به مناسبت حال و هوای این ایام و در آستانه هشتم محرم زنجانیها به دیدار استاد کلامی رفتیم و با وی همکلام شدیم.
«کلامی» از خیاطی تا مداحی!
17 شهريور 1398 ساعت 14:20
به مناسبت حال و هوای این ایام و در آستانه هشتم محرم زنجانیها به دیدار استاد کلامی رفتیم و با وی همکلام شدیم.
به گزارش بلاغ،«کلامی را کلام از دل برآید» همان جمله ماندگار مقام معظم رهبری در توصیف استاد ولیالله کلامی است، زمانی به دنبال سفر پربرکت رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای به زنجان در سال 1382، وی در محضر معظمله در گردهمایی « ایثارگران و نخبگان زنجان» چند غزل قرائت کرد، که مورد تحسین حاضرین و عنایت خاص رهبر بزرگوار قرار گرفت و ایشان فرمودند: «کلامی را کلام از دل برآید ...». به همین خاطر دیوان دوم فارسی استاد به نام « کلام دل » نام گرفت.
استاد ولیالله کلامی مداح و شاعر اهل بیت، فرزند مرحوم حاج علی؛ در سال 1333 در خانوادهای متوسط چشم به جهان گشود.
کلامی از ۷ سالگی قریحه شعری را در نهاد خویش احساس کرده و تا ۱۳ سالگی از کثرت حجب و حیا جرأت اظهارش را نداشته است اما در طول فعالیت خود از حضور شخصیتهای ممتازی چون «مرحوم استاد حبیبالله منطقی» و «زینالعابدین امیدی»، « استاد وافد»، فرزند شاعر فاضل فقید سعیدعاصم زنجانی و دیگر اساتید بهرهمند شده است.
وی همچنین در مدت فعالیت خود از حضور مداحان و ذاکران اهل بیت نامی همچون «حاج اصغر گنج خانلو»، «حاج اصغر صنایعی» ، «حاج سید عزت حری»، «حاج محمد تقی شریعتی» بهره گرفته است.
استاد کلامی در سال 1353 به عنوان سرباز به آبادان و از آنجا به بندر عباس اعزام و در این دوران چند بار به جرم سرودن اشعار مذهبی مورد خشم ماموران پهلوی قرار گرفت و پس از آن ایام نیز به شغل و حرفه خود خیاطی مشغول شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی استاد ولیالله کلامی،به تشویق برادر شهید خود در جبهه حاضر شده و با توجه به حرفهای که داشت به شغل خیاطی مشغول شده و در عملیاتهای مختلف برای روحیه دهی به رزمندگان به سرودن اشعار مناسبتی میپرداخت.
پیشینه شاعری استاد ولیالله کلامی به قبل از انقلاب برمیگردد و اشعار وی در دوران طاغوت هم تاثیرگذاری خاص خود را در حرکتهای انقلابی داشته است تا جایی که یکی از مداحان شهیر با قرائت، یکی از اشعار استاد کلامی به زندان میافتد.
در دوران هشت سال دفاع مقدس، استاد کلامی ابتدا همراه لشگر علی بن ابی طالب از قم، بعد لشگر عاشورا از تبریز و سپس لشگر نجف از اصفهان و در نهایت تیپ مستقل انصار المهدی (عج) زنجان در مناطق مختلف حضور داشته است و در همین دوران برخی از اعضای خانواده وی از جمله برادر، دایی، پسر عمو و برادر خانمش به درجه شهادت نائل آمدند.
پس از انقلاب اسلامی هم استاد ولیالله کلامی شعر و شاعری را رها نکرده است و به قوت قبلی این روند را ادامه داد و حاصل تلاش وی در این عرصه نگارش 40 کتاب شعر به زبان فارسی و ترکی است.
*همکلام با استاد کلامی
با توجه به فرا رسیدن یومالعباس و تجربه بیش از 30 ساله استاد کلامی در ارتباط با سرودن شاه بیت مراسم عزاداری به سراغ وی رفتیم، تا گفتوگویی را در این زمینه داشته باشیم.
فارس: استاد کلامی یک معرفی از پیشینه فعالیتی خود در زمینه مداحی بفرمایید؟
استاد کلامی: ببینید خانواده من یک خانواده مذهبی بودند و ارادت بسیاری به ائمه معصومین (ع) داشتم، به همین خاطر حتی قبل از انقلاب نیز به صورت مستمر در مراسم عزای امام حسین (ع) حضور داشتم و کاملا با این فضا اخت گرفته بودم.
در همین راستا بود که بنده از 13 سالگی به تشویق پدربزرگ و والدینم شروع به سرودن شعر کردم، در طی برهههای مختلف زندگی سرودن شعر را ادامه دادم و تاکنون 40 کتاب شعر به چاپ رساندهام.
البته باید این را هم بگویم که در این مدت از سنین جوانی با شخصیتهای ممتازی چون مرحوم استاد حبیبالله منطقی و زین العابدین امیدی، استاد وافد فرزند شاعر فاضل فقید سعیدعاصم زنجانی، استاد شهریار، منزوی اردبیلی، مرحوم یحیوی آشنا شده و از محضر آنها بهرهمند شدهام.
فارس: استاد شما در جبهه هم مداحی میکردید، فضای مداحی در آن دوران چطور بود؟
استاد کلامی: ببینید، کار ویژه من در جبهه خیاطی بود، چون از سنین کودکی کار اصلی من خیاطی بودو بنده در جبهه به صورت رایگان خیاطی میکردم حتی لباسهای گردان حبیب تبریز، المهدی زنجان و ولیعصر را بنده اصلاح کردم و حتی قبل از عملیات کربلای 4که عملیات غواصی قرار بود انجام شود، کل استتار لباس غواصان را با گونی انجام دادم.
اما در کنار خیاطی برای روحیه دادن به رزمندگان و در مناسبتهای مختلف مداحی هم میکردم.
البته باید این را هم بگویم که در واقع کار خیاطی و مداحی من در موازات هم بود و عقبه هر دو آنها به قبل از انقلاب برمیگردد، حتی به خاطر دارم که در زمان طاغوت حاج اصغر به خاطر خواندن یکی از اشعار من به زندان افتاد.
فارس: استاد پس از انقلاب اسلامی، هیأتهای مذهبی خوب رشد کردند، نقش امام راحل را در این زمینه چطور ارزیابی میکنید؟
استاد کلامی: اقدامی که امام راحل در تبیین واقعه عاشورا انجام دادند تاریخی بود، حتما شنیدهاید که امام راحل در اهمیت محرم و صفر فرمودهاند که « این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است» که همین امر در موضع و خطکشی انقلاب بسیار موثر بود و علاوه بر ناامیدی دشمن، رسالت هیأتهای مذهبی را سنگینتر کرد.
اما با این حال خیلی به ابعاد مختلف عاشورا پرداخته نشده و جوانان در این باره توجیه نیستند و روشنگری لازم در این خصوص برای آنها صورت نگرفته است.
مثلا یک بعد قضیه عاشورا، قیام 4 هزار نفری است که در دفاع از امام حسین (ع) به پا خواستند، اما کسی به این موضوع توجه نکرد که چرا این افراد دیر اقدام کردند که باید این موضوع برای جوانان تشریح شود.
موضوع دیگر در این بحث هجمه بسیار دشمن علیه عاشورا و کربلاست و علت حمله دشمن در این بحث هم ناآگاهی جوانان است، چون هنوز هم برخی از موضوعات برای جوانان تشریح نشده است و آنها نمیتوانند سره را از ناسره را تشخیص دهند.
فارس: استاد یکی از تلاشهای دشمن کمرنگ کردن واقعه کربلاست، در مقابله با این کار چه باید کرد؟
استاد کلامی: بیینید، لحظه لحظه واقعه عاشورا یک درس بزرگی است که باید آن را سرلوحه زندگی قرار داد چون مبارزه با بی عدالتی و تبعیض، بقای دین و عدالت از مهمترین درسهای عاشورا بود که اگر همینها را در زندگی خودمان کاربردی کنیم، سعادتمند خواهیم شد.
فارس: تاثیرگذارترین لحظه عاشورا کدام است؟
استاد کلامی: ببینید، همه لحظات واقعه عاشورا تاثیرگذار است، اما خب، به نظر من تاثیرگذارترین صحنه زمانی بود که نفس امام بریده شد، با اینکه امام زنده دیگری وجود داشت و اینجا بود که همه سنگینی عاشورا بر دوش حضرت زینب (س) افتاد.
البته جدا از این اتفاقات، همه مصیبت عاشورا اسارت حضرت زینب (س) بود، چون ایشان با غمی که در شهادت امام حسین (ع) داشتند، در مقابل دشمن اعلام کردند که من هرچه دیدم همه زیبایی بود.
اصلا تسلطی که ایشان به قرآن داشتند و جوابهای کوبندهای که با برگرفتن از قرآن به دشمن میدادند، تاثیرگذاری این واقعه را نشان داد.
ماه گردون شرمسار از مهر و ماه زینب است
هر دلی که شد حسینی در پناه زینب است
مرقد او را مپرس از اهل شام و اهل مصر
سینه ایرانیان آرامگاه زینب است
فارس: استاد شما از دیرباز در دستگاه امام حسین (ع) فعالیت دارید، از کرامات آن حضرت در زندگی خودتون میفرمایید؟
استاد کلامی: بنده قطرهای ناپاک در دستگاه امام حسین (ع) هستم، در مدت زمان فعالیتم در وادی حسینی هم در گردابهای بسیاری افتادم که از نظر حیثیتی و مالی و معنوی ضربههایی هم به من زده است اما در همین مسیر پر فراز و نشیب امام حسین (ع) دستم را گرفته است.
ببینید، بنده از مال دنیا چیزی ندارم اما خداوند در آستان سیدالشهدا ما را طوری مدیریت کرده است که نیازمند نشدهام.
داشتن فرزندان صالح و نگارش 42 کتاب شعر خودش یک اعجاز است که با یاری امام حسین (ع) محقق شده است.
از طرفی بنده به واسطه ارادتی که به ائمه معصومین (ع) به ویژه خانم فاطمه زهرا (س) دارم، 25 سال است که در ایام شهادت این بانو، به صورت دههای مراسم عزاداری برگزار میکنم.
در کرم ائمه معصومین (ع) و امام حسین (ع) همین بس که بگویم:
عمری شدم آواره که جویم در خوبی
هم یافتم آن درگه و هم سرور خوبی
تو خوبی و خوبان به تو نازند حسین جان
بیچاره من اما نشدم نوکر خوبی
فارس: استاد درباره مداحیتون بیشتر بفرمایید، فلسفه تخلصی که برای خودتون انتخاب کردید، چیست؟
استاد کلامی: نام خانوادگی بنده اجاقلو بود؛ اما پس از فوت پدربزرگ مادری خودم « آقا سید کلام میری » تخلص کلامی را به پیشنهاد اساتید انتخاب کردم و نام فامیلی خودم را هم تغییر دادم.
فارس: استاد، این روزها مداح بسیار است به نظر شما غنای موضوعی مداحیها قابل قبول است؟
خوشبختانه حرکت سیدالشهدا آنقدر محکم و نورانی و شفاف است که نمیتوان به آن پیرایه بست و اگر انقلاب معمولی بود ممکن بود فراموش شود، اما هیچگاه این اتفاق نیفتاده است.
امام حسین (ع) در وصیتنامه فرمودهاند من برای احیای دین جدم قیام کردم و ای یعنی ایشان فونداسیون را ریختهاند اما نمیدانم چرا معماران ما از جمله حوزه و دانشگاه نمیتوانند وارد این وادی شوند و آن را خوب تشریح کنند و بسازند.
در همین راستا نیت مداحان نیز نوآوری است و فکر میکنند با برخی از اشعار بهتر فعالیت خواهند کرد، در حالی که با چند شعار سبک نمیتوان مکتب را بالا برد، مکتب خودش در اوج است.
فارس: الگوی واقعی در شناخت و معرفی امام حسین (ع) چیست؟
استاد کلامی: ببینید مقام معظم رهبری، در هر زمینهای راه و چاه را به امت نشان میدهند، شما نگاه کنید اتفاقاتی که امروز می افتد را ایشان 20 سال پیش گفتهاند.
ما اگر کمی نگاه با بصیرت به موضوعات داشته باشیم، قطعا راه را درست انتخاب خواهیم کرد، ارادت به امام حسین (ع) فقط این نیست که عکس آقا را بزنیم و فریاد یا حسین کربلا سر بدهیم، ارادت یعنی اینکه پیرو واقعی ایشان باشیم و باید امور دیگر را نیز رعایت کنیم.
بر این آستان هر کس منصوب شد، اگر او رفت عاقبت خوب شد.
فارس: استاد کلامی، شما به الگوبرداری از مقام معظم رهبری اشاره کردید، در مورد دیدارهاتون با ایشون هم خاطرهای میفرمایید؟
استاد کلامی: ببینید، بنده از سال 1381 هر سال مقام معظم رهبری را در جمع شعرای ماه رمضان زیارت میکنم و بعضی اوقات نیز در میلاد حضرت زهرا (س) ایشان را زیارت میکنم.
در دیدارها از ایشان راهروی میکنیم که بار معنوی بسیار مثبتی برای ادامه کارم دارد، چندین بار هم در حضور ایشان شعرخوانی کردهام.
فارس: ماجرای دیدار خصوصی شما آقای مهدی رسولی و مقام معظم رهبری چه بود؟
استاد کلامی: در این دیدار هم مثل همه دیدارها از فرمایشات مقام معظم رهبری بهرهمند شدیم.
اما نکته آنجا بود که در این دیدار از مقام معظم رهبری خواستم، حاج مهدی رسولی را نصیحت کنند که درسشان را ادامه دهند و کمتر به شهرستان برای مداحی برود.
مقام معظم رهبری نیز در پی خواسته من خطاب به حاج مهدی رسولی گفتند: « آقا مهدی آقای کلامی میگویند نرو خب نرو»، درست را بخوان.
فارس: استاد، هر سال موضوع مداحان نجومی مطرح میشود، در این باره بیشتر توضیح میفرمایید؟
استاد کلامی: ببینید، اگر قضیه قضاوت درباره مردم شنیدهها را سند قرار دادن درست باشد، هیچ وقت معصوم نمیفرمایند که فاصله حق و باطل چهار انگشت است.
من یک مثال ساده برای شما از فاصله بین حق و حقیقت میزنم، در زمان حضرت علی (ع)، معاویه برای محبوب نشان دادن خود، روزها گوسفند دم در اهالی شهر میفرستاد و میگفت معاویه به اهالی هدیه داده است و شب از طریق همان مامور به دم در خانهها میرفت و گوسفند را پس میگرفت و میگفت علی این کار را کرد.
پس ببینید، دشمن همیشه به دنبال این است که به ائمه معصومین (ع) ضربه بزند، کسانی که قضیه مداحان میلیاردی را مطرح میکنند نیز به دنبال همین هستند، غافل از اینکه این سخنان به بارگاه ائمه معصومین (ع) خدشهای وارد نخواهد کرد.
فارس: استاد یکی از اشعار شما که در جریان اتفاقات سال 88 سرودید خیلی معروف است، فلسفه سرودن آن را میفرمایید؟
استاد کلامی: ببینید در جریان اهانتی که در سال 88 به عزاداران امام حسین (ع) صورت گرفت، در زنجان نیز تجمعی برگزار شد، در آن سال مرحوم آقای طهماسبی سخنران بودند و بنده مداح.
در جریان همان اتفاقات اشعار به ذهن بنده رسید و شروع به مداحی کردم که ماندگار هم شد.
آند اولا عباس او یاشیل پرچمه ویرمریخ انقلابی نامحرم
نه عراق و نه ویتنام و نه افغاندی بورا
خصم نا مرده دئنن کس سسین ایراندی بو را
درس عشقی او خو سان بلی دبستاندی بو را
نفس گرم ابوالفضل نگهباندی بو را
قویماروق خصم ائده کمرنگ شهید لر سوزونی
بیزه کیم چپ باخا عباس چیخاردار گوزونی
فارس: به عنوان کلام آخر، «کلامی را کلام از دل برآید» فلسفهاش چیست؟
استاد کلامی: جمله «کلامی را کلام از دل برآید»، را آقا در زنجان فرمودند.
چون در سفر ایشان به زنجان من یک بیت شعر در حضورشان خواندم و گفتم:
نگار من به دل از عشقت انصرافی نیست
ز مرگ سرخ در این پادگان معافی نیست
گواه داد خیابان سعدی زنجان که شهر خط شکنان شهر بیعفافی نیست
بنده این را در محضر ایشان خواندم و همه احساساتی شدند، در واقع با این شعر از ایشان درخواست داشتم که بیشتر در زنجان بمانند که پس از تکبیر جمعیت آقا فرمودند« اگر پنج روز هم در زنجان بمانیم آقای کلامی باز هم میگویند، کافی نیست» و در نهایت ایشان فرمودند: «کلامی را کلام از دل برآید».
کد مطلب: 402692