تاریخ انتشارسه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۴
کد مطلب : ۴۰۵۰۴۹
۰
plusresetminus
تازه‌های 5 خبر ویژه امروز سه‌شنبه 98/7/23
 
  رانت 130 هزار میلیاردی به جیب رانت‌خواران رفت نه مردم
آقای روحانی دیروز در نشست خبری گفت 18 میلیارد دلار بَرباد نرفته و به مردم داده‌ایم.

خبرنگار کیهان پرسید «سال گذشته در اوج جنگ اقتصادی ١٨ میلیارد دلار از ذخایر ارز کشور در قالب ارز ۴ هزار تومانی به باد رفت. مسئولیت آن با چه کسی است؟» و آقای روحانی در پاسخ گفت «١٨ میلیارد ثبت سفارش برای خرید کالا کرده‌اند. همین امسال هم ١٩میلیارد به افراد داده‌ایم برای اینکه جنسی را وارد کنند اگر کسی پول گرفته و جنس وارد نکرده باید بررسی شود و برخورد شود.»

او افزود: ١٨میلیارد به باد نرفته است، به مردم داده‌ایم. برای بحث ارز ۴ هزار تومانی ما در دولت بحث کردیم عده‌ای می‌گفتند به خروج سرمایه ارز ندهیم که من بنا به دلایلی مخالف بودم. یک نظر در آن جلسه این بود که یک نرخ واحد برای ارز در نظر گرفته شود. یادم هست کیهان هم تشکر کرد. مقام معظم رهبری هم گفت کار خوبی است. من در آن جلسه هم موافق این کار نبودم اما گفتم اگر همه شما اتفاق نظر دارید انجام دهید و به آقای جهانگیری گفتم شما اعلام کنید اولین روزنامه‌ای که تقدیر کرد کیهان بود و گفتند چرا زودتر این کار را نکردید. اصل تصمیم درست بود. هیچ ارزی بر هدر نرفته است. همه اینها سفارش تجار و کار آفرینان بوده است اما عده‌ای سوءاستفاده کردند و باید برخورد شود.

آقای روحانی در سخنان متناقض خود معلوم نکرد که بالاخره، «اصل تصمیم» واگذاری 18 میلیارد دلار 4200 تومانی، «درست» بوده چنان‌‌که دیروز گفت؟ و یا درست نمی‌دانسته و مخالف بوده، باز هم طبق آنچه خود وی دیروز گفت؟!

به‌نظر می‌رسد پاسخ دیروز آقای روحانی، نوعی بازی با کلمات است که با تحریف آمیخته‌شده است. همچنان که درباره حقوق‌های نجومی ‌هم گفت «حقوق‌ها غیرعادلانه بود، ولی نجومی‌ نه». اگر آقای روحانی دریافتی‌های 50 تا 730 میلیون تومانی را نجومی ‌نمی‌داند، پس به‌نظر ایشان حقوق نجومی ‌چه مبلغی را شامل می‌شود؟! و چرا باید این موضوع بالغ بر دو سال در دولت ایشان مسکوت می‌ماند و بر اثر افشاگری مطبوعات، مجبور به اقدام می‌شدند؟ (البته برخی از همان نجومی‌بگیران خائن به بیت‌المال، مدتی بعد در برخی مراکز دیگر پست گرفتند).

ادبیات اخیر آقای روحانی، مشابه همان ادبیاتی است که فساد و «اختلاس»‌های چند هزار میلیاردی را رد کرد و «بدهی معوقه» خواند. اما درباره واگذاری 18 میلیارد دلار باید گفت امروز بسیاری از دولتمردان بر نادرستی این تصمیم اذعان دارند و حتی به‌خاطر آن، آقای روحانی رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد خود را محترمانه کنار گذاشت و حال آنکه مسئولیت اصلی، با خود وی بود. بنابراین نمی‌توان گفت «اصل تصمیم درست بود». این وسط مغالطه‌ای اتفاق افتاده و آن اینکه گویا بحث بر سر تعیین قیمت ارز است. مسئول تعیین نرخ ارز خود دولت است و همچنان رقم 4200 تومانی دایر است.

آنچه محل اعتراض کارشناسان است و تغییر بعدی سیاست دولت با آمدن رئیس جدید بانک مرکزی هم درستی اعتراض را تایید می‌کند، واگذاری بی‌حساب و کتاب و بلا تضمین 18 میلیارد دلار به دست سوداگران و کاسبان بازار سیاه ارزی است. واگذاری این رقم هنگفت از ذخائر ارزی که ظرف کمتر از دو ماه انجام شد، نه به دست مردم یا تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی سالم، بلکه به دست مفت خور‌ها و باندهای مرتبط با شبکه‌های خارجی رسید. در این میان رقمی ‌بالغ بر 130 هزار میلیارد تومان نصیب رانت‌خوارانی که دو یا سه درصد جامعه (و نه «مردم»!) بودند، شد و همین سوداگری فاسد در ادامه زاد و ولد نقدینگی، تورم 43 درصدی را روی دست 90 درصد مردم گذاشت که دومین رکورد بالای تورم را پس از تورم 50 درصدی سال 74 (دولت سازندگی) تجربه می‌کردند.

دولت و بانک مرکزی، پس از مشاهده نتایج تلخ واگذاری بی‌سر و سامان 18 میلیارد دلار ارز که دود آن به چشم مردم رفت، سعی کردند نوع و شیوه واگذاری را تغییر دهند و به حداقل وظایف نظارتی خود عمل کنند. در عین حال که باید عناصری که در واگذاری توام با زد و بند ارز مذکور همراهی و همدستی نشان داده‌اند، برخورد شود، عذرخواهی رسمی ‌از مردم، بر دوش دولت و شخص رئیس‌جمهور سنگینی می‌کند.

یکی از منفعت‌های برجام همین راکتور اراک است!
سفیر انگلیس در تهران که در مذاکرات روز دوشنبه هیئت‌های انگلیس، ایران و چین درباره پروژه مدرن‌سازی راکتور اراک حضور داشته است ضمن استقبال از حضور هیئت کشورش در این مذاکرات گفت: همکاری‌های غیرنظامی هسته‌ای یکی از مهم‌ترین منفعت‌های برجام برای ایران است.

راب مک‌ایر در صفحه توئیتر، همچنین از حضور پروفسور رابین گرایمز به همراه هیئتی از بریتانیا و هیئتی از چین برای گفت‌وگوهای فنی در مورد پروژه مدرن‌سازی راکتور اراک استقبال کرد. ادعای «منفعت‌های برجام برای ایران» از سوی سفیر انگلیس در حالی است که اولاً انگلیسی‌ها هنگام دایر بودن برجام نیز به تصریح آقای ظریف در مقابل همکاری‌های بانکی کارشکنی کردند.

ثانیاً همه همکاری آمریکا و انگلیس با ایران برای بازطراحی راکتور اراک، به سال 94 برمی‌گردد که در قلب راکتور بتون ریخته شد و طرف مقابل تعهد رسمی را در این زمینه پذیرفت.

اما 4 سال پس از آن تعهد، همچنان انگلیسی‌ها مانند همه تعهدات برجامی دیگر، فقط سرگرم وقت‌کشی و فریبکاری هستند. این عهدشکنی به حدی واضح است که سخنگوی سازمان انرژی اتمی 3 ماه قبل تصریح کرد اگر روند بازطراحی راکتور اراک همچنان کند پیش برود، به سراغ راکتور قدیمی می‌رویم.

سردبیر نیویورکر: واقعیت تلخ است ما پشت کردها را خالی کردیم
سردبیر یک نشریه آمریکایی می‌گوید: ایالات متحده با پشت کردن به کردها در سوریه، پیام نگران‌کننده‌ای به خاورمیانه داد.

سردبیر نیویورکر با اشاره به خالی کردن پشت کردها در سوریه توسط آمریکا و حمله همزمان ترکیه گفت: پشت کردن دونالد ترامپ به کردها که متحد واشنگتن در جنگ علیه داعش بودند، پیامی خطرناک را در سراسر منطقه خاورمیانه و جهان اسلام منتشر می‌کند.

شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان از سردبیر نیویورکر پرسید: در بیانیه‌ای که از سوی فرماندهان کرد «نیروهای دموکراتیک سوریه» علیه آمریکا انتشار یافت آمده است که آمریکا آنها را رها کرده تا سلاخی شوند و آمریکا‌یی‌ها آنها را فروخته‌اند و آنها به دنبال جایگزینی چون روسیه برای محافظت از خود در برابر حمله ترکیه هستند، این موضوع چه تاثیری می‌تواند به همراه داشته باشد و آیا کردها را باید در این خصوص ملامت کرد؟» «راد» در پاسخ گفت: من شبه‌نظامیان کرد را در این زمینه ملامت نمی‌کنم، چرا که این چیزی است که ولادیمیر پوتین در سوریه به دنبال آن بود که کردها به سوی مسکو روی آورند و مسکو قدرت بیشتری در منطقه به دست آورد.

وخیم‌تر شدن اوضاع در شمال سوریه منجر به خروج آمریکا از منطقه می‌شود و این هدفی است که ولادیمیر پوتین سال‌ها به دنبال آن بوده است.

وی افزود: فکر نمی‌کنم که برای ترامپ در این باره خط قرمزی در سوریه وجود داشته باشد تاکنون شمال سوریه با شکست داعش توسط نیروهای کرد وضعیت با ثباتی پیدا کرده بود اکنون با تجاوز نظامی ترکیه، شبه‌نظامیان عرب که علیه کردها می‌جنگند مورد حمایت ترکیه قرار دارند، شبه‌نظامیان عرب در این درگیری‌ها دخیل هستند که منجر به ایجاد وضعیت پرآشوب در این بخش از سوریه برای مدتی طولانی خواهد شد.
وی در ادامه گفت: این کردها بودند که موجب شسکت داعش در شمال سوریه و برچیده شدن خلافت‌ آنها در این منطقه شدند، به یاد داشته باشیم در مدت پنج سال نبرد با داعش، تنها 20 آمریکایی در سوریه کشته شدند، اما کردها نزدیک به 11 هزار قربانی دادند و اکنون آمریکا آنها را رها کرده است، این عمل ترامپ و آمریکا پیامی نگران‌کننده می‌فرستد؛ که چگونه آمریکا پشت به آنها می‌کند، متحدانی که در جنگ با تندروها کشته‌های فراوانی می‌دهند اکنون آمریکا این‌گونه با آنها رفتار می‌کند.

چین، واردات غیرمستقیم نفت از ایران را 3 برابر کرد
«واردات نفت‌خام غیرمستقیم چین از ایران 3 برابر شده است»

تارنمای بلومبرگ نوشت: واردات نفت خام چین از کشورهای ایران و ونزوئلا از طریق کشتی به کشتی در دو ماه گذشته سه برابر شده است.

بلومبرگ با استناد به گزارشات مرکز ردیابی نفتکش‌ها نوشت: چین بین ماه آگوست تا سپتامبر (مرداد- شهریور) به مقدار 910 هزار تن نفت خام از طریق جابه‌جایی کشتی به کشتی وارد کرده است.
«مایکل میدن» رئيس برنامه انرژی چین در موسسه آکسفورد به بلومبرگ گفت: انتظار می‌رود منبع نفت‌های وارد شده از پالایشگاه‌های ایران و ونزوئلا باشند.

به گزارش بلومبرگ، ایران برای جلوگیری از تحریم‌های ایالات متحده هم‌اکنون به صادرات نفت از طریق کشتی به کشتی در دریاهای آزاد اقدام می‌کند. بعد از اعمال سخت‌ترین تحریم‌ها علیه صادرات نفت ایران، چین همچنان از مسیرهای غیرمستقیم خریدار نفت ایران است. وزارت خزانه‌داری آمریکا در ماه گذشته یک شرکت کشتیرانی چین را به دلیل نادیده گرفتن تحریم‌های نفتی علیه ایران تحریم کرد.

نیویورک تایمز: موشک‌های ایران می‌تواند اسرائیل را فلج کند
یک تحلیلگر آمریکایی می‌گوید آمریکا با موشک‌های نقطه‌زن و بسیار دقیق ایران مواجه است و نمی‌داند با آنها چه کند.

توماس فریدمن در نیویورک تایمز نوشت: اگر شما فکر می‌کنید که عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی از سوریه خاورمیانه را بیشتر از گذشته به حال انفجار در می‌آورد، حق با شماست. به هزار و یک دلیل باید از وقوع این انفجار ترسید. جمهوری اسلامی دارد یک پل زمینی از تهران تا بیروت می‌سازد تا آن حلقه کمندی که به دور اسرائيل بسته است را محکم‌تر کند.

در ساعات اولیه بامداد روز 14 سپتامبر شهریور حدود 20 فروند پهپاد و موشک کروز به یکی از مهم‌ترین میادین و تأسیسات فرآوری نفت عربستان شلیک شد. این هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های کروز آن‌قدر در ارتفاع پایین پرواز کردند که نه برخاستن‌شان و نه حمله قریب‌الوقوع‌شان را رادارهای عربستان نتوانستند به موقع ردیابی کنند. شبه‌نظامیان «حوثی» یمن که از سوی جمهوری اسلامی پشتیبانی می‌شوند، مسئولیت این حمله ناگهانی را به‌عهده گرفتند.

از این بهتر نمی‌شد. صدایی که بعد از این حمله از جانب پایتخت‌های عرب و اسرائیل شنیده شد همان صدایی بود که از شاگرد راننده خودروی شما شنیده می‌شود وقتی خودروی‌تان ناگهان از مسیر جاده‌ای که در نقشه مشخص شده است، منحرف می‌شود. این حمله؛ بانی محاسبه مجدد در همه چیز شد. تمام کشورها به فکر افتاده‌اند استراتژی امنیتی‌شان را یک‌بار دیگر مرور می‌کنند. اسرائیل؛ اولین آنهاست.

«اوزی ایون» یکی از دانشمندان بنیانگذار رآکتور هسته‌ای «ایمونا» اسرائیل به مطالعه و ارزیابی حمله به «آرامکو» نشسته است. لاشه‌های پهپاد کشف شده در محل نشان می‌دهد که ایران پهپادهای پیشرفته‌ای ساخته و آنها را عملیاتی کرده است. این پهپادها موتورشان موتور جت است و قابلیت پرواز گریز از رادار را دارند. توانایی تهران در این حوزه از اسرائیل عقب‌تر نیست. این عملیات یک بمباران متمرکز بود و مستقیماً هدف را مورد اصابت قرار داد. عملیات 85 درصد موفق بوده است. همین موضوع تصدیق می‌کند که تکنولوژی به‌کار گرفته شده در این ادوات نظامی؛ بسیار پیشرفته و توانمند بوده و بسیار قابل اعتماد.

عکس‌های گرفته شده از حمله نشان می‌دهد که حمله با چه دقت عمل بالایی انجام شده است. تک تک مخازن کروی‌شکل گاز موجود در تأسیسات نفتی هدف قرار گرفته‌اند. تصاویر همچنین نشان می‌دهد که دقت تهاجم یک متر بوده است. جمهوری اسلامی با این حمله نشان داد که خودش و یا نیروهای نیابتی‌اش این توانمندی را دارند که حتی از کیلومترها آن طرف‌تر، اهداف مشخصی را با دقت بسیار زیاد نشانه بگیرند. این ماییم که باید این واقعیت را بپذیریم که در برابر یک چنین حمله‌ای آسیب‌پذیریم. یک نتیجه‌گیری صاف ویکدست: عملیات در رآکتور «ایمونا» باید متوقف بشود. حالا با این حمله به «آرامکو»، مشخص شد که ایمونا هم آسیب‌پذیر است. ایمونا آن‌قدر که خسارت به بار خواهد آورد؛ منفعت ندارد.

در این حمله نه فقط عربستان؛ که امارات هم حسابی شوکه شد. بعد از این حمله؛ عربستان از آمریکا خواست که با او بنشیند و راجع به اینکه ببینند چه پاسخ استراتژیکی به این حمله باید داد را هم بحث و گفت‌وگو کنند. اما رئیس‌جمهور ما سخت مشغول آن بود ببیند شماره تلفن همراه رئیس‌جمهور ایران چیست تا بلکه بتواند همان توافقی را که با رهبر کره شمالی بست با او هم ببندد و به او بگوید: «بیا با من دست بده و عکس بگیریم و با هم تجارت کنیم.»

سعودی و امارات پیام را گرفتند. آنها هم به تکاپو افتادند شماره تلفن همراه رهبران ایران را گیر بیاورند و البته شماره تلفن همراه امیر قطر که طرفدار ایران هست را نیز. وقت آن است که رابطه‌مان با همه همسایه‌ها حسنه بشود. نهایت اینکه؛ آن ائتلاف ضمنی آمریکا اعراب- اسرائیل، ترک برداشت. حالا اسرائیل تک و تنها مانده است.

حتی با وجود فرار مغزها؛ کشور ایران همچنان مملو است از استعدادهای علمی فراوان. جمهوری اسلامی، اسرائیل را به حال نیمه محاصره درآورده است. تهران این محاصره نسبی را به کمک نیروهای نیابتی‌اش در لبنان و سوریه و عراق انجام می‌دهد. ایران؛ نیروهای نیابتی‌اش را مسلح به موشک‌های نقطه‌زن می‌کند. این موشک‌ها واقعاً نقطه‌زن هستند.

در جنگ حزب‌الله و اسرائیل در سال 2006، حزب‌الله که از سوی جمهوری اسلامی مسلح شده بود یک سری راکت‌های بی‌هدف، کنترل نشده، و سطح به سطح با برد محدود را به شمال اسرائیل فرستاد. اما از سال 2016 به این سو؛ تجهیزاتی برای حزب‌الله فرستاده شد تا موشک‌های گنگ را تبدیل به موشک‌های نقطه‌زن کند مانند همان موشک‌هایی که تأسیسات نفتی عربستان را نشانه گرفتند. دقیقاً معلوم نیست الان حزب‌الله چه تعداد از این دستگاه‌ها را دارد اما اگر هم فرض بر این باشد که هم اکنون 150 فروند از این موشکها را دارد می‌تواند با آنها تمام اهداف اقتصادی و نظامی اسرائیل را هدف قرار بدهد. فرودگاه‌های اسرائیل را، بنادر، نیروگاه‌های برق، رآکتور هسته‌ای، کارخانه تولید تراشه کامپیوتر و شبکه نرم‌افزار آن و نیز شرکت‌های فناوری اسرائیل را. این موشک‌ها می‌تواند اسرائیل را فلج کند.
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما