به گزارش
بلاغ، مدیر مسئول آفتاب یزد دیروز در سرمقاله این روزنامه نوشت: «...ما نیز دوست داریم «واو» به «واو» سخنان مسئولین محقق شود و حرفهای آنان به فعل برسد ولی چه سود که کمتر چنین شده است و عطف به همین تجربه هم وقتی جناب واعظی فرمودند شب عید گرانی نخواهیم داشت باید نگران بود.
همین چند وقت پیش وقتی به صورت دفعی قیمت بنزین سه برابر شد از صدر تا ذیل مسئولین دولتی برای آنکه مردم را راضی کنند از تریبونهای مختلف قول دادند اصلاح قیمت بنزین منجر به گرانی نمیشود اما اکنون شرایط به گونهای است که نیازی به توضیح بنده ندارد. جالب آنجاست بنزین یکبار گران شد ولی از همان تاریخ به امروز قیمتها بالا رفته و هنوز این روند ادامه دارد. ضمن آنکه با عرض معذرت از ساحت جناب واعظی باید پیشبینی کرد این گرانی با سخنان اخیر ایشان تشدید نیز میشود!»
آفتاب یزد ادامه داد: «بد نیست برای بخش پایانی این وجیزه یک توصیه داشته باشم؛ همانطور که تجربه ثابت کرده پیشبینی برخی مسئولاناشتباه است سخن نگفتن آنان نیز سودمندتر بوده است. به عبارت ساده اجباری نیست وقتی مسئولین در برابر میکروفون و دوربین قرار میگیرند به بهانه امید دادن به مردم دست به پیشبینی بزنند و سخنانی را به زبان برانند که خود نیز واقف باشند با توجه به پتانسیل موجود در بسیاری از مدیران دولت فعلی تحقق آن به آرزویی و خیالی شباهت دارد.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «بیپیرایه عرض کنم شرط تحقق وعده اخیر آقای واعظی حضور مدیران جهادی به معنای واقعی کلمه در دولت نه اطو کشیده است. مدیر اطو کشیده تنها دغدغهاش ساعت پایان کارش و میزان حقوق آخر ماهاش است ولی مدیر جهادی دغدغه مردم را دارد تا در وسع خود گرهای از زندگی آنان باز کند. اشتباه نشود؛ متاسفانه تا گفته میشود «مدیرجهادی» ذهنها به سوی عدهای میرود که شب انتخابات چنین شعاری میدهند اما ما اکنون در شرایطی قرار داریم به صورت واقعی و به دور از دغلبازیهای سیاسی رایج و پیرامون این شعار به چنین مدیرانی نیاز داریم. شرایط خاص مدیران خاص میطلبد؛ مدیرانی که میز ریاست را فرصتی برای خدمت صادقانه به جامعه بدانند نه پلی برای پر کردن جیب، شاغل کردن اقوام و پرش سیاسی. شاید بد نباشد اگر به دنبال مدیران واقعی جهادی میگردیم به سیستان و بلوچستان برویم تا مشاهده کنیم افرادی را که از ابتدای وقوع سیل تا هم اکنون آنجا هستند و بدون مزد و منتی در حال کمک به مردم رنجدیده هستند. حتما باید رفت و دید؛ راه دوری نمیرود.»
تقلای مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مشارکت بدون ليست؛ بهنظر ميرسد اين آخرين رويکردي است که اصلاحطلبان در انتخابات مجلس يازدهم به کار خواهند بست و هر چند که برخي کانديداهاي اين جريان در تجديد نظر اخير شوراي نگهبان تاييد صلاحيت شدهاند، اما اصلاحطلبان منطبق با آنچه که شوراي عالي سياستگذاري گفته عزمي براي ارائه ليست نخواهند داشت.»
طیف مدعی اصلاحات در پی آن است تا شکست احتمالی خود و حذف شدنش توسط مردم را به حاکمیت نسبت بدهد. آنها به هیچ عنوان نه در دولت و نه در مجلس کارنامه قابل قبولی ندارند و به همین منظور برای فرار از پاسخگویی، از هیچ ترفندی فروگذار نمیکنند. مدعیان اصلاحات در روزهای اخیر بارها ادعا کردهاند که به دلیل ردصلاحیت گسترده، لیست ارائه نمیدهند.
این در حالی است که به اذعان نمایندگان اصلاحطلب مجلس، اکثر نمایندگان فعلی این طیف در مجلس تایید صلاحیت شدهاند. مدعیان اصلاحات برنامه ویژهای برای حضور در انتخابات دارند، این طیف از یکسو میخواهد با ژست «ما لیست نمیدهیم»، هم رقیب را فریب داده و هم با مظلومنمایی، رأی مردم را به سوی خود جلب کند.
ادامه فریبکاری انتخاباتی مدعیان اصلاحات
علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «در انتخابات مجلس دهم نیز با وجود اینکه باز هم رد صلاحیت گسترده وجود داشت اما به این معنایی که در انتخابات مجلس یازدهم با آن روبهرو شدیم، اتفاق نیفتاد. در این دوره انتخابات دیگر رد صلاحیت کاندیداها مطرح نیست؛ بلکه رد صلاحیت گفتمان اصلاحات است. یعنی اساسا تصمیم گرفتهاند تنها یک گفتمان را به رسمیت بشناسند که آن هم گفتمان اصولگرایی است. هر چند در دل اصولگرایان هم طیفهایی گوناگون وجود دارد ولی هیئتهای نظارت گفتمان اصلاحطلبی را هدف قرار دادهاند.»
گفتنی است، علیرغم جنجال و ادعای اصلاحطلبان درباره کمبود نامزد در انتخابات پیش رو، بررسیها نشان میدهد این طیف با تراکم و ترافیک کاندیدا مواجه است و درصد قابلتوجهی از 7 هزار نامزد تأییدشده انتخابات مجلس، اصلاحطلب هستند. بر این اساس ادعای اصلاحطلبان مبنی بر اینکه نامزد نداریم، دروغی بیش نیست و پیشبینی میشود که در روزها و هفتههای آینده، اصلاحطلبان که با تورم کاندیداها مواجه هستند، برای هر 290 کرسی مجلس گزینههای خود را معرفی خواهند کرد.
آنان پشت صحنه و در واقعیت با مشکل انتخاب افراد و بستن لیست از میان نامزدهای خود مواجه هستند اما در رسانهها و محافل عمومی از نداشتن نامزد مینالند؛ یک بازی تکراری. سؤال کلیدی از اصلاحطلبان این است که در دوره قبلی مجلس شورای اسلامی که با لیست امید پای به عرصه رقابتهای انتخاباتی گذاشتند و لیست آنها در مجلس یکپارچه رای آورد که به گفته بسیاری از کارشناسان حتی مردم بسیاری از نامزدهای اصلاحطلب لیست امید را در تهران نمیشناختند و رای دادند، چگونه رد صلاحیتی در کار نبود و شورای نگهبان کار خود را به خوبی انجام داده بود و حالا اصلاحطلبان از تحریم انتخابات به دلیل رد صلاحیتهای گسترده خبر میدهند؟ این جماعت به ظاهر روشنفکر اما در باطن دارای یک دیکتاتور خطرناک به هیچ عنوان قواعد دموکراسی و مردمسالاری را قبول ندارند، در ظاهر دم از دموکراسی میزنند اما هرگاه پایگاه اجتماعی بین مردم نداشته باشند، بر روی تمامی قواعد دموکراسی پای میگذارند.
ایران بعد از برجام دیگر تهدیدی برای جهان نبود!
علی ربیعی دیروز در روزنامه دولتی ایران نوشت: «او [ترامپ] از همان ابتدا یعنی در همان کمپین انتخاباتی بارها تأکید کرده که نفسهای ایران در حال شمارش بود و چیزی به سرنگونی نمانده بود که اوباما به کمک آن شتافت. به تعبیر دیگر و به کمک عناصر تصویری آن کارتون میتوان گفت که از نظر ترامپ ایران در حال فلسطینی شدن یعنی بهاشغال درآمدن و بیرمق شدن بر اثر محاصره و تحریمهایی مشابه غزه بود که برجام آمد و آن فرآیند را معکوس کرد. برجام اما آن توافق یکسویه و کاریکاتورگونهای که ترامپ برای فلسطینیها تخیل میکرد، معامله قرن در مفهوم راستین آن بود.»
سخنگوی دولت افزود: «حتی جنبه شکلی آن، نفس چینش پرچمها و همجواری با شش قدرت بزرگ جهانی حکایت از یک توافق به راستی بزرگ داشت. اگر تا لحظه قبل از حصول توافق ایران به شکل یک «موضوع امنیتی» و «معضلی جهانی» بازنمایی میشد در لحظه شکلگیری توافق ایران با پشت سر گذاشتن آن اتهامات، از حالت «موضوع امنیتی» به حالت طرف یک معامله بزرگ امنیتی تبدیل شد. قبل از توافق سخن از امنیتی بود که جهان میبایست «به رغم ایران» بدان نایل شود، اما پس از توافق همگان بر امنیتی پای فشردند که میباید از طریق ایران و به کمک ایران و جهان حاصل شود.
یعنی آن شش طرفی که به نمایندگی از «جهان» در مقابل ایران قرار گرفته بودند موضع خود را تغییر داده، در کنار یکدیگر و در کنار ایران قرار گرفته و به شکل یک هیئت هفت جانبه، بهطور مساوی و برابرحقوق، خود را در برابر جهان و مطالبه جهانی برای امنیت مسئول و متعهد دانستند. این اتفاقی بود که به تعبیر هوشمندانه رئیسجمهوری در همان زمان همه را خوشحال کرد «به جز صهیونیستها». اسرائیل نمیخواست ایران از حالت موضوع و معضل امنیتی برای جهان عبور کرده و به طرف یک توافق بزرگ جهانی تبدیل شود. امنیتیسازی ایران یک جعل صهیونیستی و یک برساخته بزرگ و دارای کارکرد فراوان بود که اسرائیل نمیخواست به سادگی آن موقعیت را از دست بدهد.
ایران به یمن معجزه انتخابات ۹۲ بود که از آن وضعیت تحمیلی خلاص شد.»
منشا سطرهای فوق از آنجا که روایتی وارونه و واجد انحراف و قلب واقعیت است، جسارتی نابجا میخواهد و میتواند ارادهای بر فریب افکار عمومی باشد. ایران نه غزه بود نه فلسطین بلکه به باور ناظران خارجی تحریمها به سقف خود رسیده و ایران در حال وفق دادن خود با شرایط تحریمی و بلااثر ساختن آنها بود اما دستاندرکاران برجام و در رأس آنها، روحانی تصویری حقارتبار و فاجعهآمیز از کشور نمایش دادند اما چرا؟ به این دلیل که معماران توافق هستهای به نشان دادن چنین تصویر فاقد پایه عقلانی و برخلاف شواهد عینی از ایران نیاز مبرم داشتند تا علاوهبر توجیه انفعال خود و بدعهدی حریف، در شرایط پایمال شدن برجام و بازنده شدن ایران در آن، بگویند خدا را شکر کنید که ما نگذاشتیم کشور، غزه شود! در حالیکه دست نکشیدن از برجام و حفظ آن به هر قیمت از سوی دولت است که امروز مبادلات بانکی را قفل و اقتصاد کشور را شرطی کرده است. بر این اساس، اتفاقا حرکت دولت بر خلاف جهت فعلیاش است که از بدتر شدن وضعیت کشور جلوگیری میکند. تا پیش از این، مقامات دولت به سبب خسارت محض بودن برجام، آن را دستاوردی امنیتی جا میزدند با این ادعا که برجام سایه جنگ را دور کرده است اما در یادداشت فوق، مفهوم امنیتی بودن برجام، این است که ایران تهدیدی امنیتی برای جهان بوده اما بعد از برجام نه! در این یادداشت متأسفانه در اقدامی خلاف منافع و امنیت ملی بر چنین گزارهای صحه گذاشته شده است.
آقای ربیعی سخنگوی دولت است یا یک ناظر خارج از کشور که برجام را از دیدگاه آمریکا و اروپا روایت میکند؟ تیتر یک دیروز ارگان دولت از قول واعظی خطاب به منتقدان این عبارت بود که «آدرس غلط به خارج ندهید» چه کسی آدرس غلط به خارج میدهد؟ منتقدان دولت یا آنها که از حنجره آمریکا صحبت میکنند؟