تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۰
کد مطلب : ۴۰۸۷۹۲
۰
plusresetminus
تازه‌های 3 خبر ویژه امروز چهارشنبه 20 آذر1398

آزاد ارمکی: اصولگرایان پیروز می‌شوند و اصلاح‌طلبان بازی را به هم می‌زنند
یک جامعه‌شناس اصلاح‌طلب تصریح کرد براساس قرائن موجود، اصولگرایان پیروز انتخابات مجلس هستند و اصلاح‌طلبان هم ‌چون اخلاق شکست ندارند، زیر میز بازی می‌زنند و رفتار رادیکال پیشه می‌کنند!

تقی آزاد ارمکی در گفت‌وگو با خبر آنلاین تصریح کرد: کسانی که اصلاح‌طلبی را روایت می‌کنند، همچنان روایت کلاسیک از اصلاح‌طلبی دارند، یعنی روایت ۲۰ سال قبل از آن دارند و از ۲۰ سال پیش اصلاح‌طلبی روایت می‌کنند و حرف می‌زنند که کانون آن تقابل با اصولگرایی و تنش‌زدایی با جامعه جهانی است.

وی افزود: اصلاح‌طلبان امروز، اینها را به رسمیت نمی‌شناسند و از یک اصولگرایی جدید حرف می‌زنند، این اصولگرایی جای اصلاح‌طلبی دیروز نشسته است. الان منازعه اصلی طبقه پایین و متوسط نیست که اصلاح‌طلبان از طبقه متوسط حرف بزنند و اصولگرایان از طبقه پایین؛ صورت‌بندی دیگری از طبقه اجتماعی در ایران شکل گرفته است. با این توضیح مختصری که من برای شما عرض کردم، اگر ما اصلاح‌طلبی را به معنای کلاسیک و رسمی آن بگیریم، قطعا با بحران و عدم ناکارآمدی رو به رو است.

وی در پاسخ این سؤال که «چه برآوردی از وضعیت اصولگرایان دارید؟» گفت: من فکر می‌کنم اصولگرایان صورت‌بندی جدیدی را از خودشان سامان می‌دهند. مشخصا با آمدن آقای رئیسی و تصوری که جامعه فردا از طریق کُنش او دارد دنبال می‌شود، دارند به یک صورت‌بندی جدیدی در اصولگرایی شکل می‌دهند. چرا می‌گویم رئیسی؟ آدم‌هایی که قبل از رئیسی نمادهای اصولگرایی دینی و فرهنگی بودند، آدم‌هایی بودند که از گفتمان کلاسیک بهره می‌بردند، همه فضاها و ادعاهایشان شبیه به هم است، همه به دنبال این بودند که یقه هاشمی یا خاتمی را بگیرند و بحث فقر و غنا را مطرح بکنند. الان آدم دیگری آمده است و دارد چیز دیگری را نمایندگی می‌کند.

یکی‌اش بحث ستمی است که بر جامعه وارد شده است، دوم فقری که فراگیر شده است، سوم فساد، چهارم تنش بین اصولگرایی کلاسیک و اصلاح‌طلبی کلاسیک را دامن نمی‌زند و دارد از آن تنش و چالش عبور می‌کند. به نیروهایی که اتکا کرده هم جالب است، درست است که با فرماندهان سپاه نشسته است، اما شما کم می‌بینید که با رجُل اصولگرا بنشیند، اما اصلاح‌طلبان باز هم دارند همان کار را می‌کنند و همان‌ها دور هم جمع می‌شوند و قصه می‌گویند. جمعیت دیگری دارد از بین اصولگرایان ظهور می‌کند، اگر اصولگرایی آن مسیر را پیش ببرد با دامنه چتری به نام آقای رئیسی به نظر من برنده بازی انتخابات اصولگرایی است.

این بخش از اظهارات ارمکی در حالی است که آقای رئیسی هرگز خود را در میان دوگانه اصولگرا- اصلاح‌طلب تعریف نکرده و خود را انقلابی می‌داند.

این جامعه‌شناس اصلاح‌طلب در ادامه گفت: اصولگرایان از کسانی عبور کردند اما اینجا ما از هیچ‌کس حق عبور نداریم، از عارف، خاتمی و... نباید عبور کنیم، گزاره‌های اصلاح‌طلبی همین است و کوتاه نمی‌آییم، هرکس نمی‌خواهد وارد بازی نشود، پس جمعیت کمی می‌آید؛ مثل تیم فوتبال ایران که می‌خواهند خوب بازی کنند اما نمی‌توانند، جلوی دروازه توپ بهشان می‌رسد اما نمی‌توانند گُل بزنند و شما مجبوری تا آخر در تیم نگهش داری، بازی را هم به همین دلیل می‌بازی، چون در همه بازی‌ها همین یک نفر را گذاشته‌ای و می‌گویی غیر از این هم وجود ندارد.
این قدرت در اصلاح‌طلبی وجود ندارد که از خودش عبور کند و تمام آدم‌هایش ۲۰، ۳۰ سال است که مانده‌اند.

آزاد ارمکی همچنین در پاسخ این پرسش که آیا ممکن است با شکست در انتخابات مجلس، اصلاح‌طلبان به خودشان بیایند؟، تصریح کرد: نه نمی‌شود؛ شکست آنها را رادیکال می‌کند و آنها را از اصلاح‌طلبی خارج می‌کند. مثل وقتی که تیم دارد می‌بازد، بازیکنان شروع به لگدزدن می‌کنند و آخرش فول می‌کنند و اخراج می‌شوند و بازی ناتمام اعلام می‌شود. مثل همین ماجرای اصلاح‌طلبی در ایران است. ما دیدیم که در بازی‌های سیاسی قدیم، بازی را ناتمام اعلام می‌کنند و از بازی خارج می‌شوند. اصلاح‌طلبی قدرت ماندن در بازی و پذیرش شکست را ندارد. اگر پذیرفتی که شکست خوردی و بازی را بهم نزدی، می‌توانی از خودت عبور کنی و پوست بیندازی. به نظر من اصلاح‌طلبی هنوز چنین قدرتی را ندارد. بعد از هر حادثه‌ای عده‌ای به زندان می‌روند، زندان ماجرای بازی سیاسی در ایران نیست. عده‌ای نباید بازی کنند و یا به زندان بروند. باید این را کاملا بپذیرید و نیروهایتان را بازسازی کنید، یعنی تویی که باختی باید کنار بروی.

او با بیان اینکه اصلاح‌طلبان نگذاشتند عارف بالا بیاید و او را «هو» و حذف کردند، درباره اصلاح‌طلب بودن مسجدجامعی و محسن هاشمی گفت: شورای شهر که تعطیل است. به‌خاطر اینکه آدم درجه یک در شورای شهر نیست.

مسجدجامعی یک آدم تعطیل است، کجایش اصلاح‌طلب است؟ دلش خوش است، دو وزارت پشتش است و از وزارت خسته شده است و تهرانگردی را شروع کرده است. شما بگو یک مفهومی در باب اصلاح‌طلبی را داده باشد، نداده است. تهرانگردی می‌کند و دارد برای خودش دوره بازنشستگی را در شورای شهر طی می‌کند. شما یک تحلیلی از مسجدجامعی در بیست سال پیش تا الان به من بده. تعطیل است.

وقتی ژاپن برای میزبانی روحانی از آمریکا اجازه می‌گیرد!
اعلام خبر سفر رئیس‌جمهور به توکیو در تاریخ 28 آذر، با توجه به سوابق و لواحق آن، ابهامات و سؤالات جدی را موجب شده است.

اخیرا عراقچی معاون وزیر خارجه سفری به توکیو داشت و پس از آن، خبرگزاری ژاپنی کیودو نوشت «عراقچی به عنوان نماینده ویژه روحانی به ژاپن سفر کرده تا موافقت او برای سفر به این کشور را به اطلاع نخست‌وزیر ژاپن برساند». این سفر می‌توانست گامی برای گسترش روابط دوجانبه باشد. اما «آبه شینزو» گفت: ژاپن به دنبال میانجی‌گری بین ایران و آمریکا برای کاهش تنش‌ها و دستیابی به ثبات در منطقه است.

در این میان برخی گزارش‌های رسانه‌های ژاپنی درباره مقدمات این سفر، قابل تامل بود خبرگزاری «کیودو» نوشت آمریکا با پیشنهاد ژاپن برای میزبانی روحانی و مذاکره درباره برنامه هسته‌ای ایران موافق کرده است.

طبق این گزارش «منبع دیپلماتیک به خبرگزاری کیودو گفتند در صورت سفر روحانی به ژاپن، آبه از وی خواهد خواست به تعهدات خود در توافق برجام عمل کند(!) واشنگتن از توکیو خواسته، ایالات‌ متحده را در جریان نتایج سفر قرار دهد».

همچنین روزنامه ژاپن تایمز در گزارشی که مورد استقبال روزنامه «ایران» قرار گرفت، مدعی شد «آمریکا با سفر حسن روحانی رئیس‌جمهوری ایران، به ژاپن موافقت کرده است»! اینکه ژاپن از آمریکا برای دعوت روحانی اجازه گرفته و طبیعتا هم بازگو‌کننده دیکته آمریکاست، چه میانجی‌گری بی‌طرفانه‌ای می‌تواند باشد؟

اما فراتر از حواشی، مسئله مهم این است که چه چیزی در معادله بدعهدی و فشار آمریکا علیه ایران فرق کرده است. چرا نخست‌وزیر ژاپن به جای طلبکاری از آمریکا، وعده می‌دهد که اجرای کامل برجام را از روحانی بخواهد؟ در 19 ماه گذشته، ایران برجام را اجرا نمی‌کند یا آمریکا؟!

اخیر رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید به شبکه تلویزیونی سی‌بی‌اس گفت«به مدت یک سال و نیم فشار سختی به ایران وارد آوردیم تا وارد مذاکرات کنسولی برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در ایران شوند»!

او در پاسخ به این پرسش که آیا آزادی گروگان‌ها پیش‌شرطی برای شروع گفت‌وگو بوده است،‌ افزود: «نه. کارزار فشار حداکثری ما بر ایران ادامه داشته و تا حدی در آزادی آقای وانگ، موثر بوده است. پرزیدنت ترامپ پیشنهاد داده که با ایران در مورد موضوعات مختلف گفت‌وگو کند. ولی تا وقتی که ایران، برنامه هسته‌ای و رفتارهای بدخواهانه‌اش در منطقه را کنار نگذارد، تحریم‌ها و فشار حداکثری ادامه خواهد یافت.»

این اظهارات صریح، پیشاپیش از پایداری بن‌بست موجود خبر می‌دهد؛ آمریکا بنا ندارد به حداقل تعهدات برجامی‌اش بازگردد و حال آنکه برجام، سند ضمیمه قطعنامه 2231 شورای امنیت است.
دقیقا به همین علت هم بود که آقای روحانی چهارشنبه گذشته در اعترافی تلخ و بی‌سابقه گفت «آمریکایی‌ها (در سفر مهر ماه به نیویورک) گفتند اول ملاقات کنیم، بعد راجع به تحریم بحث کنیم؛ می‌خواستند نسبت به هوش ایرانی تردید کنند! ما دیگر حاضر نیستیم کلاه سرمان برود».
آمریکایی‌ها 19 ماه است که تعهد قبلی خود را زیر پا گذاشته‌اند و در عین حال دعوت به مذاکره می‌کنند. اما برای چه؟ به تعبیر خود آقای روحانی، کشورها مگر دیوانه شده‌اند که با چنان دولتی مذاکره کنند.

یادآور می‌شود نخست‌وزیر ژاپن 23 خرداد امسال به تهران آمد. رهبر انقلاب در این دیدار، با اشاره به سخنان آقای آبه شینزو مبنی بر اینکه آمریکا آماده مذاکرات صادقانه با ایران است، گفتند: ما این حرف را اصلاً باور نمی‌کنیم زیرا مذاکرات صادقانه از جانب شخصی همچون ترامپ، صادر نمی‌شود.

جمهوری اسلامی ایران هیچ اعتمادی به آمریکا ندارد و تجربه تلخ مذاکرات قبلی با آمریکا در چارچوب برجام را به هیچ وجه تکرار نخواهد کرد، زیرا هیچ ملت آزاده و عاقلی مذاکره تحت فشار را نمی‌پذیرد.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: ما در حسن‌نیت و جدی ‌بودن شما تردیدی نداریم اما درخصوص آنچه از رئیس‌جمهور آمریکا نقل کردید، من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمی‌دانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به صحبت‌های نخست‌وزیر ژاپن مبنی بر درخواست آمریکا برای مذاکره درباره موضوع هسته‌ای، گفتند: جمهوری اسلامی ایران به مدت پنج، شش سال در موضوع هسته‌ای با آمریکا و اروپایی‌ها در قالب ۱+۵ مذاکره کرد و به یک نتیجه هم رسید، اما آمریکا زیر این توافق و قرارداد قطعی زد، بنابراین کدام فرد عاقلی است که دوباره با کشوری که زیر تمام توافق‌ها زده، مذاکره کند؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: رئیس‌جمهور آمریکا چند روز پیش با جنابعالی دیدار و گفت‌وگو و درباره ایران هم صحبت کرد، اما بعد از بازگشت از ژاپن، بلافاصله تحریم صنایع پتروشیمی ایران را اعلام کرد، آیا این پیام صداقت است؟ آیا این نشان می‌دهد که او قصد مذاکره صادقانه دارد؟

رهبر انقلاب گفتند: بعد از توافق هسته‌ای، اولین کسی که برجام را بلافاصله نقض کرد، شخص اوباما بود، همان کسی که درخواست مذاکره با ایران کرده و واسطه هم فرستاده بود. این تجربه ما است و جناب آقای آبه بدانید که ما این تجربه را تکرار نمی‌کنیم.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به بخشی از سخنان نخست‌وزیر ژاپن مبنی بر اینکه آمریکایی‌ها همواره می‌خواهند طرز فکر و عقاید خود را به دیگر کشورها تحمیل کنند، گفتند: اینکه شما این واقعیت را تصدیق می‌کنید، خوب است و این را هم بدانید که آمریکایی‌ها در تحمیل دیدگاه‌های خود به هیچ حدی قانع نیستند.

با عنایت به واقعیت خیانت و عهدشکنی دولت آمریکا به ویژه در 19 ماه اخیر، سؤال مهم این است که چرا آقای روحانی با وجود همه اعترافات تلخ خود درباره کلاه بزرگ آمریکایی‌ها در مذاکرات برجام و اصرار ترامپ بر توهین و عهدشکنی، پالس مذاکره مجدد به دلالی ژاپن را می‌فرستد؟ آیا این کار، کفه طرف ایرانی را سنگین می‌کند یا موجب سوءتفاهم طرف آمریکایی برای ادامه و تشدید فشارها می‌شود؟ وقتی طرف آمریکایی روی عهدشکنی خود اصرار دارد، اصلا میانجی‌گری چه مفهومی جز مطالبه عقب‌نشینی و امتیازدهی آقای روحانی دارد؟ و اگر روحانی نمی‌تواند امتیاز جدیدی بدهد- چون مذاکره جدید را دیوانگی می‌داند و می‌گوید که دیگر نمی‌پذیریم کلاه سرمان برود- چرا مجال امیدآفرینی کاذب توسط رسانه‌های زرد و سپس ناامیدی مجدد در قبال این سراب را فراهم می‌کند؟! آیا این پوست خربزه جدیدی است که زیر پای وزارت خارجه و دولت گذاشته شده است؟ آنها که بهتر از هر کس می‌دانند آمریکا به تعهد خود بر نمی‌گردد و هیچ عهد دیگری را هم محترم نمی‌شمارد.

آفتاب یزد: مشکل  اصلاح‌طلبان از کارگزاران است نه عارف
یک روزنامه اصلاح‌طلب در پاسخ سردبیر ارگان حزب کارگزاران که عمده فشلی‌های جبهه اصلاح‌طلبان را گردن محمدرضا عارف انداخته بود، تصریح کرد که کارگزاران، خود عامل حذف و انزوای عارف است.

آفتاب یزد می‌نویسد: محمد قوچانی نوشته است: «امشب برای نخستین بار عاجز شدم از تیتر زدن برای خبر کسالت‌باری که ناگزیر بودم بر صفحه یک «سازندگی» بنشانم: نه اینکه به رسم این روزگار از انتخابات عبور کرده باشم بلکه بدان سبب که بی‌کفایتی شورای عالی اصلاح‌طلبان در راهبری انتخاباتی آنان را باید روایت می‌کردم. آقای عارف فکر کردند چون خودشان نامزد نمی‌شوند نیاز نیست در مقام رئیس شورای عالی اصلاح‌طلبان از دیگران دعوت کنند و دیگر بزرگان... این روزها از سر بی‌خیالی و بی‌برنامه‌گی و به نظرم بریدگی ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند. نمی‌توان هم اپوزیسیون بود و هم چشمی به حاکمیت داشت. این آغاز یک پایان است. آغاز پایان اصلاح‌طلبانِ خسته و نااستواری که فقط در زمین هموار می‌توانند سیاست‌ورزی کنند. ما به یک شکست نیاز داریم تا به خود آییم و اصلاح‌طلبی را اصلاح کنیم.

سردبیر ارگان حزب کارگزاران همانگونه که پیداست انتقادات تند و تیزی حواله عارف و شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان کرده است. نقد فعلی، به‌شدت تند و تیز و بی‌سابقه است که نشانگر عصبانیت نویسنده است.

به رئیس فراکسیون امید مجلس همانند دیگران نقد وارد است که می‌توان در مورد آن یک به یک تحلیل نوشت و نظر صاحب‌نظران را خواست لیکن یک نکته را محمد قوچانی و سایر همفکران وی نباید از ذهن دور بسازند: چه فرد و افرادی و یا چه جریان‌هایی طی سال‌های اخیر به دنبال تضعیف عارف بودند و هستند. به نظر می‌رسد سردبیر سازندگی و دوستان‌شان در حال برداشت محصولی هستند که خودشان بذر آن را کاشته‌اند. درماندگی فعلی، بخش اعظم‌اش به خودزنی‌هایی برمی‌گردد که کارگزارانی‌ها در آن پیش‌قدم بودند.

شاید بد نباشد کمی به عقب برگردیم؛ آنجایی که آقای کرباسچی و دوستانشان به جای حمایت از عارف در ماجرای ریاست مجلس از لاریجانی حمایت کردند و تصور می‌نمودند لاریجانی‌ها تا ابد قرار است در سپهر سیاسی کشور یکه‌تازی کنند و منفعت ببرند. آنان اکنون که متوجه شدند دوران لاریجانی‌ها بسر آمده مستاصل شده‌اند و مثل قماربازی که نافرم باخته مدام در حال بد و بیراه گفتن به عارف و پریدن از دیوار کوتاه وی هستند.

وقتی بخشی از اصلاح‌طلبان به سرکردگی کارگزاران به‌صورت سریالی شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و رئیس آن را تخریب می‌کنند قرار است این شورا در برهه فعلی چگونه از اصلاح‌طلبان مطرح دعوت کند که به میدان بیایند؟

سوگمندانه باید گفت قوچانی و دوستان‌شان امروز به جای فرار رو به جلو در مورد ماجرای عارف اولاً باید اتاق فکر اعتدالی‌ها به ریاست واعظی را مورد مواخذه قرار دهند که چرا چنین نقشه راهی را مشخص کردند و ثانیا به افکار عمومی توضیح دهند دقیقاً تخریب‌های مستمر عارف چه دستاوردی برای جریان اصلاح‌طلب داشته است؟

یادآور می‌شود قوچانی در دفتر رئیس‌جمهور با واعظی کار می‌کند.
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما