مردمی بودن»، «استکبارستیزی»، «پاکدست بودن»، «برنامه داشتن» و ... آشنا هستیم، واژههایی که این روزها دوباره نسبت به روزهای گذشته جزو کلمات کاربردی در محافل شده است. حال باید دید آیا در طول یک هفته فرصتی که برای شناسایی کاندیدای اصلح وجود داشت، تا چه حد به این معیارهای نزدیک شدهایم.
اگر از همه شاخصهای یک نماینده اصلح چشمپوشی کنیم، به هیچوجه نمیتوان دو گزینه پاکدست بودن و برنامه داشتن را نادیده گرفت. متاسفانه در طول چهل سال اخیر و برگزاری ۱۰ دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، برخی از نمایندگان و یا بهتر بگوییم برخی از انتخابهای ما کمتر از این دو گزینه برخوردار بودند. اتفاقات اخیر برای نمایندگان زنجان و حضور کمرنگشان در صحن مجلس، حاکی از ضعف در برخورداری از این دو شاخص مهم بود.
وقتی هزینههای سرسامآور تبلیغات در روزهای منتهی به انتخابات از سوی برخی از کاندیداها خودنمایی کرده و فاصله معنیداری با سایر کاندیداها در این عرصه میگیرد، بیگمان باید از خود پرسید آیا صرف این همه هزینه فقط به منظور رسیدن به کرسی بهارستان و در راستای خدمت به مردم است. اگر خوشبینانه به این قضیه نگاه کنیم، آن روی سکه هنوز سئوالات زیادی مطرح است، سئوالاتی با این مضمون که چرا کاندیداهای ما برنامهای که در چارچوب وظایف یک نماینده مجلس باشند را ندارند و مدام صحبت از التیام دردهای مردم میکنند.
بخشی از این مردمسالاری با حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رأی محقق میشود اما بخش دیگر این قصه پردرد، مربوط به چهار سالی که مثل برق و باد میگذرد و هیچ قدمی برای روز حساسی چون انتخابات برداشته نمیشود و همه به فاصله چند هفته مانده به روز موعود، در تکاپو برای برگزاری این رفراندوم هستند که بیتردید فقط موفق به برگزاری شکل ظاهری آن میشویم و کیفیت نمایندگان مجلس همواره در اولویت دوم خواهد بود.
مهمترین سئوالی که در خصوص کاندیداها مطرح است، این است که قصد ورودشان به مجلس چیست. بخش عمده پاسخ این سئوال که جواب مشترک کاندیداها بهشمار میرود، «خدمت به مردم» است؛ اما سئوال دیگری که در ذهن متبادر میشود، آن است که یک نماینده مجلس چطور میتواند به مردم خدمت کند. نمایندگان استان بعد از حضور چهار ساله در کرسی بهارستان، هیچگاه به این سئوال پاسخ ندادهاند، البته پاسخی که مقبول نخبگان باشد.
جایگاه کمرنگ احزاب در انتخابات و حضور نیافتن نخبگان در این عرصه، خود عاملی است تا نمایندگان مجلس بعد از اتمام دوره نمایندگیشان، هیچگاه خود را موظف به ارائه عملکرد به مردم ندانند. بیگمان این روزها مردم استان سئوالات زیادی از نمایندگان دارند؛ سئوالاتی از قبیل میزان تاثیرگذاری آنها در وضع قوانین مختلف و عملکردشان در اجرای قوانین و یا تسهیلگری این امور که همیشه بیجواب مانده است.
وقتی جایگاه احزاب در یک جامعه مغفول مانده و نخبگان و روشنفکران نیز تمایلی برای حضور در این رقابت ـ به دلیل نامناسب بودن فضای رقابت ـ نداشته باشند، کاندیداها نیز به خود این اجازه را خواهند داد که وعدههایی برای حضور در بهارستان به مردم بدهند که در چارچوب وظایف یک نماینده مجلس نمیگنجد، وقتی فضا بدینسان تداوم داشته باشد، شاهد حضور چهرههایی بهعنوان کاندیدا خواهیم بود که پیش از این امتحان خود را پس دادهاند.
به راستی صرف تایید صلاحیت شدن و حضور پررنگ در عرصه تبلیغات و در نهایت، نشستن بر کرسی بهارستان، همه داشتههای یک نماینده کارآمد است. آیا وقت آن نرسیده که احزاب سیاسی ما که تعداد آنها در کشور، بیش از آن چیزی است که در کشورهای توسعهیافته برای این امر تعریف شده، نسبت به تربیت نیروهای کارآمد برای چنین عرصههایی و جلوگیری از واگویی شعارهای واهی از سوی برخی از کاندیداها اقدام کنند.
با همه این اوصاف، فردا روز امتحان است، نه گلهمندی از کارهای انجام نگرفته برای تشکیل یک مجلس قوی و کارآمد. فردا یک بار دیگر صندوقهای رأی پر از اعتماد خواهد شد، اعتمادی که اگر محقق نشود، احزاب و نخبگان جامعه بیش از سایرین باید خود را موظف به این بدانند که تاثیرگذاری بیشتری در این عرصه داشته و در سالهای بعد شاهد حضور کاندیدای مستقل که بیشک این نوع استقلال، انفعال به همراه دارد، نباشیم.
فردا همه میآییم
کد مطلب: 414332